هفته وحدت اسلامی، دورانی برای تظاهر به اتحاد میان شیعیان حکومتگر و سنیان سلطهپذیر !
این هفته که مطابق معمول هرسال، بدلیل مصادف شدن با تولد پیامبر اسلام، "هفته وحدت" نام دارد، از روز یکشنبه با تجمع روحانیون اهل سنت در دیدار با رئیس جمهوری آغاز شد و این روزها با سخنان رسمی مقامات مختلف کشور و نیز برخی از مقامات روحانیت سنی ادامه دارد .
نتشر شده در:
این روزها مقامات دو طرف با فشردن دستهای یکدیگر و به نمایش گذاشتن لبخندهای دیپلماتیک بر صفحات رسانههای رسمی و بر زبان آوردن تعارفات عمدتاً بی مسما بقصد تمجید از "اخوت اسلامی" میان شیعیان و سنیان کشور، این هفته را گرامی میدارند.
در همایش روحانیون سنی، حسن روحانی به همراه حجت الاسلام علی یونسی، مشاور رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی حضور داشت؛ در این همایش روحانی بطرز حیرت آوری تبعیضهای آشکار مذهبی علیه سنیان کشور را تکذیب کرد و مدعی شد که گویا «مبنای جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب، بر پذیرش تنوع مذهبی ، قومی و فرهنگی» استوار بوده است. او پا را فراتر نیز گذاشت و مدعی شد که «این جمهوری تفاوت ها را میان مذاهب به عنوان فرصت، و نه تهدید میدیده است». ادعائی که نه فقط کمترین شاهدی در واقعیت های اجتماعی ندارد، بلکه عکس آن صادق است.
حسن روحانی در این سخنرانی «برخی کشورها» را متهم کرد که در آنها تفکر اقتدارگرایانه مرکزیت، اقلیتها را «بعنوان مشکل و تهدید» تلقی می کند؛ او بلافاصله جمهوری اسلامی ایران را در زمره کشورهائی توصیف کرد که در آنها همه اقلیتها از حقوق شهروندی برابر استفاده می کنند.
حسن روحانی در این سخنرانی گرچه اعتراف کرد که «ما، هم در موضوع اقوام و مذاهب، و هم در مسئله جنسیتی مشکلاتی داریم که باید رفع شود»، ولی در عین حال وقتی درباره عقب افتادگیهای استانهای مرزی کشور صحبت میکرد، و معترف شد که «امکانات در مناطق مرزی نسبت به مرکز کشور از تعادل برخوردار نیست»، در عین حال اضافه کرد که «استانهای مرزی ما، جدا از مسئله قومیت و مذهب، چه در مناطق شیعه نشین و چه در مناطق سنی نشین، دارای مشکلات هستند»؛ او علت این مشکلات را نه در تبعیضهای قومی و مذهبی، بلکه در کاهش قیمت نفت جستجو کرد.
حسن روحانی که خود میراثدار بیش از سه دهه تبعیضات آشکار مذهبی در مناطق سنینشین کشور است و بسیاری از فعالین مدنی در میان سنی مذهبها تأکید دارند که در دوران او نیز این تبعیضها کم و بیش ادامه دارد، در این سخنرانی قول داد که تا پایان سال «منشور شهروندی» را منتشر خواهد کرد و بر اساس آن، شایسته سالاری به یک اصل در گزینش ها تبدیل میگردد.
باید یادآوری کرد که حسن روحانی در آخرین ماههای دولت خود، در حالی هنوز هم وعده مساوات میان شیعه و سنی را -این بار بیاری منشور شهروندی- مطرح می کند که مدت ها قبل از به حکومت رسیدن، بیانیه ای در چارچوب رقابتهای انتخاباتی خود منتشر کرد و در آن مشارکت در مدیریت کلان کشور را، فارغ از زبان و مذهب، در الویتهای سیاسی خود قرار داده بود. او در تبلیغات انتخاباتی اش آشکارا از «تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگ های ایرانی» صحبت کرد و قول داد که تدریس زبان مادری در سطوح مدارس و دانشگاهها برقرار گردد.
روحانی در این روزها نه فقط حضور نگاه امنیتی در مناطق سنی کشور را انکار می کند، بلکه حتی مدعی است که انقلاب اسلامی از همان روز اول چنین نگاهی نداشته است.
در همایش هفته وحدت، علی یونسی دستیار رئیس جمهوری نیز در سخنانی یادآوری کرد که «تسریع در رفع محرومیتهای مناطق مرزی از مهم ترین خواستهها و مطالبات جامعه سنی ایران است». این در حالی است که چند دقیقه قبل از او رئیس جمهوری مدعی شده بود که عقب افتادگیهای مناطق مرزی هیچ ربطی به شیعه و سنی ندارد!
از نکات جالب سخنان یونسی، اشاره او به برخی مطالبات مهم اقلیت های مذهبی بود؛ یکی از این مطالبات، «مشارکت شایستگان همه مذاهب و اقوام در امور حکومتی و مدیریتی» است، و همچنین «جرم انگاری در قوانین، در خصوص توهین به مقدسات مذاهب و از جمله اهل سنت» است. یونسی تأکید کرد که این هر دو مطالبه «مطابق فتوای مقام معظم رهبری است»؛ با این حال او توضیح نداد که چرا در مراسم جشن های "عُمَر کُشان" که با سالروز مرگ خلیفه مسلمین هر ساله در میان برخی محافل شیعیان سنتی انجام میگیرد، هیچ نیروئی مداخله نمی کند و توهین به مقدسات سنیها رواج زیادی در میان برخی محافل شیعیان سنتی دارد. او در عین حال در مقابل این واقعیت که اقلیت های مذهبی و سنیهای کشور هیچ نقشی در «امور حکومتی و مدیریتی» ندارند و یا نقش بسیار ناچیزی در این زمینه ایفا می کنند، کمترین توضیحی نداد.
البته باید گفت که رئیس جمهوری در سخنان این هفته خود به این نکته هم اشاره کرد که «وقتی وزیر خارجه و وزیر نفت افرادی از اهل سنت را بعنوان معاون خود و سفیر ایران منتصب کردند، تشویق کردم ... و مدام به وزیر کشور بر انتصاب افراد از اقوام و مذاهب مختلف بعنوان فرماندار، معاون استاندار، مدیر کلها و مقامات استان ها، چه مرد و چه زن تأکید کردم...»
آیا رئیس جمهوری می خواهد بفهماند که من موافقم ولی هیأت دولت مقاومت می کنند؟
در هر حال سیاست رسمی دولت، این است که مدعی شود در سطوح بالای تصمیم گیریهای حاکمیت جمهوری اسلامی، کسی با تبعیض میان اقلیت های مذهبی موافقت ندارد. از همین روست که حسن روحانی، وجود نگاه امنیتی در میان حاکمان را نسبت به اقلیتها انکار می کند و مشاورش یونسی نیز در این سال ها طی مصاحبههای متعدد، کوشیده است از وجود «رویه های نانوشته»ای پرده بردارد که بر «سلیقه های» شخصی استوار هستند و به برخوردهای «افراطی» دست می زنند و باعث ایجاد «حس» محرومیت در میان اقلیتها میشوند.
به مناسبت هفته وحدت، "محمد علی ابطحی" نیز در شماره روز سه شنبه نشریه "اعتماد"، مقالهای نوشته است که در ان به وجود درگیریهای میان شیعیان و سنیها بویژه در یک سری تلویزیونهای شیعه و سنی در خارج از ایران اعتراف می کند. ابطحی می نویسد «در این تلویزیونها، شیعه به سنی و سنی به شیعه چنان می تازند و شمشیر علیه یکدیگر میکشند که نگو و نپرس. در یکی از این تلویزیونهای شیعیان افراطی، برنامههای مفصلی علیه "عایشه" همسر پیامبر اسلام پخش می شود. بدترین تهمتها را علناً به عایشه که یکی از انسان های تاریخی مقدس نزد اهل سنت است روا میدارند و از این راه کلی عواطف سنیها را علیه شیعه تحریک می کنند»...
ابطحی در این مقاله ضمن تقدیس از هفته وحدت، ترویج این خصومت ها را بگردن «کاسب هائی» انداخته است که به نام شیعه و سنی دنیا را جهنم کردهاند.
"محسن حسام مظاهری" در مقاله ای بنام «چرا وحدت شیعه و سنی یک پروژه شکست خورده است؟»، می کوشد علل ناکامی دولتمردان ایران را در برپائی هفته وحدت بقصد لاپوشانی اختلافات شیعیان و سنیها توضیح دهد. این مقاله که در آخرین شماره سایت اینترنتی "زیتون" منتشر شده است، قصد دارد نشان دهد که «ایده وحدت، مشکل شکاف شیعه/ سنی را که حل نکرده هیچ، حتا به شکاف میان شیعه/ شیعه هم دامن زده است».
نویسنده اساساً ایده وحدت میان سنی و شیعه را غیرواقعبینانه توصیف می کند، چرا که این پروژه می خواهد وحدت را میان روحانیون دو دیدگاه برقرار سازد.
بعقیده نویسنده، «لااقل بخش مهمی از روحانیت، چه شیعه و چه سنی، خود منبع اصلی حفظ افتراق و شکاف مذهبی است. لازمه وحدت علمای دو مذهب، رفع اختلافات مذهبی است؛ اختلافاتی که بطور تاریخی با فلسفه وجودی روحانیت پیوند خورده است».
مظاهری نتیجه میگیرد که «هراس مراجع و روحانیت متعلق به گفتمان "تشیع سنتی" از پروژۀ وحدت، و عدم همراهیشان با آن، کاملاً منطقی و قابل فهم است»؛ چرا که بروایت نویسنده «روحانیت دو مذهب فلسفه وجودی و عرفیشان پاسداری از همین مرزهاست».
یکی دیگر از عوامل شکست پروژه وحدت از دیدگاه نویسنده مقاله مورد بحث، این است که این پروژه توسط دولت طراحی و اجرا شده است. دولتی که چه دردوران پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی بعنوان «عقل برتر» ظاهر شده است و مدعی است که از رعیت بهتر می فهمد. مظاهری معتقد است که کارنامه چهاردهه حکومت نشان می دهد که در برخی موارد- از جمله در پروژه وحدت- حاکمیت در پیشبرد سیاستهای دینی خود ناکام بوده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید