دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

اکثریت خاموش به سخن درمی‌آید

نتشر شده در:

"اکثریت خاموش" چگونه به سخن درمی‌آید و از چه راه‌هائی ناخشنودی و اعتراض خود را بیان می کند؟ آیا همواره تاریخ خود را تکرار می‌کند؟ و در این صورت آیا راه رهائی از دایره بسته وجود دارد؟ این پرسش‌هائی است که بستر فیلم "اکثریت خاموش به سخن درمی‌آید" ساخته "بنفشه خشنودی" مستند ساز را می‌سازد که با این فیلم در بخش "ایران، هم دور و هم نزدیک" در جشنواره "أوضاع جهان و سینما" در فروم "دِز ایماژ" پاریس به نمایش درآمد.

تبلیغ بازرگانی

در این بخش، ١٣ فیلم از کارگردانان جوان ایرانی ساکن درون و برون ایران گنجانده شده بودند که فیلم "اکثریت خاموش به سخن درمی‌آید" یکی از آنها بود.
در این فیلم، "بنفشه خشنودی" شماری از تصاویر آرشیوی از تاریخ ایران را درکنار ویدئوهایی قرار می‌دهد که در حالت اضطراری در تظاهرات بزرگ ایران در سال 2009 در پی انتخابات مورد اعتراض شمار بالائی از ایرانیان گرفته شده است.
او که به مدت دو ماه در ایران به تنهائی فیلمبرداری کرد، ناچار شد از ٧٠ ساعت راش گرفته شده بخش‌هائی را برای این فیلم برگزیند که کارگردان را به هدفش می رساند که دادن تصویری گسترده از بخشی از تاریخ ایران است. بخشی که می‌توان آن را به همه تاریخ‌ها گسترش داد.
بخش‌های گفتگوی او با تظاهرکنندگان از آموزنده ترین بخش‌های این فیلم هستند که به خوبی رشد سیاسی مردم ایران و در عین حال جستجوگری آنان را برای رسیدن به آرمان‌هائی نشان می دهد که همواره دستخوش فراز و نشیب سیاسی-اجتماعی قرار گرفته‌اند.
البته چهره همه تظاهر کنندگان یا گرفته نشده و یا محو شده است.

08:10

گفتگو با بنفشه خشنودی

از بنفشه خشنودی که پیش‌تر از او شماری فیلم و از جمله فیلم "ملتی در سایه" را دیده بودیم، پرسیدم آیا تاریخ خود را تکرار می کند و یا راهی برای آینده وجود دارد که بتوان از دایره بسته بیرون آمد؟

www.penseesauvagefilms.com

 

"ما روسا داستانی از فساد پلیسی و فقر در فیلیپین

"بریانته مندوسا" کارگردان صاحب سبک فیلیپینی، با "ما روسا" به پرده سینماها بازگشت؛ فیلمی که برای هنرپیشه بسیار خوب آن "جکلین خوسه" جایزه بهترین بازیگر زن را در فستیوال "کن" گذشته به ارمغان آورد.

در این فیلم، "بریانته مندسا" تنها به مشکل زاغه نشینان و طبقه محروم اجتماع بسنده نمی‌کند، بلکه با سبک خود درگیری آنها را با پلیسی نشان می‌دهد که فساد تا اعماق استخوانش رخنه کرده است.
جالب اینجاست که رئیس جمهوری این کشور "دو ترته" که کلامی مبتذل دارد و به همه دنیا فحش می دهد، از این خبر داد که همه قاچاقچیان را خواهد کشد و در واقع به پلیسی چراغ سبز نشان می دهد که خود بسیار فاسد است و "مندوسا" بارها این فساد را در فیلم هایش واز جمله فیلم تکان دهنده و تحمل ناپذیر "کیناتای" نشان داده است.
او که همواره از سر وصدای شهر به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی فیلم‌های خود استفاده می کند، در این فیلم نیز به همان روش همیشگی‌اش کار می‌کند و بدین ترتیب روح تماشاگر را می‌خراشد و خشم وی را در برابر بی‌عدالتی‌ها بیشتر برمی‌انگیزد. او با پیروی از روش فیلم‌های مستند، توانائی بیشتری به موضوعاتش می‌بخشد. هنرپیشه‌های وی بسیار خوب در نقش افراد طبقه پائین فرو می روند و داستان‌هایش را کاملأ باورکردنی و به فیلم مستند نزدیک می‌سازند.

"ما روسا" ماجرای یک زن و شوهر فقیر و مغازه‌دار به نام‌های "روسا" و "نستور" است که در یک محله بسیار فقیرنشین مانیل زندگی می کنند و هم آب‌نبات و کلینکس می‌فروشند و هم مواد مخدر. با دستگیری آنان فرزندانشان ناچار می‌شوند به هر ترتیب که شده پول رشوه به پلیس را به دست آورند و والدین خود را از چنگ آنان بیرون آورند. دویدن برای یافتن 400,000 پسوس و کوبیدن بر هر دری، بستر اصلی فیلم را می سازد. در خواست پول آن هم از کسانی که خودشان چیزی ندارند، یکی از هدف‌های دشوار این فرزندان می‌شود.
از این راه نیز "بریانته مندسا" دردهای دیگر این جامعه فقیر و به حال خود رها شده ها را نیز نشان می دهد.

گرچه این فیلم از خشونت فیلم "کیناتای" برخوردار نیست که در سال 2009 جایزه بهترین کارگردانی را در "کن" ربود، اما به شیوه همان فیلم، خشونت نهفته در رفتارها و فسادها را بدون مکث زیاد بر خشونت‌های جسمی منتقل می‌کند.
ضرب آهنگ فیلم در پایان آن به اوج خود می رسد و این صحنه چند دقیقه‌ای همه درد ورنج این طبقه را در خود می‌گنجاند و توانائی کارگردان را در پروراندن داستانش می رساند.

"شاگرد" یا "مرید" نگاهی دیگر به بنیادگرائی و پیامدهای ناگوار آن

فیلم "شاگرد" یا "مرید"، ساخته "کیریل سربره نیکف" کارگردان روسی، پس از نمایش در بخش "نوعی نگاه" فستیوال کن، به روی پرده سینماها آمد. این فیلم که یکی از فیلم‌های توجه‌برانگیز این بخش در "کن" بود، نه تنها با داستانش که بسیار با رخدادهای کنونی در پیوند با افراطی گری در جهان هم خوانی دارد، بلکه به دلیل پرداخت، کارگردانی و فیلمبرداری اش تأثیرگذار می شد.

بازی "پتر اسکورتسف" را هم در نقش "ونیامین"، جوانی که کم کم به افراط در مسیحی‌گری‌اش کشیده می شود، نباید فراموش کرد؛ او بسیار خوش‌چهره و کاریسماتیک است؛ دختران نگاهش می کنند و پسران هم به او حسادت می ورزند؛ اما ناگهان یک باور مذهبی شدید او را در خود غرق می کند و به دیوانگی و هذیان می کشاند.

"ونیامین" همه بخش‌های انجیل را از بر می کند و آن را در برابر همه کسانی به کار می بندد که می خواهند او را بر سر عقل آورند.
او با همه دنیا وارد جنگ می شود. با مادرش که طلاق گرفته در می افتد؛ دختران بیکینی پوش را در کنار استخر به چالش می کشد؛ همه مدرسه را زیر ورو می کند؛ حتا کشیشان از دیوانگی او بری نمی‌مانند.او سپس می خواهد دست به معجزه بزند و پای علیل دوستش را درمان کند..

در لابلای این درگیری‌ها، کارگردان به اشکالات جامعه روسیه هم تلنگری می زند که از برخی جهت ها به همان ترسناکی مواضع بنیادگرای این جوان است. از جمله زیر پرسش بردن تئوری های داروین و یهودستیزی.
تنها یک معلم هوشمند در برابر او می ایستد و نبردی میان این دو آغاز می شود؛ نبردی که همه اطرافیان جوان را در مدرسه به هواداری از او می کشاند و همانگونه که می توان حدث زد به فاجعه می انجامد.

"کیریل سربره نیکف" با کارگردانی فوق العاده و پلان سکانس‌های پرجسارتش، فیلمی ترسناک و خیره کننده می سازد.
او که در گذشته بیشتر با نمایش‌هایش در تآتر مطرح بود، با این فیلم دنیای سینما را نیز قلمرو خویش قرار می دهد.

سعید شنبه زاده، نوازنده نی انبان در تآتر شهر پاریس

در روز یک شنبه ٤ دسامبر، "سعید شنبه‌زاده" نوازنده نی انبان ایرانی، در ساعت ۱۱ در سالن موسیقی "اِسپس کاردَن"، که بخشی از فعالیت‌های تآتر شهر پاریس به دلیل بسته بودنش در آنجا انجام می گیرد، به اجرای شماری موسیقی ریتم‌دار بندر بوشهر که آمیخته‌ای است ازموسیقی آفریقائی، ایرانی وهندی، می پردازد.

سعید شنبه‌زاده که در سال 1347 در بوشهر به دنیا آمد، از سن هفت سالگی تحت تأثیر خانواده خود و دیگران با کارهنری آشنا شد. پدر وی نیز روی موسیقی سنتی بوشهر کار می‌کرد و برادرش نوازنده حرفه‌ای بود که هم روی موسیقی سنتی بوشهر کار می‌کرد و هم با موسیقی غرب آشنا بود و ترومپت می‌زد.
فرزند وی "نقیب شنبه‌زاده" نیز که او را در کنسرت‌ها همراهی می‌کند، ادامه دهنده این سنت خانوادگی است.

سعید شنبه زاده کار حرفه‌ای خود را در سال 1990 (1396) با اجرایی خیره کننده در جشنواره فجر آغاز نمود. این اجرا توانست در همان سال جایزه اول جشنواره را از آن او کند. پس از آن نیزچندین اجرا در مناطق مختلف ایران داشت که با استقبال بینندگان روبرو شد. "گروه شنبه‌زاده" اولین کنسرت خارج از کشور خود را در فستیوال مهم شهر "اوینیون" در فرانسه، در سال 1991میلادی اجرا کرد؛ از آن پس سعید شنبه‌زاده به تنهائی و با گروه های دیگر پی در پی به اجرای برنامه در کشورهای مختلف پرداخت. توانائی او در نوازندگی، ریتم موسیقی و حرکاتش در صحنه از عاملان محبوبیت این هنرمند نزد همگان هستند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.