دسترسی به محتوای اصلی
هفته‌نامه‌های فرانسه

وقتی ترامپ کردها را رها می‌کند چه کسی خوشحال می‌شود؟

حملۀ ترکیه به کردهای سوریه را تقریباً همۀ هفته‌نامه‌های فرانسوی بررسی و تحلیل کرده‌اند. مجلات "اوبس" و "کوریه انترناسیونال" هر دو معتقدند که سیاست‌های اشتباه واشنگتن بیش از همه به نفع مسکو تمام می‌شود. "کوریه انترناسیونال" همچنین مطلبی دارد در بارۀ جایزۀ صلح نوبل امسال و دلایل اعطای آن به نخست‌وزیر اتیوپی. و بالاخره نشریۀ "لوپوئن" به خبر غلطی می‌پردازد که دو روز قبل همه رسانه‌های فرانسوی را تسخیر کرد...

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا dr
تبلیغ بازرگانی

وقتی ترامپ کردها را رها می‌کند چه کسی خوشحال می‌شود؟...

... پاسخ این پرسش از نظر مجلۀ "اوبس" (نوول ابسرواتور سابق) روشن است: بدون شک هیچکس خوشحال‌تر از ولادیمیر پوتین نیست. خارج شدن آمریکا از سوریه به مسکو امکان می‌دهد که به هدف اصلی خود برسد و تمامی این کشور را زیر دست بشار اسد قرار دهد.

آنچه برای کردهای سوریه اهمیت حیاتی داشت، پوشش هوایی نیروهای آمریکایی بود. با برداشته شدن این پوشش، مسکو و دمشق خواهند توانست به میل خود با کردها به توافق برسند. اما به گفتۀ شبکۀ آمریکایی سی‌ان‌ان، روسیه و سوریه یک گزینۀ دیگر هم دارند: کافی است کمی منتظر بمانند تا کردها به ناچار برتری نظامی روسیه را بپذیرند. در هر صورت، نیروهای کرد راه دیگری جز کنار آمدن با مسکو و دمشق را نخواهند داشت.

سایت بلومبرگ نیز معتقد است که روسیه به تدریج موقعیت قدرت مسلط خاورمیانه را که در دوران جنگ سرد داشت، دوباره تصاحب می‌کند.

به هرحال، دولت‌های منطقه حالا دیگر به خوبی می‌دانند که نباید روی آمریکا حساب کرد. این باور فقط به "سال‌های ترامپ" منحصر نیست. دولت‌های عرب هیچگاه فراموش نخواهند کرد که در وقایع معروف به بهار عرب، چگونه دولت باراک اوباما حسنی مبارک را رها کرد و مصر را به اخوان‌المسلمین سپرد. در مقابل، روسیه صبورانه جای خالی آمریکا را از سوریه تا لیبی پر کرده است: پوتین حتی اردوغان را مجاب کرد که به‌رغم مخالفت شدید آمریکا، سامانۀ موشکی پیشرفتۀ روسی - اس۴٠٠ - را خریداری کند.

مجلۀ "اوبس" می‌نویسد نه تنها تصمیم ترامپ در مورد سوریه به نفع روسیه است که انگار تمامی تصمیم‌های دونالد ترامپ در عرصۀ سیاست خارجی، تحت تأثیر مسکو گرفته شده باشد...

قاتلی که ناپدید شد

جمعۀ گذشته، حوالی ساعت هشت و نیم شب، رسانه‌های فرانسوی و شبکه‌های اجتماعی ناگهان با یک خبر تسخیر شدند: گزاویه دوپون دو لیگونِس در فرودگاه گلاسگو بازداشت شده است.

این خبر نزدیک به پانزده ساعت در صدر خبرهای رسانه‌های فرانسه باقی ماند تا این که نزدیک ظهر روز شنبه، خبرگزاری فرانسه این خبر فوری را مخابره کرد: "فرد دستگیرشده گزاویه دوپون دو لیگونِس نیست"...

روز بعد، هفته‌نامۀ لوپوئن در سایت خود "ندامت‌نامه‌"ای را از قول همۀ رسانه‌های فرانسوی منتشر کرد و نوشت: از سال ٢٠١١ تاکنون، رسانه‌های فرانسوی چندین بار خبرهایی را در بارۀ فرد نامبرده پخش کرده‌اند، هر بار هم به اشتباه.

اما گزاویه دوپون دو لیگونِس کیست؟ هشت سال پیش، در شهر نانت، واقع در غرب فرانسه، یک پدر خانواده همسر و چهار فرزند خود را به ضرب گلوله کشت و سپس ناپدید شد. این جنایت غریب که در بطن خانواده‌ای آرام و متعلق به قشرهای بالای طبقۀ متوسط رخ داد، فکر فرانسوی‌ها را سخت به هم ریخت: چگونه پدر یک خانوادۀ "آبرودار" که اعضای آن به طور منظم به کلیسا می‌رفته‌اند، توانسته چهار فرزند و همسر خود را با چنین خونسردی به قتل برساند؟ تحقیقات بعدی مشخص کرد که همۀ مقتولان داروی خواب‌آور خورده بودند و  سپس در خواب به ضرب گلولۀ تفنگ مرد کشته شده‌اند.

گذشته از غیرقابل‌فهم بودن جنایت، ناپدید شدن مظنون اصلی، یعنی پدر خانواده نیز واقعه را رسانه‌ای‌تر کرد. از آن زمان به بعد، هرچند گاه خبرهایی در بارۀ بازداشت دوپون دو لیگونِس منتشر شده اما همه، بعد از چند ساعت یا چند روز تکذیب شده‌اند.

اما در مورد اخیر، خبر ابعاد دیگری یافت. رسانه‌ها اعلام کردند که فرد بازداشت شده اگرچه هیچ شباهت ظاهری با عکس‌های لیگونس ندارد ولی اثر انگشتش با مظنون اصلی مطابقت می‌کند. به این ترتیب خبر قطعیت یافت و تردیدها کنار گذاشته شد. با اینحال این بار هم، خطای پلیس اسکاتلند بعد از یک روز مسجل شد. مجلۀ لوپوئن می‌نویسد که بلافاصله بعد از خبر بازداشت، دادستان  شهر نانت هشدار داده بود که باید شرط احتیاط را رعایت کرد. لوپوئن در عین حال تلاش می‌کند تا از سنگینی مسئولیت خود و سایر رسانه‌ها بکاهد و می‌نویسد: آخر چگونه ممکن است که در قرن بیست و یکم، همۀ پلیس‌های دنیا دنبال کسی بگردند و او اینچنین ناپدید شود؟

برندۀ جایزۀ نوبل صلح امسال کیست؟

برندۀ نوبل صلح امسال را چه کسی می‌شناخت؟ برای درک انگیزه‌های کمیتۀ نوبل در اعطای جایزه به ابی احمد، نخست‌وزیر اتیوپی، باید همراه با هفته‌نامۀ "کوریه انترناسیونال" به گذشته بازگردیم...

سال ١٩٩٣: بعد از سی سال مبارزه و جنگ و درگیری، اریتره بالاخره با جدا شدن از اتیوپی به استقلال دست یافت. اما این استقلال از نظر سرزمینی به ضرر اتیوپی تمام شد. اختلاف بین دو کشور بر سر تعیین خط مرزی و سرزمین‌هایی که باید تقسیم شود، سرچشمۀ تنش‌هایی شد که سال‌های سال ادامه یافت. در سال ١٩٩٨ حتی کار به جنگ کشید. جنگی که دو سال به طول انجامید و ٨٠هزار قربانی گرفت؛ جنگی که مثل همۀ جنگ‌ها بیهوده و بدون تغییری مهم در نحوۀ تقسیم سرزمین‌ها پایان یافت.

آنچه باقی ماند، وضعیت "نه جنگ نه صلح" میان دو کشور بود و وحشت مدام از شروع دوبارۀ خونریزی. اریتره که از سوی دیوان بین‌المللی لاهه مقصر شناخته شده بود در انزوا قرار گرفت و اقتصادش به خفگی افتاد. کشور چنان بسته و منزوی شد که حتی لقب کرۀ شمالی آفریقا را گرفت.

در سوی دیگر، دولت اتیوپی با جنبش‌های ناسیونالیستی و رقابت‌ها و درگیری‌های قومی فزاینده مواجه بود. اتیوپی هم مثل همسایه‌اش روز به روز بیشتر در سرکوب و دیکتاتوری فرو رفت.

اما بالاخره پارسال در اتیوپی، آبی احمد به نخست‌وزیری رسید. او که حالا ۴٣ دارد، نه تنها در کشورش که در اریتره هم دارای محبوبیت است. او در همان آغاز کار، طی دو ماه هزاران زندانی سیاسی را آزاد کرد و گام‌های مهمی در جهت آزادسازی اقتصاد برداشت. گذشته از اصلاحات داخلی، آبی احمد برای حل دو مشکل خارجی تلاش کرد: رفع اختلاف با اریتره و همچنین حل مشکل استفاده از آب‌های رود نیل: مصر بسیار نگران است که با ساخته شدن سد در خاک اتیوپی، سهمابه‌اش از نیل کمتر شود.

تلاش‌های نخست‌وزیر اتیوپی در تابستان گذشته با نظر مساعد دولت اریتره روبرو شد و سرانجام در روز هشتم ژوئیۀ ٢٠١٨، دو نخست‌وزیر در شهر اسمره، پایتخت اریتره با هم ملاقات کردند. این دیدار که تاریخی توصیف شد امکان داد که بعد از سال‌ها جنگ و اختلاف و بن‌بست سیاسی، امیدی برای بهبود روابط دو کشور به وجود آید.

همین امید کوچک، باعث شد که نخست‌وزیر اتیوپی نوبل صلح ٢٠١٩ را برنده شود.

با اینحال کارشناسان غربی تذکر می‌دهند که شاخ آفریقا منطقه‌ای بسیار حساس است که از نفوذ و مداخلۀ قدرت‌های خارجی در امان نیست. به عنوان مثال آمریکا در نظر دارد یک پایگاه نظامی در اریتره مستقر سازد تا با نفوذ چین در جیبوتی مقابله کند. تجربه نشان داده است که کشورهایی چون اریتره و اتیوپی که اقتصاد ضعیف و وضعیت شکننده دارند، به دشواری می‌توانند ثبات داخلی را از فشارها و تحولات پیرامونی خود محفوظ نگاه دارند.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.