دسترسی به محتوای اصلی
فستیوال کن

جشنوارۀ کن و زیر و بم تاریخ

در این روز آغازین شصت و سومین فستیوال سینمائی کن ، درهوائی دم دار و در شهری که در آن کارگران به شدت مشغول کار برای تعمیر ویرانی هایی هستند که در پی طغیان دریا در روز سه شنبه گذشته به وجود آمد، و در حالی که شهر هنوز از جنب وجوش خیل عظیم فستیوال روها پرنشده، شاید بد نباشد به تاریخچه آن نگاهی کوتاه بیاندازیم.

Reuters
تبلیغ بازرگانی

این فستیوال که مهمترین فستیوال جهان به شمار می آید، بیش از 35.000 حرفه ای سینما و 4000 خبرنگار را به این شهر می کشاند که با در نظر گرفتن سالیانه بودن جشنواره، نسبت آن از بازیهای المپیک هم بیشتر است.

فستیوال کن در سال 1946 به ابتکار "ژان زه" وزیر وقت هنرهای زیبا بر پا نهاده شد.
پیش تر البته نیاز به داشتن یک فستیو ال بین المللی مسابقه ای فیلم در نمایشگاه تخصصی سال 1937 محرز شده بود اما یک رخداد خاص باعث شد که این خواست شکلی جدی به خود بگیرد.
ماجرا از این قرار بود که در پایان سالهای 1930 ، دو شخصیت فرانسوی، ناخشنود از دخالت دولت های فاشیست آلمان و ایتالیا در انتخاب فیلم های فستیوال ونیز، طرح ایجاد یک فستیوال بین المللی فیلم را به وزیر یاد شده ارائه کردند. این طرح نه تنها مورد توجه این وزیر قرار گرفت بلکه حمایت آمریکائی ها و انگلیسی ها را هم جلب کرد.
پس از آن مسئله انتخاب شهر مطرح گردید و شهرهائی چون "ویشی"، "بیاریتس" و "الجزیره" نامزد برگزاری فستیوال شدند. اما سرانجام "کن" برگزیده شدو "فیلیپ ارلانژه" به عنوان اولین رئیس آن انتخاب گردید.

در سال 1939، "لوئی لومیر"، (یکی از برادران لومیر و از
مبتکران سینما) ریاست اولین فستیوال را که قرار بود از اول تا 20 سپتامبر برگزار شود پذیرفت. این همان سالی است که شاهد نمایش فیلم معروف "جادوگر شهر زمرد" ساخته "ویکتور فلمینگ" بود. در نتیجه در ماه اوت، کمپانی "مترو گلدوین مایر" یک کشتی بزرگ اقیانوس پیما را اجاره کرد و ستاره های هالیوود را به سوی فرانسه اعزام داشت. درمیان این ستاره ها، "تایرون پاور"، "گاری کوپر"، "آنابلا" و شماری دیگر دیده می شدند.

جشن های پر شکوهی نظیر آن چه در فیلم "کازیمودو" دیده می شد،نیز پیش بینی شده بود. آمریکائی ها حتی می خواستند ماکتی از ساختمان کلیسای معروف نتردام پاریس را در "کن" بسازند. اما در روز اول سپتامبر، یعنی روز گشایش فستیوال، ارتش آلمان نازی وارد خاک لهستان شد و فستیوالی را که هنوز به دنیا نیامده بود متوقف کرد. سه روز بعد هم فرانسه و انگلستان به آلمان اعلان جنگ کردند.

در واقع اولین فستیوال واقعی پس از جنگ، در سال 1946 برگزار شد و پس از آن هم، وقتی دو کشور ایتالیا و فرانسه بار دیگر خصومت ها را فراموش کردند، صحبت از این می رفت که فستیوال "ونیز" و "کن" یکسال در میان برگزار شوند. اما موفقیت چشمگیر فستیوال و اعتراض کسانی که این عمل را گونه ای کاپیتولاسیون فرانسه در برابر ایتالیا توصیف می کردند، باعث شد فستیوال، سال بعد، آنهم با وجود گرفتاریهای زیاد (از جمله کنده شدن سقف کاخ فستیوال در پی بارانهای سیل آسا) برگزار شود.
گر چه فستیوال کن بدین ترتیب موضعش را محکم کرد و در اروپا مطرح شد اما از سال 1948 تا 1950 ظاهراً به دلیل نبود بودجه، و در عمل به دلیل توافقی که با فستیوال ونیز انجام گرفته بود، تشکیل نشد.

اما پس از پایان گرفتن این توافق در سال 1950، جشنوارۀ کن به فصل بهار موکول شد تا دیگر جائی برای رقابت با ونیز وجود نداشته باشد.
چهار سال بعد، در سال 1955 ، نخل طلا به جای "جایزه بزرگ" برای بهترین فیلم به وجود آمد. در این سال اولین نخل طلا به "دلبرت مان" برای فیلم "مارتی" تعلق گرفت.

در عین حال کن جای خود را هر چه بیشتر در دنیای سینما باز کرد و آنچه که "آندره بازن"، منتقد به نام میخواست، به واقعیت پیوست. او می گفت فستیوال باید کمتر به جشن، وطن پرستی و یا دیپلماسی بپردازد و باید بیشترخود را وقف سینما کند.

از همان زمان بود که سینماگران آثار مهم خود را راهی کن کردند. از جمله آنان "ربرتو روسلینی"، "فدریکو فلینی"، "اینگمار برگمان"، الیا کازان، "رابرت وایز"، " ویلیام وایلر"، میکلآنجلو آنتونیونی" و "ساتیا جیت رای" بودند.

در سال 1959، فرانسوآ تروفو" که فستیوال کن را یک "تآتر سیاسی" می نامید، جایزه بزرگ کارگردانی آن را دریافت کرد، "آلن رنه" سه سال پس از نمایش مستند جنجال برانگیز ش "شب ومه"، با فیلم "هیروشیما عشق من" به کن بازگشت و در همین سال "موج نوی" سینمای فرانسه اعلام وجود کردو بازار فیلم هم چشم به جهان گشود.

در سال 1968 ، علیرغم رشد چشمگیر فستیوال، به دلیل انقلاب دانشجوئی و کارگری در فرانسه و اعتصابات بزرگ و همچنین اشغال کاخ فستیوال توسط دانشجویان معترض، کار فستیوال در روز 19 مه، متوقف شد.
گفتنی است که روز پیش از آن "فرانسوآ تروفو"، "ژان لوک گدار"، "کلود لولوش"، "کلود بری"، "رومن پولانسکی"و "لوئی مال" در اعتراض به برکناری "هانری لانگلوآ" از سمت ریاست سینماتک فرانسه توسط "آنده مالرو"وزیر فرهنگ، سالن نمایش را بر هم زده بر پرده های آن آویزان شده بودند.
این اولین بار در تاریخ سینما بود که فستیوالی در نیمه راه خود لغو می شد.

در سال 1978 تغییرات اساسی در فستیوال به وجود آمد. ژیل ژاکوب به عنوان مدیرآن برگزیده شد. او جایزه دوربین طلائی را، که به اولین فیلم کارگردانان درهمه بخش های فستیوال تعلق می گیرد، به وجود آورد.
تغییرات دیگری از جمله ریاست هیأت داوران توسط حرفه ای های سینما مشاهده شد و سپس ژیل ژاکوب با ایجاد "سینه فونداسیون" در سال 1998، کار حمایت از تولیدات سینمائی در جهان را آغاز نمود.
او همچنین همواره حامی سینماگران جهان به ویژه آنهائی که در کشورشان در فشار قرار دارند بوده است.

امسال فستیوال کن راه تازه ای را گشوده و آن هم پخش مستقیم مراسم گشایش آن در سینماهائی است که به دستگاههای دیجیتالی مجهز هستند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.