دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

یک زن جوان ایرانی-آمریکائی در ریاست هیأت داوران "کوئیر پالم" و یک کارگردان جوان ایرانی در بخش "سینه فونداسیون" فستیوال کن

نتشر شده در:

پیش از اعلام جایزه‌های شصت و هشتمین فستیوال کن، به خبرهائی در پیوند با ایران و ایرانیان و نیز فیلم‌های در رقابت بپردازیم. برای ششمین بار در فستیوال کن، جایزه ای به نام "کوییر پالم" که اشاره ایست به نخل طلای بخش مسابقه‌ای این فستیوال، به بهترین فیلمی داده می شود که مسائل مربوط به همجنس‌گرائی، دو جنس‌گرائی و یا "ترانس ژانر" را مطرح می‌سازند. "دزیره اخوان"، هنرپیشه و کارگردان ایرانی، امسال ریاست هیأت داوران این جایزه را بر عهده داشت. 

تبلیغ بازرگانی

این رخداد که شش سال پیش توسط "فرانک-فینانس مادوریرا" بر پا نهاده شد، شبیه به رخدادی است به نام "تدی آواردز" که همه ساله در حاشیه فستیوال برلن جریان پیدا می کند که آن هم به فیلم هائی در پیوند با همجنس گرائی در سینما اختصاص دارد.

07:47

گفتگو با دزیره اخوان، هنرپیشه و کارگردان

"دزیره اخوان" که نامش در محفل سینمای مستقل آمریکا شناخته شده است، یک فیلم بلند به نام "رفتار مناسب" و سریال‌های اینترنتی "سرازیری" و "دختران" را ساخته و در آنها بازی کرده است.

در آغاز گفتگو با "دزیره اخوان"، از او پرسیدم با در نطر گرفتن برخورد ایرانیان با این گونه فیلم ها، به ویژه وقتی پای یک ایرانی درمیان باشد، واکنش پدر و مادرش با پرسشی که در فیلم "رفتار مناسب" مطرح می کند چه بوده است؟ آیا آنها این مسائل را آسان پذیرفتند یا سال‌ها به درازا انجامید؟

 

 

در میان فیلم های برگزیده شده امسال، نام "کارول" ساخته "تاد هینز"، "مارگریت و ژولین" ساخته "والری دونزللی"، "عشق" ساخته " "گاسپار نوئه" و "دو دوست" ساخته "لوئی گارل" دیده می شود که "گلشیفته فراهانی" در آن بازی می‌کند.

برای نخستین بار یک "بازار کوئیر" هم برای فیلم هائی از این رده در کن تشکیل خواهد شد. یک "پالم کوئیر" هم برای فیلم‌های کوتاه در نظر گرفته شده است

 

در "سینه فونداسیون"، فیلم "کشتارگاه" تبدیل می‌شود به کشتارگاه جوانان معتاد

فیلم کوتاه "کشتارگاه" ساخته "بهزاد آزادی" کارگردان جوان ایرانی، در بخش "سینه فونداسیون" فستیوال کن به نمایش درآمد که بهترین فیلم‌های پایان تحصیل دانشجویان مدارس سینمائی جهان را به مسابقه می‌گذارد.

05:01

گفتگو با بهزاد آزادی، کارگردان

"کشتارگاه" فیلمی است که از چند دید توجه را به خود می‌کشد؛ یک، این که معضل اعتیاد و استفاده ازمواد مخدر را در شهری کوچک در آذربایجان غربی مورد توجه قرار می دهد و دیگر این که این نابازیگران به خوبی وارد نقش خود می‌شوند و باور کردنی هستند.
کشتارگاه، که در تیتراژ فیلم "کوشتارگه" نوشته شده از آغاز نشان می دهد که فیلمی است به زبان کردی و باید زیرنویسش را خواند.

از بهزاد آزادی پرسیدم چگونه به این موضوع توجه کرده و آیا نام کشتارگاه را به دلیل مکانی که می شناخته برگزیده یا این که محله کشتارگاه تبدیل می شود به کشتارگاه جوانان معتاد ؟

 

گلشیفته فراهانی در یک فیلم و در نشستی زیر عنوان "زنان در سینما"

گلشیفته فراهانی که برای نمایش فیلمش "دو دوست"، ساخته "لوئی گارل"، در بخش "هفته منتقدین" در کن حضور داشت و ما در مورد آن بعدها صحبت خواهیم کرد، یکی از سخنرانان جلساتی بود که به ابتکار رئیس گروه "کرینگ"- یک گروه تولیدات کالای لوکس، "فرانسوآ هانری پینو" و "امانوئل برکو" کارگردان و هنرپیشه، زیر عنوان "زنان در سینما" در هتل باشکوه "ماژستیک" برگزار شد. این گروه که تاکنون پروژه های گوناگون از جمله در زمینه ترمیم فیلم ها، با بنیاد بر پا نهاده شده توسط "مارتین اسکورسیزه" را همراهی کرده، در سال 2015 به زنان وحضورشان در سینما پرداخته، چرا که "سلما هایک" هنرپیشه مکزیکی و همسر "فرانسوآ هانری پینو" یکی از مدافعان سرسخت حقوق زنان است.

گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی

دراین جلسه، "گلشیفته فراهانی" پس از سخن پیرامون کارنامه هنری اش در ایران، چگونگی و چراهای برون رفت از این کشور ودشواری‌های غربت، به پرسش حاضرین پاسخ داد. از جمله او په عکس برهنه اش بر روی مجله "اگوئیست" اشاره کرد و گفت دوسال طول کشید تا این عکس سرانجام چاپ شد و اگر امروز بود شاید او به چنین کاری دست نمی‌زد چون خشمش از آن چه بر او گذشته فروکش کرده است. او همچنین بارها با عشق و بسیار مثبت از ایران و ایرانیان صحبت کرد و گفت اکنون از سرنوشت سپاسگزار است.

نظر به این که در این جلسه به شکل‌های مختلف حضور زنان و یاکم رنگ بودن حضور آنان در زمینه سینما سخن رفت، از اوپرسیدم ایا کمبود زنان در صنعت سینما تنها به این دلیل است که مردان نگذاشته اند آنها پیشرفت کنند یا خود زنان هم تا حدی مسئولند چون بر خلاف زمینه های دیگر، در این زمینه برای رسیدن به مقام مردان تلاش ومبارزه نکرده اند؟

 

فیلم های دیگر بخش های اصلی کن که از آنها سخنی گفته نشد.

در صدر این فیلم ها که "نخل طلای" خود من، یعنی فیلم "جوانی"، ساخته "پائولو سورنتینو" کارگردان خوب ایتالیائی قرار می گیرد، یکی دیگر از فیلم هائی است که باز هم به زبان انگلیسی ساخته شده است.

در این فیلم بسیار خوش ساخت با تصاویری که از زیبائی بسیار خاص وتکی برخوردارند، "سورنتینو" با طنز، سری به دوران پیری می زند و این اصطلاح را مطرح می کند که: «جوانی کجائی که یادت بخیر».
او برای این کار دو شخصیت سرشناس، یک رهبر ارکستر بازنشسته و یک سینماگر بنام را در کنار یکدیگر قرار می دهد که از سال‌ها پیش با یکدیگر دوست و فامیل سببی هستند.

نقش رهبر ارکستر بازنشسته را مایکل کین"، با مهارتی بی نظیر و نقش سینماگر سرشناس را "هاروی کینل" ایفا می‌کنند. "راشل ویس" در نقش دختر رهبر ارکستر، "پل دانو" در نقش هنرپیشه‌ای نا امید و نیز "جین فوندا" در نقشی کوتاه اما بسیار مؤثر در این فیلم حضور چشمگیری دارند.
اینها همه در یک کاخ-کلینیک اشرافی در سویس برای استراحت و سالم سازی گرد آمده اند.
دو دوست دیرینه نه تنها هر روز از وضع ادرار خود صحبت می کنند بلکه پشت سر دیگران هم بد می گویند و این کار دید تماشاگر را به سوی جزئیات زندگی، سرخوردگی ها، زندگی زوجی و بسیار نکات ریز و دقیق دیگر می کشاند.
در طول فیلم، کم کم بخش هائی از زندگی دوشخصیت اصلی برملا می شوند و بیننده، گاه با سبکبالی و گاه با غمگینی از رازها و تب وتاب درونی آنان آشنا می شود. دیالوگ های بسیار خوب فیلم هم به دل می نشیند؛ یکی از آنها این است که فیلمسازان بزرگ وقتی به سنین بالا می رسند فیلم های بدی می سازند و این تا حد زیادی درست است.

فیلم گرچه چند کلیشه را درخدمت می گیرد، اما با مهارتی که ما از "سورنتینو" می شناسیم، او به خوبی از پیش پا افتادگی‌ها پرهیز می کند.

فیلم با یک قطعه آوازی بی نظیر پایان می یابد که برای برخی بسیار خوشایند وبرای برخی دیگر زیادی توصیف شد.

از دید من فیلم، شایسته ربودن نخل طلای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازی برای "مایکل کین" را دارد. حال باید دید ژوری چه می گوید؟

گفتنی است که "پائولو سورنتینو" که اسکار بهترین فیلم خارجی را برای "زیبای بزرگ" ربود و تاکنون 6 بار به بخش مسابقه‌ای کن آمده، در سال 2008 جایزه هیأت داوران را برای فیلم بسیار خوب دیگرش "ایل دیوو" ربود.

"کوه‌ها نیز ممکن است بروند"

"جیا زانگ که" که برای چهارمین بار به بخش مسابقه ای فستیوال کن می آید، با فیلم خود "کوه‌ها نیز ممکن است بروند" یکی دیگر از فیلم های خوب بخش مسابقه ای فستیوال کن را ارائه کرد.

این فیلم که از سال 1999 تا 2023 را در بر می گیرد، تحول چین را در سه مقطع تاریخی نشان می دهد و با اشاره‌هائی طنز آمیز تغییرات این جامعه را زیر پرسش می برد.

بخش نخست که در فرمت چهار گوش گرفته شده (که امسال توسط پاره ای از سینما گران به کار گرفته شده بود)، جامعه چینی را نشان می دهد که در حال چشیدن طعم گونه ای از آزادی است.
یک دختر جوان دو دوست پسر دارد که یکی کارگر معدن است و دیگری استعداد بزرگی در ثروت اندوزی دارد. سرانجام پسر ثروتمند بر دیگری پیروز می شود و دختر را به همسری می گیرد. او دوست و رقیب عشقی اش را هم از معدنی که خریده بیرون می کند.

فیلم "Mountains may depart" ساخته "Jia Zhang-ke"
فیلم "Mountains may depart" ساخته "Jia Zhang-ke"

در سال 2015 زوج خوشبخت پولدار، افراط و تفریط های تازه به‌دوران‌رسیده را تکرار می کنند و سپس تولد فرزند پسرشان را می بینیم که "دلار چانگ" نام گذاری می شود، چون قرار است مانند پدر، دلارهای بسیاری به دست بیاورد. سپس از جدائی آنها و این که پدر پولدار فرزندش را به استرالیا برده تا در یک کالج خوب آموزش ببیند، خبردار می شویم. در تنها سفری که پسر 6-7 ساله در یک هواپیمای شخصی، برای شرکت در مراسم مرگ پدر بزرگش می کند، او چند روز را با مادرش می گذراند اما او را خانم و سپس "مامی" (به سبک انگلیسی زبان‌ها)، صدا می‌کند.

می رسیم به سال 2023 و می بینیم که عاشق محروم که پس از شکست عشقی شهرش را ترک کرده بود و هنوز بی چیز است، در حالی که بیمار است با یک زن ویک فرزند کوچک به زادگاهش باز می گردد.
از سوی دیگر فرزندی که در استرالیا در خانه ای بسیار شیک زندگی می کند، با پدرش تنها از راه ترجمه گوگل (از چینی به انگلیسی)، رابطه برقرار می کند و نام مادرش را هم فراموش کرده است. در آنجاست که یک آشنائی سبب می شود گذشته خود را جستجو کند.

فیلمی بیانگر دورانی غریب که چینی ها در حال گذراندنش هستند اما شامل جوامع دیگر هم می شود.
ناگفته نماند که "جیازانگ که" مهارت بسیار در نشان دادن آسیب های اجتماعی وارد شده به طبقات محروم، پس از ورود سیستم کاپیتالیستی به جامعه ای که هنوز خود را کمونیست می خواند دارد، در سال 2013 هم با فیلم "لمس گناه"، جایزه بهترین فیلم نامه فستیوال "کن" را ربود.

این کارگردان برخاسته از نسل ششم سینماگران چینی، همچنین جایزه "شیر طلای" فستیوال ونیز را در سال 2006 برای فیلمش "زندگی آرام" گرفت.

 "سیکاریو"(مزدور ماجرای باندهای آدمکش در مرز آمریکا و مکزیک

"سیکاریو" (مزدور)، تازه ترین فیلم کارگردان کانادائی "دنی ویلنوو" است که در نیمه راه فیلم "هیچ وطنی برای مرد پیر وجود ندارد" و "ترافیک" قرار گرفته.

فیلم "sicario"
فیلم "sicario"

این فیلم که از انتقام از قاچاقچیان و کارتل های بزرگ مواد مخدر در آمریکا و مکزیک و جنگ میان سیا و "اف بی آی" بر سر دستگیری سران این قاچاقچیان سخن می گوید. فیلمی است خوش ساخت و سرگرم کننده که از هیچ نظر تازگی ندارد نه از نظر نوع، موضوع و نه از نظر پرداخت.

"پسر سائول یکی از نو آورها

"تییری فرمو" مدیر هنری فستیوال کن، به هنگام برشمردن نام "پسر سائول"، ساخته "لاسلو نه مش" کارگردان مجار، گفت این فیلم بحث خواهد برانگیخت. به هررو به مدت دو روز بسیاری از آن به عنوان یکی از بخت داران نخل طلا سخن می گفتند.

این فیلم که در اردوگاه مرگ نازی‌ها در "آشویتس" و "بیرکن آو" می گذرد، ساختاری تازه دارد. بدین معنا که دوربین در بیشتر مواقع تنها چهره شخصیت اصلی را نشان می دهد که به عنوان "زوندر کماندو" (مأمور تفتیش) مدام در حال حرکت است و کارهای گوناگون می کند.

می دانیم که این مأموران از بین خود یهودیان برگزیده می شدند و چون همه جنایات را می دیدند و یهودیان قربانی را همراهی می کردند، خود نیز پس از سه ماه کشته می شدند.

این "دوربین سوبژکتیو" که صحنه های بیرونی را مبهم و گاه از دور نشان می دهد، ترس و یا سبک مغزی شخصیت اصلی را همراهی می کند.
او به هنگام انجام وظیفه می بیند چگونه دکترهای نازی یهودیان را کالبدشکافی می کنند؛ در یکی از این موارد، شاهد مرگ پسر ده ساله ای است که پسر خود می پندارتش و تصمیم می گیرد او را به خاک سپارد و یک خاخام برای خواندن دعا بر سر مزارش پیداکند ...در این راه و برای نجات یک خاخام، حتا پودر چاشنی یک بمب دستی را هم گم می کند. دیوانگی او سبب کشته شدن شماری از یهودیان و خود وی می شود.

حال می توان از خودپرسید هدف کارگردانی که دستیاری "بلا تار"، کارگردان بنام مجار را بر عهده داشته چه بوده است؟
کور ذهنی و مذهب زدگی و یا مرثیه برای قومی که به باور او جز مرگ راه دیگر پیش پایش نبود؟.

"مارگریت و ژولین نابخشودنی ترین فیلم فستیوال

"والری دونزللی"، یکی از سه کارگردان زن فرانسوی بخش رسمی فستیوال، با فیلم "مارگریت و ژولین" که سناریوی آن در سال 1973 برای "فرانسوآ تروفو" نوشته شده بود، شماری از بینندگان را دل‌زده کرد.

داستان فیلم که در قرن هژدهم می گذرد، عشق بی پایان یک برادر وخواهر را به یکدیگر نشان می دهد که با به جان خریدن خطر مرگ، به دوست داشتن یکدیگر ادامه میدهند و هنگام فرار به انگلستان دستگیر شده گردنشان زده می شود.

فیلم Marguerite et julien
فیلم Marguerite et julien

به طور کلی آبشخوار سینما داستان‌های غیر متعارف و خاص هستند و در غیر این صورت شاید جذبه ای نداشته باشد. ماجرای روابط میان افراد نزدیک خانواده ویا کودک آزادی هم در سینما کم بیان نشده است. اما فیلم "مارگریت و ژولین"، نه تنها از ضعف در بازیگری و میزآنسن رنج می برد بلکه به نظر می آید که کارگردان موضع گرفته است. ودراینجاست که احساس هنجارشکنی در تماشاگر به وجود می آید و نمی تواند بپذیرد که یک کارگردان از شماری از خط قرمزهائی، که در سال‌های اخیر شمارشان کمتر و کمتر شده، فراتر برود.
از این رو به باور من این فیلم نابخشودنی ترین فیلم فستیوال امسال بود.

"قاتل ساخته "هو سیا سینتلاشی برای جان بخشیدن به فیلم های هنرهای رزمی

هشت سال پس از "سفر توپ قرمز" و ده سال پس از "سه بار"، "هو هسیا سین" کارگردان تایوانی، با فیلم "قاتل" به کن باز می گردد.

The Assassin
The Assassin

این فیلم که بر گرفته است از تاریخ چین در قرون وسطا، ماجرای دختر اشرافی‌ای را نشان می دهد که به اتحادیه عدالت خواهی منطقه ای قرن یازدهم، اتحادیه "قاتلان" وابسته است؛ اتحادیه ای که هدفش پاک کردن دنیا از خودکامگان است. این دختر که مأمور است که یک فرماندار محلی سرکش را به دستور پادشان از میان بردارد، همچون در اسطوره‌های یونانی و یا تمدن‌های دیگر، در برابر یک دو راهی قرار می گیرد: از یک سو این شخص هم پسر دائی اش است و کسی است که می‌بایست با او ازدواج کند و از سوی دیگر وظیفه اش نسبت به امپراطور.از این گونه فیلم ها به شکل هالیوودی‌تر و با رنگ‌های زیبا، بسیار دیده ایم که از جمله آنها "ببر و اژدها"ست. اما ورژن "هو هسیا هسین" به نشان دادن هنرهای رزمی بسنده نمی‌کند بلکه پیچیدگی شخصیت‌ها، احساسات و روان آنان را نیز می‌کاود‌.

با این وجود و گرچه برخی او را حتا سزاوار نخل طلا دانسته اند، باید اهل این گونه فیلم ها بود و آن را در زمانی دید که خستگی ناشی از دیدن فیلم ها و دوندگی های بسیار، ذهن را پر نکرده باشد.

"دیپان"

Dheepan
Dheepan

"ژاک اودیار"، کارگردان فرانسوی که جایزه بهترین فیلمنامه را در سال 1996، برای فیلم "قهرمانی بدون هیاهو" و سپس جایزه بزرگ هیأت داوران را برای فیلم "پیامبر" در سال 2013 در کن دریافت کرد، با فیلم "دیپان" به زندگی پناهجویان تامیل در فرانسه می پردازد.

"ژاک اودیار" که این فیلم را در فرانسه، هند و انگلستان، با بودجه ای کم فیلمبرداری کرده از دشواری‌های کسانی سخن می‌گوید که از جنگ در کشورشان گریخته اند و و قتی به حومه های داغ پاریس می رسند، درگیر جنگ اشرار می شوند.

فیلمی که با هنرپیشگانی ساخته شده که واقعأ زبان فرانسه را نمی دانند و این برای کارگردانی که می گوید باید با اطرافیانش و مردم رابطه برقرار کند، پرسش بر می انگیزد.

به هر رو، او با پایانی که شماری از فرانسویان را ناخشنود کرد و می توانست از آن پرهیز کند، به سوژه خوب خود خدشه وارد آورد.

"دره عشق"

پس از فیلم "لولو" ساخته "موریس پیالا"، برای دومین بار "ژرار دوپاردیو" و"ایزابل هوپر"، دوهنرپیشه سرشناس سینمای فرانسه، در یک فیلم در برابر یکدیگر ظاهر می شوند و آن فیلم "دره عشق"، ساخته "گیوم نیکلو" کارگردان فرانسوی است.

در این فیلم آن دو در نقش یک زوج پیشین ظاهر می شوند که پسرشان خودکشی کرده است. گر چه این دو زندگی دیگر را تشکیل داده اند، اما به درخواست پسرشان که از آنها می خواهد با یکدیگر، در تاریخی که او تعیین کرده و در ساعت مشخص در دره مرگ، در کالیفرنیا حضور پیدا کنند تا او بتواند از آن دنیا بیاید و با آنها آخرین دیدار را داشته باشد، به خواست این پسر تن در می دهند.
و در حالی که هیچ کدام چندان چنین بازگشتی را باور ندارند، هر روز در محلی که پسر تعیین کرده حاضر می شوند...طی این روزها، این دو به خاطرات گذشته و زندگی مشترکشان بازمی گردند. اما جز برای کسانی که ارواح و دنیای دیگر را باور دارند، چیز خاصی به تماشاگر نمی دهد و او را در برابر جسم حجیم "ژرار دوپاردیوئی" می گذارد که در حال عرق کردن است و از گرما رنج می برد.

Valley of love
Valley of love

"ژرار دوپاردیو"، در کنفرانس مطبوعاتی اش از بازی با "ایزابیل هوپر" پس از 35 سال سخن گفت و گرچه نمی بایستی پرسشی درباره ملیت روسی او مطرح می شد، این پرسش مطرح شد و او گفت که پوتین را بسیار دوست می دارد و سپس به جای این که بگوید روسیه را هم دوست می دارد، واژه شوروی را به کار برد.

او در مورد تنش اوکرائین گفت، از این تنش سر در نمی آورد اما مانند همه در برابر آن تکان خورده است چون رئیس جمهوری پیشین "ویکتور یوشچنکو"، را به خوبی می شناخته است.

بر کسی پوشیده نیست که "ژرار دوپاردیو" حتا در انتخاباتی که برخی از دیکتاتورها ویا افرادی با شهرتی نه چندان خوب شرکت داشته اند، موضع گرفته است .

"کرونیک" (مزمن)

Chronic
Chronic

"میشل فرانکو"، کارگردان مکزیکی که در سال 2013 جایزه بخش "نوعی نگاه" را برای فیلم دیگرش "پس ازلوسیا" ربود، این بار با فیلم انگلیسی‌زبان "کرونیک" به بخش مسابقه ای بازگشت. در این فیلم، که دیدنش در ساعت هشت ونیم صبح، همه روز بیننده را خراب می کند، از ورای پرستاری که برای کمک به بیماران سخت و مرحله پایانی زندگی استخدام می شود، به مقوله بیماری و مرگ می پردازد.

"تیم راس" نقش این پرستار را ایفا می کند و به ما جز مشکلات بالینی و کمی هم دلائل خود وی برای رسیدگی به این بیماران چیزی را نشان نمی دهد. پایانش هم همان طعم تلخ را در دهان تماشاگر نگه می دارد.

پرسش اینجاست که چه کسی برای دیدن این فیلم حدود 9 یورور پول خواهد پرداخت؟

"مکبث"

Macbeth
Macbeth

"جاستین کورزل" کارگردان استرالیائی، پس از صدها نمایش و میزآنسن "مکبث" نمایشنامه شکسپیر، که مهمترین آنان ساخته "اورسن ولز" در سال 1948 و دیگری ساخته "رومن پولانسکی" در سال 1971 است، با فیلم "مکبث" به بخش مسابقه ای فستیوال کن آمد.

او برای ایفای نقش "لیدی مکبث"، "ماریون کوتیار" هنرپیشه فرانسوی را برگزیده که می گوید می دانسته روزی این نقش را ایفا خواهد کرد اما به زبان فرانسه.

سینماگر هم از ورای این فیلم می پرسد، آن دوران به چه شکل بوده و آیا خشونت در آن بیش ازامروز بوده است؟

 

فیلم‌های بخش های دیگر و انیمیشن زیبای " شاهزاده کوچولو"

نا گفته نماند که در بخش های جانبی و از جمله بخش "نوعی نگاه" در مجموع فیلم‌های بهتری نسبت به بخش اصلی برگزیده شده بود که در میان آنها می توان از فیلم "آن" ساخته "نائومی کوازه" نام برد که بسیار بهتر از فیلم "خواهر کوچک ما" ساخته "هیروکازو کورایدا" بود.

یکی از فیلم های زیبائی که در بخش خارج از مسابقه به نمایش در آمد، فیلم انیمیشن بسیار زیبای "شاهزاده کوچولو" بود؛
داستانی که سینما را از سال 1943 تا کنون، یعنی سال خلق این اثر توسط "آنتوان دوسنت اگزوپری" نویسنده فرانسوی، به رؤیا واداشته است.

"مارک آزبرن"، کارگردان این فیلم می گوید که بین زمانی که او می خواسته این فیلم را بسازد تا زمان آفرینشش، 5 سال سپری شده است. او برای این کار در سه کشور زندگی کرده وبا 400 هنرمند و تکنیسین از ملیت های گوناگون همکاری داشته، صداهای مختلف را در 6 کشور ضبط کرده تا بتواند به 1600 تصویر برای به سرانجام رساندن این داستان لطیف جان ببخشد.

Petit Prince
Petit Prince

"مارک آزبرن" می گوید برای پاسداری از هویت این داستان، تصیمیم گرفت داستان "شاهزاده کوچولو" را در دل یک داستان دیگر قرار دهد و برای این کار از دو تکنیک استفاده کند: یعنی برای بخش هائی که کتاب را در بر می گیرد، تکنیک خانگی "استاپ موشن" (روشی که در آن شیئی مورد نظر به صورت تدریجی حرکت داده می شود و پس از هر تغییر جزئی، از آن و از صحنه عکس گرفته می شود. در نهایت هنگامی که عکس ها به ترتیب پشت سرهم به نمایش در بیایند، شئیی دارای حرکت می شود)؛ و برای بخش داستان تکمیلی، تکنیک انیمیشن مدرن و تصاویر دیجیتالی.

برای این کار ناچارشد دو استودیو و دو اکیپ مختلف را به کار گیرد. نتیجه آن فیلمی شده بسیار زیبا و متأثر کننده.
این فیلم در روز 29 ژوئیه آینده به روی پرده سینماها خواهد آمد.

 

  ٣٠ میلیون یورو برای پژوهش بر روی بیماری ایدز

در شب نشینی مهمی که همه ساله توسط انجمن آمریکائی پژوهش بر روی بیماری ایدز (آمفار)، در حاشیه فستیوال کن برای گردآوری پول به منظور کمک به این پژوهش، برگزار می شود، مبلغ رکورد شکن ٣٠ میلیون یورو گرد آورده شد.

گردانندگان برنامه این شب "ماریون کوتیار" و "مایکل فاس بندر"، هنرپیشگان فرانسوی و آلمانی بودند.

از جمله مبالغ، مبلغ 250 هزار یورو برای شرکت در یک میهمانی در "سن تروپه" با "لئوناردو دی کاپریو"، 700 هزار یورو برای یک طرح از "پیکاسو" و یک میلیون یورو برای اثری از "بانسکی" هنرمند بنام "استریت آرت" بود. از همه شگفت انگیزتر مبلغ 12میلیون یورو برای یک اثر "جف کونز" به نام "دفترچه رنگ آمیزی".

"اوآ لونگوریا" هنرپیشه، برای خریدن یک پرتره "الیزابت تایلور"، مبلغ 550 هزار یورو پرداخت.

انجمن "آمفار" که در سال 1985توسط الیزابت تایلور به وجود آمد، یکی از مهمترین بنیادهای آمریکائی در جهان برای دادن کمک مالی به پیشگیری و پژوهش بر روی بیماری ایدز است.
این انجمن از حدود بیست سال پیش با فستیوال کن توافقی انجام داده همه ساله این فستیوال را همراهی می کند. شماری از شخصیت های سینمائی، دنیای موسیقی و دیگر زمین‌ ها، برای کمک به این انجمن، اشیاء پربهای خود را به حراج می‌گذارند.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.