دسترسی به محتوای اصلی
فستیوال کن

روز آخر نمایش فیلم ها

به روزآخرنمایش فیلم ها رسیدیم و چیزی به اعلان جوایز فیلم های بخش مسابقه ای نمانده است.اما در بخش های حاشیه ای، "پانزده کارگردانان" و "هفته منتقدین" شماری جوایزاعطاءشدند.

تبلیغ بازرگانی

جایزه "هنر سینما"، یکی ازجوایز بخش "پانزده کارگردانان" به فیلم بلند "پابرهنه بر روی حلزون ها"، ساخته "فابین برتو" از فرانسه اعطاء شد. این جایزه توسط یک ژوری بین المللی متشکل از برنامه ریزان سینماهائی که فیلم های مستقل را نمایش میدهند، داده می شود
جایزه بخش "هفته منتقدان" به فیلم "آرمادیو"، ساخته "یانوش متز" کارگردان دانمارکی اعطاء شدکه جنگ افغانستان را به شکلی خاص و کوبنده در این مستند به تصویرمی کشد. به زودی مصاحبه با این کارگردان راخواهید شنید.
این جایزه همه ساله توسط یک ژوری متشکل ازمنتقدان فیلم داده می شود.

 

واما دو فیلم آخر امروز فستیوال.

دو فیلمی که به دلیل موضوع و نحوه پرداختشان تا پایان نگاهشان نکردم.
یکی فیلم "پسری شکننده : پروژه فرانکنشتین" ساخته "کورنل موندروچو"، کارگردان مجار بود که در گذشته فیلم خوب "دلتا" را از او دیده بودیم که جایزه "فیپرسکی" (فدراسیون بین المللی منتقدان فیلم) را در سال 2008 ربود.
در این آخرین فیلم خود او شخصیت هائی را به تصویر می کشد که همگی دیو ودد وارند. فیلم به کندی پیش می رود و سرانجام سه جسد روی دست تماشاگر می گذارد.

با "مهاجرت :خورشید فریبنده 2 " تصور می رفت نیکیتا میخالکف، کارگردان خوب روسی، فیلمی بهتر از "خورشید فریبنده 1" ارائه کند. اما چنین نشد و او یک فیلم طولانی دو ساعت و نیمه و سر در گم میان ژانر تاریخی و کمدی از جنایات استالین تحویلمان دادکه جز تبلیغ مذهبی و سیاسی، کار خاصی را انجام نمی داد.

از "آندره ی پلاخوف"، کارشناس تاریخ سینما ومنتقد فیلم خواستم در مورد آخرین فیلم نیکیتا میخالکف، نظر خود را بیان کند. که علاقمندان می توانند متن آن را در سایت ما بخوانند.

پس وعده ما تا اعلام جوایزمهم 63 امین فستیوال کن

 

"آندره ی پلاخوف" در مورد " خورشید فریبنده 2 " می گوید : " ورژنی از این فیلم که در کن نمایش داده می شود، ورژن کوتاه شده آن است. واز 3 ساعت به دوساعت کاهش یافته. استقبال ازاین فیلم در روسیه چندان خوب نبود یا بهتر بگویم بیشتر نقد ها بد بود. به دو دلیل، یک این که منتقدان از این فیلم خوششان نیامد چون فکر می کنند که خوش ساخت نیست. و این بسیار عجیبه چون میخالکف، کارگردان به نامی است و در گذشته فیلم های خوبی ساخته و حتا گر چه آخرین فیلمش "12" از آن کیفیتی که می بایست برخوردار نبود، اما به هر حال فیلم جالبی بود. شاید دلیل این باشد که میخالکف در سالهای اخیر وارد بازیهای سیاسی شده و بسیار به دستگاه حکومت نزدیک است.

پرسش : شما به "12 " اشاره کردید. من از این فیلم بسیار خوشم آمد به ویژه از بازی فوق العاده هنرپیشگان آن. اما در پایان، میخالکف نتوانست این هیجان را حفظ کند و وارد درس اخلاق و درس مذهب شد و در واقع با ساده نگری و سطحی گرائی، اثر همه آن پرسش و پاسخ های فلسفی-اجتماعی-روانکاوانه را از بین برد.

آندره ی پلاخوف : من کاملأ موافقم و گر چه از کیفیت های حرفه ای آن آگاهم ولی می دانم که این مشکل فیلم بود. نباید فراموش کنیم که میخالکف در فیلم های قبلی اش هم همواره محافظه کار بوده و حتا ما در "ابلوموف" (1979) که سی سال پیش تهیه شده هم این سنت پرستی و علاقه او به روسیه قدیم، ارزش های مذهبی و بازگشت سلطنت را حس می کنیم. اما کیفیت آن بسیار بالا بود در حالی که در فیلم های بعدی این کیفیت کمی افت می کند و در آن ایدئولوژی جای بزرگتر وبزرگتری می یابد و ادغام آن با هنررا طبیعتأ دشوار می سازد. و این در مورد شخص وی هم صدق می کند چون او هم می خواهد هنرمند باشد و هم سیاست مدار. در حالیکه آنیختن این دو با یکدیگر دشوار است.
از سوی دیگر در اختلافاتی که در سندیکای فیلمسازان به وجود آمده سهم بزرگی دارد. در واقع اوست که این اختلافات را به وجود آورده و باعث شده که شماری از اعضای سندیکای فیلمسازان از جمله خود من این سندکا را ترک کنیم. برای این که ما با ریاست او موافق نیستیم. و گرچه او در انتخابات این سندیکا که یک سال و نیم پیش انجام گرفت، شکست خورد، با این حال این شکست را نپذیرفت و به دادگاه شکایت کرد. دادگاه به نفع او رأی داد اما بسیاری این پیروزی را قبول ندارند و با سبک مدیریت او مشکل دارند. به عنوان مثال او میخواهد استقلال شاخه های مختلف این سندیکا را کاهش دهد ازجمله استقلال منتقدین فیلم را که من به آن تعلق دارم. میخالکف یک شخصیت غریبی است. به شخصیت های اسطوره ای شبیه است و اتفاقات زیادی پیرامون او می افتد. و مسئله فیلم های او نیستند بلکه شخص خود او و شخصیتش است که شماری را از او می راند.

بازهم بحث درمورد شخصیت اوپیش می آید چون کسی واقعأ نمی داند موضع اوچیست. چون به راحتی ازجهتی به جهتی دیگر می رود. وقتی که شوروی سابق وجود داشت او کاملأ یک فیلم ساز متعلق به آن فرهنگ بود و بعد از تغییرات بسیار دم از افتخارات روسیه ، فتوحات این کشور، تزارهای آن می زند. و معلوم هم نیست کی به این جهت گیریها پایان خواهد داد .

حال شما چه کاری می توانید انجام بدهید ؟

آندره ی پلاخوف : خوب، بسیار دشوار است. کسانی که در این اتحادیه هستند در نظر دارند یک تشکل دیگری راه بیاندازند. و این سخت است چون ما از حمایت مالی برخوردار نیستیم. حتا مکانی هم برای تشکیل جلسات خود نداریم. همه چیزهای متعلق به سندیکای فیلمسازان در آنجا مانده و میخالکف آنها را در اختیار گرفته است. به هر حال در پایان ماه مه کنگره ای تشکیل خواهد شد که طی آن میخالکف سعی خواهد کرد اساسنامه این اتحادیه را عوض کند. ممکن است در آن زمان هم شماری دیگر اتحادیه را ترک کنند چون آنها منتظرند ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد بدین دلیل که با آنچه در این اتحادیه می گذرد موافق نیستند.

وضع سینمای روسیه اکنون چگونه است ؟

آندره ی پلاخوف : سینمای روسیه نه تنها از چندان سلامتی برخوردار نیست، بلکه به دلیل تغییر سیستم سرمایه گذاری در آن شماری از امکانات گذشته خود را هم از دست داده است.
در گذشته هر تهیه کننده ای می توانست به وزارت فرهنگ مراجعه و تقاضای حمایت مالی کند. در صورت پذیرفته شدن طرحش، فیلم به سر انجام می رسید. این بودجه امروز میان هشت کمپانی بزرگ تقسیم می شود. در نتیجه تهیه کنندگان تاز ه کار و مستقل باید بروند و از این کمپانی های بزرگ تقاضای سرمایه کنند. به باور من این بسیار خطرناک است چون به تازگی سینمای جوان روسیه تکانی خورده و فیلم های خوبی ارائه می کند و از استقبال خوبی هم در محافل سینمائی جهان برخوردار شده است. به عنوان مثال در فستیوال برلن امسال، آلکسی پوپا گوره فسکی، با فیلم خود "من چگونه تابستان را گذراندم" در خشید و جایزه خرس نقره ه ای را ربود. درنتیجه این برخورد می تواند جلوی پیشرفت سینمای جوان را بگیرد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.