بحران پناهجویان در اروپا : "آنگلا مرکل به تاریخ پیوست"
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۸:۳۱
دولت آلمان قبل از این که در مقابل موج پناهجویان دستپاچه شود و به فکر بستن مرزها بیفتد، هزاران نفر را در عرض چند روز به خود پذیرفت. این سیاست آنگلا مرکل تعجب، تحسین و اعتراضات فراوانی را به دنبال داشت. فراتر از آلمان، سرنوشت و آیندۀ تمامی کشورهای اروپایی شاید به سیاستهایشان در قبال مهاجران و پناهجویان بستگی داشته باشد.
کشورهای ثروتمند اروپایی در مقابل انبوه پناهجویان با پرسشها و مشکلات فراوان مواجهند. از یک سو باید وضعیت اضطراری را اداره کنند و راهحلهای سریع برای اسکان یا غذا دادن به پناهندگان بیابند. کودکان و زنان و مردان، گرسنه و خسته و وحشتزده از راه میرسند و فرصت زیادی برای فکر کردن نیست. باید به آنان سرپناه و غذا و اندکی آرامش داد.
از سوی دیگر، نگرانیهای بیشتری در مورد آینده و برای درازمدت مطرح میشود: آیندۀ این پناهندگان و آیندۀ جوامعی که آنان را راه دادهاند چه خواهد بود؟ تازهواردها چه خواهند کرد؟ خود و فرزندانشان در کجا و در چه شرایطی خواهند زیست؟ آیا بیکار نخواهند ماند؟ آیا زبان کشور میزبان را خواهند آموخت؟ آیا جامعۀ میزبان آنها را طرد نخواهد کرد؟
بدبینیها و سوءظنها هم کم نیست. برخی هشدار میدهند که داعش و القاعده صدها نفر از تروریستهای خود را از این طریق به جوامع غربی نفوذ میدهند. برخی فراتر میروند و معتقدند که اصلاً موج انبوه مهاجرت در کل توطئهای است برای نابودی مسیحیان اروپا...
در حال حاضر در اروپا دو عقیدۀ متضاد مطرح است: ورود پناهجویان خطری جدی برای این جوامع است و عقیدۀ مخالف که میگوید ورود آنان میتواند در پویایی و رشد بیشتر اقتصادی غرب مؤثر افتد.
اخیراً نیکلا سازکوزی، رئیس جمهور پیشین فرانسه و رهبر حزب راست سنتی این کشور با انتشار مقالهای مفصل پیشنهادهایی ارائه کرد. حرفهای او اگر عملی شود، در واقع تغییر مفاهیم حقوقی پناهنده و پناهندۀ سیاسی را در پی خواهد داشت.
به گفتۀ وی باید مفهوم «پناهندۀ جنگ» را از مفهوم «پناهندۀ سیاسی» و «مهاجر اقتصادی» جدا دانست.
سیاست غافلگیرکنندۀ آلمان
اما کم نیستند در اروپا کسانی که این نوع استدلالها را رد میکنند و پیش از هر چیز بر وظیفۀ انسانی تأکید دارند.
رفتار دولت آلمان و مردم این کشور در مرحلۀ نخست همۀ اروپاییان را غافلگیر کرد. هیچکس انتظار نداشت که آنگلا مرکل که در مورد یونان چنان سختگیری کرده و به ملاحظات خشک اقتصادی الویت داده بود، درهای کشورش را این چنین به روی پناهجویان بگشاید.
کاترین ویتول وندن، از مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه که تحولات آلمان را به دقت دنبال میکند به رادیو بینالمللی فرانسه گفت: «برخی اروپاییها معتقدند که آنگلا مرکل که قبلاً با یونان بسیار سختگیری کرد و دادن هیچ امتیاز خاصی را به این کشور ورشکسته نپذیرفت، حالا میخواهد به نحوی دیگری جبران کند. هر چه باشد یونان یکی از اولین کشورهایی است که پناهجویان به آن وارد میشوند».
لویی میشل وزیر خارجۀ پیشین بلژیک و نمایندۀ کنونی پارلمان اروپا اعتقاد دارد که آنگلا مرکل به چهرهای تاریخی تبدیل شده است.
لویی میشل به ار.اف.ای. گفت: «برای اولین بار یک رهبر اروپایی به معنای حقیقی "سیاستورزی" میکند. در تصمیمات خانم مرکل پیام مهمی نهفته است که ارزشهای اروپایی را یادآوری میکند... ما تا امروز در اروپا، خانم
مرکل را بیشتر به عنوان یک رهبر اقتصادی کمی خشک و سختگیر میشناختیم. اما اینک او حقیقتاً به یک رهبر سیاسی برای تمام اروپا تبدیل شده است. او نشان میدهد که وقتی یک رهبر سیاسی شهامت دارد، افکار عمومی هم به دنبالش میرود».
لویی میشل در بارۀ بحران پناهجویان میافزاید: «البته در اروپا اختلاف نظر وجود دارد. مثلاً نخستوزیر مجارستان به نظر من، نمایندۀ ارزشهای ضد اروپایی است و در نقطه مقابل مرکل قرار میگیرد. روش آلمان فقط روشی انسانی یا بشردوستانه نیست. بلکه پراگماتیسم اقتصادی است. خانم مرکل این نکته را به خوبی دریافته که پناهجویان با خود تنها مشکل نمیآورند، بلکه فرصت بزرگی نیز ایجاد میکنند. این چالش بزرگ، از نظر تاریخی نیز برای آلمان مهم است. آلمان از این طریق با گذشتۀ خود آشتی میکند. به این دلیل است که میگویم آنگلا مرکل، حقیقتاً به تاریخ پیوسته است».
در سایر کشورهای اروپایی نیز نیروهایی هستند که خواهان پذیرش همۀ پناهجویانند. اما الزاماً در اکثریت نیستند.
در اسپانیا، به ابتکار شهرداریهای مادرید و بارسلون شبکهای به اسم «شهرپناه» ایجاد شده که هدفش پذیرفتن پناهجویان و تقسیم آنان میان شهرهای مختلف اسپانیا است.
مخالفان: مسیحیت در خطر است
بدون تردید بسیاری از مردم اروپا با دیدن روزگار تلخ پناهجویان سخت متأثر شدهاند و از روی احساسات به آنها کمک میکنند.
اما در مقابل، بخش بزرگی از مردم با این کار مخالفند. در این میان، احزاب و شخصیتهای راست افراطی اروپا هم از فرصت استفاده میکنند.
یک نمونۀ پر سر و صدا نیک گریفین انگلیسی از حزب راست افراطی بریتانیا یعنی حزب ناسیونالیست این کشور است که همۀ اتفاق ها را توطئههای صهیونیسم و سرمایه داری میداند. وی گفته است: «از چندی پیش اتحاد وحشتناک چپگرایان، سرمایهداران و برتریطلبان صهیونیست، برنامهای را برای تشویق به مهاجرت و اختلاط جوامع تدارک دیدهاند. هدف آنان، نابودی ما در کشور خودمان و نابودی مسیحیان اروپا است».
گفته میشود که در فرانسه، نفوذ راست افراطی در افکار عمومی قویتر از انگلستان و آلمان است. با اینحال در فرانسه بخش مهمی از تبلیغات این نوع نیروها و از جمله کاتولیکهای افراطی، کم و پیش در لایههای زیرین و پنهان جامعه صورت میگیرد.
آیا روزی این گرایشها به صورت اکثریت در سیاست فرانسه مطرح خواهد شد؟
آیا اروپا خواهد توانست موج پناهجویان را کم و بیش در آرامش به خود جذب کند؟ آیا ورود صدها هزار خارجی که شاید اکثریت آنها مسلمان باشند، اروپا را بحرانزده نخواهد کرد؟ پرسشهایی است که اینک هر روز، در افکار عمومی اروپایی مطرح و بی پاسخ مانده است.
(مشروح برنامۀ رادیویی را از طریق فایل صوتی گوش کنید)
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید