شبح جنبشهای اجتماعی بر فراز جهان در گشت و گذار است
نتشر شده در:
گوش کنید - ۲۳:۲۱
دیگر نمیتوان حوادثی را که در هفتهها و روزهای اخیر در برزیل، ترکیه و همین امروز در مصر میگذرد، اتفاقات پراکنده و بیارتباطی قلمداد کرد که گذرا و ناهمگونند. چهار سال پس از حضور میلیونی جوانان ایرانی بر سنگفرش خیابانها و سپس شورشهای شگفت انگیز برآشفتگان تونسی و مصری که تا حدودی چهره خاورمیانه را دگرگون ساخت، اینک شهرهای بزرگ ترکیه، برزیل و بار دیگر مصر، صحنه رویاروئی مردم با نظام موجود شدهاند؛ آیا میتوان از این حوادث معنائی بیرون کشید و پیامی دریافت کرد؟
دیروز شنبه ۲۹ ژوئن، جیم یونگ کیم- رئیس بانک جهانی، در یک مصاحبه از احتمال تداوم و گسترش آشوبهای اجتماعی در سراسر جهان خبر داد. اوپیشبینی کرد که از این ببعد هیچ کشوری از این جنبشهای وسیع اجتماعی در امان نخواهد بود.
گرچه جنبش معروف به "برآشفتگان" در اروپا، اینک مدتی است که بقصد باز اندیشی گامهائی بعقب برداشته است تا علل اثر بخشی محدود روشهای خیابانی را دریابد، اما خیلی زود است که نسبت به توان انفجاری این جنبشها در کشورهای مختلف جهان تردید کنیم و ظرفیتهای تحول خواهانه و در عین حال شورشگرانه آنها را کم بها دهیم.
براستی این شورشگران جوان و خشمگین چه میخواهند و در پی تغییر کدام بنیانهای اجتماعیاند؟
در کشورهای نوپای دموکراتیک، تعامل این شورشیان جوان با حکومتهای منتخب چگونه برقرار میشود؟
آیا مطالبات خیابانی به تعمیق دموکراسی خواهد انجامید و یا برعکس تضعیف مردمسالاری را در پی خواهد داشت؟
آیا میتوان درون این جنبشهای بظاهر ناهمآوا، با شعارهای مطالباتی متنوع و ویژگیهای بومی، همگونیهائی یافت که آنها را با هم در یک راستا قرار دهد و هویتهای مشابهی برایشان ترسیم کرد؟
آیا تفاوتهای مهمی، شورشیان میدان التحریر را از شورشیان میدان تقسیم جدا میسازد؟
به چه دلایلی این جنبشها، اینجا و آنجا به خشونت کشیده میشوند و چهرهای نگرانکننده بخود میگیرند؟
در یک میزگرد رادیوئی، این پرسشها را با سه جامعهشناس در میان گذاشتهایم تا شاید برای برخی از آنها پاسخهائی بیابیم.
در این میز گرد رادیوئی، آقایان سعید پیوندی- جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه، علیرضا منافزاده- پژوهشگر علوم اجتماعی در پاریس و سرانجام تورج اتابکی- استاد دانشگاه و پژوهشگر مقیم هلند، شرکت دارند و بیاری آنها کوشیدهایم از این جنبشهای گسترده اعتراضی رازگشائی کنیم.
تورج اتابکی، در این گفتگو ضمن توضیح مشابهتهای این جنبشها، تأکید میکند که در همه کشورهای جهان یکی از مطالبات اصلی شورشیان مطالبه کرامت انسانی است. او مثال میزند که در ترکیه فصل مشترک تمام کسانی که به خیابان آمدند این بود که رفتار پلیس ترکیه درخور تظاهرات و اعتراض آنها نبود و به این ترتیب به کرامت انسانی آنها لطمه زد.
علاوه بر این، اتابکی توضیح میدهد اتفاقاتی که در ترکیه افتاد نشان داد که فقط مخالفان حکومت اردوغان نیستند که به خیابان میآیند، بلکه هواداران حزب حاکم نیز که به این حزب رأی هم دادهاند به خیابان میآیند تا نارضائی خود را نشان دهند.
تورج اتابکی در عین حال یاد آوری میکند که این جنبشها محدود به جنوب نیستند و کشورهای پیشرفته هم سهمی از این جنبشها دارند.
بعقیده تورج اتابکی گرچه در قیاس با گذشتههای دور، وضعیت مردم در جهان بهتر شده است اما در این چند سال گذشته اختلاف طبقاتی و فاصله گروههای اجتماعی رو به گسترش گذاشته است؛ در نتیجه ما با پدیدهای بنام فقیر شدن طبقه متوسط روبرو هستیم که اینها دارند به گروههای تهیدست جامعه تبدیل میشوند و هیچ تصویری هم از آینده خود ندارند؛ بنابراین نوعی سرخوردگی اجتماعی را با خودشان حمل میکنند. اتابکی معتقد است که این موضوع یکی از ویژگیهای مهم جنبشهای اعتراضی اخیر در جهان است.
سعید پیوندی، در تبیین این جنبشها جانب احتیاط را میگیرد و معتقد است که ما هنوز با یک پدیده جدید روبرو هستیم که از نظر جامعهشناسی بیشتر باید به آنها پرداخت. او فکر میکند که در حال حاضر هنوز نمیتوان با فاصلهگیری انتقادی لازم، نسبت به آنها داوری کرد.
پیوندی در توضیح ویژگیهای این جنبشها معتقد است که اشکال جدید سازماندهی، به این جنبشها کمک میکند که بتوانند بدون حضور احزاب، بدون حضور روشنفکران سنتی، بدون حضور گاهی حتی رسانهها، خودشان را به جامعه تحمیل کنند و به یک جنبش بزرگ اجتماعی تبدیل شوند.
بعقیده سعید پیوندی، این نوع جنبشهای اجتماعی در منطقه ما بنوعی پیشگام بودهاند، چه به لحاظ اشکال سازماندهی، چه بخاطر تأثیر کمی که احزاب و سازمانهای سنتی و نیز روشنفکران سنتی روی آنها داشتهاند.
او میگوید همه این ویژگی را ما در ایران هم نشانههایش را میبینیم.
بعقیده سعید پیوندی، در ایران آخرین رفتار انتخاباتی مردم و جوانها تا حدود زیادی بازتاب این خواستههاست. میشود گفت که ما در ایران با اشکال نامتعارفی از این جنبشهای اجتماعی ناپیدا و نیمه پنهان سر و کار داریم که میتوانند ابعاد مختلفی پیدا کنند.
در این گفتگو علیرضا منافزاده، در پاسخ به پرسشی نسبت به فایدهمندی این جنبشها برای تعمیق دموکراسی اظهار عقیده میکند که این جنبشهای اعتراضی در کشورهائی نظیر ترکیه در جهت بهتر کردن و کامل کردن این نظامهای دموکراتیک عمل میکنند. او میگوید این نظامها با وجود اینکه دموکراتیک هستند با این حال هنوز به مفهوم ناب غربی، دموکراتیک نیستند؛ در نتیجه احتیاج به نهاد هائی دارند، احتیاج به ارگان هائی دارند، به اهرم هائی دارند که باید در این سیستم تعبیه شوند، تا این سیستم بتواند مانند نظامهای دموکراتیک غربی کار کند.
بعقیده منافزاده، این جنبشها نشان میدهند که دستاوردهای مثبتی داشتهاند. یعنی احزاب حاکم را مجبور به عقب نشینی کردهاند. مثلاً در ترکیه گفتمان سیاسی حزب حاکم بنوعی عوض شده و حتی در خود حزب حاکم شکاف افتاده است.
منافزاده معتقد است که در کشورهای ترکیه و برزیل نوعی توازن قوا میان دولتها و معترضان وجود دارد که امکان میدهد این جنبشها ادامه پیدا کنند. در ترکیه، فزون خواهی حزب حاکم و اقتدار گرائی نخست وزیر سبب شد که بخشی از جامعه و نیز بخشی از نیروهای سیاسی مثل کمالیستها و ملیگرایان و دموکراتها به عرصه بیایند و سبب شوند که حکومت عقب بنشیند. در برزیل هم دیده میشود که حزب حاکم چپ میانه، مشغول عقب نشینی است.
برای شنیدن این میز گرد رادیوئی به فایل صوتی رجوع کنید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید