آخرین روز زندگی جان اف کندی
پنجاه سال است که جان کندی، سیوپنجمین رئیس جمهور ایالات متحده ترور شده؛ اما همچنان خاطره آن روز و آن حادثه یادآوری میشود. وقتی مُرد، برای خیلیها به ویژه جوانان آمریکایی اسطوره شد و بعدها بسیاری از او الهام گرفتند. در پنجاهمین سالگرد مرگ او، کتابهای زیادی درباره آن حادثه در سراسر دنیا منتشر شده است.
نتشر شده در:
جوانترین رئیس جمهور آمریکا یک روز 22 نوامبر در سال 1963 وقتی که فقط دو سال از رئیس جمهور شدنش میگذشت؛ به قتل رسید.
او که نخستین کاتولیک رومی بود که به چنین مقامی در ایالت متحده رسیده و اولین رئیس جمهور آن قاره بود که در قرن بیستم متولد شده بود؛ نه تنها در زمان زندگی و ریاستجمهوریاش جهان حوادث مهمی از جمله حمله به خلیج خوکها، بحران موشکی کوبا، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی در امریکا را شاهد بود؛ بلکه با مرگش نیز حادثه مهمی را رقم زد.
مجله اکسپرس این هفته مینویسد: " و حالا چرا پنجاه سال بعد از ترور جان اف کندی، دنیا همچنان گرفتار این موضوع است و در مورد این ماجرا از خود میپرسد؟" پاسخ این سوال در 9 کتابی است که به تازگی به زبان فرانسه منتشر شده است.
اکسپرس مینویسد: " با نزدیک شدن به پنجاهمین سالگرد ترور جان اف کندی، دهها کتاب تازه در این زمینه منتشر شده است. در فرانسه هم در ویترین کتاب فروشیها، این روزها آثار زیادی میتوان دید. اغلب این کتابها به زبان فرانسه ترجمه شدهاند اما نویسندگانشان آمریکاییها هستند. "
از این کتابها میتوان به "روز آخر" نوشته فرانسوا فورستیر، "کندی یا اختراع دروغ" نوشته استفان ترانو، "آناتومی یک سوءقصد، ماجرای سرّی" نوشته فیلیپ شنون، "چه کسی جان کندی را نکشت؟" نوشته ونسان کیوی، "جان فیتزجرالد کندی، تیتر یک. ماجرا از نگاه آرشیو روزنامهها" نوشته فیلیپ فوریون، "کندی، وقایعنگاری یک توطئه" نوشته ژاک لوو، "جان. اف. کندی، یک خانواده، یک رئیس جمهور، یک اسطوره" نوشته آندره کسپی و "جان فیتزجرالد کندی" نوشته فردریک مارتینز اشاره کرد.
ماشین نوشتن
مجله "ابزرواتور" این هفته هم از زندگی داستاننویسی نوشته که فارسی زبانها او را خوب میشناسند.
جویس کرول اوتس" نویسنده آمریکایی 74 ساله و صاحب حدود 100 کتاب است که بسیاری از آنها به زبان فارسی ترجمه شده است.
در این مطلب که عنوان آن "ماشین نوشتن" است و با عکسی از او وباراک اوباما همراه است؛ در حالی که رئیس جمهور آمریکا دو سال پیش مدال انسانیت را به گردن این نویسنده میاندازد؛ میخوانیم: "از او جز پوست و استخوان چیزی نمانده و صدایی که این روزها دیگر چندان قوی نیست، اما صد کتاب نوشته و همچنان بر تعداد آنها میافزاید."
ابزرواتور مینویسد: "آنها که او را از نزدیک میشناسند، میگویند مدام در حال نوشتن است. در ماه ژوئن گذشته که طی سفرهایش به چند کشور اروپایی به پاریس آمده بود، دوستی که همراهش بود میگفت در تاکسی، در هواپیما و هرجا که فرصت میکرد؛ مینوشت. آخرین کتابش که به زبان فرانسه ترجمه شده و همین روزها منتشر میشود؛ 576 صفحه است و آخرین رمان او به زبان انگلیسی که همین روزها در آمریکا منتشر میشود؛ 900 صفحه دارد. برای نوشتن این صفحات او باید مدام کار کند. به همین دلیل هم او را ماشین نوشتن خطاب میکنند."
در ادامه میخوانیم: "جویس کرول اوتس به طور متوسط در طول سال دو رمان منتشر میکند و شاید نزدیک به سی داستان کوتاه در سال دارد. مقالههایش در مجلات هم کمتر از یک داستان کوتاه نیست. هرچند امسال بازنشسته شده؛ اما همچنان مشغول کار است.
از مشغولیتهای دیگرش نواختن پیانو، پیادهروی و باغبانی است. و از طرفی به همسرش هم رسیدگی میکند.
بیشتر از پنجاه رمان، سی و شش مجموعه داستان، سی و چند کتاب برای کودکان و نمایشنامهها، مجموعه شعرها، مقالات، کتابی در مورد اپرا و فیلمنامه مشترکش با مارتین اسکورسیزی
اما این همه کارهای او نیست. جویس کرول اوتس همچنین کتابهایی هم با نامهای مستعار چون لوران کلی، روسموند اسمیت نوشته."
ناشر آثار او به زبان فرانسه میگوید: "ما تصمیم گرفتیم همه آنچه او به نام خود مینویسد را منتشر کنیم. با این حال هنوز دو رمان منتشر نشده و پنج مجموعه داستانش باقی مانده است. در کتابفروشیها کتابهای او ترافیک درست کردهاند. او هرسال به طور متوسط هشت کتاب تازه منتشر میکند."
یک داستان پر آب چشم
"خوب شما میخواهید یک داستان بشنوید. من برایتان میگویم."
مجله" لوپوئن" این هفته هم از تازهترین رمان خالد حسینی نوشته است. کتابی که به گفته نویسنده مقاله ما از از افغانستان دهه پنجاه میلادی به کالیفرنیای امروز میبرد. رمانی به نام "و کوهها طنین انداز شدند"
داستان از این قرار است که در سال 1952 در میان کوههای افغانستان، مردی برای پسرش عبدالله 10 ساله و دختر 3 ساله کوچکش پری داستان میگوید. قصه پدری را میگوید که حاضر میشود دخترش را به خانوادهای فروشد به امید اینکه بهتر زندگی کنند. پری بعدها در فرانسه ریاضیدان میشود و عبدالله مدیر یک رستوران در کالیفرنیا
نویسنده مقاله با شرح خلاصهای از داستان مینویسد: " این داستان اشکآور رابطه عاطفی این خواهر و برادر جدا مانده از یکدیگر را روایت میکند که پس از گذراندن ماجراهای بسیار بعد از سالها جدایی، دوباره به هم میرسند. برادر که در همه سالهای دوری به خواهرش فکر میکرده، وقتی به او میرسد که حافظهاش را از دست داده و دیگر او را به یاد نمیآورد."
از خالد حسینی، پیش از این رمانهای "بادبادک باز" و "هزار خورشید تابان" نیز منتشر شده است.
در بادبادکباز، نویسنده ماجرای زندگی دو پسربچه افغان از دو طبقه اجتماعی متفاوت را بازگو میکند که روزگار کودکی خود را با هم میگذرانند، ولی بعدها سرنوشت آنها را از هم دور میکند.
در رمان "هزار خورشید تابان" خالد حسینی داستان دوستی دو زن به نامهای مریم و لیلا دستمایه قرار گرفته که باز با دو زندگی متفاوت، سر راه یکدیگر قرار میگیرند و همسایه میشوند.
خالد حسینی در سال ۱۹۶۵ در شهر کابل به دنیا آمده و تحصیلات خود را در رشتهی پزشکی در آمریکا به پایان رسانده، تا سال ۲۰۰۵ در بیمارستانی در لوس آنجلس آمریکا مشغول به کار بود. ولی پس از آن به نویسندگی روی آورد و اکنون همه وقت خود را صرف تحقیق و نوشتن میکند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید