چرا مدل دموکراسی در بحران فرو افتاده است؟
روزنامه فیگارو در شماره امروز خود، با "شانتال دلسول" فلیسوف فرانسوی که با همراهی "جولیو دلیجیو" یک تحقیق بینالمللی بیسابقه را درباره بحران دموکراسی هدایت کرده گفتگو کرده است؛ نتایج این تحقیق در کتابی تحت عنوان "دموکراسی در مشکل" توسط نشر "سرف" چاپ و توزیع شده است. در این گفتگو "شانتال دلسول" نتایج آخرین تحقیقات انجامشده را درباره پوپولیسم، دموکراسی لیبرال و مرزهای میان افکار محافظهکارانه و ترقیخواهانه، بیان کرده است.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
گوش کنید - ۰۴:۵۱
فیگارو از "شانتال دلسول" می پرسد چرا دموکراسی، امروز در بحران فرو افتاده است؟
این فلیسوف فرانسوی پاسخ میدهد: «دلایلی چند، وجود بحران در مدل کنونی دموکراسی را تبیین می کنند، ولی به نظر من مهم ترین دلیل، نادیده گرفتن پایه اصلی خود دموکراسی است. پایه اصلی مدل دموکراسی بر باور داشتن، به این مفهوم استوار است که همه میتوانند باورهای خود را داشته باشند و در همان حال در سرنوشت مشترک جامعه سهیم باشند. در این رابطه میتوان به اشخاصی با باورهای مذهبی مسیحت اشاره کرد که در عصر روشنایی و روشنگری در جامعه مشارکت داشتهاند».
او توضیح میدهد «این پایه اصلی دموکراسی در زمان یونان قدیم موضوع اختلاف میان دو فلیسوف معروف یعنی ارسطو با استادش افلاطون بوده که از یک مدل استبدادی روشنگر دفاع میکرده است».
در همین راستا، "جک دُولُور"، نخستین رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا و از پایه گذاران اصلی این اتحادیه در سال 1999 در کلیسای بزرگ شهر "استراسبورگ" گفت «ما در زمانی هستیم که هنوز از استبداد روشنگر دفاع میکند».
"شانتال دلسول" میگوید که «این موضوع به این دلیل است که ما به اخلاق که تعیین کننده راه زندگی شخصی است، باور نداریم. ما تصمیمات یک شخص معمولی که تنها در چهارچوب باورهای اخلاق و تجریبات وی اتخاذ میشود را قبول نداریم. ما فقط به شایستگی علمی و اموری باور داریم که داری چهارچوبهای منطقی باشد؛ برای همین است که جامعه ما بیش از پیش تحت کنترل قرار گرفته و کمتر از پیش وابسته به تصمیمات و ابتکارات افراد جامعه است. در چنین شرایطی است که دموکراسی عقب مینشیند و جای خود را به رژِیمهایی میدهد که بر اساس تخصص و شایستگی شکل گرفتهاند. برگزیدگان ما به دموکراسی باور ندارند و همواره میگویند "باید قدرت را به دست افراد متخصص داد". اما آنچه به دموکراسی لیبرال مربوط میشود که در اروپا برقرار شده، بسیاری از رژیم های به اصطلاح با مختصّات استبدای روشنگر، بر آن انتقادهای بسیاری دارند؛ این رژیم ها اعتقاد دارند که در چهارچوب دموکراسی لیبرال به افراد آزادیهای زیادی داده شده؛ آزادیهایی بیش از حد؛ آنها در واقع آزادیهای فردی را انکار می کنند».
"شانتال دلسول" میگوید «در یک جمله میتوان گفت که دموکراسیهای غیرلیبرال، تعریف ما از دموکراسی را قبول ندارند. مفهوم "آزادی من تا نقطهای میتواند وسیع و گسترده باشد که آزادی دیگران آغاز میشود". آنان این تعریف ما از دموکراسی را برای تعریف جنگل بکار میبرند و تعریف دیگری از دموکراسی ارائه میکنند: "آزادی من، جایی که مسئولیت من آغاز میشود متوقف میشود"».
در فاصله یک هفته به انتخابات پارلمان اروپا، بیشترین گزارش ها و مقالات روزنامههای امروز فرانسه به این موضوع اختصاص یافته است.
روزنامههای فیگارو، لیبراسیون و لوموند در شماره امروز خود تلاش کردهاند برنامهها و اهداف احزاب و گروههای سیاسی فرانسه و همچنین ائتلافهای احتمالی این احزاب با شرکای اروپایی خود را بررسی کنند.
روزنامه لیبراسیون به غیر از گزارشهای مربوط به انتخابات پارلمان اروپا، گزارشی را به برکسیت اختصاص داده است. این روزنامه مینویسد که ترزا می پس از شکست مذاکرات ۶ هفتهای خود با جرمی کوربین، رئیس حزب کارگر بریتانیا، درها را بر روی خود بسته میبیند. او مجبور است به زودی از مقام نخست وزیری و حزبی خود کنار رود. این روزنامه می نویسد که ترزا می در ماه ژوئن از قدرت کنار میرود. جای وی را احتماً بوریس جانسون، شهردار سابق و وزیر خارجه سابق بریتانیا و یکی از مدافعان سرسخت جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا خواهد گرفت.
روزنامه لوموند در شماره امروز خود، براساس تحقیقات دیوان عالی محاسبات فرانسه از سوءاستفادههای بسیار گسترده و کلان برخی از رهبران کشورهای اروپای شرقی از محل کمکهای اروپایی برای توسعه این کشورها خبر میدهد. بر اساس این گزارش، بسیاری از رهبران کشورهایی مانند رومانی، مجارستان، اسلواکی، جمهوری چک، بلغارستان و ... که به کشورهای ضد اتحادیه اروپا مشهور شدهاند، بخش بزرگی از کمکهای اروپایی برای توسعه، این کشورها را از اهداف اصلی آن منحرف کرده و با تکیه بر قدرت در جهت منافع شخصی خود از آن سوءاستفاده کردهاند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید