پناهی، بودلر سینمای ایران
مرور هفتهنامههای این هفته را با مطلب کوتاهی از لوپوئن درباره تازهترین فیلم جعفر پناهی، کارگردان ایرانی، شروع میکنیم که اخیرا اکران آن با عنوان "تاکسی تهران" در سینماهای فرانسه آغاز شده است.
نتشر شده در:
فارن دولاوالت، نویسنده لوپوئن، مطلب خود را با این جمله آغاز میکند که «زندانهایی وجود دارند که شما را آزاد میکنند». این روزنامهنگار این جمله را خلاصه آن چیزی میداند که جعفر پناهی میخواسته در تازهترین فیلمش بیان کند.
لوپوئن مینویسد: جعفر پناهی که بعد از محکومیتش در سال 2010 به خاطر فیلمی که از نظر حکومت توهینآمیز بود، نمی تواند از کشور خارج شود و حق ساخت هیچ فیلمی را هم ندارد، بالاخره گلهای شری را که نفسش را تنگ کرده بودند، چید و یک تاکسی برای او فرصتی، پناهگاهی و صحنه نمایشی شد.
این هفته نامه فرانسوی با شرح چگونگی ساخت فیلم "تاکسی تهران" از سوی پناهی، ادامه می دهد که این کارگردان با مخفی کردن سه دوربین کوچک در یک تاکسی به درون جامعه ایرانی می رود: فروشنده "دیویدی"های غیرمجاز، پیرزنهای خرافاتی، وکیل دادگستری و دیگر شخصیتهای این فیلم با یک طنز گزندهای همچون یک کمیک استریپ پشت سر هم قرار میگیرند.
لوپوئن با تأکید بر دیالوگهای غنی فیلم "تاکسی تهران" می نویسد که پناهی در این فیلم گریه را به خنده و تراژدی را به طنز پیوند می دهد.
نویسنده این هفتهنامه فرانسوی با مقایسه پناهی با بودلر، شاعر بزرگ فرانسه در قرن نوزدهم، می نویسد که فیلم تاکسی تهران اعتقاد بودلر درباره "سونت" (یا غزلواره که نوعی شعر تغزلی است) را به یاد میآورد که گفته بود: «فرم یک اجبار است، در حالی که ایده ناگهان به شدت فوران میکند. دیدهاید که یک تکه آسمان که از دریچه یک پنجره زیرزمین دیده می شود نسبت به چشم انداز وسیعی از آسمان که از بالای کوه دیده می شود حس بسیار عمیقتری از بینهایت به دست میدهد؟»
لوپوئن با این جمله مطلبش را درباره فیلم جعفر پناهی به پایان می برد که "تاکسی تهران" از جنس همان سونت است.
اما اکسپرس، دیگر هفتهنامه فرانسوی، علاوه بر پروندهای که به بررسی وضعیت اقتصادی فرانسه پرداخته و احتمال خروج از بحران اقتصادی در این کشور را مطرح کرده است، ویژهنامهای را نیز به مناسبت صدمین سالگرد کشتار ارامنه از سوی عثمانی منتشر کرده است.
در این ویژهنامه در کنار گزارشهای مختلف، گفتوگویی نیز با "تانار اكشم" مورخ و جامعهشناس ترک، منتشر کرده که اکنون استاد دانشگاه "کلارک" ماساچوست است. تانار اکشم یکی از اولین استادان ترکی است که به جنگ با تابوی نسلکشی ارامنه در کشورش رفت. وی که کتابی با عنوان "یک عمل شرمآور" نوشته و توسط انتشارات "گالیمار" در فرانسه منتشر شده است، بر مسئوولیتپذیری آنکارا در قضیه کشتار ارامنه تأکید میکند.
این مورخ اهل ترکیه درباره برخورد جامعه این کشور با مسئله نسلکشی ارامنه میگوید که وقتی یک روزنامهنگار ترک ارمنیتبار در سال 2007 در استانبول به قتل رسید، فضای جامعه در ترکیه نسبت به این موضوع تغییر کرد. کنفرانسهای بسیاری در ترکیه و جاهای دیگر با حضور دانشجویان جوان ترک و همچنین ارمنیتباران برگزار شد. دانشجویان ترک دیگر مشکلی نداشتند آنچه را که در سال 1915 اتفاق افتاد نسلکشی بنامند. ارمنیتباران نیز برخلاف پدران و مادرانشان که زیر یک فشار روانی بودند با این امر مشکلی نداشتند. همه آنها از موضوع کشتار ارامنه، یک موضوع تحقیق و پژوهش ساختند.
این مورخ ترک، موضوع کشتار ارامنه از سوی عثمانی را با مسئله بومیهای آمریکا مقایسه می کند و می گوید که در هر دو مورد عذرخواهی رسمی وجود ندارد. دولتها در هر دو مسئله سکوت کرده اند، اما جامعه مدنی بحث را در دست گرفته است.
تانار اكشم، راه حلی را برای خروج از بن بست در مسئله نسل کشی ارامنه مطرح می کند و می گوید که دولت آنکارا میتواند این استراتژی را در پیش بگیرد که بر عدم شرکت آتاتورک در نسل کشی ارامنه تأکید کند.
این مورخ ترک در پایان گفتوگویش با اکسپرس به آرشیو اسنادی که از دوران عثمانی بر جای مانده اشاره می کند و میگوید که این آرشیوها در دسترس مورخان نیست؛ وی می گوید آرشیو نظامی جنگ جهانی اول به بهانه حفظ منافع و امنیت ملی بسته شده و زمان و حدی برای گشایش آن تعیین نشده است.
و در نهایت این که هفتهنامه لوبس، در شماره این هفته خود گزارشی را از وضعیت کنونی ونزوئلا به قلم خبرنگار اعزامی خود به کاراکاس منتشر کرده است.
«انقلاب کافی است!» این عنوان گزارش است که دو سال پس از مرگ هوگو چاوز، رئیس جمهوری پیشین ونزوئلا نشان می دهد که چگونه قحطی، فساد و جنایت در این «سلطنت سوسیالیسم بولیواری» به نعل می تازد و حکومت در رنج کامل است.
گزارشگر لوبس گزارش خود را با توصیف یک پارکینگ در مرکز شهر "کاراکاس" آغاز می کند که دولت آنجا را اشغال کرده و در آن به توزیع مواد مورد نیاز مردم می پردازد: شیر، صابون، روغن، مرغ و ... یک زن خانهدار که مادر شش بچه است به خبرنگار لوبس می گوید: «ما در این جا هر چیزی را که بتوانیم با خود می بریم . آخرین بار بعد از سه ساعت انتظار در صف، وقتی نوبتم شد، هیچ چیزی گیرم نیامد.»
خبرنگار هفته نامه لوبس می نویسد که مواد بهداشتی مثل شامپو و صابون شدیداً مورد نیاز مردم ونزوئلاست و حتی دستمال توالت به یک معضل ملی تبدیل شده است.
این هفته نامه درباره "نیکلاس مادورو"، جانشین هوگو چاوز، می گوید که وی نه مثل چاوز برای مردمش جذاب است و نه قدرت او را دارد. از وقتی که مادورو به قدرت رسیده، دولت شدیدا با کسری بودجه روبهروست، هزینه های عمومی بالا رفته و تعداد کارمندان و نظامیان دو برابر شده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید