خبرهای بد اقتصادی اروپایی با رکود اقتصادی ژاپن مصادف شده است. سیاستمداران اروپایی هشدار میدهند که ادامۀ وضعیت به بیثباتی خواهد انجامید. در ریشهیابی این وضعیت، یکی از دلایل اصلی و درازمدتی که مطرح شده، پدیدۀ پیر شدن جوامع اروپایی است که از این نظر شباهت زیادی به ژاپن دارد. کار به جایی رسیده که غربیها سخت حسرت نسل معروف به "بیبیبوم" را میخورند.
روز دوشنبه ١٧ نوامبر، دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا در یادداشتی هشداردهنده در روزنامۀ گاردین نوشت که در عرصۀ اقتصاد جهانی، "همۀ شاخصها به مرحلۀ قرمز (مرحلۀ هشدار) رسیدهاند".
کامرون با اشاره به اوضاع خطرناک کشورهایی مثل سوریه نوشت: "با توجه به بیکاری زیاد، رشد پایین و احتمال سقوط قیمتها، تمامی منطقۀ یورو در خطر سومین دورۀ رکود قرار گرفته است... اقتصاد کشورهای در حال رشد که موتور رشد اقتصادی را تشکیل میدادند اینک علائم از نفس افتادگی بروز میدهند... مذاکره در بارۀ بازرگانی جهانی متوقف مانده، در حالی که اپیدمی ابولا، درگیریهای خاورمیانه و حرکت غیرقانونی روسیه در اوکراین به بیثباتی و بیاعتمادی دامن میزند".
سخنان هشدارآمیز نخستوزیر بریتانیا که البته به عقیدۀ برخی تحلیلگران هموطنش بیشتر استفادۀ داخلی و انتخاباتی دارد، با یک خبر مهم اقتصادی تقریباً مصادف شد: اقتصاد ژاپن در سهماهۀ سوم سال جاری، دوباره به رکود رسید. به این ترتیب ژاپن که در اواخر سال ٢٠١٢ با تلاش زیاد و به زحمت خود را دوباره بالا کشیده و از کهولت و کندی اقتصادی فاصله گرفته بود، به کابوس سالهای گذشته باز میگردد.
بالاخره، دو روز قبل از خبر بد ژاپن و هشدار دیوید کامرون، سازمان بینالمللی کار –وابسته به سازمان ملل- با انتشار گزارشی در ژنو، به سختی از سیاستهای انقباضی رایج انتقاد کرد. در این گزارش آمده است که سیاستهای صرفهجویی سختگیرانهای که هماکنون در خیلی از کشورهایی اروپایی جریان دارد، "بر خلاف نیازهای واقعی جامعه" است. متخصصان سازمان بینالمللی کار معتقدند که کاهش شدید هزینههای دولتی و فشار برای تعدیل بودجهها، در نهایت به ضرر کل طبقۀ متوسط و فقیر تمام شده است.
به طور خلاصه باید گفت که صدای نومیدی اقتصادی از تمامی اروپا شنیده میشود. دولتمردان سرگردانتر از همیشه به دنبال راهحلاند و کارشناسان و نظریهپردازان، به دنبال ریشهیابی و تشخیص علت بنیادین این بیرمقی و بیرونقی که انگار اقتصاد اروپا را به این زودی رها نخواهد کرد.
نسل طلایی "بیبیبوم"
در دنیای غرب، نسلی که بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمد به نسل "بیبیبوم"، و اعضا آن به "بیبی بومر1" معروفند. پدیدۀ "بیبیبوم" در واقع افزایش سریع میزان زاد و ولد بود که در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکا دیده شد. آغاز این دوره، بسته به کشور، بین سالهای ١٩۴٢ تا ۴۵ است. این دوره کم و بیش حدود سی سال طول کشید. در طول دو دهۀ نخست سدۀ جدید (٢٠٠٠ تا ٢٠٢٠)، اعضاء این نسل کمکم به بازنشستگی میرسند و همانطور که با شروع فعالیت خود، باعث رونق شدند، با کنار رفتن ناگهانی نیز موجد کندی اقتصادی میشوند. برخی جمعیتشناسان، این پدیدۀ اخیر را به عنوان نقطۀ مقابل "بیبیبوم"، "پاپیبوم2" نامیدهاند.
امروزه و بخصوص بعد از گذراندن سالهای سخت بحران مالی و اقتصادی عظیمی که از سال ٢٠٠٨ شروع شد، غربیها به خوبی دریافتهاند که نسل بیبیبوم از نظر اقتصادی، استثنایی غبطهآور است.
در دورۀ فعالیت این نسل طلایی، از یک سو رشد اقتصادی بالا بود (به طور متوسط حدود ۵ درصد) و از سوی دیگر توزیع درآمدها میان حقوقبگیران بیشتر و بیشتر میشد.
علاوه بر این، نسلی که اواسط دهۀ شصت میلادی به سن فعالیت اجتماعی رسید، در دوران اشتغال توانست پسانداز قابل اعتنایی برای خود کنار بگذارد. ارزش این پسانداز به ویژه از دهۀ هشتاد میلادی بهتر دانسته شد. چرا که از این زمان به بعد و به دنبالهروی از آمریکا، سیاستهای ضدتورمی در تمام دنیای غرب رواج گرفت. بر خلاف دهههای شصت و هفتاد میلادی که بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو)، سیاست "تورمگرا" داشت و از این طریق با بیکاری مبارزه میکرد، از اوایل دهۀ هشتاد به بعد، بانکهای مرکزی غربی تغییر رویه دادند و به شدت با تورم مقابله کردند.
توضیح علل واقعی این تغییر روش آسان نیست. به گفتۀ آرتور برنز، رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا، دلایل ریشهای را باید در تغییر جهانبینی و "بینش فلسفی و سیاسی" زمانه جستجو کرد.
پیری محتوم
هر چه هست، امروزه کار به جایی رسیده که برخی اقتصاددانان اروپایی و آمریکایی چشم به اندوختههای بیبیبومرها دارند و تکرار میکنند که پساندازهای این نسل باید بیش از اینها وارد چرخۀ اقتصاد شود.
نگرانی دنیای غرب به خاطر نسلهای بعدی است. در اوضاع خراب کنونی و با توجه به بالا رفتن متوسط عمر و "پیر شدن" این جوامع، پرسش بزرگ اینست که چه کسی باید برای سالهای تقاعد نسلهای آینده پسانداز کند؟ چه کسی بار مسئولیت انبوه سالخوردگان را بر دوش خواهد گرفت؟
درست یک هفته قبل از این که ورود ژاپن به رکود اقتصادی رسماً اعلام شود، فیلیپ بشاد، اقتصاددان فرانسوی پیشبینی کرده بود که "اقتصاد ژاپن به حفرۀ سیاه نزدیک میشود". وی گفته بود که "پیر شدن" جامعۀ ژاپنی از یک دهه قبل دیده میشد و بدیهی بود که مشکلات این کشور گذرا یا کوتاه مدت نیست.
بعضی اهل فن در این میان، ژاپن و اروپا را مقایسه میکنند. به باور آنها، یک پدیدۀ مشترک دامن ژاپن و اروپا را گرفته است: پیر شدن.
یک کارشناس فرانسوی به نام مارک فیورنتینو بارها هشدار داده است که "حال ژاپن، آیندۀ اروپا است". به عقیدۀ او شباهتها میان اروپا و ژاپن بسیار زیاد است با این تفاوت که اروپا با چند سال تأخیر، همان رفتارهای ژاپنی را تکرار میکند. به همین دلیل او هشدار میدهد که رکود طولانی ژاپن و پیر شدن سریع و محتوم جامعۀ آن، همان چیزی است که به سر اروپا میآید.
1-Baby boom, Baby boomer
2-Papy boom
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید