دسترسی به محتوای اصلی
برنامه دو زبانه

آیا ایرانیان دنیاپرست و خودمحورند؟ Les Iraniens sont-ils matérialistes et égocentriques

نتشر شده در:

بسیاری از ایرانیان هدفی بالاتر از راضی کردن غرایز اولیه ندارند. از همین رو، کاری به جا ماندنی انجام نمی‌دهند. علاقۀ آنان به دارایی و مادیات برای نمایش به دیگران و فخر فروشی است. معنای زندگی برای میانگینِ ایرانی چیزی جز جمع کردن پول و امکانات مادی و داشتن مقام و منصب نیست.

تبلیغ بازرگانی

شنوندگان عزیز، سلام !
Chers auditeurs bonsoir

تا چه اندازه می‌توانیم نظام‌های سیاسی را سبب‌ساز خُلق و خوی ملت‌ها و سبک زندگی ‌آن‌ها بدانیم؟ آیا می‌توان به سبک زندگی ملتی ایراد گرفت؟ با چه معیارهایی می‌توان رفتار اجتماعی ملت‌ها را سنجید؟ آیا ملت‌ها مفاهیمی مانند والامنشی‌ یا فرومایگی‌ را یکسان تعریف می‌کنند؟ شکاف میان ظاهر و باطن ایرانیان از چیست؟ ایرانیان چه درکی از مفهوم خوشبختی دارند؟ آیا آنان ملت واحدی را تشکیل می‌دهند و در این مقام هدف‌های مشترک ملی دارند؟ دربارۀ موضوع‌هایی از این دست محمود سریع‌القلم، استاد علوم سیاسی در ایران، پژوهش‌های دامنه‌داری انجام داده و به نتایج جالبی رسیده است که در برنامۀ این هفته درنگی دربارۀ برخی از آن‌ها می‌کنم. این استاد تحصیل‌کردۀ آمریکاست و تاکنون چندین کتاب پُرتیراژ دربارۀ چنین موضوع‌هایی به چاپ رسانده است.

Sur les phénomènes sociaux en Iran, on trouve aujourd’hui bon nombre de livres dans plusieurs langues. La plupart d’entre eux sont écrits par des chercheurs iraniens vivant depuis longtemps en Occident et dont les sujets de recherche sont en général inspirés soit par leurs expériences d’antan, soit par leur vécu dans les pays occidentaux et cela, bien évidemment, à leur insu. C’est la raison pour laquelle leurs analyses des mouvements sociaux en Iran et leurs pronostics sur l’évolution des mentalités dans ce pays sont souvent à côté de la plaque. Il semble que ce soient plutôt les chercheurs iraniens vivant en Iran qui, ne se laissant pas intimider par l’hostilité affichée du Guide de la révolution à l’égard des sciences humaines, mènent des recherches originales. Mahmoud Sariolqalam est l’un d’entre eux et certaines de ses conclusions méritent d’être examinées

نخست ببینیم این استاد چه معیارهایی را برای سنجش سبک زندگی ملت‌ها پیشنهاد می‌کند. می‌گوید: ما به سبک زندگی هیچ ملتی نمی‌توانیم ایراد بگیریم، زیرا سبک زندگی نتیجۀ انباشت تجربه‌های تاریخی یک ملت است. اما می‌توانیم معیارهایی را برای آسیب‌شناسی آن تعیین کنیم. از نظر او این معیارها را می‌توان از دل فرهنگ آن ملت بیرون کشید. از همین رو برای آسیب‌شناسی سبک زندگی ایرانیان، معیار‌ها را از خود فرهنگ ایرانی و فرهنگ دینی ایرانیان می‌گیرد و پس از بررسی و آسیب‌شناسی سبک زندگیِ میانگینِ ایرانیان، نخستین نتیجه‌ای که می‌گیرد این است که شکافی باورنکردنی میان ادعاهای ایرانیان و رفتار آنان وجود دارد. به عقیدۀ او شکاف میان ظاهر و باطن ایرانی بیش از 50 درصد است. میانگینِ ایرانی سخت دلبستۀ دنیا و مال دنیاست، اما با ادا و ظاهرسازی آن را می‌پوشاند. دنیادوستی او در پول، لوازم زندگی و نمایش خانه و ویلا به دیگران خلاصه می‌شود.

Peut-on remettre en cause le mode de vie d’une nation ? La réponse est non, assure ce chercheur et professeur d’Université, car il est le produit de l’accumulation des expériences historiques de cette nation. Pourtant, on peut l’étudier pour dépister ses effets morbides et voir s’il s’accorde aux valeurs revendiquées par la nation. Après avoir mené une recherche de longue haleine aussi bien en Iran que parmi les Iraniens établis à l’étranger, ce chercheur arrive à une conclusion fracassante : l’écart entre les valeurs revendiquées par la moyenne des Iraniens et la réalité de leur vie est de plus de 50%. La moyenne des Iraniens est très cupide mais sait comment dissimuler cette cupidité. Amasser plus d’argent, acheter des biens matériels, posséder une villa pour l’exhiber constituent leur but suprême. L’art, les livres, le musée, le théâtre, le concert et l’échange intellectuel avec des amis sont presque absents de leur vie

تحقیقات این پژوهشگر نشان می‌دهد که میانگینِ ایرانی همیشه در حال پول جمع کردن است. هنر، موزه، کتاب، تئاتر، کنسرت، داد و ستد فرهنگی و کنجکاوی نسبت به فرهنگ‌های دیگر جایی در زندگی او ندارد. می‌گوید: این یک پارادُکس یا ناسازه است، زیرا در ایران به آموزش معنوی و بحث‌های دینی و اخلاقی اهمیت زیادی می‌دهند. اگر برای نمونه هزار ایرانی را از قشرهای گوناگون اجتماعی برگزینید و به سخنان آنان گوش فرا دهید، خواهید دید که همواره از پاکی، وجدان، صداقت، دوستی، شرافت، راستگویی، محَبت و وظیفه دم می‌زنند، اما این واژه‌ها در زندگی و عمل آنان تقریباً بازتابی ندارند. نیم ‌کرۀ ذهنی ایرانی با نیم ‌کرۀ عملی او کم و بیش هیچ پیوندی ندارد. به گفتۀ این پژوهشگر جهان‌دیده، هیچ ملتی در دنیا به اندازۀ ایرانیان از اخلاق و معنویت و انسانیت دم نمی‌زند، اما سهم اخلاق و معنویت در زندگی و عمل ایرانیان بسیار ناچیز است. معنای زندگی برای میانگینِ ایرانی چیزی جز جمع کردن پول و امکانات مادی و داشتن مقام و منصب نیست.

Selon ce chercheur un peu hardi et direct qui connaît, semble-t-il, beaucoup de pays, vous ne trouverez aucun peuple dans le monde qui soit autant que les Iraniens enclin à vanter ses principes moraux, sa spiritualité et son humanisme. Mais où est, demande-t-il, la part de la moralité et de la spiritualité dans la vie de ces Iraniens ? Pourquoi un tel décalage entre leurs paroles et leurs actes ? Pour la moyenne des Iraniens, nous dit-il, le sens de la vie se borne à amasser de l’argent et des biens matériels et à obtenir un poste mieux rémunéré ou haut placé. En allant aussi loin dans la comparaison, à leur désavantage, des Iraniens avec les Occidentaux et aussi avec leurs voisins, ce chercheur devenu entre-temps, chose étrange, le conseiller de l’actuel président de l’Iran, ne devrait logiquement plaire ni aux Iraniens ni à leurs dirigeants

ایرانیان خوشبختی را با راحتی عوضی گرفته‌اند. بیشتر آنان به پول و امکانات هم که می‌رسند، به جای بالا بردن کیفیت زندگی مصرف‌گراتر می‌شوند. به گفتۀ این پژوهشگر، بسیاری از ایرانیان هدفی بالاتر ازراضی کردن غرایز اولیه ندارند. از همین رو، کاری به جا ماندنی انجام نمی‌دهند. علاقۀ آنان به دارایی و مادیات برای نمایش به دیگران و فخرفروشی است. فراموش نکنیم که پیش از انقلاب نیز فلسفۀ زندگی ایرانیان همین بود. داریوش همایون دو سال پس از انقلاب در توضیح علت‌های آن از جمله نوشت: تملق که به زشتی دل‌آزار رسیده بود، به اضافۀ سرمشق‌های کامیابی که هر روز مانند خار در چشم دیگران می‌کشیدند، مردم را متقاعد کرد که در فضایی کاملاً تهی از ملاحظات اخلاقی به سر می‌برند. و اما سرمشق‌های کامیابی چه کسانی بودند؟ از دلالان و درصد بگیران و کار راه اندازان سیاسی گرفته تا زمین بازان و سرمایه‌دارانی که به نظر می‌رسید چک سفید از منابع مالی به آن‌ها داده‌اند.

D’après ce chercheur, les Iraniens confondent aisément le bonheur et le confort. Rares sont ceux qui, après avoir acquis de l’argent et des moyens matériels les utilisent pour donner un sens à leur existence. Au lieu d’augmenter la qualité de leur vie, ils deviennent plus consuméristes qu’auparavant. Le luxe est leur idéal. Le but suprême de la plupart d’entre eux, dit-il, est de satisfaire les instincts les plus primaires. C’est pourquoi nous les Iraniens ne produisons pas et sommes incapables de créer quelque chose qui puisse résister aux aléas du temps. A ce propos, dit-il, je ne veux pas prendre comme exemple l’Allemagne, mais plutôt la Turquie et la Malaisie. Sachez-le bien, en Turquie, la plupart des familles qui sont aujourd’hui riches ont œuvré pendant un siècle. Pour arriver à ce stade, elles ont durement travaillé, pensé et concurrencé leurs rivaux au niveau national et international

دریغم می‌آید دو نکته دیگر را نیز از قول این پژوهشگر ایرانی برای شما شنوندگان بازگو نکنم. نخستین نکته مربوط به شخصیت دوپارۀ ایرانیان است. می‌گوید: ظاهر و باطن ما ایرانی‌ها یکی نیست. فرد ژاپنی یا آلمانی یک منش یا شخصیت بیشتر ندارد. اما ایرانی ظاهری دارد که با آن خود را موجه جلوه می‌دهد، حرف‌های بسیار زیبا می‌زند، اما در باطن به شدت خودمحور و مادی است و هدفی جز جمع کردن پول و حفاظت از حریم‌های فردی‌اش ندارد. دومین نکته این که در یک جامعه آدمیان باید هدف‌ها و جهت‌گیری‌های مشترک داشته باشند. ما هنوز به آن مرحله نرسیده‌ایم. شاید یک دلیل این باشد که ما امپراتوری بوده‌ایم و هنوز کشور- ملت نشده‌ایم. ژاپنی‌ها و چینی‌ها کشور- ملت اند، اما ما هنوز نیستیم.

En fustigeant le caractère schizophrénique des Iraniens et l’abîme qui sépare la vision qu’ils ont d’eux-mêmes de ce qu’ils sont en réalité, notre chercheur arrive à cette conclusion que l’intérêt commun leur fait cruellement défaut. C’est pourquoi, nous dit-il, l’Iran n’est pas encore un Etat-nation : les Iraniens ne sont pas pour l’instant en mesure de forger un idéal commun

شاد و خرم باشید!

Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.