دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

چاپ همزمان دو کتاب "محمود شکراللهی" در فرانسه

نتشر شده در:

"محمود شکراللهی"- نویسنده و کارگردان ایرانی، این روزها بسیار پرکار بوده و حاصل آن دو کتابی است به نام‌های "فریاد" و "بیماری زندگی" (مرض زندگی)، که یکی در ١٦١ و دیگری در ٦٤ صفحه، توسط انتشاراتی "لو سوپیرای" در فرانسه چاپ و راهی بازار شده‌اند.

محمود شکراللهی
محمود شکراللهی
تبلیغ بازرگانی

"فریاد" با این جمله آغاز می شود که «ژوزف، مستأجر اتاق شماره 13 شب را نزد "ماری" گذراند».

اتاق شماره 13، به مساحت 9 متر مربع که مدام در طول داستان یادآوری می‌شود و در آن مبل ها به زمین چسبیده اند، به فضائی خفقان آور تبدیل می شود که ظاهرأ ساکن آن هم به تخت و فضای آن چسبیده است. انتریگ کتاب با سخن از فریادهائی شکل می گیرد که دوبار شب هنگام شنیده شده است.

کم کم خواننده احساس می کند که این ساختمان واقع در کوچه ای به نام "پاسکال" در پاریس، نمونه ای است از جامعه و یا در کل از جهانی که در آن افراد دو دسته هستند: کسانی که حکومت می کنند- در اینجا دادستان و بازرسان هستند - و دیگری از مردم عادی تشکیل شده که با ترساندن آنها گروه اول مهارشان می کند. یک گروه سوم میانی هم می توان درمیانشان یافت که آنها هم با ارعاب و یا چاپلوسی به عوامل حفظ شرایط و در ترس نگه داشتن مردم تبدیل می شوند که "ژوزف" وسرایدار ساختمان از آن دسته هستند.

در این کتاب‌ها و همچنین کتاب پیش تر محمود شکراللهی- "کندو"، قصه گوئی وجود ندارد و جو و زمان تغییر می‌کنند و خواننده را مدام به سفری به گذشته و حال می برند؛ از این رو این سبک تبدیل می شود به تعمقی در مورد زندگی افراد و درونشان.

08:34

گفتگو با محمود شکراللهی

در چنین جوی، این گونه به نظر می آید آن فریادی که در شب طنین می اندازد و طبیعتش روشن نیست، فریادی است برای آزادی خواهی.

از "محمود شکراللهی" پرسیدم آیا این حدس درست است؟

 

"پانزده کارگردانان" و فیلم های غیرمتعارف

برای چهل وششمین برگزاری خود، بخش "پانزده کارگردانان" فستیوال "کن"، فیلم های غیرمتعارف را در دستور کار خود قرار داده است.
از این رو شمار فیلم های جنائی و کمدی در میان 19 فیلم برگزیده شده بالاست.

این بخش موازی فستیوال کن که در سال 1968 توسط انجمن کارگردان برپا نهاده شد، غیرمسابقه ایست و هدفش کشف فیلم های کارگردانان جوان و همچنین نشان دادن فیلم های کارگردانان کهنه کار است.

این بخش کار خود را با نمایش فیلم "دسته دختران"- آخرین فیلم "سلین سیاما" کارگردان فرانسوی، آغاز می کند.

فیلم "کشتار با اره برقی" که به مناسبت چهل سالگی اش ترمیم شده، در کنار فیلم های دیگر به نمایش در می آید.

آخرین اثر یکی از استادان فیلم های انیمیشن ژاپنی- "ایسائو تاکاهاتا"ی 78 ساله، سازنده فیلم "گور شب چراغ ها" در سال 1988، نیز به نمایش در می آید. این فیلم "داستان پرنسس کاگویا" نام دارد.

مستند ساز بنام آمریکائی- "فردریک وایزمن" هم در 84 سالگی، دنباله فیلم "امید و پیروزی" را زیر نام "ملکه و کشور" ارائه می دارد که در آن نوجوان فیلم نخستین، در زمان جنگ کره به ارتش می پیوندد.

فیلم پایانی این بخش، فیلم "غرور"- یک کمدی انگلیسی ساخته "ماتیو وارکوس"، خواهد بود که اتحاد کوتاه مدت کارگران معدن اعتصابی را در زمان نخست وزیری "مارگارت ثاچر" و گروه‌هائی از کنشگران همجنس گرا را به تصویر می کشد.

"کالسکه طلائی"، جایزه ای که از چند سال پیش برای دلیری و نو آوری به کارگردانان داده می شود، امسال به "آلن رنه"- کارگردان فرانسوی، داده خواهد شد که به تازگی درگذشت.

هفته منتقدین

یکی دیگر از بخش های فستیوال "کن"، بخش "هفته منتقدین" است که برای پنجاه و سومین بار برگزار می شود و به فیلم‌های نخست و دوم کارگردانان جهان اختصاص دارد.

برگزارکنندگان این بخش، می گویند که از میان 1200 فیلم دیده شده، 11 فیلم را برگزیده اند که در آنها جستجوی هویت و عشق سخن نخست را می گویند.
از این 11 فیلم، 9  فیلم با یکدیگر به رقابت خواهند پرداخت و یک هیأت داوری به ریاست کارگردان انگلیسی- "آندره آ آرنولد"، به بهترین آنها جایزه خواهد داد.

حدود 10 فیلم کوتاه نیز که از میان 1730 فیلم دیده شده برگزیده شده اند که با یکدیگر در رقابت خواهند بود. نام ایران امسال در همه بخش‌های فستیوال کن خالی است.

 

فسیتوال رایگان فیلم های مستند زیست محیطی بر روی انیترنت

برای دومین بار فستیوال فیلم های مستند زیست محیطی به شکل رایگان تا تاریخ 30 آوریل بر روی اینترنت برگزار می‌شود.

هدف این فستیوال که توسط یک انجمن بلژیکی به نام "بیدارشو" (ویک آپ) سازمان یافته، حساس کردن مردم نسبت به مسائل زیست محیطی است.

بازدید کنندگان می توانند 10 فیلم برنامه ریزی شده را ببینند که پیرامون موضوعاتی چون "گونه‌گونی زیستی"، "تغذیه" ، "کشاورزی"، "آلودگی آب"، "اقتصاد سبز" و " انرژی" می گردند و به بهترین آنها رأی بدهند.

در این فیلم ها از جمله یک خانواده آمریکائی را می بینیم که از هرگونه کالای شیمیائی پرهیز می کند، به دنیای کشتار و عرضه گوشت سر می زنیم و از خشکسالی جنوب اتیوپی و پیامدهای آن آگاه می شویم.
«حیف ومیل» مواد خوراکی در جهان هم دور نیست که نتیجه آن 50 میلیون تن زباله است که به کشورهای جنوب سرازیر می شوند. سرانجام به پیامدهای گرم شدن هوا و زندگی چهارتعاونی فعال در این زمینه در اروپا پرداخته می شود که پاسخ‌های دیگری برای مبارزه با شماری بحران یافته اند.

http://www.greenupfilmfestival.com/les-films/

 

فروش تابلوهای تقلبی و در آمد 33 میلیون دلاری

در پی انتشار خبر دستگیری سه نفر در پیوند با فروش تابلوهای تقلبی که طی چهارده سال 33 میلیون دلار در آمد برای آنها به ارمغان آورده بودند، دادستان فدرال "منهتن" گفت که دو تن از این افراد در اسپانیا دستگیر شده اند.
پیش تر دو شهروند سویسی هم در این پیوند مظنون واقع شده بودند.

این دوتن "خسوس آنخل برگانتینوس دیاس د لوگو" مغز متفکراین تقلب و برادرش "خوزه کارلوس" هستند. گفته می شود شخص سوم، نقاش کپیست چینی به نام "پی شن کیان" به کشورش باز گشته است.

این دوبرادر که متهم به پول شوئی و تقلب الکترونیکی نیز هستند با انتقال خود به آمریکا مخالفت کردند.

نحوه کلاه برداری آنها به این ترتیب بوده که "خسوس آنحل برگانتینوس دیاس د لوگو" به کمک زنی که اتهام خود را پذیرفته، خود را به عنوان تاجر آثار هنری معرفی می کرد. او بدین ترتیب بین سال‌های 1994 و 2009 حدود 60 اثر را به دو گالری نیویورکی فروخت. این آثار کپی‌هائی از کارهای "مارک راثکو"، "جکسون پولاک"، "ویلیم د کونینگ"، "رابرت مادرول" و "ریچارد دی بن کورن" بودند.

این کارها را "پی شن کیان" در ازای چند صد دلار برای هر تابلو می کشید. تا این که روزی بهای آنها را دریکی از گالری‌ها دید و برادران اسپانیولی را ناچار کرد که هزاران دلار در ازای کپی کرده یک تابلو به وی بپردازند.
گالری داران هم طبیعتأ از فروش این تابلوها سود بسیاری برده اند.

 

مردم معاون میراث فرهنگی را مسئول تخریب خانه "ظهیرالاسلام" دانستند

همسایه‌های خانه‌ تاریخی "ظهیرالاسلام" خواستار رسیدگی فوری به وضعیت این عمارت شدند و تأکید کردند که در صورت ادامه یافتن تخریب‌ها، معاون میراث فرهنگی کشور مقصر خواهند دانست.

خبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا"،‌ در خبری که روز 30 فروردین انتشار یافت نوشت: برخی مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همزمان با روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی، در محوطه‌ بیرونی عمارت ظهیرالاسلام (سپهدار تنکابنی) جمع شدند.

در این بازدید، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری- مسعود سلطانی‌فر، به‌طور ناگهانی به جمع کارشناسان و معاونان حوزه‌ میراث فرهنگی پیوست اما در گفت‌وگو با اهالی محل، در مقابل درخواست‌های آن‌ها برای حفاظت از این خانه‌ ارزشمند سکوت کرد.

همچنین وقتی سیداحمد محیط طباطبایی- پژوهشگر و عضو ایکوم ایران، در حال توضیح دادن درباره‌ رخدادهای تاریخی در خیابان‌های علی‌آباد، ظهیرالاسلام و هدایت بود و بخش‌هایی از آن درباره‌ قدمت خانه و اتفاق‌هایی که در این منطقه در دوره‌های مختلف تاریخی و به ویژه در جنگ جهانی اول رخ داده ، مسعود سلطانی‌فر از سخنان او ایراد گرفت و گفت که این اطلاعات به جنگ جهانی دوم مربوط است.

در این میان، چند نفر از اهالی منطقه‌ی علی‌آباد که خانه‌ تاریخی ظهیرالاسلام در آنجا قرار دارد، نخست از معاون میراث فرهنگی- محمدحسن طالبیان، و سپس از رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواستند تا به وضعیت این خانه‌ ارزشمند سروسامان دهند.

معصومه موقر- یکی از ساکنان این منطقه، خطاب به طالبیان گفت: ‌در چند سال گذشته که سازمان تأمین اجتماعی قصد تخریب و تبدیل کردن این بنا را به پارکینگ طبقاتی داشت، همه‌ همسایه‌ها ناراحت و نگران وضعیت خانه بودند، آن‌ها چندبار اعتراض کردند اما صدای‌شان به جایی نرسید.

او با اشاره به این‌ که 35 سال در همسایگی این عمارت زندگی کرده است افزود: «تا دو سال پیش، یک رفتگر شهرداری در این خانه در شرایط بدی زندگی می‌کرد. اهالی محل دوست دارند اگر قرار است اتفاقی برای این خانه بیفتد، اطراف آن به فضای سبز تبدیل شود و خود خانه مرمت و مورد استفاده‌ی عموم مردم قرار گیرد. زمانی از دودکش‌های این ساختمان دود بلند می‌شد، یعنی زندگی در آن جریان داشت، اما حالا فقط از آن خاک و غبار بلند می‌شود.»

این خانم متعهد، به معاون میراث فرهنگی کشور گفت: «با حضور این همه کارشناس و متخصص حوزه‌ میراث فرهنگی، امیدوارم فردا صبح که از خانه بیرون می‌آییم، نبینیم که بخش‌های بیشتری از این بنا تخریب شده است، وگرنه شما را مقصر می‌دانیم. اگر بتوانید چند نفر از پولدارهای منطقه را جمع کنید و از آن‌ها برای سامان‌دهی این فضا کمک بگیرید، حتما می‌توانید آن را به یکی از بهترین فضاهای فرهنگی-تاریخی تهران تبدیل کنید.»

مردی حدود 40 ساله که خود را همسایه‌ خانه‌ ظهیرالاسلام معرفی کرد نیز به محمدحسن طالبیان گفت: «در بازار و محله‌های قدیمی، تعداد کمی از بافت‌های تاریخی باقی ما‌نده‌اند لطفا به آن‌ها هم توجه کنید، اگر این‌گونه زیبایی‌ها را از محله‌های تهران بگیرید، دیگر هیچ‌چیز برای این شهر صنعتی باقی نمی‌ماند». 

معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز خطاب به همسایه‌های خانه‌ ظهیرالاسلام گفت: جمع شده‌ایم تا اگر مالک بنا رضایت دهد این خانه را احیا کنیم. سبک معماری این بنای تاریخی بسیار متفاوت‌تر از دیگر خانه‌ها است. تلاش می‌کنیم برای حفاظت از این عمارت از مردم و سازمان‌های اجتماعی کمک بگیریم. سازمان میراث فرهنگی در هرشهری آن‌قدر موضوعات مختلف دارد که اگر مردم در کنار این سازمان قرار نگیرند، امکان حفاظت از بناهای تاریخی را نداریم.
او خطاب به معاونان خود در حوزه‌ میراث فرهنگی گفت : «بافت‌های تاریخی در سطح کشور به مرور در حال از بین رفتن هستند و باید توجه‌مان را به این بافت‌ها بیشتر کنیم.»

سیداحمد محیط طباطبایی نیز با اشاره به تاریخچۀ این بنای تاریخی، خطاب به سلطانی‌فر گفت: امیدوارم شهردای امکان خریدن این خانه را داشته باشد تا بتوانیم آن را به‌طور کامل مرمت کنیم
این پژوهشگر با اشاره به این‌که امسال صدمین سالگرد جنگ جهانی دوم است تأکید کرد: بخش‌هایی از این محله‌ی قدیمی به بعد از دوران مشروطه متعلق است و این بناها یادمان‌های مشروطیت هستند.

گفته می شود حریم این خانه‌ی تاریخی از بین رفته و این روزها، دیوارها و سقف آن نیز در حال تخریب است و تقریباً دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.


آیا بنای "عشرت آباد" نجات می یابد؟

سخن از لزوم نجات خانه‌ی تاریخی "ظهیرالاسلام" رفت. و در حالی که خانه‌های تاریخی بسیاری مورد بی مهری و بی توجهی قرار دارند، خبر آمد که نخستین دستورها برای آغازعملیات نجات‌بخشی عمارت تاریخی "عشرت‌آباد" در تهران صادر شده است.

خبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا"، در این پیوند می نویسد: اواسط دی ماه سال گذشته پس از حدود 35 سال عمارت "عشرت آباد" در منطقه‌ 7 تهران و در میدان سپاه (عشرت‌آباد سابق) بالاخره مورد توجه قرار گرفت و در بازدیدی که رئیس شورای شهر- احمد مسجد جامعی، به همراه برخی از مسئولان میراث فرهنگی استان تهران از این عمارت تاریخی داشت، دستور آغاز عملیات مرمت و نجات‌بخشی آن را تا دو ماه و نیم بعد، یعنی پایان سال 92 صادر کرد.
دستوری که با مدت‌ها وقفه، سر انجام در روز چهارشنبه 27 فروردین ماه 1393، پس از سه ماه و چهارده روز در برنامه‌ کاری اداره کل میراث فرهنگی استان تهران قرار گرفت.

ایسنا، سپس از قول دست اندرکاران می نویسد: در جلسه‌ مربوط به این عمارت تاریخی، سهم هر کدام از ارگان‌ها برای مشارکت مالی در این پروژه مشخص شد و طرح مرمت مورد بررسی کامل قرار گرفت.

سپیده سیروس‌نیا- معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران، اما با بیان این نکته که طرح مرمت عمارت عشرت‌آباد در طول چند ماه گذشته توسط مشاور پروژه تهیه شده است گفت : تهیه‌ کلیات طرح با هدف چگونگی احیا و بهره‌برداری از این بنای تاریخی را که در اختیار سپاه پاسداران قرار دارد تا دوماه آینده و ارایه‌ آن، در جلسه‌ای که با حضور چهار رکن دخیل در حفاظت از این بنای تاریخی برگزار می‌شود و این از جمله تصمیم‌گیری‌های انجام شده برای این بنای تاریخی است.

به گزارش ایسنا، 13 دی ماه سال گذشته، احمد مسجد جامعی- رئیس‌شورای شهر تهران، با حضور در پادگان ولیعصر، پس از بازدید از عمارت کلاه‌فرنگی عشرت‌آباد، نسبت به آغاز عملیات مرمت و نجات‌بخشی این بنای تاریخی تا پایان سال جاری تأکید کرده بود.
او با بیان این‌که خیلی پیش‌تر از این‌ها می بایست این عمارت تاریخی که در زمین‌های نظامی قرار گرفته مورد مرمت قرار می‌گرفت، گفت: شهرداری و شورای شهر تهران توانستند در یک فاصله پنج ساله زندان قصر را از یک فضای بسته و کاملاً نظامی به فضایی مردمی و قابل استفاده برای عموم تبدیل کنند، بنابراین قطعاً می‌توان در مورد این مجموعه نیز چنین تدبیری اندیشید.

احمد مسجد جامعی گفته بود: امیدواریم ظرف مدت سه هفته تا یک ماه، سند مرمت این عمارت تهیه شود. این در حالی است که بنا به خبر ایسنا، طرح مرمت، سه ماه بعد روی میز معاونت میراث فرهنگی استان تهران قرار گرفت.

این بنای تاریخی، روزی یکی از عمارت‌های اعیانی ناصرالدین‌شاه قاجار بوده است که پس از بازگشت او از فرنگ، در بیرون از حصار تهران و در مجموعه‌ای ییلاقی ساخته شد.

باغ و عمارت آن، پس از انقراض سلسله‌ قاجار، همراه خانه‌های اطرافش از حدود 90 سال پیش، با دیوارهای پادگانی نظامی که در آن روزها "پادگان شهربانی" یا "عشرت‌آباد" نامیده می‌شد، از نظرها دور شد. به این ترتیب سرنوشت عمارت "کلاه‌فرنگی عشرت‌آباد" با نظامی‌ها گره خورد و حتی از زندانی که در محوطه‌ی پادگان بود به نام "زندان عشرت‌آباد" نام برده می‌شد.

آیت اله خمینی نیز به‌مدت یک‌ماه و هفت روز، از 15 خرداد 1342 در این زندان بود؛ اما پس از گذشت مدتی،‌ این بنا به محل استقرار گارد پهلوی اختصاص یافت و با پیروزی انقلاب اسلامی و برعهده گرفتن سرپرستی پادگان توسط نیروی هوایی سپاه به نام "پادگان ولیعصر" تغییر نام داد.

به نوشته ایسنا، این بنا در سال 1346 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و مهم‌ترین تعمیرات را در این مجموعه به سال‌های 1353 تا 1355 باز می گردد که به‌دلیل قرار گرفتن در پادگان، دسترسی کارشناسان میراث فرهنگی به آن دشوار بود و این سازمان فقط در سال‌های 1375 و 1381 برای تهیه‌ نقشه و تعیین حریم کاخ توانست تلاش‌هایی را در این زمینه انجام دهد. البته سازمان میراث فرهنگی از سال 1373 با مسئولان پادگان برای مرمت کاخ مذاکره کرد، ولی مشکلاتی مانند توافق نداشتن سازمان میراث فرهنگی و نیروهای نظامی درباره‌ تأمین اعتبار، مرمت‌ها را به تأخیر انداخت.

حال ببینیم چگونه میراث فرهنگی این بنا را نجات خواهد داد؟

 

معبد آناهیتا برای ادامه زندگی نیازمند پول است

در حالی که شهرداری تهران پیشنهاد تخصیص 380‌ میلیاردتومان را برای ساخت 160مسجد در تهران، به شورای شهر در قالب لایحه بودجه سال 93 ارایه کرد، مدیر پایگاه میراث فرهنگی "معبد آناهیتا" گفت: «برای سامان‌دهی اولیه این مجموعه به پنج‌میلیارد ریال اعتبار نیاز داریم».

علیرضا برشاهی- مدیر پایگاه میراث فرهنگی معبد آناهیتا، درباره‌ برنامه‌های سال 93 پایگاه میراث فرهنگی "معبد آناهیتا" گفت: ما برنامه‌های خود را برای معبد آناهیتا به سازمان میراث فرهنگی کشور اعلام کرده‌ایم اما هنوز اعتبارات سال 93 پایگاه میراث فرهنگی آناهیتا به ما ابلاغ نشده که بتوانیم براساس آن برنامه‌ریزی کنیم. مهم‌ترین برنامه‌ ما در صورت وجود اعتبار، سامان‌دهی مجموعه‌ معبد آناهیتاست.
او گفت: سامان‌دهی ورودی گردشگران، ایجاد پارکینگ در کنار معبد، ایجاد مسیرها و معابر جدید گردشگری در داخل محوطه معبد و ایجاد سردر ورودی، از جملۀ اصلی‌ترین برنامه‌ها برای پایگاه میراث فرهنگی معبد آناهیتاست.

یک سری کارهای استحکام‌بخشی و حفاظتی را برای محوطه‌ معبد هم در نظر است که برای انجام آن‌ها حداقل به اعتباری حدود پنج‌میلیارد ریال نیازاست.

علیرضا برشاهی درپیوند با کاوش باستان‌شناسی در این معبد گفت : «براساس اصول باستان‌شناسی، هر آنچه از گذشتگان زیر خاک مانده است، اگر زیر خاک بماند محفوظ تر است تا با انجام کاوش آن‌ها را بیرون بیاوریم و برنامه‌ای برای حفاظت و نگهداری از محل کاوش‌شده نداشته باشیم. بنابراین با توجه به کمبود اعتبار، فعلاً برنامۀ کاوش برای "معبد آناهیتا" نداریم.»

گفته می شود از میان پرستشگاه‌های ناهید، نیایشگاه‌های همدان، شوش و کنگاور که ویرانه‌های آن هنوز پابرجاست، از همه مجلل تر بوده‌است .

بنای معروف به "معبد آناهیتا" در مرکز شهر "کنگاور" بر سر راه همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا بر روی تپه ای طبیعی با حداکثر ارتفاع سی و دو متر نسبت به سطح زمین های اطراف ساخته شده است. نقشه این بنا چهار ضلعی، به ابعاد ۲۲۴×۲۰۹ متر و هر ضلع آن به شکل صفه ای به قطر هجده متر است. این صفه‌ها با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده اند و نمای بیرونی آنها به وسیله سنگ های بزرگ تراشیده شده، به صورت خشکه چین پوشش داده شده است. در مواردی برای اتصال برخی از بلوک ها، از بست های آهنی و سربی استفاده شده است.

 

توقف کاوش محوطه باستانی تپه "چلو" به دلیل بی پولی

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی- علی اکبر وحدتی، از توقف کاوش محوطه باستانی تپه "چلو" در بخش سنخواست جاجرم، به خاطر تأمین نشدن 400 میلیون ریال اعتبار آن خبر داد.

کاوش فصول اول و دوم این محوطه به گزارش "ایرنا"، پیش تر توسط گروه مشترک باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی صورت گرفته و بنا بود فصل سوم آن نیز اردیبهشت امسال از سوی همان گروه عملیاتی شود.

علی اکبر وحدتی، در این پیوند گفت: هزینه کاوش باستان شناسی بر روی این اثر ارزشمند تاریخی، در این مرحله بر عهده ایران بود که تاکنون اعتباری برای آن منظور نشده است، در حالی که اواخر سال گذشته با تخصیص اعتبار لازم برای کاوش این اثر تاریخی موافقت شده بود. بر اساس توافق قرار بود هزینه کاوش بین دو گروه باستان شناسی ایرانی و ایتالیایی،به شکل 50/50 تقسیم شود. از این روتمام هزینه فصل دوم کاوش را که پاییز پارسال انجام شد، گروه ایتالیایی پرداخت و اکنون نوبت گروه ایرانی بود که هزینه کاوش را بپردازد.

او می افزود: به خاطر جذب نشدن اعتبار اجرای فصل سوم باستان شناسی در محوطه "چلو"، گروه باستان‌شناس ایتالیایی، فعالیت کاوشی خود را در کشور ارمنستان ادامه خواهد داد.

در دو مرحله پیشین کاوش مشترک گروه ایرانی- ایتالیایی در این محوطه باستانی، اشیای مختلفی کشف شد که هم اکنون در موزه باستان شناسی مرکز استان خراسان شمالی در عمارت "مفخم" بجنورد نگهداری می شود

محوطه باستانی "چلو" که در سال 1386 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، با گستره ای حدود 60 هکتار در زمره بزرگ ترین استقرارگاه های پیش از تاریخ در شمال شرق کشور به شمار می رود.

 

مجسمه‌ی امیرکبیر برای خانه‌ی او در تبریز ساخته می شود

جعفر نجیبی- یک هنرمند مجسمه‌ساز، خبر داد که از حدود 5 ماه پیش، به سفارش سازمان زیبا سازی شهرداری تبریز، ساختن مجسمه‌ امیر کبیر را آغاز کرده قرار است این مجسمه در تبریز و در پارکی که خانۀ امیرکبیر در آن قرار دارد و یا جلو در خانۀ او نصب شود.

این هنرمند گفت: ارتفاع مجسمه‌ امیرکبیر، 2 مترو 20 سانتی‌متر است و از جنس برنز تهیه خواهد شد.
او درباره‌ مراحل تهیۀ این مجسمه گفت: ابتدا ماکت این مجسمه را تهیه کردم و بعد مدلاژ آن را با گل ساختم و اکنون نیز در حال انجام ریزه‌کاری‌های مجسمه هستم. بعد از این مرحله قرار است که قالب‌گیری انجام شده و تندیس تهیه شود.

 

رادیوی ایران ٧٤ ساله شد

هفتاد و چهار سال پیش، در روزسوم اردیبهشت ماه، رادیو در ایران آغاز به کارکرد.
‌رد پای این حضور از سال1303 هجری شمسی با آغازمقدمات استفاده از بی‌سیم در ایران فراهم شد.
در سال 1305 بی‌سیم وارد ایران شد و از سال 1311 سامانه بی‌سیم در ایران گسترش یافت.

در سال 1316 مقدمات ایجاد مرکز رادیو در وزارت پست و تلگراف و تلفن فراهم شد و در چهارم اردیبهشت 1319 نخستین دستگاه پخش صدا یا همان رادیو، در تهران در محلی که امروز به عمارت کلاه فرنگی، بیسیم، معروف است، در جاده قدیم شمیران، برنامه‌های چند ساعته پخش می‌کرد.

درآغاز تأسیس، رادیو تهران تنها دارای دو فرستنده یکی برای موج متوسط و دیگری برای موج‌کوتاه بود و برای پخش برنامه‌های خود از یک استودیو در محل اداره بی‌سیم استفاده می‌کرد.

در سال 1327 یک فرستنده دیگردر اختیار رادیو قرار گرفت و یک استودیوی کوچک در میدان ارگ برای پخش اخبار ساخته شد. میدان ارگی که همچنان به نام رادیو شناخته می‌شود و شبکه رادیویی تهران و البته رادیو نمایش از این محل برنامه‌هایشان را به روی آنتن می‌فرستند.

سال 1319 رادیو تهران تنها 8 ساعت در 24 ساعت برنامه اجرا می‌کرد. این برنامه ها شامل، اخبار، موسیقی ایرانی، گفتار مذهبی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی می شد.

در سال 1322 بخش دیگری به بخش‌های پیشین این رادیو افزوده شد و برنامه های بامدادی آن سه ساعت افزایش یافت‌.
سپس در سال 1324، برای روزهای تعطیل نیز برنامه‌هایی‌ در نظر گرفته شد.

در سال 1336، نام "رادیو تهران" به "رادیو ایران" تغییر کرد و سپس در کنار آن فرستنده دومی بنام "رادیو تهران" نیز به کار افتاد که در آغاز تنها موسیقی از آن پخش می‌شد.

نخستین هنرمندان و مسئولان رادیو از میان فرهنگیان و هنرمندان شایسته و باذوق انتخاب می شدند و یا از سایر وزارتخانه‌ها به اداره کل‌انتشارات و تبلیغات منتقل می گردیدند؛ محمد حجازی ملقب به مطیع‌الدوله- نویسنده و داستان‌نویس‌، عبدالرحمن فرامرزی- نویسنده و مدیر روزنامه کیهان‌، حسینقلی مستعان- داستان‌نویس‌، ابوالقاسم پاینده- نویسنده‌، ابوالقاسم اعتصام‌زاده و مشفق همدانی- مترجم‌، از جمله این افراد بودند.

به نوشته واحد مرکزی خبر رادیوی ایران: «در ابتدای‌کار برای اطلاع رسانی و پخش اخبار، "آژانس‌پارس" اخبار روزنامه‌ها را قیچی‌می‌کرد و به‌ دست‌ گویندگان‌ رادیو می‌داد، اما رفته‌رفته‌ پس‌ از پنج‌سال‌ این‌ آژانس‌ به‌ یک ‌خبرگزاری‌ تبدیل‌ شد که‌علاوه‌ بر تهیه‌ و پخش‌ اخبار رادیویی‌، هرروز چهار شماره‌ بولتن ‌صبح‌ و عصر از اخبار ایران‌ و جهان‌ تهیه‌ می‌کرد و به‌ رایگان‌ در اختیار روزنامه‌ها قرار می‌داد.

گزارش‌های‌ رادیویی‌ نیز یا از طریق‌ فرستنده‌ سیار به‌طور زنده‌ پخش‌ می‌شد و یا جریان‌ رویداد، روی‌ نوار ضبط و در بخش‌ اخبار از رادیو پخش‌ می‌‌شد.

اخبار خارجی‌ نیز از طریق‌ تله‌تایپ‌ (دستگاه‌خودکار خبرگیری‌) که‌ نقش‌ خبرنگار را بازی‌ می‌کرد دریافت‌ و سپس‌ مترجمان‌ در مدت‌ کوتاهی‌ آن را ترجمه‌ و برای‌ تنظیم‌ خبر ‌تحویل‌ سردبیر اخبار می‌دادند.

از سال‌1325 تا 1338، به‌ مرور هر استانی‌ برای‌ خود، زیر نظر اداره‌ کل‌ انتشارت‌ و رادیو، اقدام‌ به‌ تأسیس‌ رادیو کرد و اخبار استانی خود را مخابره می‌کرد.

اگر روزی برای دریافت امواج رادیو و صدائی شفاف، شنوندگان می بایست به خود زحمت بسیار بدهند، امروز این امواج به راحتی و با بهترین کیفیت از بیش از 25 شبکه رادیویی عمومی و تخصصی در تهران به گوش می‌رسد و می توان همه رادیوهای دنیا را از راه اینترنت، به شرطی که فیلتر نباشد، در همه جا شنید، که البته این شامل تصویر نیز می شود.

اما رادیو به دلیل آزادی عمل، دریافت و دسترسی آسان، رایگانی و به ویژه جنبه جادوئی آن، همواره جای خود را حفظ خواهد کرد.

 به گفته فروغ فرخزاد:  صدا ، صدا ، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفۀ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا ، صدا ، صدا ، تنها صداست که میماند

 

فروش میلیونی تابلوهای نقاشی کودکان در حمایت از محک

هشتمین نمایشگاه سالانه نقاشی هنرجویان کودک و نوجوان تارا بهبهانی که در مؤسسه "محک" برگزار شد و با استقبال چشمگیر از سوی علاقمندان روبرو گردید، در دو روز برگزاری به فروشی بیش از 43 میلیون تومان دست یافت.

مؤسسه محک در آخرین پنجشنبه و جمعه فروردین 93 میزبان نمایشگاهی خلاقانه از آثار کودکان و نوجوانان بود که درآمد حاصل از فروش آثارشان به کودکان سرطانی مؤسسه محک اهداء شد.

در خبری که "ایلنا" منتشر کرد، خواندیم که 1400 نفر از این نمایشگاه بازدید کرده اند.

گفتنی است این نمایشگاه که به شکلی پیگیر طی هشت سال اخیر برگزار شده، جایگاهی ویژه در فضای هنری ایران برای خود یافته است. این کودکان و نوجوانان هنرمند بر پایه شیوه ابداعی "تارا بهبهانی"- نقاش و پژوهشگر، آموزش دیده اند و برگزاری منظم آن از سال 1385 به این سو نشان از موفقیت این روش آموزش نقاشی دارد.
این نقاشان کودک و نوجوان با فروش آثارشان نه تنها همدلی و همراهی خود را با کودکان مبتلا به سرطان می دهند بلکه دیگران را هم تشویق به نقش گرفتن در فعالیت‌های اجتماعی می کنند.

 

"بهار بورژ" فرا رسید

در سال 1976 فکر برگزاری فستیوالی برای ترویج ترانه در روزهای تعطیلی عید پاک و در شهری متوسط چون شهر "بورژ" در فرانسه نسج گرفت اما واژه «ترانه» به دلیل محدود کنندگی آن، جای خود را به «موسیقی امروزی» یا «موسیقی مردمی» داد.
از آن زمان به این سو، 3229 هنرمند در این روزهای بهاری دررخدادی که "بهار بورژ" خوانده می شود هنرنمائی کرده‌اند.

امسال نیز از روز 22 تا 27 آوریل، 157 کنسرت درمکان‌های مختلف شهر "بورژ" از جمله بر صحنه ای در میدان شهر برگزار شده و میشود.
امروزه "بهار بورژ" یکی از رویدادهای مهم در زمینه موسیقی در فرانسه به شمار می آید.

در میان چهره های مهم این سی و هشتمین برگزاری، نام "کاترین رنژه"، خواننده فرانسوی ونوازنده شماری ساز، دیده می‌شود که همراه با دو تن از اعضای گروه "گوتان پروجکت" (گروه فرانسوی- ارژانتینی- سویسی موسیقی تانگوی الکترونیک)، گروه تازه ای به نام "پلاتچا فرانسیا" تشکیل داده اند که به اجرای ترانه‌هائی در ژانر تانگو-الکترو می‌پردازند.

گفتنی است که "کاترین رنژه" در گذشته گروه موسیقی راک "ریتا میتسوکو" را بر پا نهاده بود.
این هنرمندان در واقع پیروان "آستور پیاتچولا"، نوازنده بنام "باندونئون" آرژانتینی هستند که در زمان حیاتش دیگر نوازندگان اصل‌گرای "باندونئون" او را طرد می کردند، چون طنین مدرن تری به تانگو بخشیده بود. او نیز در پاسخ به این اصل گرایان می گفت که آنها با تکنیکی کهنه و به شکلی عقب افتاده تانگو را اجرا می کنند.

ریشه های تانگو چندان مشخص نیست. اما موسیقی و رقصی که توسط مهاجران مختلف و اکثرآ ایتالیائی، ، در سالهای 1890-1900 در بارهای "بوئنوس آیرس" به وجود آمد، بیش از یک نوع موسیقی به شمار می آید .

"تانگو" به گفته شماری «فکر غمگینی است که به حرکت در آمده».

گفتنی است که "رقص تانگو" که در آغاز قرن بیستم در اروپا رایج شد، بار دیگر مورد توجه قرار گرفته و مدام به شمار کسانی که به آموختن آن می پردازند افزوده می شود.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.