آیا مذاکرات هسته ای ایران در مسکو آخرین مذاکرات است ؟

 در میان آنها، هومانیته مطلبی را به گفتگوها بر سر پرونده اتمی ایران دیروز در مسکو اختصاص داده زیر عنوان "ایران در تهدید یک گزینه نظامی قرار دارد" می نویسد : گفتگوهای مسکو میتواند، چنانچه تهران برنامه غنی سازی اورانیوم 20% خود را متوقف نکند، آخرین گفتگو ها باشد. چرا که دو هفته بیشتر به تحریم خرید نفت توسط اتحادیه اروپا از ایران و تحریم های دیگر در نظر گرفته شده توسط آمریکا، نمانده است. 

از این رو، به نوشته روزنامه "کومرسانت"، ابر قدرتها به ایران پیشنهاد خواهند کرد که میزان غنی سازی اورانیوم خود در تأسیسات نطنز را به 3.5 یا 5% کاهش دهد و تأسیسات "فردو" در مرکز ایران را بندد. حال باید منتظر شد و دید که پاسخ گروه 5+1 به پیشنهاد محمود احمدی نژاد چه خواهد بود که گفت :"ایران آماده است از غنی سازی 20% اورانیوم خود داری کند به شرطی که اروپائیان سوخت 20% به این کشور تحویل دهند."

لوموند نیز مطلبی را به گفتگوهای مسکو بر سر پرونده اتمی ایران اختصاص داده می نویسد : در مسکو بی اعتمادی کامل میان نماینده ایران و نمایندگان کشورهای 5+1 حکمفرماست.

لوموند می نویسد : موضع سعید جلیلی که از سوی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در ایران حمایت خواهد شد، غربیان را کنجکاو کرده است. این کنجکاوی نه از نظر محتوای آنچه می گوید که چندان باعث امیدواری مخاطبانش نمی شود، بلکه از نظر فرم. چرا که او به کمک یک پروژکتور تصاویری را بر روی یک پرده می افکند و آنها را یکی پس از دیگری با سرعت می گذراند تا با توضیحاتی که می داد به گونه ای پاسخ پرسش های نمایندگان 5+1 را داده باشد.

لوموند نیز مطالبی را عنوان می کند که پیش تر از قول روزنامه "کومرسانت" بیان شد. لوموند می نویسد آنها همچنین از ایران می خواهند که اورانیوم انباشته شده خود را به خارج منتقل کند و در ازای آن سوخت لازم را برای یک رآکتور تحقیقاتی و کمکهائی در استفاده از انرژی هسته ای غیر نظامی و قطعات یدکی برای هواپیماهایش دریافت نماید.

سعید جلیلی می گوید این پیشنهاد ها که در جلسه بغداد در ماه مه نیز ارائه شده بود کافی نیست و ایران نیاز به تضمین های بیشتری دارد. او می افزاید که باید حق غنی سازی اورانیوم، به نام فتوائی که مبنی بر رد هر گونه سلاح تخریبی گسترده صادر شده، به ایران داده شود. ایرانیان همچنین خواستار لغو تحریم های هستند که به باور آنان می تواند همکاری میان ایران و آژانس را بهبود بخشد. اما امروز هیچ کس نمی تواند بکوید آیا خواستهای ایران را باید خط قرمز های عبور ناپذیر دانست یا آن را گام نخست داد وستد هائی به شمار آورد که منابع غربی آن را "دیپلماسی بازاری" ایران یا هنر چانه زنی پر سابقه ایرانیان می نامند.

فیگارو در مطلبی به طالبان پرداخته، زیر عنوان "طالبان علیه واکسن کوبی به پا خاسته اند" می نویسد : طالبان پاکستان هرگز بهداشت وسلامت عمومی را در اولویت های خود قرار نداده اند. امروز نیز از این مقوله به عنوان حربه ای برای ارعاب استفاده می کنند. بدین معنا که یکی از گروههای خشن آنها در روزهای گذشته اعلام کرد مادام که آمریکا به حمله به مناطق قبیله نشین شمال پاکستان با هواپیماهای بدون سرنشین ادامه دهد آنها از واکسن کوبی کودکان علیه فلج جلوگیری می کنند.

روز شنبه گذشته شورشیان اسلام گرا تراکت هائی در میرانشاه، شهر بزرگ شمال وزیرستان، پخش کردند و مردم را تهدید نمودند که چنانچه به دستور آنها عمل نکنند باید منتظر انتقام آنها باشند.

آنها در تراکت خود می گویند : " این خیر خواهان آمریکائی میلیارد ها دلار برای واکسن کوبی علیه فلج خرج می کنند در حالی که می دانند که فلج تنها می تواند گریبانگیر شمار کمی کودک شود. در حالی که همین خیر خواهان،به کمک بردگان پاکستانی خود ، بر شمار حملات به مردم وزیرستان با هواپیماهای بدون سر نشین می افزایند و صدها زن، کودک و سالمند بی گناه را می کشند."

در حالی که کارشناسان بر این باورند که، به دلیل فقر عمیق و شرایط بهداشتی بسیار بد این مناطق قبیله نشین، فلج کودکان در آن یک بیماری بسیار رایج است. از جمله این که امسال 18 کودک در وزیرستان به فلج دچار شدند که در میان آنان یک کودک 7 ماهه دیده می شد که به نوع بسیارحاد فلج دچار شده است.

شورشیان اسلامی هم برای قانع کردن مردم برای خوداری از واکسن کوبی کودکانشان می گویند : پزشگان وکارکنان "ان جی او" هائی که توسط دولت روانه این منطقه می شوند، جاسوس هستند.

آنها ماجرای کشته شدن اسامه بن لادن را مثال می زنند که پس از رسیدن یک جراح به نام "شکیل آفریدی" از سوی مقامات دولتی به شهر "ابیت آباد"، پناهگاهش کشف شد و آن پزشگ توانست "ان دی ای" او و خانواده اش را برداشت کند. این پزشگ ماه گذشته به اتهام خیانت به 33 سال زندان محکوم شد. گفتنی است که در ماه ژانویه گذشته، "لئون پانه تا" تأئید کرده بود که "آفریدی" برای سیا کار می کرده است. لیبراسیون می نویسد نخستین نتایج انتخابات مصر حکایت از پیروزی اسلام گرایان دارد. اما ارتش فشار وارد می آورد و میخواهد قوه مقننه و مسئولیت نوشتن قانون اساسی را به دست بیاورد. درنتیجه لیبراسیون می پرسد برای چه یک رئیس جمهوری در مصر انتخاب می شود ؟