دسترسی به محتوای اصلی
اتاق موسیقی

ساربان: صدای سوختۀ افغانستان

نتشر شده در:

صدای عبدالرحیم ساربان، خوانندۀ افسانه‌ای افغان، از صداهایی است که تأثیری غریب بر شنونده دارد. حالتی غیرقابل وصف در این صدا هست که حتی شنوندۀ ناآشنا با زبان فارسی و موسیقی شرقی را بی‌تفاوت نمی‌گذارد. اگرچه اکثر شنوندگان از حزن و اندوه صدای ساربان می‌گویند، اما هیچ ویژگی فیزیکی برای تعریف دقیق موسیقایی این خاصیت وجود ندارد.

عبدالرحیم ساربان در دهۀ چهل خورشیدی: سالهای آرام رادیو کابل
عبدالرحیم ساربان در دهۀ چهل خورشیدی: سالهای آرام رادیو کابل zeerwabum.org
تبلیغ بازرگانی

 

از عبدالرحیم ساربان اطلاعات بسیار کمی در دست است. ویدئوهای اندکی از او قابل دیدن است که ظاهراً به سال‌های آرامش و خوشی نسبی افغانستان و رادیو و تلویزیون دولتی کشور مربوط می‌شود.
در اندک منابع موجود آمده است که وی متولد ۱۳۰۸ خورشیدی است. تاریخ و محل مرگ او نیز ١٣٧٣ در پیشاور پاکستان ذکر شده است.
در ویکیپدیا مقالۀ مربوط به او ناقص و آشفته و مغلوط است. آنجا آمده است که ساربان "در ۵۹ سالگی" از دنیا رفته که این، با تاریخ‌های تولد و مرگ او مطابقت نمی‌کند.

سایت «ایران دَری» متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که امروزه بسته شده و به اسم دیگری (ParsToday) فعالیت می‌کند در بارۀ ساربان می‌نویسد:
نام : عبدالرحیم ساربان «محمودی»
تولد : ٧ حمل ۱۳۰۸ خورشیدی/ کابل
درگذشت : ۸ حمل ۱۳۷۳ در پیشاور
در این سایت آمده است: "ساربان در سال ۱۳۶۸ خورشیدی دچار بیماری فلج می‌شود و دیگر نمی‌تواند به فعالیت هنری‌اش ادامه دهد".
 به نظر می‌رسد که این سایت و ویکیپدیا منابع مشترکی داشته باشند.

آنچه مسلم است اینست که صدای ساربان از همان اول به دل افغانها و فراتر از آن به دل مردم کشورهای همسایه نشسته است.
در ایران خیلی از ترانه های او توسط خوانندگان پاپ بازخوانی شد و بسیار هم موفق بود، با اینحال نام ساربان امروزه برای ایرانی‌ها چندان آشنا نیست. به عنوان مثال یکی از ترانه‌هایی که توسط ساربان خوانده شده و بعد در ایران اجراهای مختلفی داشت "ملا ممد جان" بود که اول بار با صدای پوران به شهرت رسید.

دردی نهفته در صدا
 
آنچه که گفتیم در صدای ساربان احساس می‌شود، قابل بیان نیست. با وجود کمبود شناخت، به نظر می‌رسد که حضور این صدا در عمق حافظۀ جمعی افغان‌ها بسیار قوی باشد. نشانۀ این حضور عمیق حرف‌هایی است که امروزه در باره او شنیده می‌شود و گاه بیشتر به افسانه می‌زند.

می‌گویند او حقیقتاً مجنون شده بود و به دنبال عشق ناکام، شخصیت سودایی و پریشان یافته بود.
ظاهرا ساربان دچار افسردگی شدید بوده است. در مقالۀ ویکیپدیا در بارۀ او عیناً می‌خوانیم:
"از نواده‌های ظاهر شاه بود عاشق دختری از همین قوم. هر کار کرد ندادندش. کارش به خرابات خانه‌ها کشید به چرس(حشیش) پناه آورد."
به درستی معلوم نیست چه کسی از نواده‌های ظاهر شاه بوده: ساربان یا معشوقش یا هر دو؟

به هرحال این تصویر آدم سودایی، پریشان و بی توجه به شهرت حرفه ای برای ساربان باقی مانده و معلوم نیست که این تصویر تا چه حد واقعی، و تا چه حد به نوع خواندن او مربوط است.
عبدالرحیم ساربان گویا یکی دو سال قبل از مرگ و به دلیل جنگهای داخلی افغانستان، به پاکستان مهاجرت می کند و در پیشاور فوت می‌کند.
 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.