به نظر برخی از اصلاح‌طلبان، فعالیت سیاسی یعنی حضور در قدرت

این ستاد، با «فرصتی برای ساختن ایران» خواندن انتخابات آتی ریاست جمهوری، عنوان کرده: «راه تغییر از آن سوی خط مرزها و با انفعال و نا امیدی و در انتظار بی عمل نمیگذرد.»

از سوی دیگر زهرا اشراقی- نوه آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نیز تنها فردی است که رسماً از طرف این ستاد به گفتگو با رسانه‌ها پرداخته و به نوعی نقش سخنگویی آن را بر عهده گرفته است.
وی در تشریح این "ستاد" گفته است: «از آنجایی که هویت ما اصلاح طلبی است و یکی از راه های نجات کشور را اصلاحات می دانیم، با درنظرگرفتن تمام مؤلفه‌ها و اینکه آقای خاتمی از جمله شخصیت‌های موثر کشور هستند و توان حل مشکلات اقتصادی و بین المللی را دارند، تصمیم گرفتیم با اعلام حمایت از ایشان به صورت جدی در انتخابات فعال شویم.»

وی با تأکید بر اینکه این ستاد در این حرکت خود مشورتی با محمد خاتمی نداشته است پیرامون اینکه شاید محمد خاتمی وارد انتخابات نشود میگوید: «اولویت اول ما حضور آقای خاتمی است و اساس و ساختار ستاد بر اساس کاندیداتوری ایشان تنظیم شده است.

به هرحال این انتخابات با دوره های قبلی متفاوت است و چون گذشته، ما قائم به شخص نیستیم؛ بلکه مطالبات و برنامه‌هایی داریم که در واقع به خاطر آنها وارد فضای انتخاباتی شده ایم و هدفمان نیز مطرح کردن آن مطالبات و برنامه هاست که البته با آقای خاتمی محقق و مطرح می شوند.»

کاظم کردوانی- کارشناس مسایل سیاسی ایران، پیرامون آغاز به کار این ستاد به بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت:

«من فکر میکنم چند عامل وجود دارد؛ یک عامل این است که اصلاح طلبان تجربه بعد از جنگ را دارند؛ بعد از جنگ این‌ها از مجلس و تمام امکانات اجرایی دیگر کنار گذاشته شدند و در خرداد 76 و با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رییس جمهوری ایران دوباره به قدرت رسیدند. این تجربه تلخ و دور ماندن از قدرت بخشی از اصلاح طلبان را میترساند که دوباره همان تجربه تکرار شود.

اما عامل دیگر این است که بخشی از اصلاح طلبان این توهم را دارند که در وضعیت فعلی حاکمیت به حضورشان در انتخابات و پیروزی آنها رضایت خواهد داد و البته بخش دگیری نیز وجود دارد که با هدف بیان خواسته‌ها و ایجاد فضای سیاسی در کشور دست به این کار زده اند.»

وی ادامه میدهد: «این ارزیابی که اصلاح طلبی در حد آقای خاتمی که در انتخابات نامزد و انتخاب نیز بشوند به نظر من بسیار عجیب است و چنین برآوردی به نظر من بسیار بعید می آید.»

در حالی که بیانیه آغاز به کار این ستاد، حرکت خود را در مقابل انفعال و ناامیدی عنوان کرده است آقای کردوانی با این موضع موافق نبوده و میگوید: «اگر فعالیت سیاسی را در قدرت بودن ببینیم این نقل قول درست است، اما اگر فعالیت سیاسی را در وجود نیروهای سیاسی و فعالیت در عرصه جامعه ببینیم چینین چیزی الزاماً درست نیست. نبودن در قدرت به معنای انفعال سیاسی نیست. از نگاه بخشی از اصلاح طلبان، تنها حضور در صحنه سیاسی از راه شرکت در قدرت و حضور در قوه مجریه معنا پیدا میکند. آنها فعالیت سیاسی حزبی و مدنی را به عنوان فعالیت اصلی برآورد نمیکنند.

وی در مورد اظهارات خانم زهرا اشراقی مبنی بر اینکه محمد خاتمی را راه‌حل تمامی مشکلات اقتصادی و بین‌المللی ایران توصیف کرده بود گفت: «این تصور که ایشان به عنوان آقای خاتمی یا هر فردی دیگری بتواند مشکلات ایران را به خصوص مشکلاتی که در این دوره هشت ساله روی دست ملت ایران مانده است حل بکند اشتباه است. این به معنای نفی کارآیی و شخصیت کسی مثل آقای خاتمی نیست، این مسئله بسیار وسیع تر از توان رییس جمهور است؛ حل مشکلات فعلی ایران نیاز به یک همیاری ملی و پاک کردن خط کشی‌ها و خود و غیرخودی کردن‌ها دارد. دولتی با اقبال عمومی توانایی حل کشور را دارد.»