دسترسی به محتوای اصلی
مقاله ویژه

رسم شوم زال کشی در آفریقا

در برخی کشورهای آفریقای مرکزی، افراد مبتلا به بیماری آلبینیسم، یا زال ها را می کشند و با اعضاء تن و خون آنان جادوگری می کنند. قربانیان به ویژه کودکان نابالغ هستند که گاه زنده، قطعه قطعه می شوند. در بازار سیاه اعضاء بدن زال ها، یک دست یا پا می تواند به بهای دوهزار دلار معامله شود. مشتریان اصلی این بازار هول انگیز، معمولاً اغنیا هستند که می کوشند با توسل به جادو، قدرت و ثروت بیشتر به دست آورند.

یک کودک زال در بوروندی
یک کودک زال در بوروندی (Photo : Stéphane Sakutin/AFP)
تبلیغ بازرگانی

سرنوشت غم انگیز آلبینوس های آفریقا

از حدود چهار سال پیش، قتل آلبینوس ها، یا افراد مبتلا به بیماری آلبینیسم، در تعدادی از کشورهای آفریقای مرکزی و شرقی ، به شدت افزایش یافته است. به نظر می رسد که این رسم هولناک، که به مدت چند دهه تقریباً متوقف شده بود، دوباره رواج یافته باشد.

طی دو سه سال اخیر، آلبینوس ها یا زال های کشور آفریقایی بوروندی مدام در وحشت به سر می برند و گاه از ترس جان، یا به مهاجرت تن می دهند، یا به ساختمان ها و ادارات دولتی پناه می برند و یا در برخی موارد زندگی مخفی را بر می گزینند.

در بیماران مبتلا به آلبینیسم یا زالی، عدم تولید رنگدانۀ "ملانین" باعث می‌شود که رنگ پوست و موهای بیمار سفید باشد. در نتیجه، شبکیۀ چشم هم شدیداً به نور خورشید حساس است و به همین دلیل، مبتلایان مشکل دید در روز دارند. همچنین احتمال آفتاب سوختگی آنان زیاد است.
بر اساس برخی پژوهش ها، بیماری زالی اصلاً نتیجۀ یک جهش ژنتیکی است که برای نخستین بار در "ریفت"، یا منطقۀ شکاف بزرگ شرق آفریقا، شکل گرفته است، یعنی همان منطقه ای که به عنوان خاستگاه نوع بشر هم شناخته می شود.

سایت اینترنتی "اخبار بوروندی" گفته های جوانی به نام "جرمی" را نقل می کند که مشاهدات خود را چنین حکایت می کند: "سال گذشته، به منزل برادرم حمله کردند. او را تکه تکه کردند و بعضی از اعضاء تنش را با خود بردند". به دنبال این واقعۀ هولناک، جرمی، همراه با هفت آلبینوس دیگر شهر خود را ترک می کند و به شرق کشور که امن تر است، پناه می برد.

رییس انجمن "آلبینوس های بدون مرز" در بوروندی، آقای کازونگو قاسم معتقد است که این رسم شوم از کشور همسایه، تانزانیا به سرزمین وی سرایت کرده است. او می گوید: "به دلیل این که آلبینوس ها از آفتاب پرهیز می کنند، در تانزانیا اعتقاد دارند که آنان کودکان خورشید هستند. خیلی از مردم باور دارند که اگر خون یا گوشت آنان را با برخی داروهای سنتی مخلوط و مصرف کنند، به ثروت و قدرت می رسند"... باید گفت که تمام قتل ها در بوروندی، در نزدیکی مرز تانزانیا رخ داده است. به گفتۀ کازونگو قاسم "آلبینوس ها را در خاک بوروندی می کشند و بعد جسدشان را به تانزانیا می برند و در آنجا می فروشند".

آلبینوس های بوروندی از دولت انتظار دارند که با این بیماری هولناک اجتماعی با جدیت مبارزه کند. آقای قاسم می گوید آلبینوس ها نیاز به حمایت دولت دارند. به عقیدۀ او قاتلان زال ها باید به اعدام محکوم شوند. وی حتی اطمینان دارد که اگر موارد کشتار آلبینوس ها در بوروندی زیاد شده، فقط به این دلیل است که در تانزانیا، مجازات این جنایت اعدام است و در نتیجه جادوگران و جویندگان خون زال برای یافتن قربانی به کشور همسایه می آیند. با این حال، برخی تحقیقات خبرنگاران این فرض را مطرح می کند که به رغم سختگیری دولت تانزانیا، پلیس این کشور این نوع جنایات را نادیده می گیرد.

به نوشتۀ برخی منابع آفریقایی، در کشور بوروندی حدود هشتصد آلبینوس زندگی می کنند که طی دو سال اخیر هفده نفرشان قربانی شده اند.

خرافات و اعتقادات جادویی در مورد زال ها در کشورهای مالی، کامرون، بوروندی، تانزانیا و جمهوری دموکراتیک کنگو رایج تر است. با این حال در دو سه سال اخیر تحول فکری و فرهنگی در این کشورها شتاب بیشتری گرفته و اعتراض ها به این نوع مراسم سنتی هم بیشتر شده است.
در سال ۲۰۰۹، برای نخستین بار در تانزانیا، هفت نفر به اتهام قتل آلبینوس ها به اعدام محکوم شدند. این افراد همگی مشتریان جادوگران و رمالان آفریقایی بودند اما تاکنون هیچ جادوگری به جرم استفاده از اعضاء تن انسان، در هیچ دادگاهی محکوم نشده است.

 

قربانی کردن انسان

اصولاً قربانی کردن انسان در برخی کشورهای آفریقایی همچنان مشکل بزرگی است. به گزارش پلیس کشور اوگاندا در سال ۲۰۰۹ میلادی، ۱۲۳ نفر که اکثراً کودک بوده اند در مراسم جادوگری قربانی شده اند. این رقم نسبت به سال قبل، هشت درصد افزایش داشته است. در همین کشور و طی همان سال ۲۰۰۹، ۱۲۵ نفر به اتهام شرکت در این جنایات بازداشت شده اند. در بیشتر موارد، متهمان از ثروتمندان، معامله گران بزرگ و سیاستمدارانی هستند که در طلب قدرت یا ثروت بیشتر به سحر و جادو رومی آورند و کسانی را برای بچه دزدی و کشتن آنان استخدام می کنند.
کودکان قربانی شده باید طبق دستور جادوگران سنتی نابالغ باشند. خون، آلت جنسی و گاه دیگر اعضاء بدن آنان به این جادوگران داده می شود. در مقابل، ساحران به مشتریان خود وعدۀ پولدار شدن سریع می دهند. بر اساس یک نظرسنجی، نزدیک به هشتاد درصد مردم اوگاندا به جادوگران رجوع می کنند.

اما در خود تانزانیا هم از سال ۲۰۰۷ تا کنون، ۵۴ آلبینوس به قتل رسیده اند. به نوشتۀ فرانک وژل، خبرنگار عکاس فرانسوی که نمایشگاه بسیار زیبایی ازعکس های سیاه و سفید از زال های تانزانیا تدارک دیده بود، یک دست یا پای فرد آلبینوس به قیمت دوهزار دلار، وجسم کامل آنان به بهای ده هزار دلار معامله می شود. از بخت بد، کشور تانزانیا دارای بالاترین تعداد افراد مبتلا به بیماری آلبینیسم است. به طور متوسط در اروپا و آمریکای شمالی، از هر بیست هزار نفر، یک نفر مبتلا به آلبینیسم است. در حالی که در تانزانیا، از هر سه هزار نفر، یک نفر به این بیماری دچار است.

در زمستان سال ۲۰۰۹، خبرگزاری مستقل "نووپرس" گزارش داد که در دهکده ای درشمال بوروندی، چند نفر به منزل یک خانواده حمله بردند و پس از طناب پیچ کردن پدر و مادر، دست ها و پاهای کودک شش سالۀ آنان را که آلبینوس بود بریدند و با خود بردند. بعد از این واقعۀ هولناک، یکی از مقامات پلیس بوروندی گفت: "این کودک شش ساله را صبح زود، زنده، قطعه قطعه کرده اند... فریادها و ضجه های او همۀ همسایه ها را بیدار کرده بود".

 

افسانه ها و خرافات

رد زال ها یا آلبینوس ها از قدیم ترین ایام در اساطیر و افسانه های اقوام گوناگون دیده می شود. در برخی موارد، زال شخصیتی مثبت، مرتبط با خدایان، یا خورشید و دارای قدرت های اعجازانگیز است. اما در موارد منفی، فرد سفیدمو نفرین شده است و طینت خبیث دارد.
یکی از اساطیر قبایل سرخپوستان آمریکای مرکزی، زال ها را موجد خیر و برکت می داند و حکایت می کند که بعد از این که زوج ثروتمندی برای داشتن فرزند دست به دعا برمی دارد، به آنان وحی می شود که باید سه روز روزه بگیرند و خورشید را نیایش کنند. پس از سه روز، پسر دوساله ای برای آنان از آسمان فرستاده می شود که "سفید و زیبا بود وهر بار که وی را حمام می کردند یا موهایش را شانه می زدند، از پوست او ذرات طلا می ریخت".

در آفریقا، وجود دوگانگی یا باورهای متضاد در بارۀ زال ها به آسانی مشاهده می شود. تقریباً در تمام کشورهای نوار مرکزی آفریقا، فرد زال صاحب خواص وتوانایی های فوق طبیعی دانسته شده که می تواند هم مثبت و هم منفی باشد. این نوع دوگانگی در برخی عقاید و افسانه ها را، فروید در کتاب "توتم و تابو" چنین شرح می دهد: ..."به آنان توانایی های فوق طبیعی و جادویی نسبت می دهند و به همین دلیل از هر تماسی با آنان یا با اشیاء متعلق به آنان پرهیز می کنند اما در عین حال، از این نوع تماس ها انتظار تأثیرات سودمند دارند"...
درست به همین شکل است که در کشورهای آفریقای مرکزی، مردم از تماس با فرد زال پرهیز می کنند، اما در یافتن مو، ناخن، خون، آلت جنسی و دست و پای آنان حریص اند تا به واسطۀ خواص سحرانگیز آن به مال و برکت و ثروت دست یابند.

در میان قوم "دوگون" در کشور مالی که صاحب فرهنگ و اساطیر بسیار کهن و پیچیده ای است، از قرن ها پیش زال ها را زنازاده و در عین حال دارای نسب خدایی می دانستند و معتقد بودند که زال واسطه ای است میان زمین و آسمان. در عین حال به دلیل حرامزاده بودنش، وی را صاحب قدرت های شیطانی نیز می دانستند.

اما با فرا رسیدن دوران استعمار و فتح سرزمین های آفریقایی به دست اروپاییان، ذات دوگانۀ آلبینوس ها، دارای ذات یا هویت سومی هم شد: رنگ پوست، کاری می کند که از نگاه سیاه پوستان، میان آلبینوس و اروپاییان مشابهتی دیده شود. حتی در برخی کشورهای آفریقایی دیده شده که زال ها را "سفیدپوست دروغین" می نامند.
در جنوب شرقی نیجریه، برخی می پندارند که آلبینوس، سفیدپوستی است که دور از وطن و جایگاه خود و درمحلی نامناسب به دنیا آمده است.
بدین ترتیب، به ویژه در جوامع استعمارشدۀ آفریقا، باورها و پندارهای گوناگون و متضاد در مورد زال ها وجود دارد و بعضی احساسات تند که در قبال سفیدپوستان دیده می شود، مثل حسادت یا خشم و کینه، بر زال ها متمرکز شده است. یکی از مردم شناسانی که در این باره پژوهش کرده، موسوم به "نینو شلالا"، یکی از خاطرات شخصی خود را از کشور کامرون چنین حکایت می کند: "روزی یک دختر پنج سالۀ آلبینوس نزدیک من آمد و ساعدش را در مقام مقایسه در کنار ساعد من گرفت و بعد با غرور و رضایت به مادرش گفت که کسی مثل خود پیدا کرده است".

در باورهای عامیانۀ آفریقای مرکزی، فرد زال می تواند به شکلی ناخودآگاه دارای قدرت های فوق طبیعی باشد. یعنی بدون این که خود بخواهد، به دیگری آسیب، یا نفعی برساند. یک مردم شناس کامرونی، گفته های یک مبتلا به آلبینیسم را چنین ضبط ونقل کرده است: "آدم زال چنان قدرت منفی بزرگی دارد که ممکن است فقط با نگاه، غذای تو را به زهر تبدیل کند. بعضی ها به من می گویند که هروقت زالی را می بینند، راه خود را کج می کنند یا به پیاده رو دیگر می روند... این چیزها فقط عقیده و فکر نیست، حقیقت دارد". در واقع، خود آلبینوس نیز به خواص جادوییش باور دارد.

یکی دیگر از خرافات رایج، به ویژه در زیمبابوه دیده می شود. برخی مردم در این کشور اعتقاد دارند که هم بستر شدن با یک زن آلبینوس، بیماری ایدز را شفا می دهد. به همین دلیل، تعداد بسیار زیادی از زنان زال در این کشور مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند.

 

تجدید رسم قدیم

با این که منابع و پژوهش در بارۀ جایگاه زال ها در آفریقای قرن هجده و نوزده بسیار اندک و تقریباً نایاب است، برخی مردم شناسان معاصر حدس می زنند که زال کشی در آفریقا، بعد از دوران استعمار شکل گرفته باشد. نینو شلالا می نویسد: "به نظر می رسد که طی سده های نوزده و بیست، زال ها در کشور مالی مورد بدترین تحقیرها قرار گرفته، گاه به قتل رسیده و یا قربانی شده باشند... حضور آنان در جامعه به راحتی پذیرفته نمی شد و والدین، و بخصوص مادران آنها تحقیر و رانده می شدند". به نوشتۀ همین پژوهشگر، کشتن نوزادان زال، در اواخر نیمۀ اول قرن بیستم، به دلیل وضع قوانین مدرن تقریباً متوقف شد.

اما با توجه به وقایع هراس انگیز سه سال اخیر، به نظر می رسد که این رسم شوم دوباره کم کم جان گرفته باشد.
با فرا رسیدن سال ۲۰۱۱ میلادی، خبرهای تلخ دیگری در این باره از آفریقا مخابره شد. درست در شب تحویل سال نو میلادی در بوروندی، باز هم در نزدیکی مرز تانزانیا، چند نفر به منزل خانواده ای حمله کردند و دختر پنج ماهۀ آلبینوس آنان را ربودند. مسئول پلیس محلی به خبرگزاری فرانسه گفت: "در تعقیب دزدان هستیم اما متأسفانه احتمال بد ترین حالت وجود دارد زیرا حدس می زنیم که دزدان وارد خاک تانزانیا بشوند تا اعضاء بدن این نوزاد را به جادوگران بفروشند".

یک شب قبل از این واقعه نیز خبرگزاری فرانسه، باز هم از بوروندی گزارش داد که یک کودک آلبینوس، بر اثر قطع عضو، جان داده است.
در این مورد هم مقامات محلی شهرستان "کیگاندا" گفتند: "چهار نفر مسلح به تفنگ و قمه، به منزل خانواده ای حمله کردند که دارای سه فرزند زال است. آنان بازوی چپ پسر دوازده ساله را بریدند اما به دلیل جیغ و فریاد افراد خانواده ناچار به فرار شدند". کودک دوازده ساله، چند ساعت بعد جان سپرد.

رییس انجمن "آلبینوس های بدون مرز" می گوید: "موج جنایتی که از سال ۲۰۰۷ در بوروندی، از نزدیکی مرزهای تانزانیا آغاز شد، اینک تمامی کشور را فرا می گیرد".
مردم بوروندی و تانزانیا معتقدند که دولت ها هیچ فکری به حال آلبینوس ها نکرده اند. نگرانی ها و اعتراض ها روز به روز بیشتر می شود و خانواده های آلبینوس با اصرار از مسئولان امنیتی می خواهند که جان فرزندانشان را حفظ کنند. اما برخی پژوهشگران غربی باور دارند که در شرایط بسیار بد اقتصادی، تا زمانی که برای گوشت و خون زال مشتری هست، جنایت نیز ادامه خواهد داشت.
 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.