در حاشیۀ روز جهانیِ فلسفه
با خواندنِ اطلاعیۀ برگزارکنندگانِ روز جهانیِ فلسفه، هرکسی می تواند از خود بپرسد که آیا ایرانِ کنونی میتوانست پذیرندۀ چنین ایدهها و بحثهایی باشد؟ بیشک این پرسش را برگزارکنندگانِ کنگره نیز پیش از آنکه از برگزاریِ آن در تهران چشم بپوشند، بارها از خود کرده بودند.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
پنجشنبه 18 نوامبر و جمعه 19 نوامبر 2010، کنگرهای به مناسبت روز جهانیِ فلسفه در محلِ یونسکو در پاریس برگزار میشود. این کنگره به ابتکارِ یونسکو از سالِ 2002 در سوّمین پنجشنبۀ ماه نوامبرِ هرسال آغاز به کار میکند. آشنا کردنِ جوانان و نوجوانان با اندیشۀ فلسفی و ترویجِ فلسفه در میانِ استادان، دانشجویان و پژوهشگران از جمله هدفهایی هستند که یونسکو با برگزاری این کنگره دنبال میکند. نظر به اینکه سازمانِ مللِ متحد امسال را سالِ جهانیِ نزدیکیِ فرهنگها به یکدیگر اعلام کرده است، یونسکو نیز موضوعهایِ محوریِ کنگرۀ امسال را فلسفه، گوناگونیِ فرهنگی ونزدیک کردنِ فرهنگها به یکدیگر تعیین کرده است. در روزهایِ آینده همایشهایِ دیگری نیز در بیش از هشتاد منطقۀ جهان با شرکتِ فیلسوفان و اندیشهگرانِ کشورهایِ گوناگون برگزار خواهد شد. برگزارکنندگانِ اصلیِ کنگرۀ امسال در پاریس، یونسکو و مجلۀ انسیستانس (به معنایِ اصرار یا پافشاری) هستند. یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمانِ مللِ متحد است. این سازمان را در16 نوامبر سال 1945، کمی پس از تشکیلِ سازمان ملل متحد بنیانگذاری کردهاند. مجلۀ انسیستانس، مجلهای است سالانه، وابسته به جنبشی به همین نام که از ماه آوریل سالِ 2002 آغاز به کار کرده است. بنیانگذارانِ این جنبش گروهی هنرمند و روانکاو هستند. فیلسوفان، روانکاوان و هنرشناسانِ برجستهای با مجلۀ انسیستانس همکاری میکنند. تاکنون سه شماره از این مجله منتشر شده است و چهارمین شمارۀ آن قرار است در روز گشایشِ کنگرۀ امسال منتشر شود. واژۀ انسیستانس از نظر بنیانگذارانِ این جنبش معنایی مجازی دارد. آنان این واژه را (که از آن واژۀ جعلیِ انسیستوسیون را نیز برساختهاند) درمعنایی نقیضِ معنایِ واژۀ انستیتوسیون یعنی نهاد به کار میبرند. به عقیدۀ آنان، اندیشیدن و آفرینشِ هنری، فعالیّتهایی هستند که در چهارچوبِ هیچ نهادی نمیگنجند.
در اطلاعیهای که برگزارکنندگانِ کنگره منتشر کردهاند آمده است: مفهوم بشرِ کلی دستاورد تازهای است در تاریخ. نحوۀ پدیدار شدنِ آن برایِ نخستین بار در اروپا (آتن)، آشکارا نشان میدهد که ذهنِ آدمی در برابرِ این مفهوم با مشکل رو به رو است. راهی که یونانیان را به برساختنِ مفهوم لوگوسِ کلی رهنمون شده بود، آنان را از قوممداری بازنمیداشت. یونانیان مردمانی را که با لوگوس بیگانه بودند، بربر مینامیدند. در نتیجه، برخورد با گوناگونیِ فرهنگها سبب شد که آنان در اعتبارِ مفهوم کلیِ بشر از همان آغازِ مطرحشدنش تردید کنند. تاریخ تمدنها نشان میدهد که هربار مفهوم کلی خود مینماید به ضرورت روی میپوشاند. به عبارتِ دیگر، برآمدنِ آن متضمنِ فروشدن آن نیز هست. اندیشه در کتاب مقدس با پی افکندنِ مفهومِ احدیت درهایِ خود را به رویِ بیدینان بست. مسیحیت پیامآورِ خبرِ خوش برایِ همگان بود جز برای کسانی که مسیح را باور نمیداشتند. اندیشۀ هندی انسانی را تصویر میکرد که از نظرِ کیهانینامحدود، امّا از نظر اجتماعی تختهبندِ نظامِ کاستی بود. پرسشی که امروز مطرح است این است که چگونه میتوان با بسیج کردنِ فیلسوفان، روانکاوان و هنرمندان از افتادن در دامِ دوگانگیِ « کلی/ گوناگونی » در امان ماند و اصولِ کلیِ مختلط و همهجانبهتری از آنچه تاریخ به ما واگذار کرده، اندیشید تا « دیگری » و « گونهگون » و « متفاوت » نه نفی کنندۀ اصلِ کلی بلکه سرچشمه والهامبخشِ آن باشند.
با خواندنِ این اطلاعیه هرکسی می تواند از خود بپرسد که آیا ایرانِ کنونی میتوانست پذیرندۀ چنین ایدهها و بحثهایی باشد؟ بیشک این پرسش را برگزارکنندگانِ کنگره نیز پیش از آنکه از برگزاریِ آن در تهران چشم بپوشند، بارها از خود کردهبودند.
در نخستین روز کنگره فیلمی زیرِ عنوانِ تصدیق یا ردِ اصلِ کلی به نمایش خواهند گذاشت. این فیلم را مجلۀ انسیستانس تهیه کرده است. مسئلۀ مفهومِ کلی در یونان و مسئلۀ اصلِ کلی در کتابِ مقدس از موضوعهایِ اصلیِ این روز هستند. در این روز از محمد ارکون، فیلسوف و مورخ الجزایری نیز که در 14 سپتامبر امسال در 83 سالگی در پاریس چشم از جهان فروبست، تجلیل خواهند کرد.
در دومّین روز، بخش دوم فیلم تصدیق یا رد اصلِ کلی به نمایش در خواهد آمد. سپس چندین میز گرد تشکیل خواهد شد دربارۀ موضوعهایی مانند مسئلۀ اصلِ کلیِ مسیحی، مسئلۀ اصلِ کلیِ آیوروِدایی، هنر و مفهومِ کلی، روانکاوی و مفهوم کلی.
موضوعِ جالب دیگری که در این دوروز دربارۀ آن بحث خواهد شد، فسلفه برایِ کودکان است. شاید ما ایرانیان این موضوع را چندان جدی نگیریم، زیرا فلسفه را در میانِ ما همیشه دانشی دربسته و تو در تو و رازآمیز معرفی کردهاند. درنتیجه، از فلسفه دیوی ساختهاند که زبان آن را جز از ما بهتران کسی نمیداند. بعضیها هم که پرسهای در عرصۀ رازناکِ این دانش زدهاند، آن را به وسیلهای برایِ قدرتنمایی و کبّادهکشی تبدیل کردهاند. هدفی که یونسکو از طرح موضوعِ فلسفه برایِ کودکان دنبال میکند، این است که آنان از کودکی و نوجوانی پرسشگر و نقاد بار بیایند و بدینسان، برایِ در دست گرفتنِ زمامِ زندگیِ خود آمادگی پیدا کنند. آموزش فلسفه از نوجوانی روحیۀ نقادی و ذهنِ پرسشگر را در آدمیان پرورش میدهد. گذشته از این، کودک دریایی از پرسشاست. معتقدند که فلسفه باید به کودکان گوش فرا دهد. زیرا بیشتر وقتها پرسشهایی که کودک با صافی و سادگی مطرح میکند، پرسشهایِ جدیِ فلسفیاند. برایِ مثال، هنگامی که کودکی از مادر یا پدرش میپرسد که آیا میتواند با پدر بزرگش که تازه روی در نقاب خاک کشیده است سخن بگوید، پرسشی وجودی مطرح میکند.
از فیلسوفان و اندیشهگرانِ مسلمانی که در این دو روز سخن خواهد رفت، یکی فارابی است و دیگری محمد اقبال. مفهوم تمدن نیز یکی از موضوعهایِ این کنگره است.
در روزهایِ آینده نشستهایِ دیگری نیز به مناسبت روز جهانیِ فلسفه در کشورهایی مانند آلمان، سنگال، گواتمالا، کوبا، مکزیک، اوروگوئه، مراکش، تونس، آمریکا و چند کشور دیگر برگزار خواهد شد. گویا در این میان سرِ ایران بیکلاه ماند. البته مسئولانِ ایرانی گفتهاند که در تهران نشستی برگزار خواهد شد. هنوز از چگونگیِ برگزاریِ چنین نشستی اطلاعی در دست نیست. شاید بهتر بود آن گروه از ایرانیانِ اهل فلسفه نیز که مخالفِ برگزاریِ این روز جهانی در ایران بودند، نشستی در یکی از کشورهایِ جهان برگزارمیکردند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید