دسترسی به محتوای اصلی
سیمای فرانسه

حزب سوسیالیست فرانسه شکست و کناره‌گیری سیاسی خود را تدارک می‌بیند

نتشر شده در:

انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست فرانسه که باید نامزد این حزب را برای انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری این کشور تعیین کند، خبر دهندۀ پایان سوسیالیسمی است که به مرور طی چهار دهۀ گذشته و به ویژه پس از قدرت گیری فرانسوا میتران شکل گرفت و توسعه یافت.

نامزدهای انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست فرانسه برای انتخابات ریاست جمهوری
نامزدهای انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست فرانسه برای انتخابات ریاست جمهوری REUTERS/Staff
تبلیغ بازرگانی

 

بر اساس نظرسنجی ها نه فقط نامزد نهایی حزب سوسیالیست به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری راه نخواهد یافت، بلکه خوش شانس ترین آنان یعنی مانوئل والس در همان دور اول انتخابات نیز بعد از دو نامزد راست و راست افراطی و دو نامزد مستقل چپ، "امانوئل ماکرون" و "ژان-لوک ملانشون"، به مقام پنجم خواهد رسید.

به همین دلیل گفته می شود که انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست در واقع نامزد بازندۀ این حزب را در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری فرانسه تعیین خواهد کرد. با این انتخابات مقدماتی، حزب سوسیالیست فرانسه کناره گیری خود را هم از قدرت و هم از زندگی سیاسی اعلام می کند.

با این حال، "توما پیکتی"، اقتصاددان بلندآوازۀ فرانسوی معتقد است که انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست دست کم، ولو با تأخیر بسیار، آغاز گر مباحث مربوط به چپ است. او می گوید :

انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست دست کم این مزّیت را دارد که نوعی فضای بحث و تبادل نظر به وجود می آورد، اگر چه شخصاً علاقمند بودم که این بحث زودتر از این آغاز می شد. چپ فرانسه کل پاییز گذشته را برای شروع بحث و تبادل نظر از دست داد، زیرا، فرانسوا هولاند به خود زحمت نداد هر چه سریعتر تصمیم اش را در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات اعلام کند. به همین دلیل امانوئل ماکرون و ژان-لوک ملانشون به طور مستقل کارزار انتخاباتی شان را آغاز کردند و اکنون برای بازگرداندن آنان به انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست دیر شده است. و این همه به دلیل خطای فرانسوا هولاند و مانوئل والس صورت گرفت. برغم این نقص‌ها مباحث چپ در انتخابات مقدماتی حزب سوسیالیست مهم‌اند، زیرا، داوی که اکنون رویاروی آن قرار گرفته ایم این است که بعد از انتخاب ترامپ در آمریکا و خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا نمی توانیم وانمود کنیم که همه چیز به خوبی خواهد گذشت. من شخصاً بسیار نگرانم که در صورت راهیابی نامزدهای راست و راست افراطی به دور دوم انتخابات (یعنی در صورت رویارویی فرانسوا فیّون و مارین لوپن) اختلاف آرای آنان بسیار کمتر از آنچه اکنون تصور می کنیم، باشد و در نوبت بعدی این اختلاف باز هم کمتر شود. بنابراین، وضعیت شدیداً نگران کننده است.   

با این همه، ۵۶ درصد فرانسویان نسبت به مباحث هفت نامزد انتخابات مقدماتی چپ سوسیالیست فرانسه ابراز بی‌علاقگی می کنند و خود نامزدهای این انتخابات معتقد نیستند که چپ فرانسه – اعم از سوسیالیست یا غیرسوسیالیست – کمترین شانسی برای پیروزی در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری این کشور داشته باشد. در حقیقت انتخابات مقدماتی حزب سوسیایست فرانسه بیشتر به مباحث کنگرۀ این حزب برای تعیین رهبر آیندۀ آن شباهت یافته اند، هر چند باز بعید است که این کنگرۀ غیررسمی بتواند به بحران و سردرگمی این حزب خاتمه دهد.

این بحران نتیجۀ شکاف فزاینده ای است که طی دست کم سه دهۀ گذشته میان اندیشه و گفتار چپ سوسیالیست فرانسه شکل گرفته و گفتار سیاسی آن را به تکرار ملال آور تبلیغات تبدیل نموده است. فروپاشی دیوار برلین، انقلاب اطلاعاتی، سیطرۀ سرمایۀ جهانی بر اقتصاد و بنیادگرایی مذهبی زمین لرزۀ فکری در چپ سوسیالیست فرانسه به وجود آورند و بیش از همه ناتوانی آن را در فهم و تحلیل همۀ ابعاد و پی آمدهای جهانی شدن سرمایه به نمایش گذاشتند.

چپ فرانسوی که زندانی بحران های دایمی نظیر بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، بحران اروپا، بحران مهاجران و پناهجویان، بحران محیط زیست ... به نظر می رسد حتا قادر به طرح و ترسیم خطوط مقدماتی دورنمایی روشن و درازمدت به نظر نمی رسد. بدتر حتا چپ سوسیالیست فرانسه ناتوان از مقابلۀ فکری و سیاسی با گفتارهای افراطی عامیانه است و این ناتوانی با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تاثیر آن بر رشد و گسترش احزاب و گفتارهای راست افراطی و پوپولیستی در سرتاسر اروپا ابعادی جبران ناپذیر یافته است.

اما، آیا شکست حزب سوسیالیست فرانسه در انتخابات پیش رو به منزلۀ خاتمۀ چپ در این کشور است؟ بدون شک نه. این شکست از هم اکنون از نشانه های سربرآوردن چپ جدیدی است که سیمای نهایی آن در حال ترسیم شدن است.   

این چپ می کوشد پیش از هر چیز به شکاف میان گفتار سیاسی و اندیشۀ چپ خاتمه دهد و بار دیگر سیاست چپ را بر فکر انتقادی استوار کند. یعنی پیش از هر چیز در پی احیای پیوندهای خود با سنت دکارتی عقلگرایی است تا بتواند با اتکای به آن در مقابل خشونت هایی بایستد که خود را در اشکال گوناگون از جمله در قالب بیگانه ستیزی و ستایش هویت های ساختگی  نمودار می سازند و موجودیت فرانسه و میراث تاریخی آن را به خطر انداخته اند.  
 

چپ جدید برای تغییر جهان پیچیدۀ کنونی در پی شناخت دقیق تر آن است و می خواهد با  اتکاء به دانش - و نه نصایح اخلاقی - در مقابل صورت های جهل و خرافه مقاومت کند. تحقیق و شناخت علمی، آموزش و پیشرفت های تکنولوژیک مهمترین ابزارهای چپ جدید در نبرد جهانی نه فقط علیه سرمایه، بلکه نیز علیه تباهی و دشمنان روشنگری و عقل هستند. برای این منظور چپ جدید باید بتواند دانش و هوشمندی شهروندان را خطاب قرار دهد و خواستار مشارکت هر چه فعالتر آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی برای احیا و زنده نگه داشتن ارزش های دموکراتیک، به ویژه ارزش های بلند انقلاب کبیر فرانسه، باشد.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.