دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

گوشه‌ای از تاریخ روابط تجاری و فرهنگی هند و ایران

نتشر شده در:

هندی‌ها و ایرانیان در آغاز خانوادۀ انسانی واحدی را تشکیل می‌دادند و به احتمال زیاد در حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد به دو شاخه تقسیم شده اند. مورخان، زبان‌شناسان و دین‌شناسان از هندی‌ها و ایرانیانِ نخستین زیر عنوانِ مردمِ «هند و ایرانی» یاد می‌کنند که در سواحل آمودریا یعنی رود جیحون می‌زیستند. در نبردهای ماراتُن و پْلاته در قرن پنجم پیش از میلاد، هندی‌ها در کنار ایرانیان با یونانیان می‌جنگیدند. در زمان بهرام پنجم ساسانی ۱۲ هزار زن و مرد خُنیاگرِ هندی به ایران آمدند تا ایرانیان روزگارشان را به شادی و شادخواری بگذرانند. آن نوازندگان و خُنیاگران سپس زُط یا لوری خوانده شدند و گویا نیاکانِ کوچ‌نشینانِ ایرانی‌اند. در دورۀ اسلامی نیز روابط نزدیک هند و ایران هرگز از میان نرفت.

دیدار نخست وزیر هند با سران جمهوری اسلامی در سال ٢٠١۶
دیدار نخست وزیر هند با سران جمهوری اسلامی در سال ٢٠١۶ Ana
تبلیغ بازرگانی

روز دوشنبه ۲۸ ماه مه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجۀ ایران، با همتای هندی‌اش، سوشما سْواراج، در دهلیِ نو دیدار کرد. خانم سْواراج پیش از دیدار با آقای ظریف، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که هند به تجارت با ایران و وِنِزوئلا ادامه خواهد داد و اعتنایی به تحریم‌های آمریکا علیه این دو کشور نخواهد کرد. وسپس افزود : ما معتقد به تحریم‌های سازمان ملل هستیم نه تحریم‌هایِ خاص یک کشور. ایران در کنار ونِزوئِلا مهم‌ترین کشورهای صادرکنندۀ نفت به هند هستند.

هند با ایران روابطِ تاریخی، زبانی، دینی و فرهنگیِ دیرینه دارد. بسیاری از مورخان، زبان‌شناسان و دین‌شناسان بر این باورند که هندی‌ها و ایرانی‌ها در آغاز خانوادۀ انسانی واحدی را تشکیل می‌دادند و به احتمال زیاد در حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد به دو شاخه تقسیم شده اند. از همین رو، از هندی‌ها و ایرانی‌هایِ نخستین زیر عنوانِ مردمِ «هند و ایرانی» یاد می‌کنند که به گفتۀ آنان، پیش از دو شاخه شدن کوچ‌نشینانی در استپ‌های آسیای میانه بودند و احتمالاً در سواحل آمودریا یعنی رود جیحون می‌زیستند.

پس از بنیان‌گذاریِ امپراتوری هخامنشی در قرن ششم پیش از میلاد، بخش‌هایی از هند و پاکستانِ کنونی به قلمرو آن امپراتوری پیوستند و هندی‌هایِ «گندهارا» و «سِند» فرمانگزارانِ پادشاهان هخامنشی شدند. به گفتۀ هرودوت، در نبردهای ماراتُن و پْلاته در قرن پنجم پیش از میلاد، هندی‌ها در کنار ایرانیان با یونانیان می‌جنگیدند. هنر و معماری هخامنشی نیز بسیار در هند اثر گذاشت. تجارتِ میان هند و ایران رونق فراوان یافت، به ویژه از آن رو که هخامنشیان داد و ستد با سکه را رایج کردند. از هند ادویه به ایران می‌آمد و از ایران طلا و نقره به هند می‌رفت. در قرن پنجم پیش از میلاد، اردشیر اول هخامنشی ساکنان چهار روستای بابِلی را از مالیات معاف کرد، زیرا برای شکار و جنگ سگ‌های هندی پرورش می‌دادند. خود هندی‌ها به سگ رغبتی نداشتند و این حیوان اهلی را همیشه از خود می‌راندند.

در نبرد گوُگَمِل که در اکتبر سال ۳۳۱ پیش از میلاد میان اسکندر مقدونی و داریوش سوم روی داد، سربازانِ هندی، سوار بر فیل‌ها، در کنار پادشاه هخامنشی می‌جنگیدند. خط خَرُشتی را ایرانیان به هندی‌ها آموختند. هندی‌ها از این خط  برای نوشتن زبان‌های گَنداری و سانسکریت استفاده می‌کردند. آن خط در سُغد و بلخ و امپراتوریِ کوشان رواج یافت و مردم آن سرزمین‌ها تا قرن چهارم میلادی آن را به کار می‌بردند. اشکانیان بر دامنۀ روابطِ فرهنگی و تجاری‌شان با هند افزودند. ساسانیان نیز که بیش از چهار قرن از ۲۲۶ تا ۶۵۱ میلادی بر سرزمین‌های پهناوری فرمان راندند، با هند روابط نزدیکی داشتند. در دورۀ آنان بازرگانان ایرانی میانجیانِ داد و ستدِ تجاری میان هند و اروپا بودند. در غارهایِ آجانتا در ۴۰ کیلومتری شهر جالگائون تصویری یافته‌اند که مردانی را با جامه‌های ساسانی در حضور یکی از پادشاهان هندی نشان می‌دهد. برپایۀ مطالعات باستان‌شناختی معلوم شد که آن تصویر را از روی مجلس باریابیِ فرستادگانِ خسروپرویز به دربار پادشاه هند کشیده‌اند. در آن زمان شهر بَم یکی از شهرهای بزرگ تجاری بود و راه‌های بازرگانیِ هند به سوی آسیای میانه و چین از آن شهر می‌گذشت.

از روابط نزدیک ایران و هند در شاهنامۀ فردوسی نیز سخن رفته است. بهرام گور، پادشاه ساسانی، که از سال ۴۲۱ تا ۴۳۸ میلادی بر سریر قدرت بود، از پادشاه هند خواست که ۱۲ هزار زن و مرد نوازنده و خُنیاگرِ هندی به ایران بفرستد و او نیز چنین کرد و بهرام آنان را در کشور پراکند تا مردم روزگارشان را به شادی و شادخواری بگذرانند. آن نوازندگان و خُنیاگران سپس زُط یا لوری خوانده شدند و گویا نیاکانِ کوچ‌نشینانِ ایرانی‌اند. نظامی نیز در «هفت‌ پیکر» از ازدواج بهرام گور با همسر هندی‌اش سخن گفته است. هندی‌ها در قرن ششم میلادی در زمان خسرو انوشیروان بود که شطرنج را وارد ایران کردند. در دورۀ همین پادشاه بود که برزویه، پزشک شاه، کتاب کلیه و دمنه را از هند به ایران آورد و آن را به پهلوی ترجمه کرد. بعضی رساله‌های علمی و پزشکی هند را نیز در زمان ساسانیان به پهلوی برگرداندند، سپس آن‌ها را از پهلوی به عربی ترجمه کردند.

پس از سقوط ساسانیان و اسلامی شدن ایران، زرتشتیان گروه گروه به هند کوچیدند. آنان نیاکان پارسیانِ هند هستند که در طی قرن‌ها رشتۀ پیوندشان را با ایران نگسسته‌اند. راه نفوذ اسلام را به سرزمین‌های مرکزی و جنوبیِ شبه‌قارۀ هند پادشاهان ایرانی هموار کردند. در قرن دهم میلادی نواحی شمال آن را سلطان محمود غزنوی تسخیر کرد. قطب‌الدین اُیبِک، یکی از فرماندهانِ دودمانِ غوریان، در سال ۱۲۰۶ دهلی را فتح کرد و نخستین دولت مسلمان را در شمال هند تشکیل داد که سه قرن طول کشید. از آن پس، رشتۀ پیوند هند با ایران روز به روز استوارتر شد و سلسله‌های ایرانی در گوشه و کنار آن شبه قاره به فرمانروایی رسیدند.

روابط هند و ایران به رغم لشکرکشی‌ها و کشتارهای پادشاهانی مانند نادرشاه هرگز از میان نرفت. در دورۀ قاجارها و سپس پهلوی‌ها داد و ستدِ تجاری و فرهنگی میان هند و ایران ادامه یافت. هند با جمهوری اسلامی نیز همیشه روابط نزدیک و دوستانه داشته است و هنگامی که در سال ۲۰۰۵ در مقام عضو شورایِ مدیریتِ آژانس بین‌المللیِ انرژی برضد ایران رأی داد، شگفتیِ رهبرانِ ایران را برانگیخت. آیا ادامۀ تجارت با ایران را در اوضاع و احوال کنونی می‌توان نشانۀ وفاداریِ هند به پیوند دوستیِ دیرینه‌اش با این کشور دانست؟

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.