جنجال پیرامون مسیح در ادرار
هفتۀ گذشته، حملۀ چند نفر به موزهای در فرانسه و تخریب اثری به نام "مسیح در ادرار" جنجال بزرگی به پا کرد. این تابلو، مسیح مصلوب را غرق در فضایی آمیخته به خون و ادرار نشان میدهد. محافل کاتولیک سنتی در فرانسه به تندی از نمایش این اثر انتقاد کردند و آن را توهین به بنیادهای مسیحیت دانستند. از طرف دیگر، بسیاری از روشنفکران و هنرمندان، تخریب اثر را توحش و جهل و تعصب توصیف کردند.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
روز یکشنبه ۱۷ آوریل، چند نفرپس ازخرید بلیط وارد موزهای در شهر آوینیون میشوند. دو نفر از آنان با چکش و میلۀ فلزی به یکی از تابلوها حمله میکنند. سه نفر از نگهبانان موزه با آنان گلاویز میشوند اما هر سه کتک میخورند.
عاقبت گروه مهاجم موفق میشود شیشههای دو تابلو را با چکش و میله بشکند و از محل بگریزد.
هر دو اثر خسارتدیده از کارهای آندرس سرانو*، هنرمند آمریکایی است. یکی از آنها "مسیح در ادرار" نام دارد و دیگری "خواهر ژان میریام". در تابلو اخیرالبته چیز توهینآمیزی دیده نمیشود. به احتمال زیاد، دشمنی با شخص هنرمند و اعتراض به درونمایۀ دینی کارهای او انگیزۀ تخریب این اثر بوده است.
اگرچه کسی رسماً مسئولیت حمله به موزه را به عهده نگرفته است، اما همۀ سوءظنها متوجه گروههای کاتولیک تندرو است.
پیش از این واقعه، انجمنی به نام انستیتو سیویتاس** با جمع کردن امضاء، تابلوی "مسیح در ادرار" را توهینآمیز دانسته و خواهان برداشتن آن از موزه شده بود. همچنین اسقف شهر آوینیون به نمایش تابلو اعتراض کرده بود. به گفتۀ وی، این اثر "قبیح"، تصویر مسیح مصلوب را که نقطۀ مرکزی ایمان مسیحیان محسوب میشود، مورد اهانت قرار داده است.
اسقف شهر آوینیون گفته بود که چندین بار از مسئولان نمایشگاه حذف تابلو را خواستار شده، اما هیچگاه پاسخی نگرفته است.
به گفتۀ وی: "این وظیفۀ من است که مقامات کشور را که با سر و صدای زیاد از لائیسیته دفاع میکنند، باخبر سازم و در این مورد به آنان هشدار دهم".
اما بر خلاف اسقف آوینیون، ظاهراً گروههای تندرو کاتولیک فقط به هشدار لفظی اکتفا نکرده و خود دست به عمل زدهاند تا اثر "کفرآمیز" را نابود کنند.
انستیتو سیویتاس که از نمایش تابلو "مسیح در ادرار" بسیار خشمگین شد، یکی از گروههای سنتی کاتولیک فرانسوی است که به گفتۀ مسئولان آن برای "دوباره مسیحی کردن فرانسه" و "برقراری سلطنت مسیح بر ملتها" فعالیت میکند.
طرفداران این گروه معتقدند که دین مسیحیت در فرانسه مظلوم واقع شده است. آنان معمولاً شکایت میکنند که "در این کشور هیچ کس جرئت حمله به اسلام یا یهودیت را ندارد اما در عوض مسیحیت مدام مورد توهین و تمسخر قرار میگیرد".
هنر و نمادهای انزجارانگیز
پرسش در اینجاست که آیا باید آثار هنرمند آمریکایی، آندرس سرانو را زشت یا توهینآمیز دانست؟
وی که خود را مسیحی میداند، تابلوی "مسیح در ادرار" را در سال ۱۹۸۷ خلق کرد. این اثر در سال ۱۹۹۷، هنگامی که در شهر ملبورن استرالیا به نمایش گذاشته شده بود، نیز مورد حملۀ مخالفان قرار گرفته بود. اما به نظر میرسد که این بار در فرانسه، آسیبهای واردشده به آن بسیار جدیتر باشد. این تابلو و چند اثر دیگر همین هنرمند که دارای درونمایههای مذهبی است، در حال حاضر به یک مجموعهدار خصوصی به نام ایون لامبر تعلق دارد.
مدیر این مجموعه توضیح میدهد که برای فهم تابلوی "مسیح در ادرار" باید به زمان خلق آن توجه داشت. او میگوید: "در تاریخ هنر، مسیح مصلوب هزاران بار بازنمایی شده است. این اثر هم یکی از آنهاست که در سال ۱۹۸۷ خلق شده یعنی زمانی که بیماری ایدز ناگهان در آمریکا شیوع یافته بود... این تابلو در عین حال نگاهی دارد به باورهای قرون وسطایی در بارۀ اخلاط*** و نقش خون و اشک و ادرار و عرق در جسم آدمی"...
باید گفت که اگر عنوان "مسیح در ادرار" در کنار تابلو دیده نمیشد، شاید اکثر بینندگان چیز زیادی از اثر نمیفهمیدند. در واقع به صرف دیدن تصویر، نمیتوان به راحتی حدس زد که منظور ازفضای زرد و سرخ تابلو، خون و ادرار است.
امروزه، برخی منتقدان هنر معاصر که تعدادشان هم زیاد نیست، به جریانی حمله میکنند که گاه هنر "مدفوعنگار" نامیده میشود.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۶۱، پیر مانزونی، نود قوطی کنسرو کوچک را با مدفوع خود پر کرد و آنها را به فروش گذاشت.
در سال ۲۰۰۰، هنرمند بلژیکی ویم دلوا****، ماشین پیچیدهای با الهام از دستگاه گوارشی انسان درست کرد. این ماشین، مواد غذایی را به مدفوع تبدیل میکرد. تماشاگر، بعد از تماشای قسمتهای مختلف دستگاه، به انتهای آن میرسید که مادهای همچون مدفوع از ماشین خارج میشد.
از طرف دیگر، هنر دینستیز و به ویژه حمله به نمادهای مسیحیت در اروپا تازگی ندارد. یکی از برجستهترین نمونههای آن، برخی فیلمهای سینماگر بزرگ اسپانیایی، لوئیس بونوئل است.
اما در یکی دو دهۀ اخیر، گرایشی شکل گرفته که دو جریان اخیر را با یکدیگر ترکیب میکند: زشتنمایی نمادهای مسیحیت با توسل به عناصر منزجرکنندۀ انسانی یا حیوانی... جسد حیوانات، امعا و احشاء و یا مدفوع و ادرار از جمله عناصری است که در این نوع اثار به کار برده میشود.
برخی منتقدان، این جریانهای هنری را شاهدی میدانند بر انحطاط هنر اروپایی و خالی شدن چنتۀ اندیشه و هنر غربی.
هنر و مدارا
یکی ازدینشناسان معروف فرانسوی، آقای اودون واله، در واکنش به تخریب "مسیح در ادرار" میگوید: "من با مخالفتهایی که این اثر برانگیخته موافقم ولی با واکنش خشونتآمیز و تخریب آن، خیر".
وی استدلال میکند که "اگر یک قرآن یا تورات را در ادرار فرو برده بودند، حاصل کار هیچوقت نمایش داده نمیشد. ماجرای کاریکاتورهای پیامبر اسلام را به یاد بیاورید... در یک جمهوری لائیک، رفتار با همۀ ادیان باید یکسان و مشابه باشد. اما واقعیت اینست که امروزه حمله به یک شخصیت کاتولیک خیلی کمخطرتر از حمله به یک چهرۀ مسلمان است. هنرمندی که به باورهای کاتولیک میپردازد مسلماً با سرنوشتی شبیه به وضعیت سلمان رشدی بعد از انتشار آیات شیطانی، مواجه نخواهد شد... اما در این مورد اخیر، واکنش، خشن و ناشیانه بوده و تنها نتیجهاش اینست که خالق اثر را در مقام قربانی قرار میدهد. از طرف دیگر، حمله به موزه موجب شد که تابلوی آسیبدیده شهرت زیادی پیدا کند، در حالی که قبلاً، چندان شناخته شده نبود".
به گفتۀ اودون واله، آثار و آیینهای دینستیز و ضد مسیح، سابقۀ زیاد دارد. او میگوید: "در دوران سلطنت لویی پانزدهم، مراسم دعا و نیایش "سیاه" وجود داشت که در آنها، جسم برهنۀ زنان کانون مراسم قرار میگرفت، اما این نوع مراسم سری و محرمانه بود، وگرنه برگزارکنندگان مجازات و به مرگ محکوم میشدند".
به عقیدۀ آقای واله، تفاوت اصلی در همین جاست: آثاری که زمانی در معرض دید نخبگان و تعداد معدودی "رمزآشنا" بود، اینک ناگهان در مقابل چشم "تودهها" قرار میگیرد. در جوامع معاصر، ابعاد "محرمانه" و دنیای پشتپردۀ خواص محدودتر و کوچکتر شده و در عوض، مفهوم تساهل یا مدارا فراگیرتر و عامتر.
اما مرزهای تساهل و مدارا کجاست؟ آیا هنرمندی که به ایمان افراد توهین میکند، اهل مداراست؟ و آیا کسی که به ضرب چکش به جنگ اثر هنری میرود، اهل ایمان است؟
*Andres Serrano
**Institut Civitas
*** اخلاط چهارگانه یا اربعه: خون و صفرا و بلغم و سودا
**** Wim Delvoy
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید