هند و پاکستان: ۷۰ سال پس از استقلال و تقسیم امپراتوری "هندِ بریتانیا"
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۱:۳۴
راه نفوذ اسلام را به سرزمینهای مرکزی و جنوبی شبه قارۀ هند پادشاهان ایرانی هموارکردند. نواحی شمال آن در قرن دهم میلادی به تصرف سلطان محمود غزنوی درآمد و در اوایل قرن سیزدهم میلادی سلطان مُعِزّالدین محمد غوری بر آنجا تاخت و سپاهیانش در آن نواحی جایگیر شدند. از آن پس، رشتۀ پیوند هند با ایران روز به روز استوارتر شد و سلسلههای ایرانی در گوشه و کنار آن شبه قاره به فرمانروایی رسیدند. هند قرنها زیر تأثیر فرهنگ ایرانی بود. شهر حیدرآباد را محمدقلی قُطب شاه، از پادشاهان سلسلۀ شیعه مذهب قُطب شاهیانِ دَکَن، در قرن شانزدهم میلادی بنیان گذاشت. معمارانِ ایرانی آن شهر را از روی مُدل اصفهان بنا کرده اند.
سه شنبۀ این هفته پانزدهم اوت هفتادمین سالگردِ دوپاره شدن امپراتوریِ هندِ بریتانیا یا «راجِ بریتانیا» و تشکیل کشورهای قلمروِ پاکستان و قلمروِ هند بود. این دوپارگی در منشور استقلال هند در پانزدهم اوت ۱۹۴۷ رسمیت یافت. تقسیم آن امپراتوری به دو واحد سیاسیِ جداگانه از اساس علتِ دینی داشت. قلمروِ پاکستان که در سال ۱۹۵۶ «جمهوریِ اسلامیِ پاکستان» نامیده شد، دربرگیرندۀ پاکستان شرقی و پاکستان غربی بود. پاکستانِ شرقی میان سال ۱۹۵۶ و سال ۱۹۷۱ به بخش شرقیِ بنگال گفته میشد که در تقسیم هندوستان در سالِ ۱۹۴۷ به قلمرو پاکستان پیوست و بخش غربیِ آن زیر نام «بنگالِ غربی» یکی از ایالتهای «قلمروِ هند» باقی ماند. در ۲۶ نوامبر سال ۱۹۴۹ قانون اساسیِ هند به تصویب مجلس مؤسسان آن کشور رسید و از ۲۶ ژانویۀ ۱۹۵۰ به اجرا درآمد. بدینسان، هند که به مدت سه سال زیر عنوان «اتحادیۀ هند» با نظام مشروطۀ سلطنتی اداره میشد، نظام جمهوری پذیرفت و از آن پس «جمهوری هند» نامیده شد.
رشتۀ پیوندِ میان دو پاکستانِ شرقی و غربی تنها دین اسلام بود که دین اکثریتِ مردم در هر دوی آنهاست. آن دو از نظر جغرافیایی ۱۶۰۰ کیلومتر از هم فاصله داشتند. پاکستان غربی در غربِ شبه قارۀ هند و پاکستان شرقی در شرق آن قرار داشت. درواقع، پاکستان شرقی فرمانگزارِ پاکستان غربی بود و قدرت سیاسی را در هر دو پاکستان، پاکستانیهای غربی در دست داشتند. افزون بر تبعیض سیاسی، پاکستانیهای شرقی قربانیِ تبعیض زبانی نیز بودند. پاکستانیهای غربی زبان اُردو را که زبان رسمیِ آنهاست در پاکستان شرقی نیز که مردمش به بنگالی سخن میگویند، به زبان رسمی تبدیل کرده بودند. از نظر اقتصادی نیز پاکستان شرقی به حال خود رها شده، از پاکستان غربی عقب مانده بود. همۀ آن تبعیضها سبب شد که بنگالیهای پاکستان شرقی در سال ۱۹۷۱ با حمایت دولت هند و شورویها بر پاکستان غربی بشورند و به استقلال دست یابند. از آن پس، پاکستان شرقی با نام رسمیِ «جمهوری خلق بنگلادش» کشوری جداگانه شد و «جمهوری اسلامی پاکستان» به همان پاکستان غربی محدود ماند.
جنگ استقلالِ بنگلادش یکی از خونینترین و جانگدازترین جنگهای قرن بیستم بود. آن جنگ نزدیک به سه میلیون کشته و ده میلیون آواره به جا گذاشت. در آن جنگ در حدود ۲۰۰ هزار زن قربانیِ تجاوز جنسی شدند. با دوپاره شدنِ امپراتوری هندِ بریتانیا یا راجِ بریتانیا در سال ۱۹۴۷ ایالت پنجاب نیز به سرنوشت ایالت بنگال دچار شد. بخش غربیِ آن جزو قلمروِ پاکستان و بخش شرقیِ آن جزو قلمروِ هند شد. اما ایالت «جامو و کَشمیر» در شمالِ غربیِ شبه قارۀ هند سرنوشتی دیگر داشت. هنگام تقسیم هندِ بریتانیا به دو قلمرو سیاسی، قرار شد سرزمینهایِ مسلمان نشین آن ایالت را به پاکستان و سرزمینهای هندونشین آن را به هند واگذار کنند. اما فرمانروای آن ایالت که هندو- مذهب بود، قلمروَش را در سال ۱۹۴۹ به هند واگذار کرد. در حالی که ۶۷ درصد جمعیت آن را مسلمانان تشکیل میدهند. ایالت «جامو و کَشمیر» به سه منطقه تقسیم شده است: جامو، لَدّاخ و درّۀ کَشمیر. بیشتر ساکنان منطقۀ جامو هندو – مذهب اند. نیمی از مردم منطقۀ لَدّاخ بودایی اند و ۴۶ درصد آنان مسلمان اند. این منطقه را در قدیم «تبّتِ کوچک» نیز مینامیدند. ۹۵ درصد مردم درّۀ کَشمیر نیز مسلمان اند.
ایالتِ «جامو و کَشمیر» علت اصلیِ نخستین جنگِ هند و پاکستان بود که در سال ۱۹۴۷ آغاز شد و تا سال ۱۹۴۹ طول کشید. در آغاز، نیروهای قبیله ای پاکستان به آن ایالت تاختند و مَهاراجایِ هندویِ ایالت از هند کمک نظامی خواست و قول داد پس از بیرون رفتن مهاجمان، قلمروَش را به هند واگذار کند. نیروهای هند مهاجمان پاکستانی را از دو سوم آن ایالت بیرون راندند. سرانجام، دو طرفِ جنگ پیشنهادِ آتش بسِ سازمانِ ملل را در سال ۱۹۴۹ پذیرفتند. بدینسان، یک سوم آن ایالت به تصرف پاکستانیها درآمد که به آن «کَشمیر آزاد» میگویند و دو سوم آن در اختیار هند قرار گرفت که بنابه مادۀ ۳۷۰ قانون اساسی هند اکنون از نوعی خودمختاری برخوردار است. در پیشنهاد آتش بسِ سازمان ملل، رفراندومی برای تعیین تکلیف آن ایالت پیش بینی شده بود، اما هرگز برگزار نشد. ایالتِ «جامو و کَشمیر» موضوع کشمکش و جدالِ دائمیِ هند و پاکستان است. آن دو کشور برای کنترل آن ایالت تاکنون دو جنگ دیگر نیز کرده اند، یکی در سال ۱۹۶۵ و دیگری در سال ۱۹۷۱.
ناگفته نماند که بخشی از سرزمینِ کَشمیر در تصرف چینیهاست که آن نیز یکی از سرچشمههای جنگ میان چین و هند در سال ۱۹۶۲ بود. ایالتهای مرزی هند و پاکستان پس از تقسیم امپراتوریِ هندِ بریتانیا یا راجِ بریتانیا به دو قلمرو سیاسی، پُرآشوبترین مناطق دو کشور بودند. هندو – مذهبانِ پاکستان و مسلمانانِ هند با گذشتن از آن ولایتها جابجا میشدند.
هنگام دوپاره شدن امپراتوریِ هندِ بریتانیا، ایالت حیدرآباد در مرکز شبه قارۀ هند بزرگترین نوّاب نشینِ آن امپراتوری بود. حیدرآباد پیش از ۱۸۵۸ و تشکیل راجِ بریتانیا دولتی مستقل بود. با استقلال هند در سال ۱۹۴۷ نظامْ آصَف جاهِ هفتم، نوّاب آن ایالت، بر آن شد حیدرآباد را کشوری مستقل اعلام کند، اما ارتش هند در سپتامبر ۱۹۴۸ بر آن ایالت تاخت و آن را به قلمروِ هند پیوست. دولت هند در نوامبر ۱۹۵۶ بنابه ملاحظات زبانی آن ایالت را سه تکه کرد و هر تکه اش را به یکی از ایالتهای همجوار پیوست. نوّابِ حیدرآباد مسلمان بود، اما بیشینۀ مردم آن هندو بودند. مرکز آن ولایت، شهر حیدرآباد، در ژوئن ۲۰۱۴ به مدت ده سال پایتخت مشترک دو ایالت تِلانگا و اَندرا پْرادِش تعیین شد.
شبه قارۀ هند قرنها زیر تأثیر فرهنگ ایرانی بود. نواحی شمال آن در قرن دهم میلادی به تصرف سلطان محمود غزنوی درآمد و در اوایل قرن سیزدهم میلادی سلطان مُعِزّالدین محمد غوری بر آنجا تاخت و سپاهیانش در آن نواحی جایگیر شدند. قطبالدین اُیبِک، یکی از فرماندهانِ دودمانِ غوریان، در سال ۱۲۰۶ دهلی را فتح کرد و نخستین دولت مسلمان را در شمال هند تشکیل داد که سه قرن طول کشید. بدینسان، راه نفوذ اسلام به سرزمینهای مرکزی و جنوبی آن شبه قاره هموار شد. از آن پس، رشتۀ پیوند هند با ایران روز به روز استوارتر شد و سلسلههای ایرانی در گوشه و کنار آن شبه قاره به فرمانروایی رسیدند.
حیدرآباد را محمدقلی قُطب شاه، از پادشاهان سلسلۀ شیعه مذهب قُطب شاهیانِ دَکَن، در قرن شانزدهم میلادی بنیان گذاشت. قُطب شاهیان از نوادگان قراقویونلوها بودند و فرهنگ و زبان فارسی را در مرکز شبه قارۀ هند رواج دادند. سپس، گورکانیان هند این وظیفه را عهدهدار شدند. معماران ایرانیِ حیدرآباد، آن شهر را از روی مُدل اصفهان بنا کرده اند. نام دوم آن نیز «اصفهان نو» است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید