دسترسی به محتوای اصلی

م.سحر : جنبش جاری ایران نقطۀ عطفی است در تاریخ ما و جهان و افتخارآفرین برای ایران و ایرانی

از شگفتی های خیزش جاری در ایران اتحادی بی سابقه و باشکوه میان ایرانیان داخل کشور و ایرانیان تبعیدی است که فرای همۀ تنوع ها و تعلق ها نبوغ و خلاقیت هایی بی نظیر را نیز به نمایش می گذارد. نظیر ترانۀ "برای" اثر جوانی گمنام، شروین حاجی پور، که در اندک زمانی به زبان مشترک اعتراض یک ملت و همبستگی با سایر ملت‌ها تبدیل شد.

محمد جلالی چیمه
محمد جلالی چیمه © .
تبلیغ بازرگانی

در توضیح این اتحاد و آفرینش های ملی، محمد جلالی چیمه (م.سحر) شاعر تبعیدی در فرانسه گفته است که این تحول و تازگی ریشه در "جنبش جاری زنان و جوانان ایران دارد که نقطۀ عطفی نه فقط در تاریخ ایران، بلکه در منطقه و دنیا است." شاعر تبعیدی گفته است که او "چیزی جز ستایش و درود ندارد که نثار جوانان امروز ایران کند که همگی برای رسیدن به آزادی جان خود را سخاوتمندانه تقدیم می کنند و برای ایران و ایرانیان افتخار می آفرینند." م.سحر در ادامه گفته است : "طبیعی است به عنوان شاعر تبعیدی هرگز خاموش نبوده ام و گویای آن چهارده جلد اثر منتشر شده و چندین جلد اثر منتشر نشده است و همواره نیز کوشیده ام به عنوان شاعر تبعیدی صدای خود را به صدای آنانی که در وطن اسیر مشتی نادان و جاهل قسی القلب شده اند گره بزنم..."

در گفتگوی خود با رادیوی بین المللی فرانسه، شاعر تبعیدی دو شعر جدید خود را که در این روزهای توفانی با عناوین "مهسا" و "زن، زندگی، آزادی" سروده نثار همین زنان و جوانان جویای آزادی کرده است. او ابراز امیدواری کرده است که شعر "زن، زندگی، آزادی" که قطعه ای است آهنگین به همت آهنگسازی کاردان و صدای خواننده ای مجرب به اجرا درآید تا شاید بتواند پاسخگوی نیاز عمیق جامعه به ترانه ها و سرودهای انگیزش بخش و شور آفرین "جنبش آزادی بخش ملت ایران" باشد.

م.سحر سراینده سرود "بزن باران" در سال ١۳٦٠ است. و یکی از آخرین سروده های او "زن، زندگی، آزادی" که در این گفتگو خوانده به این قرار است :

 

زن ، زندگی ، آزادی

 

یک نکتهٔ بنیادی

می گویمت با شادی

گر بشنوی آبادی

ورنشنوی بربادی

زن، زندگی، آزادی

زن ، زندگی ، آزادی

زن ، مادر و زن ، خواهر

زن ، دختر و زن ، همسر

زن ، عشقِ فرزند آور

زن ، روحِ شادی گستر

زن ، عاشقی زن ، شادی

زن ، زندگی ، آزادی

زن ، زندگی ، آزادی

ای رنجِ عالم بُرده

وزجهل و کین آزرده

نو رُسته ای افسرده

نشکفته ای پژمرده

در چنبرِ بیدادی

زن ، زندگی ، آزادی

زن ، زندگی ، آزادی

ای در زمین سرگشتته

بی بال و بی پر گشته

بخت از رُخت برگشته

زنجیریِ نر گشته

چون درجهان زن زادی

زن ، زندگی ، آزادی

زن ، زندگی ، آزادی

ای مایهٔ شیدایی

معنای نامیرایی

آنگه که ناپیدایی

پنهان شود زیبایی

در قعرِ بی فریادی

زن ، زندگی، آزادی

زن ، زندگی ، آزادی

 

رنجِ اسیران با تو

خشمِ دلیران با تو

فردای ایران با تو

فریادِ شیران باتو

کز جنس این فریادی

زن زندگی آزادی

زن زندگی آزادی

م. سحر

۱۴ مهر ۱۴۰۱

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.