جان کیج آمریکایی، پیر شفر فرانسوی یا اشتوکهاوزن آلمانی که موسیقیدانان تجربی وصف میشوند، هیچگاه پرمخاطب یا پرفروش نبودند. با اینحال تأثیر آنان بر موسیقی قرن بیستم بسیار سنگین است. قطعۀ «عشق ایرانی» اثر یک گروه راک آلمانی است که از یک سو تحت تأثیر موسیقی تجربی بود و از سوی دیگر میخواست موسیقی آسانفهمتر، برای مخاطب عام بیافریند...
در سال ١٩٦٠ جان کیج در یک شو پربینندۀ تلویزیون آمریکا شرکت کرد و به طور زنده قطعهای را برای تماشاگران حاضر در استودیو و البته برای میلیونها بینندۀ شبکۀ سی.بی.اس. اجرا کرد.
پیش از شروع قطعۀ جان کیج که Water Walk نام داشت، مجری برنامۀ تلویزیونی، محتاطانه به کیج هشدار داد که «ممکن است تماشاگران در حین اجرای قطعه بخندند»... مجری در عین حال به تماشاگران فهماند که نمایش جان کیج شوخی یا دلقکبازی نیست، تجربهای است جدی از یک استاد دانشگاه که سالها در نیویورک موسیقی تجربی تدریس کرده است.
با این مقدمه بود که جان کیج قطعۀ خود را به طور زنده در تلویزیون اجرا کرد، شاید با این امید که از دنیای پیچیده و دشوارفهم خود دریچهای به سوی شنونده یا مخاطب عادی بگشاید.
اما گذشته از یکی دوبار حضور جان کیج در برنامههای پربیننده، آنهم فقط به این خاطر که نامش به عنوان «هنرمند جنجالی» سر زبانها افتاده بود، موسیقی وی هیچگاه پرمخاطب یا پرفروش نشد. با این حال جان کیج را باید یکی از تأثیرگذارترین موسیقیدانان نیمۀ دوم سدۀ بیستم دانست.
آنچه در زندگی و کار جان کیج قابل ملاحظه است، در کل موسیقی قرن بیستم نیز دیده میشود. خیزش انقلابی یا پیشتاز موسیقی در دهههای نخست قرن بیستم که میخواست یکباره تمام سنتها و عرف گذشته را زیر و رو کند و اصواتی مطلقاً تازه خلق کند، به تدریج کند و ملایمتر شد و با گذشت زمان، از غرابتها و نوآوریهای خود کاست و به قالبهای شناختهشده نزدیکتر شد.
نخستین اثر تجربی معروف کیج که در تاریخ موسیقی معاصر ثبت شده چشمانداز شماره یک (ImaginaryLandscape No. 1) نام دارد که در سال ١٩٣٩ ساخته شد. کیج طی سالها «چشمانداز»های دیگری هم ساخت. اما شاید بتوان گفت که "تجربیترین" این مجموعه، همان اثر نخستین باشد.
جان کیج زادۀ لسآنجلس، اما تماماً شاگرد مکتب روشنفکری اروپایی بود. او در پاریس موسیقی خواند و بعد که به زادگاهش بازگشت، شاگردی شونبرگ اتریشی را کرد.
شونبرگ هم یکی از روشنفکران اروپایی بود که با برآمدن نازیسم به آمریکا مهاجرت کردند و میراث فکری و هنری عظیمی را همراه خود به دانشگاههای کالیفرنیا و نیویورک بردند.
بدین ترتیب جان کیج میراث موسیقایی کلاسیک اروپا را مستقیماً از استادان اروپایی آموخت و سپس به نوبۀ خود موسیقیدانان نسلهای بعد را تحت تأثیر قرار داد.
کیج را میتوان نمایندۀ هنر پیشتازی دانست که عاجز از ارتباط مستقیم با مردم است اما میدانهای فکری تازهای را برای خواص میگشاید.
در نیمه راه: میان مردم و روشنفکران
میراث جان کیج آمریکایی، پیر شفر فرانسوی، اشتوکهاوزن آلمانی که امروزه کمتر آثارشان در رسانههای بزرگ شنیده میشود، با رواج ابزار الکترونیکی به دست گروههای جوانی افتاد که در عین حال سخت مجذوب موسیقی جاز و راک انگلیسی-آمریکایی بودند.
بسیاری از این جوانها که عاشق کلنجار رفتن با ابزار الکترونیک و اصوات کامپیوتری بودند، با کشف آثار پیشتازان متوجه شدند که نوآوریهای غریزی یا "شانسی" خودشان، قبلاً توسط موسیقیدانان دانشمند و پیشتاز در استودیوهای تجربی امتحان شده بود.
بدین ترتیب گروههایی پیدا شدند که از یک سو به موسیقی مردمی جاز و راک علاقه داشتند و از سوی دیگر به جان کیج و امثال او.
نمونۀ بارزی از این جریان، سبک موسیقی راکی است که در آلمان تحت عنوان «کراوت راک» (KrautRock) شکل گرفت.
ابزار الکترونیکی، کاربرد اصوات غیرموسیقایی و تکهتکه از اینجا و آنجا برداشتن، از خصوصیات مهمی است که این جریان به بسط آنها پرداخت و به این ترتیب به راهی رفت که تمامی موسیقی قرن جدید در آن قدم نهاده است.
گروه راک آلمانی «کن» (Can) را میتوان یکی از مهمترین آفرینندگان سبک «کراوت راک» دانست. یکی از مؤسسان این گروه به نام هولگر سوکای میگوید: «"کلاژ" یکی از پایههای موسیقی زمانۀ ماست. جالب اینست که کلاژ، دو محصول از دو دنیای ظاهراً آشتیناپذیر را با هم ترکیب میکند، مثلاً یک قطعه موسیقی خاورمیانه را با سیستم هارمونیک غربی»...
همین هولگر سوکای (Holger Kzukay) در سال ١٩٧٩ قطعهای ساخت به اسم «عشق ایرانی» (Persian Love). در این اثر، آواز گلپایگانی و صدای روشنک با آخرین تکنیکهای موسیقی الکترونیکی دهۀ هفتاد میلادی به هم آمیخته شده است...
قطعۀ «عشق ایرانی» را در بخش پایانی فایل صوتی گوش کنید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید