شهیندخت مولاوردی و قاسم سلیمانی: دو شخصیت مورد توجه مطبوعات فرانسه
در هفتهنامههای فرانسوی دو تن از مقامات جمهوری اسلامی ایران مورد توجه خاص قرار گرفتهاند: خانم شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهور و قاسم سلیمانی فرماندۀ نیروی قدس. در مورد سردار سلیمانی ، این چندمین بار است که نشریات غربی مطلبی نسبتاً مفصل منتشر میکنند. جالب است که لحن اکثر این مطالب، آمیخته به تحسین و ستایشی ناگفته است...
نتشر شده در: : روزآمد شده در
فرستادۀ ویژۀ مجلۀ اکسپرس به تهران برای شرح وضعیت زنان در ایران، شخصیت خانم شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده را در مرکز گزارش خود قرار داده و با نگاهی تحسینآمیز فعالیت و خصوصیات یکی از معدود زنان ایرانی را در مسئولیتهای عالی دولتی توصیف کرده است.
خبرنگار اکسپرس گزارش خود را از یک همایش سازمانهای غیردولتی (نشست هماندیشی سازمانهای مردمنهاد با معاونت امور زنان) شروع میکند که طی آن شرکتکنندگان با صراحت از ناهنجاریهای اجتماعی، از کودکان کار، فحشا، اعتیاد، مواد مخدر سخن گفتهاند.
این زنان پیشتاز جامعۀ ایرانی که به نوشتۀ اکسپرس به رغم مزاحمتهای دائمی وزارت اطلاعات و دیگر موانع فرهنگی و مالی به فعالیت ادامه میدهند، درددلهای خود را برای معاون رئیس جمهور شرح دادهاند. خانم مولاوردی، حقوقدان ٤٩ ساله، صاحب دو دختر، به خوبی بر دشواریهای موقعیت خود آگاه است و از مخالفتها و کارشکنیهای رقیبان حسن روحانی و دشمنی نمایندگان اصولگرای مجلس خبر دارد. این مخالفان به نوشتۀ اکسپرس شاید از زمانۀ خود عقب باشند اما به هر حال ظرفیت ایذایی زیادی دارند. خانم مولاوردی که پیوسته هدف حملات آنهاست، باید با احتیاط فراوان حرکت کند. در وصف این رفتار محتاطانه، اکسپرس مینویسد خانم مولاوردی پوشش اسلامی را مطابق با معیارهای حکومتی و به دقت رعایت میکند و با فروتنی و افتادگی فراوان با "خواهرانش" سخن میگوید.
هرچند همه او را خانم "دکتر" مولاوردی خطاب میکنند اما خود او به خبرنگار اکسپرس میگوید که مدرک دکتری ندارد. او که فارغالتحصیل رشتۀ حقوق دانشگاه شهیدبهشتی است، بیشتر کارهای پژوهشی را به موضوع خشونت علیه زنان و حقوق کودکان اختصاص داده و به کرات در همایشها و سمینارهای بینالمللی در بارۀ این موضوعات شرکت کرده است. او از جمله اخیراً در پاریس با خانم نجات والو- بلقاسم، وزیر کنونی آموزش و پرورش فرانسه دیدار داشته است.
خبرنگار اکسپرس در شرح تجربیات او میافزاید که مولاوردی بیشتر از محیط دانشگاهی و پژوهشی، تجربۀ عملی خود را در مقام محضردار کسب کرده است. او که به مدت شش سال "سردفتر اسناد رسمی" بوده، میگوید در تهران فقط ٨٠٠ سردفتر یا محضردار زن وجود دارد.
معاون رئیس جمهور کنونی که طی سالهای مسئولیت خود در دفتر اسناد رسمی شماره ١٠٩٢ تهران مدام با پروندههای طلاق و ارث و سرپرستی کودکان مواجه بوده، اجحافهای قانونی و حقوقی به زنان را از نزدیک لمس کرده است. به نوشتۀ اکسپرس خانم مولاوردی که باید بسیار حسابشده قدم بردارد تلاش میکند تا برخی قوانین را که به عقیدۀ او متعلق به دوران دیگری هستند تغییربدهد. او از فقه پویا طرفداری میکند و معتقد است که قوانین باید در چارچوب اصول اسلامی، با زمانۀ خود مطابقت داشته باشد.
خبرنگار اکسپرس سپس به سراغ زنان دیگری میرود و با اشاره به بحث اخیر "تفکیک جنسیتی" که از سوی محمدباقر قالیباف شهردار تهران اعمال شد، از نسرین ستوده و نرگس محمدی یاد میکند که هر دو حساسیت و خصومت اصولگرایان را به شدت برمیانگیزند. اکسپرس انتقادها و حملات دائمی به این زنان را شرح میدهد و مثال میزند که برخی سایتهای اصولگرا در مورد شهیندخت مولاوردی سؤال کردهاند که "آیا او معاون رئیسجمهور است یا متحد رسانههای ضدانقلاب؟"...
مجلۀ اکسپرس با مثال آوردن از انواع تبعیضها و سانسورهایی که جمهوری اسلامی به ویژه در مورد زنان اعمال میکند، میافزاید در این میان خانم مولاوردی از سه امتیاز برخوردار است: اعتماد شخص حسن روحانی که معاونش را از بیست سال پیش میشناسد، روحیه و شخصیت محکم، و بالاخره روش کار خانم مولاوردی که بر مشورت، گوش کردن به دیگران و اقناع مخاطب متکی است و نه به زور.
آرزوی خانم مولاوردی اینست که در انتخابات آیندۀ مجلس، هر یک از٣١ استان ایران حداقل یک نمایندۀ زن به مجلس بفرستد.
سردار سلیمانی: دوست تازۀ آمریکا
هفتهنامۀ لوپوان نخستین نشریۀ غربی نیست که به سردار قاسم سلیمانی، فرماندۀ نیروی قدس سپاه پاسداران توجه و کنجکاوی نشان میدهد. حداقل از چند ماه پیش رسانههای مختلف اروپایی و آمریکایی مطالبی در بارۀ این شخصیت کلیدی جمهوری اسلامی ایران منتشر کردهاند.
گزارش لوپوان که نوشتۀ آرمین عارفی است با نقل نکتهای شروع میشود که قبلاً در نشریات دیگر دیده شده و درست یا غلط بودنش هم قابل اثبات نیست.
آرمین عارفی مینویسد در سال ٢٠٠٨، یعنی پنج سال بعد از سقوط صدام حسین، پیامکی به دست ژنرال پترائوس، فرماندۀ وقت نیروهای آمریکایی در عراق میرسد که مضمون آن چنین نقل شده است: "ژنرال پترائوس عزیز، باید بدانید که من، قاسم سلیمانی، سیاست جمهوری اسلامی ایران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تعیین میکنم".
مجلۀ لوپوان میافزاید که ژنرال پترائوس این پیام را بسیار جدی گرفت و در عین حال حیرت کرد. چرا که تا به حال، هیچ یک از مسئولان آمریکایی فرستندۀ آن را ندیده بودند اما با این حال بارها در گزارشها و فیشهای اطلاعاتی سازمان سیا با نام او برخورد کرده بودند. از نظر آمریکاییها، قاسم سلیمانی کسی بود که شبهنظامیان عراقی را مسلح میکرد و در نتیجه مسئول مرگ هزاران سرباز آمریکایی محسوب میشد.
این روایات و حکایات چه راست باشد و چه دروغ، به هرحال اینک زمانه عوض شده و به نوشتۀ لوپوان، کار به جایی رسیده که سردار سلیمانی، رهبری مبارزه علیه "جهادیون" منطقه را عهدهدار شده و آمریکاییها هم خوب میدانند که برای جلوگیری از پیشرفت خلافت اسلامی در عراق و سوریه، نمیتوانند وی را نادیده بگیرند...
لوپوان سپس به پیشینۀ سردار سلیمانی -به قول مقامات جمهوری اسلامی "حاج قاسم"- نگاهی میاندازد و مینویسد که بعد از واقعۀ یازده سپتامبر، توافقهای محرمانهای میان ایران و آمریکا برای ساقط کردن رژیم طالبان در افغانستان صورت گرفت و این پرونده از همان زمان، زیر دست سلیمانی بود.
آرمین عارفی مینویسد که در آن زمان ایران، اطلاعات استراتژیک را در مورد موقعیت نیروهای طالبان در اختیار آمریکا قرار داد. با اینهمه، همکاری تهران و واشنگتن زیاد طول نکشید و جرج بوش ایران را یکی از کشورهای "محور شر" نامید. نویسنده باور دارد که این رفتار آمریکا از نظر سلیمانی نوعی "خیانت" یا "نارو" بود و باعث شد که فرماندۀ نیروی قدس، استراتژی خود را در قبال آمریکاییها به کلی تغییر دهد و به این نتیجه برسد که با آمریکا باید مبارزه کرد.
گزارشگر لوپوان باز هم به عقب بر میگردد و شروع فعالیت نظامی و سیاسی قاسم سلیمانی را از نخستین سالهای جنگ ایران و عراق پی میگیرد و شرح میدهد که وی چگونه با نمایاندن قابلیت و هوش نظامی خود راه ترقی در جمهوری اسلامی را پیمود تا بالاخره به فرماندهی نیروی قدس رسید. به نوشتۀ عارفی او هم اکنون حدود دههزار نفر را تحت فرمان دارد.
در سال ٢٠١١، ژنرال جان کین (John Keane) معاون وقت ستاد ارتش آمریکا به طور علنی این پرسش را در مقابل کنگره طرح کرد که "به چه دلیل او را (سلیمانی) را نمیکشیم؟ مگر دیگر کسانی را که علیه آمریکا عملیات تروریستی ترتیب میدهند، نمیکشیم؟"...
به نوشتۀ آرمین عارفی آمریکاییها حداقل یک بار فرصت داشتهاند که در بغداد، سردار سلیمانی را به قتل برسانند اما از پیامدهای این کار ترسیدهاند.
گزارشگر لوپوان در پایان یادآوری میکند که فعلاً نیروهای آمریکایی و جمهوری اسلامی برای دفع داعش عملاً مشغول همکاریاند و بمبارانهای مواضع تروریستها توسط هواپیماهای آمریکایی، در واقع برای آسان کردن کار قاسم سلیمانی و یارانش است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید