دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

هنر برای یاری به پناهنگان

نتشر شده در:

هنرمندان و به ویژه کاریکاتوریست ها این روزها به شدت سرگرم موضوع و معضل پناهجویان شده اند و نشریه یا سایتی نیست که با تصاویر این بی سرپناهان آزین نشده باشد.نهادهای بین المللی و انجمنی چون "کارتن برای صلح" هم بنا به وظیفه خود با این موج همگام شده اند.  

تبلیغ بازرگانی

اما از سال گذشته، کمیساریای عال پناهندگان سازمان ملل، کمپینی را آغاز کرده که به کمک هنر بتواند مفهوم بی وطنی (بی ملیتی) را در جامعه مطرح ساخته، توجه همگان را بدان جلب کند.
چون بنا به آمارهای این سازمان بیش از 10 میلیون نفر در جهان هیچ ملیتی ندارند و با دشواریهای بسیار روبرو هستند.
از کیانوش رمضانی، کاریکاتوریست جراید، که به وی از سوی این کمیساریا پیشنهاد شد با ایده های تازه هنری این کمپین را فعال بکند، پرسیدم درک او از این پیشنهاد و دید هنری وی از آن چیست و به باور او چگونه هنر می تواند به معضل

پناه جویان کمک کند ؟

 

 

 

 

 

 

 

جايزه "روبر برسون" جشنواره ونيز برای محسن مخملباف

جايزه بسیار ارزنده "روبر برسون" 72 امین جشنواره ونيز امسال به محسن مخملباف، فيلم ساز ايرانى، داده شد

.
پيشتر، این جایزه به سینماگران بزرگی چون ويم وندرس از آلمان، كن لوچ از انگليس، آنگلوپولوس از يونان و الکساندر ساخاروف از روسيه اهدا شده بود.
محسن مخملباف به هنگام دريافت اين جايزه گفت: '' برسون اسطوره اى بود كه به هيچ موجى از سينما تعلق نداشت. اما به تنهايى خود يك موج هنرى، اخلاقى و انسانى بود و در سينماى امروز دنيا شبيه او را به ندرت مى توان يافت. برسون در مقابل رنج انسان خود را مسئول مى دانست و از راه فيلم هايش براى کاهش اين رنج تلاش مى كرد."
محسن مخملباف در پايان جايزه خود را به "اولگ سنتسوف"، کارگردان اوكراينى، تقديم كرد كه هفته گذشته توسط روسيه به بيست سال زندان محكوم شد. محسن مخملباف گفت: '' اولگ سنتسوف به جرم آرزوى آزادى براى مردم سرزمينش به بيست سال زندان محكوم شده است."
محسن مخملباف همچنین گفت : هنگامی که به عنوان رئیس هیآت داوران فستیوال بین المللی فیلم ساخالین در روسیه به سر می برد، خبر حکم 20 سال زندان برای اولگ سنتسوف، کارگردان اوکرائنی را از مدیر هنری این فستیوال "آلکسی مدودف" شنید. او کاملأ نگرانی دوستان روسش را از این حکم درک کرد و از مواضع آنان حمایت می کند. چرا که این مورد بیانگر یک بی عدالتی ژرف است . و از این روست که شماری از سینماگران، کنشگران و سیاستمداران به این حکم کاملأ سیاسی اعتراض کرده اند. اعتراض آنان مانع از این نشد که در روز 25 اوت ، دادگاه روسیه یک چنین حکم توهین آمیزی را صادر نکند. بنابراین یک کمپین دیگر لازم است .
محسن مخملباف می گوید : در سالهای اخیر ما سخنان بسیاری از رهبران روسیه شنیده ایم که می گویند این کشور سرانجام در مواضع خود از استقلال برخوردار شده است و از این رو می تواند نقش مهمی در صحنه بین المللی ایفا کند. این ادعا پذیرفتنی است اما می بایستی یاد آوری کرد که هیچ رستاخیر ملی نمی تواند بر پایه دروغ و تبلیغات انجام گیرد. از این رو حتا زندگی در هم شکسته یک کارگردان 39 ساله ی محکوم به 20 سال زندان می تواند به تنبیه و تلافی بزرگتری در سطح کشور بیانجامد. راه به سوی یک آینده بهتر تنها با بخشش و درک ممکن می گردد. "اولگ سنتسوف" می بایست، به جای شمارش سالهائی که در بند خواهد گذراند، فیلم های تازه ای بسازد. از این روست که من جایزه "روبر برسون" خود را به او تقدیم می کنم.

 http://www.makhmalbaf.com/?q=fa/node/1222

"فستیوال فیلم های ایرانی سان فرانسیسکو"

بار دیگر به همت برگزار کنندگان "فستیوال فیلم های ایرانی سان فرانسیسکو"، فستیوالی که به دلیل پراکنده بودن ایرانیان و به منظور کشاندن آن ها به محل فسیتوال تنها در دو روز، یعنی روزهای 27 و 28 سپتامبر گنجانده شده ، برای هشتمین بار چند فیلم داستانی تازه ، فیلم های مستند، کوتاه وانیمیشن را به نمایش در میآورد.
این فستیوال امسال از گوهر خیر اندیش، هنرپیشه سینما که در شماری از فیلم ها از جمله "بانو"، "واکنش پنجم"، شیرین" و "ماکس"... هنرنمائی کرده، بزرگداشت به عمل می آورد. گوهر خیر اندیش درروز شنبه 27 سپتامبر در سینما حضور خواهد داشت.
از محسن مخملباف، کارگردان ایرانی نیز که در این جشنواره با نمایش آخرین فیلمش "پرزیدنت" بزرگداشت به عمل می آید.
"بهمن قبادی" هم یکی دیگر از این هنرمندان است . از این رو فیلمی به نام "سخنی باخدا" که در آن 9 کارگردان مهم جهان بخش هایش را ساخته اند و او نیز یکی از بهترین بخش های آن را کارگردانی نموده، نمایش داده می شود.

http://www.iranianfilmfestival.org/about/

 

 

"آمریکن آلترا"، نامی دشوار برای ترجمه

نیما نوری زاده، فرزند علیرضا نوری زاده، که دیپلمه مدرسه هنرها و طراحی "سنترال سینت مارتین" انگلستان است، به

دلیل علاقه اش به تصویر و موسیقی به سینما کشیده شد و برای رخنه در دنیای سینما در "لس آنجلس"، ساکن گردید. او در آنجا شماری کلیپ برای گروههای موسیقی و یک فیلم تبلیغاتی برای "آدیداس" ساخت.
در آنجا بود که مورد توجه کمپانی وارنر قرار گرفت و در سال 2012، نخستین فیلم بلند خود "پروژه ایکس" را کارگردانی کرد.
با موفقیت تجاری خوب این فیلم، نیما نوری زاده توانست فیلم دومش "آمریکن آلترا" را بسازد که هم اکنون بر پرده سینما های فرانسه است.
در این فیلم اکشن دار پر خرج و پر طنز، نیما نوری زاده، ماجرای یک مرد جوان به نام "مایک هاول" را به تصویر می کشد که زندگی معمولی آرامی را با دوست دخترش می گذراند. اما ماجراهائی سبب می شود بفهمد که او یک مآمور خفته سازمان امنیتی آمریکاست که حافظه اش پاک شده و از نیروی شگفت انگیزی برخوردار است. دیگر این که در می یابد، قرار است او را حذف کنند.
ساختن موجودات ویرانگر بسیار پیش رفته به کمک علم، شاید پرسش اصلی این فیلم را تشکیل دهد چون ما مدام شاهد جنگ خونین و بی رحمانه میان شخصیت اصلی فیلم و موجودات بی حس و خشن ساخته و پرداخته علم و اشخاصی بدون اخلاق وقدرت طلب هستیم که تنها از دستورات پیروی می کنند.
"جس اییزن برگ" به خوبی از ایفای نقش این شخصیت، که کم کم دنیای دیگری را کشف می کند بدون این که همه معصومیت خویش را از دست دهد، برمی آید.
صحنه های اکشن دار فیلم را می توان با فیلم های پر کیفیت اکشن دار آمریکائی مقایسه کرد. از این رو می تواند پاسخگوی کسانی باشد که هوادار این گونه فیلم ها هستند. دیگران هم می توانند برای دیدن بازی خوب و پرطنز "جس اییزن برگ" به دیدن آن بروند. البته "کرستین استیورات" هم گلیم خود را بد از آب بیرون نمی کشد.

"مریل استریپ" در نقشی که می تواند برایش اسکار دیگری به ارمغان بیاورد

"ریکی و فلش"، ساخته "جاناتان دم"، نام فیلم تازه ی "مریل استریپ"، هنرپیشه آمریکائی است که به شکلی شگفت انگیز در نقش زنی فرو می رود که زندگی مرفه و فرزندانش را برای خواندن در یک گروه موسیقی راک رها کرده و با تنگدستی زندگی را می گذراند.
"مریل استریپ"، که برای بازی در این فیلم به مدت شش ماه نواختن گیتار را فرا گرفته و با دختر واقعی اش "مامی گامر" همبازی است، بار دیگر توانائی خود را برای ایفای هر نقشی نشان می دهد.
البته پیش تر ما هنرنمائی او را در دو فیلم موزیکال "آخرین نمایش" و "ماما میا" دیده وآوازش را شنیده بودیم، اما این بار او گیتار را هم افزوده و بسیار خوب در نقش این خواننده فرو می رود.
شخصیت "ریکی رندوزو" در این فیلم از شخصیت مادر زن سناریو نویس فیلم "دیابلو کودی" الهام گرفته که در شصت و اندی سالگی و با داشتن شش نوه، در یک گروه راک آواز می خواند و هر هفته نشاط و آتش در شنوندگانی به وجود می آورد که به بار محل اجرای او و گروهش می آیند. برخی از او انتقاد می کنند و می گویند چگونه است که یک مادر بزرگ به چنین کاری دست می زند. اما او باکش نیست و به کار خود ادامه می دهد.
فیلم "ریکی و فلش" البته همه مخلفات یک فیلم آمریکائی، یعنی خانواده و مشکلات آن را در خود دارد : شوهر دختر خانواده او را برای زنی دیگر ترک کرده و حالش بسیار بد است، یک پسر خانواده می خواهد با دختری از طبقه بالا ازدواج کند، پسر دیگر همجنس گراست و همسر دوم پدر خانواده (شوهر پیشین ریکی)، در همه چیز دخالت می کند. طبیعتأ فیلم به خوبی پایان می یابد..
گفتنی است که "حاناتان دم"، آفریننده "سکوت بره ها" و "فیلادلفیا"، بسیار به موزیک وبه ویژه به موسیقی زنده علاقمند است. از این رو در فیلم "ریکی و فلش" هم موسیقی به شکل زنده فیلمبرداری و ضبط شده است.
اما خوانندگی و نوازندگی گیتار "مریل استریپ" است که شگفت زده می کند و به فیلم ارزش می بخشد.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.