دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

ویژۀ فروریختن دیوار برلین: گفتگو با جلال سرفراز

نتشر شده در:

سی سال پیش در نخستین ساعات شب نُهم نوامبر، نوامبر ١٩٨٩، صدها تن از شهروندان بخش شرقی برلین با انتشار خبر آزادی عبور از مرز شهر و کشور خود برای رفتن به برلین غربی بسوی «گذرگاه بُرنهُلمر اشتراسه» روان شدند. ماموران مرزی که هیچ دستوری در این باره دریافت نکرده بودند، سرگشته و سرگردان نه به رویاروئی پرداختند و نه دروازه‌ها را گشودند. خبر تجمع آنها، چنان دیگران را نیز به شور آورد که در ساعات بعد شمار آنان به هزاران تن رسید و چند دقیقه پس از ساعت ٢٣ دروازه‌ها ناگزیر گشوده شد.

جلال سرفراز
جلال سرفراز DR
تبلیغ بازرگانی

چند ساعتی پیش از آن، گونتر شابووسکی، عضو دفتر سیاسی کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست آلمان شرقی و سخنگوی دولت که در یک کنفرانس مطبوعاتی از تصمیمات جدید سخن می‌گفت، از جمله به امکان سفر شهروندان برلین شرقی به بخش غربی کشور اشاره کرد و گفت «تصمیم گرفته‌ایم که ترتیب تازه‌ای به اجرا گذاریم که بر اساس آن هر شهروند جمهوری دموکراتیک آلمان خواهد توانست بدون تشریفات از مرز این کشور خارج شود» و به بخش غربی برلین برود.

هنگامی که روزنامه نگاری از او پرسید، این تصمیم از چه زمانی به اجرا گذاشته می‌شود، شابووسکی سر در یادداشت های خود بُرد و بی آنکه در این باره چیزی بیابد، با اندکی تردید گفت «تا آنجا که می‌دانم از همین حالا، بدون تاخیر...».

این پاسخ او در ساعت ١٨ و ۵٧ دقیقه روز نُهم نوامبر که از رادیو تلویزیون پخش می‌شد، هجوم بسوی برلین غربی را در پی آورد. آگاهی های بعدی نشان داد که در آن هنوز تاریخی برای به اجرا گذاشتن این تصمیم تعیین نشده بود، اما همین چند کلمه به تاریخ شتاب بخشید و با گشودن دروازه‌ها میان دو بخش برلین، به فرو ریختن دیوار و سپس فروافتادن پردۀ آهنین میان کشورهای اردوگاه شرق و اروپای غربی منجر شد.

در سی‌اُمین سالگرد این رویداد تاریخی، جلال سرفراز، روزنامه نویس، شاعر و نقاش سرشناس ایرانی، را که اینک چند دهه‌ایست در برلین اقامت دارد به گفتگو می‌خوانیم و ترسیم حال و هوای آن روزگار و دوران پس از آن را در برلین و آلمان به او می‌سپاریم.

جلال سرفراز چکامه سرائی و روزنامه نگاری را از جوانی آغاز کرد و اینک نزدیک به سه دهه است که کار نقاشی را نیز با جدیت دنبال می‌کند. او که زادۀ ١٣٢٢ است در سال‌های پیش از انقلاب در دیدارها و گردهمائی‌های دوره‌ای شاعران و هنرمندان آن روزگار شرکت داشت، در نشریات ادبی شعر ونقد می‌نوشت و در روزنامه‌های بزرگ در همین پهنه بکار مشغول بود. او در آن ایام در کانون نویسندگان عضویت داشت، شب‌های شعر انستیتو گوته در تهران را در مهر ١٣۵۶ سازماندهی کرد و سخنگوی نخستین دورۀ اعتصاب مطبوعات در سال ۵٧ شد.

از او تا کنون چندین کتاب شعر به چاپ رسیده که «آینه در باد»، «صبح از روزنه»، «واهمۀ متن»، «از ریل رو به رو» و «با همۀ ابرهای ممکن» از جملۀ آنهاست. نقاشی‌های او نیز تا کنون در چندین نمایشگاه فردی و جمعی به نمایش گذاشته شده است.

این گفتگو را با داده‌‌‌آوری (دانلود) و یا بکار انداختن پیکانۀ رایانه‌ای شنود گوش کنید...

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.