تریاک هندی، فروشندۀ انگلیسی، مصرفکنندۀ چینی: پیشینههای مبادلۀ آزاد
شهردار جدید لندن -صادق خان یا صدیق خان؟- برای نشریات فرانسوی موضوع بسیار جذابی ساخته است. مسلمان بودن او گاه در برخی مجلات، مثل معجزهای باورنکردنی اما تحقق یافته ذکر میشود. پیروزی دونالد ترامپ برای کسب نامزدی حزب جمهوری خواه و بالاخره مذاکرات پیچیده و دشوار «مبادلۀ آزاد» میان آمریکا و اتحادیۀ اروپا، از دیگر موضوعات مورد توجه هفتهنامههای فرانسوی است.
نتشر شده در:
در مجلۀ لوپوان، فرانس الیویه ژیزبر مینویسد بهتر است آدم مسلمان ساکن غرب باشد تا مسیحی ساکن جهان اسلام. چون در مورد اخیر، سرنوشت آدم گاه تابوت است و گاه چمدان. یعنی یا باید مرد، یا آن سرزمین را ترک کرد.
اما به عقیدۀ ژیزبر، در جهان غرب میتوان مسلمان بود و شهردار لندن هم شد. او شخصیت صادق خان را میانهرو، فمینیست و مدافع ازدواج همجنس توصیف میکند و میافزاید با اینحال او همۀ سخنرانیهایش را با عبارت عربی «سلام علیکم» آغاز میکند.
نویسنده با عجب و تحسینی که گاه به ساده لوحی میماند، برای صادق خان آرزوی موفقیت میکند و میافزاید: فراموش نکنیم که قبلاً شهردار شهر روتردام هم مسلمان بود و احمد ابوطالب نام داشت. او حتی در زمان حملۀ تروریستی به دفتر مجلۀ شارلی در پاریس، به مسلمانان تندرو شهر روتردام پیغام داده بود که اگر آزادی را دوست ندارید، چمدانتان را ببندید و از این شهر بروید...
اردوغان: نمونۀ بد مسلمانی
فرانس الیویه ژیزبر سپس مینویسد که بدون تردید در جهان اسلام خوب و بد و میانهرو و تندرو به هم آمیخته است. از نظر او تردیدی نیست که رجب طیب اردوغان از نوع «بد» است.
به نوشتۀ وی به خاطر نقشی که ترکیه در چارچوب پیمان ناتو به عهده دارد، باراک اوباما حاضر است هر امتیازی به آنکارا بدهد و حتی همدستی اردوغان با داعش را هم نادیده بگیرد.
سرمقاله نویس لوپوان اروپا را در مقابل اردوغان مقصر و سست میداند و مینویسد وقتی روزنامهنگاران ترک به زندان محکوم میشوند ما جز سکوت کار دیگری نمیکنیم. او میپرسد راستی به سر رهبران اروپایی چه آمده که به این سادگی چند میلیارد دلار به اردوغان کمک میکنند و در عوض، چیز قابلی از او نمیگیرند؟
به عقیدۀ ژیزبر، اروپا به وضوح از اردوغان فریب خورده است. او مینویسد بعد از آن که اتحادیۀ اروپا پذیرفت که روند تدریجی ورود ترکیه را به این اتحادیه دوباره فعال کند، اردوغان بلافاصله نخستوزیر خود را که ظاهراً بیش از حد با اروپاییان اهل مصالحه بود، از خدمت برکنار کرد.
اما به نوشتۀ فرانس الیویه ژیزبر، وقتی سلطان آنکارا میتواند به این آسانی سر اروپاییان کلاه بگذارد، برای چه باید خود را از این لذت محروم کند؟
مبادلۀ آزاد و انگلیسیها
هیچکس، حتی کارشناسان اقتصاد، به درستی خبر ندارند که در مذاکرات میان آمریکا و اتحادیۀ اروپا در بارۀ مبادلۀ آزاد چه میگذرد و جزییات بحث بر سر چیست. نیکلا باورز، اقتصاددان لیبرال که به طور منظم در مجلۀ لوپوان مطلب مینویسد با صراحت از اصل قضیه، یعنی برقراری مبادلۀ آزاد در دو سوی اقیانوس اطلس دفاع میکند و مینویسد اگر شیوۀ مذاکرات بهبود یابد، بازرگانی آزاد و بی محدودیت میان آمریکا و اتحادیۀ اروپا به نفع همه خواهد بود.
اما مجلۀ اوبس که همان نوول ابسرواتور سابق است، به تاریخ مبادلۀ آزاد نگاه آموزندهای دارد و مینویسد همه میدانند که قبل از همه، آدام اسمیت اسکاتلندی -پدر لیبرالیسم اقتصادی- گفت که برداشتن موانع گمرکی و مالیاتی به نفع ملتهاست.
ما به نوشتۀ اوبس این موضوع کمتر دانسته است که نخست، بریتانیا بود که با طرح موضوع مبادلۀ آزاد، بحثی جهانی را در قرن نوزدهم به راه انداخت.در واقع، ابتدا با اصرار و فشار تولیدکنندگان انگلیسی گندم بود که قوانینی برای محدود کردن واردات گندم وضع شد. اما در مقابل، گروهی از فعالان مدنی و سیاسی بریتانیا معتقد بودند که عوارض بستن به گندم وارداتی موجب گرانی و فقر میشود. در نهایت، قوانین محافظه کارانه لغو شد و ورود گندم به جزیرۀ بریتانیای کبیر آسانتر گردید. اما این وقایع مسئلۀ مبادلۀ آزاد را در فرانسه و سایر کشورهای اروپایی باب کرد.
تریاک هندی، فروشندۀ انگلیسی، مصرفکنندۀ چینی
مجلۀ اوبس مثال دیگری از ابتکارات انگلیسیها میآورد و مینویسد بریتانیا، وقتی منافعش اقتضا میکرد اصل مبادلۀ آزاد را به زور اسلحه به دیگران میقبولاند. چنانکه که انگلستان در هند تریاک تولید میکرد و محصولش را به چین میفروخت و از این راه درآمد عظیمی به دست میآورد. اما وقتی چینیها گفتند ما دیگر حاضر به وارد کردن تریاک هندی نیستیم، انگلیسیها با توپ و تفنگ و طی دو جنگ، چین را مجبور کردند که بدون محدودیت، واردات تریاک یا به قول حکومت لندن، مبادلۀ آزاد را بپذیرد.
دونالد ترامپ زبان عوام را خوب بلد است
چه شد که دونالد ترامپ از همه جلو زد؟ به نوشتۀ مجلۀ اکسپرس، کمتر از یکسال قبل، وقتی ترامپ ورود خود را به رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد، میزان طرفداران او نزدیک به چهار درصد صاحبان رای برآورد شد. در آن زمان هیچکس باور نمیکرد که ترامپ، نامزد قطعی جمهوری خواهان شود. اما کم کم گرایش نظرسنجیها تغییر کرد و محبوبیت او افزایش یافت.
مجلۀ اکسپرس برای این تحول غیرمنتظره سه دلیل مهم میبیند: مهارت دونالد ترامپ در تبلیغات و در استراتژی رسانهای، بحران عمیق در درون حزب جمهوری خواه و بالاخره موفقیت ترامپ در جلب نظر قشرهای کم درآمد سفیدپوست...
به نوشتۀ اکسپرس، ترامپ توانست قواعد بازی را به هم بزند: معمولاً کاندیداهای آمریکایی باید در میان طرفداران خود پول جمع کنند و سپس این پول را خرج تبلیغات کنند. اما ترامپ که خود میلیاردر است وارد «بازی پول جمع کردن» نشد.
قاعدۀ مرسوم دیگر در تبلیغات، پرهیز از توهین و بی احترامی به قشر یا گروهی خاص است. اما ترامپ درست برعکس این قاعده، با گستاخی و مکرراً به خبرنگاران، به مکزیکیها، به زنان، به سربازان قدیمی و معلولان جنگ توهین کرد و از آنان با تمسخر و تحقیر سخن گفت. به نوشتۀ اکسپرس، تجربه نشان داده است که حرف زدن به زبان عوام، میتواند در سیاست بسیار پرثمر باشد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید