دسترسی به محتوای اصلی
زمینه‌ها و زمانه‌ها

با وجود ناخشنودی بیت رهبری، آیا هاشمی میتواند در انتخابات پیروز شود؟

انتخابات خردادماه 92 بدون شک یکی از پیچیده‌ترین و پر تحرک‌ترین انتخابات در تاریخ حیات جمهوری اسلامی خواهد بود. ثبت نام هاشمی و مشایی در آخرین دقایق مهلت تعیین شده برای اعلام کاندیداتوری، نه فقط مردم، که مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی در حکومت را نیز بشدت تحت تاثیر قرار داد.

ISNA
تبلیغ بازرگانی

در ماههای گذشته، مجموعه نیروهائی که معمولاً "نظام" توصیف می شوند، تمام کوشش خود را بکار گرفتند تا سه نفر از کاندیداهائی را که خود "نا مطلوب" می انگارند ، یعنی محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و رحیم مشائی را از اعلام کاندیداتوری منصرف کنند. این کوشش ها در باره خاتمی کار ساز بود ولی بر دو کاندیدای دیگر کارگر نیافتاد.
اینکه شورای نگهبان – با همه یکدستی و هماهنگی اش – در مهلت پنج روزه اول نتوانست درباره "صلاحیت" کاندیدا ها تصمیم بگیرد و دوران بررسی و در واقع رایزنی را پنج روز دیگر تمدید کرد، نشانه آشکاری از دشواری تصمیم گیری و وجود تشتت و اختلاف در میان تصمیم گیران نظام است.
براستی شورای نگهبان با چه گره‌گاههائی روبروست؟ ضوابط آشکار و پنهان آنها برای داوری کدام ها هستند؟
آیا در این روزهای سرنوشت ساز، اعضای شورای نگهبان تصمیم میگیرند، یا مراکز ناپیدائی آنها را هدایت می کنند؟
شورای نگهبان درباره اسفندیار رحیم مشائی چه تصمیمی گرفته یا خواهد گرفت؟ تردید های احتمالی آنها بر محاسبه شود و زیان های انتخاباتی متکی است، یا تنها نگرانی اشان واکنش های ناشناخته محمود احمدی نژاد است، که آشکار لحنی تهدید آمیز بخود گرفته است؟
در شرایط مفروض تایید همه کاندیداهای اصلی، دوقطبی مشائی – هاشمی چگونه به مصاف یکدیگر می روند؟ آیا مشائی از همان حربه جنگ فقر و غنا، که میراث احمدی نژاد علیه هاشمی بود بهره میگیرد؟ یا برعکس، این بار هر دو در پی جذب طیف گسترده هوادران جنش سبز، برشعارهای میانه روی و تساهل پا میفشارند و رادیکال ها را به چالش می کشند؟
براستی اگر، با حذف مشائی، رفسنجانی به تنهائی وارد صحنه انتخابات شود، چه کسی از میان کاندیداهای متنوع محافظه کاران می تواند با او هماوردی کند؟
قالیباف چه مطالباتی پیش خواهد کشید که با شعارهای قابل پیش بینی هاشمی رقابت کند؟
همانطور که این روزها از مطالب منتشر شده بر می آید، یکی از عرصه های قابل بحث در این انتخابات، بررسی احتمالات پیروزی هاشمی در آن است.
عباس عبدی تحلیلگر اردوی اصلاح طلبان در این باره معتقد است که "من نمی توانم تصور کنم در کشور، تا این حد علیه آقای هاشمی حرف زده شده باشد و آن وقت ایشان بتواند در فرایند انتخابات، رئیس جمهور شود ." عبدی فکر می کند که این کار "غیر قابل تصور است" او می گوید اگر چنین اتفاقی بیفتد همه نیروهای منتقد نظام "باید در مبانی اعتقادی خود نسبت به حکومت تجدید نظر کنند."
در عوض کسان دیگری، از جمله صادق زیبا کلام، علیرضا علوی تبار و نیز امیر محبیان، تحلیلگر و سیاست مرد جبهه موسوم به اصولگرایان، اطمینان دارند که رفسنجانی با انداختن شکاف میان اردوی محافظه کاران، بخش های مهمی از آنها را بسوی خود می کشد و بخشی از سبد رای کاندیداهای آنها را به نفع خود جا بجا می کند.
محبیان که بنظر می رسد به پیروزی هاشمی اطمینان دارد، معتقد است که بخشی از اصولگرایان که "ضریب مخالفتشان با احمدی نژاد بیش از انتقادشان به هاشمی است جذب هاشمی خواهند شد." او نتیجه میگیرد که از این را ه "بخش مهمی از سبد رای کسانی چون ولایتی تخلیه می شود."
محبیان فکر می کند که با حضور هاشمی رای تهران هم "به ضرر قالیباف" به شکل کاملاً متفاوتی تقسیم خواهد شد.
در این مصاحبه امیر محبیان به کسانی انتقاد می کند که می کوشند این طور القاء کنند که گویا "برخی" می خواهند هاشمی نیاید و یا اگر آمد حتماً شکست بخورد. محبیان عقیده دارد که این به ما ضربه می زند.
در گفتگوئی با علیرضا نامور حقیقی تحلیلگر مسائل ایران ، مراد ویسی روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و مهدی فتاپور کادر رهبری اتحاد جمهوری خواهان، کوشیده ایم برای این پرسش ها پاسخی بیابیم.
مراد ویسی در واکنش نسبت به خوش بینانی که از شانس هاشمی در انتخابات صحبت می کنند، اطمینان دارد که چنین چیزی شدنی نیست. او با بر شمردن نهادهائی که بنظر او بازیگران اصلی انتخابات در ایران هستند (رهبری، بیت رهبری، رئیس جمهوری، وزارت کشور، دادستانی، قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، هیات های اجرائی، هیات های نظارت، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران و بسیج) نتیجه میگیرد که در این مجموعه جز رئیس جمهور و در بهترین حالت پنجاه درصد از وزارت کشور، بقیه اش متمایل به آیت الله خامنه ای است. به این ترتیب نقش برتر با آقای خامنه ای است که بتواند بازی خودش را پیش ببرد.
مراد ویسی البته اضافه می کند که اگر مردم تعیین کننده باشند تمام این بازیگرها را می توانند کنار بگذارند، ولی تجربه 88 نشان داد که مردم تعیین کننده نیستند.
ویسی "بعنوان تحلیلگر" امید چندانی ندارد که حکومت اجازه دهد رای مردم از صندوق ها در بیاید. بنظر او شواهد تا امروز هم نشان می دهند که حکومت می خواهد مسیر گذشته خود را ادامه دهد.
بعقیده مراد ویسی سیستمی که آقای خامنه ای دارد بلحاظ ارزشی یکی از خطرناک ترین دیکتاتوری ها در دنیاست.
باید اضافه کرد که در این بدبینی و قاطعیت نسبت به ناکامی محتوم هاشمی، دو شرکت کننده دیگر در این میز گرد با ویسی همداستان نیستند.
مهدی فتاپور کادر رهبری اتحاد جمهوریخواهان معتقد است که مهم ترین امتیاز هاشمی این است که در اصلی ترین مسائلی که در جامعه بوده، از جمله رابطه با غرب، در پنج شش سال اخیر همواره نشان داده است که با آنچه در حال انجام است موافق نیست. آن را تندروی می داند و معتقد است که باید سیاست های معتدل تری پیش گرفت. رفسنجانی در زمینه اقتصادی نیز تصویر دیگری از خود نشان داده است. هاشمی همچنین در مورد گشایش فضای سیاسی هم حداقل از اعمال فشار کمتر و برخورد نرم تر دفاع کرده است. این ها همه موقعیتی بوجود آورده که بالاخره اقشاری که بدلیل سوابق رفسنجانی نسبت به او موضع منفی داشتند، در این انتخابات احتمال زیاد دارد که آن موضع منفی را نگیرند. یعنی آقای رفسنجانی امروز شانس بالائی دارد که هم بعنوان یک شخصیت معتدل و هم بعنوان کسی که تغییر را خواهد خواست، بتواند رای بیاورد. مهدی فتاپور البته اضافه می کند که باید دانست تا روز انتخابات ما هنوز فراز و نشیب زیاد داریم.
بنظر فتاپور مواضع آقای هاشمی تا کنون بهتر از دیگران بوده است ولی هنوز برای موضع گیری قطعی (در مخالفت یا موافقت با وی) بهتر است صبر کنیم.
علیرضا نامور حقیقی در بخشی از سخنانش، در پاسخ به پرسشی درباره توانائی های کاندیداهای محافظه کار در عرصه انتخابات، معتقد است که در میان اصولگرایان کسی که بیشترین شانس را دارد آقای قالیباف است. هم نظر سنجی ها این موضوع را نشان داده اند و هم در دو چالش مهم پیش رو، قالیباف در مدیریت اقتصادی و مدیریت شهری تقریباً تجربه موفقی نشان داده است. او در مدیریت و کارآمدی در مجموع چهره موفقی است. در زمینه بین المللی هم دیدگاه او کمابیش نزدیک به دیدگاههائی است که معتقد به تعامل و تنش زدائی هستند. نامور حقیقی اعتقاد دارد که نیروهای افراطی اصولگرا مایل نیستند قالیباف قدرت را بدست گیرد. او در بخش دیگری از سخنانش می گوید که قالیباف با توجه به پروژه ها و برنامه هائی که دارد در یک حوزه هائی کمابیش بهتر از هاشمی و مشائی می تواند عمل کند. او نتیجه میگیرد که بنابراین شانس قالیباف را نباید فراموش کرد. برای اینکه هم سازمان رای دارد، هم رسانه دارد و هم توانسته در این مدت سازماندهی زیادی در ساخت اجتماعی ایجاد کند.
به این گفتگوی شنیدنی گوش کنید.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.