فیگارو: نقد مثبتی از فیلم ایرانی"عرق سرد"
روزنامههای فرانسه همگی در صفحۀ اول به یک موضوع واحد نظر دارند که پدیدۀ چندان عجیبی نیست اما نکتۀ قابل ذکر اینست که از روزنامۀ چپ "هومانیته" تا روزنامۀ راست "فیگارو" همه معتقدند که پیام رئیس جمهوری فرانسه به معترضانی که "جلیقه زردها" نام گرفتهاند، بیاثر بوده است. علاوه بر این، روزنامۀ فیگارو در صفحات فرهنگی خود نقد مثبتی از فیلم ایرانی "عرق سرد" ارائه کرده است.
نتشر شده در:
گوش کنید - ۰۶:۰۷
طبعاً هر روزنامه با نگاه خاص خود اعتراضهای اخیر در کشور و موضعگیری دولت را منعکس کرده است: فیگارو مینویسد که معترضان و ناراضیان جامعۀ فرانسه، حرف رئیس جمهوری را نمیفهمند همانطور که رئیس جمهوری حرف آنان را نمیفهمد. این وضعیتی است که در اصطلاح زبان فرانسه به آن "گفتگوی کَرها" میگویند. اما روزنامۀ هومانیته امانوئل ماکرون را مقصر میداند و در صفحۀ اول، در کنار عکس بزرگی از او، کلمۀ "قطع" را نوشته، به معنای کسی که ارتباطش با جامعه قطع شده است ...
بعد از چندین روز جنب و جوش و تظاهرات سراسری در فرانسه که با انگیزۀ اعتراض به گرانی زندگی و بخصوص گرانی سوخت به راه افتاد، امانوئل ماکرون روز گذشته به صحنه آمد تا پاسخ معترضان را بدهد. شاید گروهی از این معترضان انتظار داشتند که مثلاً رئیس جمهوری ناگهان بنزین را ارزان کند. اما امور کشوری به این سادگی نیست و امانوئل ماکرون هم در پیام خود فقط به معترضان گفت «صدای شما را شنیدم» و چند وعدۀ کم و بیش مبهم داد. اما در مورد بهای سوخت، او تأکید کرد که باید در درازمدت به فکر سوختهای پاک بود و در نتیجه ارزانی بنزین و گازوئیل رؤیایی است دستنیافتنی.
روزنامۀ هومانیته معتقد است که سخنان ماکرون با مشکلات مردم مناسبت نداشت. اصولاً این روزنامه ماکرون را نمایندۀ پولدارها میداند و معتقد است که وی مطلقاً حرف و موقعیت آدمهای تنگدست را درک نمیکند. هومانیته از یک نمایندۀ چپ نقل میکند که سیاستهای مالی امانوئل ماکرون بر اساس این باور است که «فقرا پول ندارند، اما پرشمارند».
روزنامۀ لیبراسیون که گرایش چپ اما میانهروتر از هومانیته دارد مینویسد که سخنان رئیسجمهوری نه جلیقه زردها را راضی کرد که خواهان ارزانی سوخت هستند و نه مدافعان محیط زیست را که خواهان انتقال سریع به طرف سوختهای پاک و تجدیدپذیرند.
روزنامۀ لوموند هم تقریباً همین نظر را دارد و مینویسد که لحن آشتیجویانۀ امانوئل ماکرون، معترضان را قانع نکرد.
خطر درونکاشتها
روزنامۀ لوموند، چهار صفحۀ تمام را به پروندهای اختصاص داده که به Implant Files شهرت یافته است. کلمۀ "ایمپلنت" را به فارسی "درونکاشت" ترجمه کردهاند که به معنای هر نوع ابزار پزشکی و درمانی است که در بدن انسان کار گذاشته میشود.
این پروندۀ ویژه را کنسوسیوم بینالمللی خبرنگاران تهیه کرده که مجموعهای است از ۵٩ رسانه در سراسر جهان. این گروه بزرگ خبرنگاران قبلاً درمورد تخلفهای مالی و بهشتهای مالیاتی نیز تحقیق کرده بود.
مسئله اینست که برخی از سازندگان درونکاشتها چنان قدرت مالی و تجاری و تبلیغی دارند که تقریباً هیچ نهادی قادر به کنترل فعالیت آنها نیست. اما طی سالهای اخیر، شمار کسانی که به دلیل نصب درونکاشت یا عملکرد بد آنها فوت کرده یا دچار بیماری شدهاند بیشتر و بیشتر شده است.
لوموند مینویسد که طی ده سال اخیر در ایالات متحده، ٨٢هزار نفر قربانی درونکاشتها شده و ١٫٧ میلیون نفر هم آسیب دیدهاند.
مشکل اینجاست که شرکتهای سازنده آنقدر مقتدر و پولدارند که تقریباً همه چیز را در اختیار خود دارند. به عنوان مثال در آمریکا، همین شرکتها هزینههای ساخت و استقرار اتاقهای عمل را در بسیاری از بیمارستانها میپردازند یا به دانشجویان پزشکی بورس میدهند. حتی مقالات علمی که برای آزمایش درونکاشتها تهیه میشود تحت نظر سازندگان و به سفارش آنها نوشته میشود. به همین دلیل کنسرسیوم بینالمللی خبرنگاران لازم دیده که با تحقیقی گسترده در این زمینه، نقش ناظر بیطرف را به عهده گیرد. این تحقیق بینالمللی هشداری به دولتها و نهادهای بینالمللی است تا در جهت نظارت بیشتر بر فعالیتهای شرکتهای داروسازی و ایمپلنت سازی تلاش کنند.
"عرق سرد"
در صفحات فرهنگی روزنامۀ فیگارو، معرفی فیلم ایرانی "عرق سرد" را میبینیم که ساختۀ "سهیل بیرقی" است و اخیراً در ایران به دلیل مخالفتهای حوزۀ هنری، جنجالبرانگیز شد.
فیلم "عرق سرد" که حالا در سینماهای فرانسه اکران گرفته، در واقع از سوی حوزۀ هنری تحریم شد.
حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صاحباختیار بیش از ٩٠ سالن سینماست و در نتیجه فیلم در مرحلۀ نمایش، ضربۀ سنگینی خورد؛ ظاهراً مسئولان حوزه هنری از فیلم خوششان نیامده و حتی جایی گفتهاند که «صحنههای اروتیک» دارد.
این قضایا را البته روزنامۀ فیگارو ننوشته و شاید اصلاً از آن خبر نداشته است. اما در عوض، منتقد این روزنامه با نگاهی بسیار مثبت فیلم "بیرقی" را معرفی میکند و مینویسد واقعیت اینست که در ایران طی یک سال، ٨ورزشکار زن فقط به علت مخالفت همسرانشان، نتوانستهاند برای شرکت در مسابقات به خارج از کشور بروند.
در فیلم "عرق سرد" که از همین واقعیات کشور الهام گرفته؛ "باران کوثری" نقش فوتبالیستی را بازی میکند که باید برای شرکت در "جام آسیا" به مالزی برود، اما شوهرش (امیر جدیدی) که در حین طلاق است، اجازۀ خروج به همسرش نمیدهد. فیگارو مینویسد که صحنههای رویارویی زن و شوهر بسیار جذاب است و استادانه ساخته شده است.
فیگارو البته در پایان مطلب همان حرفهای همیشگی در مورد ایران را تکرار میکند: «تضادهای جامعه، زندگی دوگانۀ ایرانیها، محدودیتهای مذهبی و حکومتی و در عین حال سرزندگی و ذکاوت جامعۀ مدنی و زنانی که معمولاً شخصیتهای قوی دارند».
فیگارو مینویسد که در پایان فیلم، همه چیز رو به تاریکی میرود اما به طور کلی «"عرق سرد" فیلمی است که "جرقههای پرنور"ی از خود میپراکند».
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید