دسترسی به محتوای اصلی

ایتالیا: راست افراطی در آستانۀ پیروزی بزرگ؟

یک شب مانده به انتخابات پارلمانی ایتالیا، نشانه‌ها حاکی از آنست که جناح راست افراطی به رهبری خانم جورجیا ملونی بخت زیادی برای پیروزی دارد. خانم ملونی که از بسیاری جهات ادامه‌دهندۀ راه فاشیست‌های ایتالیایی است و از طرف مخالفانش "پسا فاشیست" خوانده می‌شود، می‌تواند در صورت دستیابی به کرسی صدارت همراه با دیگر حکومت‌ها و احزاب ناسیونالیست اروپایی، یک گرایش بی‌سابقه در درون اتحادیۀ اروپا ایجاد کند.

جورجیا ملونی رهبر حزب راست افراطی "برادران ایتالیا"
جورجیا ملونی رهبر حزب راست افراطی "برادران ایتالیا" AP - Gregorio Borgia
تبلیغ بازرگانی

روز یکشنبه ۲۵ سپتامبر، ایتالیایی‌ها به پای صندوق‌های رأی خواهند رفت تا با انتخاب نمایندگان پارلمان، تکلیف دولت را نیز روشن کنند.

ماریو دراگی، نخست‌وزیر فعلی، در اواسط تابستان گذشته استعفا داد و قرار بر این شد که تا زمان برگزاری انتخابات پیش از موعد امور جاری مملکتی را اداره کند. حال، موعد این انتخابات فرا رسیده و از آرایش احزاب، نظرسنجی‌ها و فضای اجتماعی ایتالیا چنین برمی‌آید که خانم ملونی فاصلۀ چندانی با تصاحب قدرت ندارد.

از ساعت ده شب گذشته – جمعه – تبلیغات انتخاباتی پایان گرفته اما بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها، حزب "برادران ایتالیا" (Fratelli d'Italia) حدود ۲۴درصد آراء را به دست خواهد آورد و با جلو افتادن از حزب دموکرات رتبۀ اول را کسب خواهد کرد.

در این صورت، حزب "برادران ایتالیا" همراه با موتلفان جناح راست دولت تشکیل خواهد داد و طبعاً رهبر این حزب، خانم جورجیا ملونی به مقام ریاست شورای وزیران – یا همان نخست‌وزیر – خواهد رسید.

جورجیا ملونی کیست؟

مکتب سیاسی خانم ملونی ۴۵ ساله با اصول عقاید سایر جریان‌های راست افراطی اروپایی چندان تفاوتی ندارد: مخالفت با پیروی از اتحادیۀ اروپا، مخالفت با پذیرش مهاجران و بخصوص مسلمانان، نگرانی از اختلاط با خارجی‌ها و انقراض نسل ایتالیایی‌های اصیل، مخالفت با لابی‌‌های "ال‌جی‌بی‌تی" و البته اعتراض به مشکلات معیشتی طبقۀ متوسط.

به طور خلاصه جورجیا ملونی خود را "محافظه‌کار" می‌داند، اما مخالفانش گوشزد می‌کنند که محافظه‌کار بودن او با مرام احزاب "محافظه‌کار" سنتی اروپایی و آمریکایی بسیار متفاوت است. آنها می‌گویند حزب "برادران ایتالیا" که در سال ۲٠۱۲ اعلام موجودیت کرد، فرزند مستقیم فاشیسم ایتالیایی و ادامۀ دهندۀ راه طرفداران موسولینی است. شعار "خدا، میهن، خانواده" که از نظر جورجیا ملونی بسیار پسندیده است، اروپاییان را به یاد شعارهایی می‌اندازد که از طرف حکومت‌های دیکتاتوری قرن گذشته صادر می‌شد. مارشال پتن در فرانسه شعار "کار، خانواده، میهن" می‌داد، اما سالازار پرتغالی عیناً همین عبارت کنونی "خدا، میهن، خانواده" را به کار می‌برد، چنان که بولسونارو، رئیس جمهوری کنونی برزیل هم همین شعار را برای حزبش برگزیده است.  

با اینحال خانم ملونی صفت "پسافاشیست" را برای خود و حزبش نمی‌پذیرد و تکرار می‌کند: "من زنم، ایتالیایی‌ام و مسیحی". اما او در سالهای گذشته صریحا می‌گفت: "من معتقدم موسولینی سیاستمدار خوبی بود، یعنی هر کار کرد فقط به خاطر ایتالیا بود". البته طی چهارسال اخیر خانم ملونی در برخی افکار خود تجدید نظر کرده و حداقل در برابر رسانه‌ها از موسولینی دفاع نمی‌کند. ولی اکثر مخالفان او باور دارند که خانم ملونی فقط کمی ورزیده‌تر شده و در عرصۀ تبلیغ سیاسی زیرکانه‌تر عمل می‌کند. آقای رولف مونتزنیخ، یکی از نمایندگان سوسیال دموکرات پارلمان آلمان معتقد است که جورجیا ملونی یک تهدید واقعی برای ایتالیا و اتحادیه اروپاست. برخی مطبوعات آلمانی نیز به وی لقب "خطرناک‌ترین زن اروپا" را داده‌اند.

چشم‌انداز یک ائتلاف اروپایی

اگرچه اکثر اعضای اتحادیه اروپا از احتمال پیروزی حزب "برادران ایتالیا" نگرانند، اما کسانی چون ویکتور اوربان، نخست‌وزیر شدیداً ناسیونالیست مجارستان، خود را به مرام خانم ملونی نزدیک احساس می‌کنند. محافظه‌کاران مذهبی لهستان نیز چندان از برآمدن جوجیا ملونی ناراحت نیستند.

برخی ناظران سیاسی اروپایی یادآوری می‌کنند که همین ده روز قبل، جناح راست افراطی در انتخابات سوئد جایگاه بالایی کسب کرد به طوری که الزاما در دولت آینده سهم بزرگی خواهد داشت.

اما اگر جورجیا ملونی در ایتالیا به صدارت دست یابد، چرخش مهمی در محدودۀ اتحادیۀ اروپا رخ خواهد داد. همراهی و همکاری احزاب افراطی یا به شدت محافظه‌کار (ایتالیا، لهستان، مجارستان...) می‌تواند برای اولین بار ائتلافی از جریان‌های عوام‌گرا (پوپولیست) در سطح اروپا ایجاد کند که در تاریخ این اتحادیه سابقه‌ای نداشته است. مسئله اینجاست که این نوع جریانات سیاسی همگی منتقد ساختار اتحادیۀ اروپا هستند و معتقدند که نهادهای تصمیم‌گیرندۀ اتحادیه بر خلاف منافع "ملت"ها حرکت می‌کنند. تشکل‌های راست افراطی در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، سوئد یا اتریش، حتی گاه با پول واحد یورو مخالفند و اصرار دارند که هر کشور اروپایی باید استقلال اقتصادی، مالی و سیاسی خود را بازیابد و از سلطۀ "بوروکراسی" اتحادیه آزاد گردد.

با این وصف، متحد شدن احزاب راست افراطی در چارچوب اتحادیۀ اروپا، عملاً به ضرر اقتدار و یگانگی همین اتحادیه تمام خواهد شد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.