مسیحیان ایران و لویی چهاردهم Les chrétiens de Perse et Louis XIV
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۴:۰۵
صاحبمنصبان شاه سلیمان صفوی مسیحیان را در ارمنستان و دیگر جاها سخت آزار میدادند و لویی چهاردهم در مقام حامی مسیحیان بر خود فرض میدانست که از شاه ایران بخواهد که مراقب مسیحیان قلمرو فرمانراییاش باشد.
شنوندگان عزیز، سلام!
Chers auditeurs bonsoir
شاه صفی دوم، پسر شاه عباس دوم، هشتمین پادشاه خاندان صفوی بود. او درسال 1666 میلادی یعنی 348 سال پیش در اصفهان تاجگذاری کرد، اما در نخستین سال پادشاهیاش کشور چنان گرفتار آشوب و بلاهای گوناگون طبیعی شد که منجمان دربار به این نتیجه رسیدند که تاجگذاری در ساعتی نحس انجام گرفته بوده و بنابراین، شاه باید دوباره تاجگذاری کند و نامش را تغییر دهد. بدینسان، شاه صفی دوم با نام شاه سلیمان در سال 1667 میلادی دوباره تاجگذاری کرد. کاخ هشت بهشت اصفهان از یادگارهای اوست. در زمان این پادشاه بود که سفیرلویی چهاردهم، پادشاه فرانسه، به اصفهان آمد. برنامۀ این هفته را به سفر این فرستادۀ ویژه اختصاص دادهام.
Ce soir, je vais vous parler du voyage de l’ambassadeur de Louis XIV en Perse, de l’audience royale qu’il a obtenue auprès de Shah Sulaiman Safavide, roi de Perse, et des objectifs de sa mission. Né à Lyon le 12 avril 1626, François Picquet, avant d’être nommé Ambassadeur de France, a été, de 1652 à 1660, consul de France à Alep. Le 18 décembre 1674, il était nommé évêque de Bagdad, fonction qu’il occupera jusqu’en 1680. Par cette dernière nomination, le roi de France le faisait en même temps son ambassadeur auprès du roi de Perse duquel il devait obtenir un accroissement de bienveillance pour les chrétiens dont il était lui-même le protecteur
«فرانسوا پیکه»، سفیر لویی چهاردهم، پیش از آنکه در مقام سفیر راهی اصفهان شود، از سال 1652 تا 1660 میلادی، کنسول فرانسه در حلب و از ماه دسامبر سال 1674 تا 1680، اسقف بغداد بود. علت اصلی سفر او به ایران، وضع ناگوار مسیحیان ایران در زمان شاه سلیمان صفوی بود. کارگزاران شاه، مسیحیان را در ارمنستان و دیگر جاها سخت آزار میدادند و لویی چهاردهم در مقام حافظ و حامی مسیحیان روم شرقی، کلیساهای کاتولیک رومی و میسیونرهای مسیحی، بر خود فرض میدانست که از شاه ایران بخواهد که مراقب مسیحیان قلمرو فرمانراییاش باشد. فرانسوا پیکه در مقام اسقف بغداد، بشارتدهندۀ مسیحیت در قلمرو ایران نیز بود.
Le roi de France était, en droit, le protecteur-né des chrétiens latins et des missionnaires, et, de fait, le protecteur des Eglises orientales. Les officiers du roi de Perse exerçaient sur les chrétiens de son royaume des persécutions incroyables. Deux Dominicains, provenant de la Haute Arménie et ayant sous leur gouvernance spirituelle 15 000 à 20 000 chrétiens, avaient déjà persuadé François Picquet qu’il serait écouté du roi de Perse et Picquet avait écrit à ce sujet au Pape, au Roi et au Père de la Chaise, confesseur du Roi. Or, par suite de sa nomination en tant qu’Ambassadeur extraordinaire de Louis XIV, le 1er mai 1681, Picquet et sa suite se mettent en route pour Ispahan
فرانسوا پیکه و همراهانش در اول ماه مه 1681 میلادی از حلب روانۀ اصفهان میشوند. پس از درنگی در دیاربکر، ارزروم، در صومعۀ سن ژان باتیست در کرانۀ دجله معروف به اوچ کلیسا، ایروان، نخجوان و تبریز، سرانجام در چهاردهم ژوئیۀ سال 1682 به اصفهان میرسند. با توجه به اینکه فرانسوا پیکه افزون بر سفارت لویی چهاردهم، دارای مقام اسقُفی نیز بود، باید مدتی صبر میکرد تا شاه او را در دربار بپذیرد و او در این مدت حق هیچگونه بشارتگری و تبلیغ دین نداشت. سرانجام در سوم اکتبر یعنی پس از دو ماه و نیم انتظار، شاه به سفیر فرانسه اجازۀ باریابی میدهد. برای این منظور، مراسم باشکوهی در اصفهان برگزار میشود. پنج تن از مهتران شاه زیر فرمانِ صاحبمنصبان دربار، پنج اسب آراسته به مهارهای نقرهای و زینهای گلدوزی شده برای بردن سفیر و همراهانش به دربار آماده کرده بودند.
Ils n’arrivent à Ispahan qu’au bout de quatorze mois, le 14 juillet 1682. Cumulant avec sa fonction épiscopale la fonction d’Ambassadeur du roi de France auprès du souverain de Perse, François Picquet doit, en vertu d’un protocole draconien, attendre pour obtenir l’audience royale. Entretemps, il n’a pas le droit de se livrer à la moindre activité apostolique. L’audience n’aura lieu que le 3 octobre. Ce jour-là une cérémonie solennelle se déroule à Ispahan. Cinq palefreniers du shah, sous le commandement des officiers royaux, avaient amené cinq chevaux harnachés d’argent avec des selles magnifiquement brodés. Les Français résidant dans le faubourg arménien étaient venus en riche équipage pour accompagner l’envoyé de leur roi
آن روز، فرانسویانی که در محلۀ ارمنیانِ اصفهان میزیستند، سنگین و رنگین آمده بودند تا فرستادۀ ویژۀ فرمانروایشان را همراهی کنند. بیست نوکر سوار بر اسب سفیر فرانسه را اسکورت میکردند. فرانسوا پیکه پس از گذشتن از تالارهای مجلل و از برابر بزرگان کشور که با جامههای زربفت به پیشواز او آمده بودند، سرانجام به تالاری که شاه در آنجا حضور داشت وارد میشود و کیفی را که در آن نامۀ لویی چهاردهم را گذاشته بودند، به شاه عرضه میکند، آنگاه به زبان ایتالیایی سخنانی در مدح و ثنای شاه و نیاکان او میگوید که نسبشان به علی، داماد پیامبر اسلام، میرسد. لویی چهاردهم در نامهاش که آن نیز با مدح و ثنای شاه آغاز میشد، از اعلیحضرت خواهش کرده بود که لطف و عنایتش را از مسیحیان دریغ ندارد.
François Picquet, escorté de vingt laquais à cheval arrive au palais du roi. Après avoir traversé des salles luxueuses, peuplées de seigneurs vêtus de vêtements brodés d’or, il parvient enfin dans celle où se trouve le shah. Il remet la bourse contenant la lettre de Louis XIV et commence à lui adresser en italien un compliment à sa gloire et à celle de ses ancêtres, qui remontent jusqu’à Ali, gendre du Prophète. La lettre du roi de France commençait ainsi : « Très haut, très excellent, très magnanime et invincible prince, notre très cher et bon ami : Dieu veuille augmenter votre grandeur et lui donner une fin heureuse ». Enfin, après avoir décrit avec modération la situation des chrétiens, Louis XIV ajoute : Nous nous assurons que Votre Majesté protégera les Religieux français établis en ses Etats
در نامهای که پادشاه صفوی در پاسخ نامۀ لویی چهاردهم مینویسد، اطمینان میدهد که لطف و عنایتش را از مسیحیانِ قلمروش دریغ نخواهد کرد. مینویسد: پیش از آنکه نامۀ آن اعلیحضرت به دست ما برسد، هوش ما که مانند آفتاب است، از ظلمی که به مسیحیان میرفت آگاه بود و فرمانی در حمایت از آنان صادر شده بود. نامۀ شاه ایران اطمینان بخش بود. اما فرانسوا پیکه پیش از آنکه ایران را ترک کند در 15 آوریل 1684 در نامهای به همکارش در پاریس نوشت: این پادشاه با دیگران فرق میکند و وزیر او چنان دلبستۀ شریعت محمد و الله است که گمان میکند با آزار و تحقیرِ مسیحیان خدمت بزرگی به خدا میکند.
Dans sa réponse à Louis XIV, le roi de Perse l’assurait de sa bienveillance à l’égard des chrétiens, mais dans une lettre datée du 15 avril 1684, François Picquet écrivait au Procureur des Missions à Paris : « Ce roi n’est point de l’humeur des autres, et son premier ministre est tellement entêté de la loi de Mahomet et d’Allah, qu’il croit faire un grand service à Dieu d’humilier les chrétiens et de s’opposer à leurs intérêts ». Peu de temps après, François Picquet décide de quitter la Perse et le 26 août 1685 il meurt à Hamadan à l’âge de 59 ans sans avoir vu ses efforts couronnés de succès
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید