دسترسی به محتوای اصلی
گزارش ازفستیوال کن

دست زدنهای طولانی برای فیلم اصغر فرهادی

شب گذشته، اصغر فرهادی نخستین حضور خود را در کن، همراه با بالا رفتن از پله ها با اکیپ فیلم "گذشته" رقم زد.

Reuters
تبلیغ بازرگانی

در مورد فیلم و داستانش، دیروز گزارشی داده بودم اما چون سئانس رسمی شب است و با حضور کارگردان و گروهش انجام می گیرد، از کسانی که در سالن حضورداشتند واز جمله رئیس کل رادیوی بین المللی فرانسه وتلویزیون "فرانس 24" شنیدم که تماشاگران به مدت پانزده دقیقه ایستاده برای فیلم دست زده اند. دست زدنها از تیتراژ آغاز شده پس از روشن شدن چراغها ادامه داشته است.
شماری از مجله های سینمائی وروزنامه های دیگر از سناریوی تو در تو و کارگردانی خلاقانه اصغر فرهادی صحبت می کنند. اکثر آنها برا این تکیه می کنند این فیلم اضطراب آور احساسی سرشار از انسانیت است. فیلمی درباره عشق، از دست دادنها و روابط والدین وفرزندانشان.
در برنامه راه ابریشم گفتگو با اصغر فرهادی را خواهید شنید.

فستیوال کن آیا جانب فیلم های فرانسوی را می گیرد؟

در برنامه امروز 66 امین فستیوال کن دو فیلم شرکت داشت که یکی "روانکاوی یک سرخ پوست دشت" نام داشت و ساخته "آرنو دپلشن"، کارگردان فرانسوی بود که در سه سئانس پیش بینی شده بود و دیگری آخرین اثر "هیروکازو کره ایدا"، کارگردان توانمند ژاپنی بود که هم سوژه ای نو ارائه می کرد و هم فیلمش کوبنده بود.
"آرنو دپله شن" که برای پنجمین بار وارد بخش مسابقه ای فستیوال کن می شود و هرگز جایزه ای از این فستیوال نبرده، برای آخرین فیلم خود "روانکاوی یک سرخ پوست دشت"، از کتاب خاطرات یک مردم شناس و روانشناس به نام "ژرژ دورو" استفاده کرده که در سال 1951 منشر گردید. در این کتاب نویسنده دوستی ونزدیکی خود با یکی از سرخپوستان آمریکائی قبیله "پاسیاهان"، بازگشته از جنگ اول جهانی و چگونگی درمان دردهای جسمی برخاسته از زخم های روحی را، با همه جزئیات آن تعریف می کند.
نقش این شخصیت را "بنیسیو دل تورو،" ، هنرپیشه پورتوریکوئی و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در فستیوال کن سال 2008 برای فیلم "چه"، ساخته استیون سودربرگ، ایفا میکند. نقش مردم شناس و روانشناس یاد شده را به "ماتیو آمالریک" بازیگر خوب فرانسوی داده اند که از جمله در فیلم "مرغ و خورشت آلو"ی مرجان ساتراپی بازی کرد.

این که روانکاوی با در نظر گرفتن جنبه های مردم شناسانه افراد می تواند به درمان آنها کمک شایانی بکند تازگی ندارد. اما فیلم، افزون برتاکید کردن بر دونکته، یکی شرکت سربازان آمریکائی در جنگی که جنگ آنها نیست و در قاره ای دیگر می گذرد و دیگر راندن این قوم از جامعه آمریکائی و نشناختن حقوق مدنی برای آنان، از روند تازه ای در فرانسه حکایت می کند که همچون اصغر فرهادی و پیش از اوعباس کیارستمی به آن دست زندند، یعنی ساختن فیلم به زبانی دیگر و هنرپیشه های بنام بین المللی.

هیروکازو کره ایدا"، یکی از کارگردانان سبک دار ژاپن، که برخورد مستند وار با فیلم داستانی می کند و از این رو بسیار تأثیر گذار است،با فیلم "از یک چنین پدر، یک چنین پسر بر می آید" به مقوله بسیار کم استفاده شده در سینما، یعنی عوض شدن کودکان در زایشگاه و پیامد های دردناک آن پس از سالها می پردازد.
فیلم با صحنه هائی بسیار واقع گرا پیش میرود و ما والدینی را می بینیم که پس از گذر 6 سال بااین واقعیت روبرو می شوند که فرزندشان فرزند کسان دیگر است. سرانجام در حالی که اشگ بسیاری را بر گونه هایشان روان می سازد، کارگردان گر چه بحث میان این که چه عاملی در نزدیکی والدین با فرزندانشان می تواند تعیین کننده باشد، نسبت خونی یا زحمتی که برای او می کشند و دلبستگی ای که میانشان طی سالها به وجود میآید را مطرح می کند، اما بیشتر با تصویر فیلم و تماشاگر را به نتیجه گیری می رساند.
گفتنی است که "هیروکازو کره ایدا"، در سال 2001 با فیلم "فاصله" به فستیوال کن راه یافت و فیلم بسیار قوی و تکان دهنده دیگرش به نام "کسی نمی داند"، در مورد مادری بی مسئولیت که فرزندان خود را رها می کند، در سال 2004 به همین بخش مسابقه ای وارد شد. در سال 2009 فیلم "عروسک بادی" را به بخش "نوعی نگاه" ارائه کرده بود.

در حاشیه فستیوال کن

فروش یک سناریوی "ژان لوک گدار"

نسخه دست نویس سناریوی فیلم "تحقیر" اثر "ژان لوک گدار" در روز 28 ماه مه توسط "ار کوربال" در پاریس به حراج گذاشته می شود.
این سناریو که در سال1963 نوشته شده و بین 60.000 تا 80.000 یورو ارزش گذاری شده، اولین نسخه این سناریو است.
در فیلمی که از این سناریو ساخته شد ، "بریژیت باردو" و "میشل پیکولی" شرکت داشتند.
این سناریو خود بر گرفته بود از رمانی به همین نام است، نوشته "آلبرتو موراویا" در سال 1954.
شایسته یاد آوری است که فیلم "تحقیر" زنگ پایان سینمای کلاسیک را به صدا در آورد و خبراز ورود شکل های تازه و انقلابی در قصه گوئی در سینما داد.
این سناریوی دست نویس 59 صفحه ای به عکاس "بریژیت باردو"، "گیسلن دوسار" تعلق دارد که به هنگام فیلمبرداری فیلم "تحقیر" گزارشی ازآن تهیه می کرد.

مردی با استفاده از یک تفنگ ساچمه ای ترس بسیاری آفرید

شب گذشته مردی با دو بار شلیک با یک تفنگ ساچمه ای خالی درکنار پانل تلویزیون "کانال +" در کن موجی از ترس به وجود آورد که خوشبختانه هیچ زخمی به بار نیاورد.
این مرد که 42 ساله است و گفته می شود دچار ناهنجاریهای روانی است، خیلی زود توسط نیروهای پلیس دستگیر و خنثی شد. از وی یک چاقوی ضامن دار نیز به دست آمد.
او به هنگام شلیلک گفته بوده "من این کار را برای خدایم انجام می دهم"....
برنامه تلویزیونی که در آن دوتن از اعضای هیأت داوران کن، "کریستوفر والتس" و "دانیل اتوی" شرکت داشتند در ساعت 20:07 قطع شد و در ساعت 20:35 از سر گرفته شد.

گفتنی است که طی فستیوال، پیاده روهای بلوار موازی با دریا، " لاکروازت"، پر از اشخاصی است که یا برای گردش و دیدن افراد نامدار می آیند و یا برای کار حرفه ای خود از نقطه ای به نقطه دیگر می روند. از این رو در برخی از ساعات روز و به ویژه بعد از ظهر "راه بندان جمعیتی" می شود و چنانچه این جمعیت بترسد و بخواهد پا به فرار بگذارد، می تواند فاجعه به وجود آید.

ربایندگان جواهر هم از شلوغی کن استفاده کردند

شب پنجشنبه به جمعه، تعدادی جواهر آلات "شوپار" به ارزش 1،4 میلیون دلار از صندوق هتلی در کن ربوده شد.
این جواهر ساز بنام سویسی که جواهرات خود را آزین هنرپیشگانی می کند که از پله های کاخ فستیوال بالا می روند، گفته است که قطعات دزدی شده جزو کلکسیونی نبوده اند که به هنرپیشگان در کن امانت داده می شود.
این جواهرات در صندوق یک هتل معمولی یعنی "نووتل" گذاشته شده بودند و نه در صندوق یک هتل برزگ اشرافی که معیارهای امنیتی شدیدی به کار می بندند.
"شوپار" همچنین سازنده نخل طلای کن است که همه ساله در دونسخه، برای پیشگیری از هرگونه رخداد ناخوشایندی، ساخته می شود و با تدابیر امنیتی شدید از آن محافظت به عمل می آید.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.