"رادیکالیزه شدن" یا تندروی حکایت از یک طرح اجتماعی، سیاسی، اقتصادی برای جامعه می کند
سفارش ١۵ قطار تندرو به بهای سنگین، یعنی بیش از یک میلیارد یورو، به شکل مستقیم توسط دولت فرانسه به شرکت "آلستوم"، یکی از گلهای سرسبد صنعت فرانسه که کارخانه اش در "بلفور" در حال بسته شدن بود و بحثهای درگرفته پیرامون لزوم چنین دخالتی توسط دولت، مطلب مهم صفحه نخست اکثر روزنامههای امروز چاپ پاریس و صفحات دیگر این روزنامهها را به خود اختصاص داده است.مطلب دیگری که دربیشتر روزنامه مطرح شده مسئله "رادیکالیزه شدن" یا تندرو شدن ناگهانی پارهای از جوانان است.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
گوش کنید - ۰۶:۰۳
تصمیم دولت به نجات "آلستوم" بحثهای بسیاری را در میان احزاب چپ و راست فرانسه به وجود آورد و شماری آن را، "چینی بندزنی" و "بتونه زدن پیش از انتخابات" خواندند.
نظر به شماری از انتقادات که رنگ باختن صنایع فرانسه را از چند سال پیش مطرح می کردند، لیبراسیون در مطلب بزرگ خود به گزارشی اشاره دارد که می گوید فرانسه پس از هفت سال فروپاشیدگی صنایعش، توانسته از بسته شدن آنچه برجا مانده جلوگیری کند، اما این بخش هنوز هم چندان کارآفرین نیست.
سرمقاله نویس این روزنامه می نویسد این خبر خوبی است، اما اگر نزدیک به انتخابات نبودیم هم باز دولت چنین تصمیمی را می گرفت؟
او می نویسد دیگر دورانی که طی آن استعدادهائی در درون نظام صنعتی فرانسه می توانستند به چالش با بزرگترین شرکتهای آمریکائی و یا آسیائی برخیزند، بسیار دور است.
طی این سالها دولت از نقش حساس و اساسی خود که پاسداری از صنایع بود دور شد و اکنون تنها تبدیل به آتشنشان شده است؛ با این حال نمی توان زنگ پایان صنایع فرانسه را به صدا در آورد، چرا که بنا بر گزارشی که دیدبان سرمایهگذاری "ترندئو" روز گذشته منتشر کرد، از شش ماه پیش به شمار کارخانه هائی که در فرانسه گشوده می شوند به نسبت آنهائی که بسته می شوند افزوده شده. این گزارش اما در مورد شکنندگی این وضع نیز هشدار میدهد و میگوید، اگر سیاستگزاران از خود ضعف نشان دهند، این بهبودی می تواند از دست برود؛ بنابراین دولت می بایست از همه راههای ممکن به جنبش تازه کمک کند و کارخانجات آینده را در صدر اولویتهای قرار دهد.
روزنامه اقتصادی لز اکو می نویسد، این کار دولت که شرکت راه آهن فرانسه را ناچار به استفاده از قطارهائی می کند که مورد نیازش نیست، این شرکت را در شرایط مالی سختی قرار می دهد.
لز اکو می نویسد: صرف میلیونها یورو برای استفاده از قطارهای تندروئی که سرعتشان به 200 کیلومتر درساعت محدود خواهد شد، دور ریختن پول است واین کار نه تنها برای مالیاتدهندگان گران تمام میشود، بلکه بهایش را بیکاران خواهند پرداخت؛ در حالی که با صرف مبلغی 10 تا 100 برابر کمتر از این مبلغ می توانستیم کارکنان را آموزش دهیم و آنها را برای دستیابی به تخصص و شغلی دائمی آماده کنیم.
"لز اکو می نویسد: نباید تنها دولت را مورد سرزنش قرار داد چرا که این موضع جبهه چپ، حزب سوسیالیست، حزب راست افراطی "جبهه ملی" و پاره ای از اعضای حزب جمهوریخواه و هواداران دیدگاههای ژنرال دوگل است که در عمل نمیتواند کارآ باشد؛ نتیجه این شده که علیرغم سهم داشتن دولت در سرمایه شماری از شرکتها، فرانسه یکی از صنعتزدهترین کشورهای اتحادیه اروپاست.
روزنامه هومانیته در تیتر بزرگ خود می نویسد "آلستوم" در "بلفور" خواهد ماند اگر قول های داده شده پس از مبارزات انتخاباتی هم ادامه پیدا کند. حال گرچه به نظر می رسد که فعالیت های این کارخانه تا سال 2020 تضمین و با تلاش کارکنان، رسانهها و سندیکاها، از جابجائی این تأسیسات جلوگیری شده، اما باید برای پایداری این وضع هوشیار باشیم.
هومانیته همچنین چون روزنامه های دیگر، به مناسبت نمایش فیلم تکان دهنده " آسمان می تواند صبر کند" که رادیکالیزه شدن یا "افراطی شدن" یک دختر جوان از یک خانواده مسیحی را نشان میدهد، به این مسئله می پردازد و می نویسد: باورها را نمی توان همچون یک غده بیرون کشید.
این روزنامه گفتگوئی با یک روانکاو به نام "فیلیپ-ژان پارکه" انجام داده که در آن او می گوید، مفهوم تندرو شدن یک مفهوم گسترده است و تنها به کار بردن واژه "تروریسم" برای تشریح آن کافی نیست. در فرانسه، ما با مشکل تندرو شدن تمامی جامعه روبرو هستیم. وقتی که شما می بینید که دختران جوان 15 ساله که هیچ پیوندی هم با اسلام ندارند، ناگهان حجاب دار می شوند و لباسهای بلند سیاه می پوشند، این رادیکالیزه شدن است. هنگامی که مردان و زنان سیاستمدار از جدائی استخر زنان و مردان سخن می گویند و مردانی که نمیخواهند یک پزشک مرد زنانشان را درمان کند، اینها "رادیکالیزه" شدن است. کم کم مردم می فهمند که این تندروی تنها به تروریسم نمی انجامد بلکه حکایت از یک طرح اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، برای جامعه می کند. شخصی که زیر نفوذ مداحان قرار میگیرد، نسبت به محیط پیرامون و دید دیگران بیتفاوت می شود، خود را فراموش می کند و می تواند دست به کارهای خطرناک برای خود و دیگران بزند.
روزنامه فیگارو که به نجات "آلستوم" توسط دولت، تنها از دید خبری پرداخته، مطلب بزرگی را به ترکیه، تمدید حالت اضطراری در این کشور و ادامه پاکسازیها اختصاص داده می نویسد: رژیم این کشور قلمهای انتقادآمیز را نیز از نزدیک زیر نظر گرفته است. فیگارو می نویسد از این رو ادعای «پاسداری از دمکراسی» که مدتی شمار بسیاری را به هواداری از رئیس جمهوری تشویق کرده بود، امروز در حال رنگ باختن است و حزب اپوزیسیون لائیک میگوید، دولت از حالت اضطراری سوءاستفاده می کند تا در عمل همان نظام ریاست جمهوری را که خواستارش است پیاده کند؛ یعنی به محض این که اردوغان چیزی میگوید، همه باید فرمان ببرند و به اجرا دربیاورند.
لوموند تیتر بزرگ و دوصفحه کامل درون خود را زیر عنوان «اسد، مسئول بزرگ خلاء در سوریه»، به تنش این کشور اختصاص داده می نویسد: دخالت روسیه در سوریه که از روز 30 سپتامبر 2015 آغاز شد، رژیم سوریه را نجات داد. حال، گرچه دیکتاتور سوریه در سر یک رژیم ناتوان قرار گرفته، اما توانسته از نقاط ضعف متحدین و مخالفانش بهره ببرد.
در پایان به مجموعهای از هزار نامه "فرانسوآ میتران" رئیس جمهوری فقید فرانسه به معشوقش خانم "آن پنژو" که طی سی سال نوشته اشاره کنم که با اجازه این خانم، توسط انتشاراتی "گالیمار" در روز 13 اکتبر منتشر خواهد شد و بی چندو چون، فروش بالائی خواهد داشت.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید