نمایشگاه آثار شماری از هنرمندان بسیار مهم جهانی و فریده لاشائی در موزه هنرهای تهران
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۴:۰۹
همراه با برگزاری نمایشگاه "در جستجوی گمشده" که ۱۳۰ اثر از زنده یاد "فریده لاشایی" را در زمینه نقاشی، شیشه، طراحی، ویدئوآرت و ... در موزه هنرهای معاصر تهران در برمی گیرد، ۴۰ اثر از گنجینه این موزه هم به نمایش گذاشته شده که در میان آنها ازجمله تابلوهائی اثر "جکسون پولاک" آمریکائی، "اندی وارهال" که هم اکنون نمایشگاهی نادر از آثارش در پاریس برگزار است، "مارک راثکو"، و شماری دیگر دیده میشود.
مجید ملانوروزی، مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، در مراسم گشایش این نمایشگاه گفت: موزه در راستای جریانها و برنامههای معاصر ایران قدم می گذارد و با نمایش آثار یکی از مهمترین بانوان هنرمند ایرانی "فریده لاشایی"، یاد او را در این موزه گرامی میدارد.
ملانوروزی، یکی از تفاوتهای این نمایشگاه را با نمایشگاه های پیشین موزه، در به کارگیری دو کیوریتور ایرانی و ایتالیایی در کنار هم توصیف کرد که یکی "جرمانو چلانت" ایتالیائی و دیگری "فریار جواهریان" آرشیتکت، هستند.
فریار جواهریان، پیش از این نیز تجربه "باغ ایرانی" را نمایشگاهگردانی کرده بود.
می دانیم که بخشی از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران که در کنار آثار فریده لاشایی روی دیوار رفته، یک گنجینه و یک سرمایه ملی بسیار مهم است، اما به گفته فریار جواهریان در حالی که بیشتر موزهها در خارج از ایران حدود ۲۵ درصد از بودجه خود را از دولت دریافت می کنند و باقی مانده آن را بانیان هنر و هنردوستان فراهم می کنند، در ایران چنین نیست و او ابراز امیدواری کرد که بانیان هنر ایران به این موزه کمک کنند تا ساختمان آن مرمت شود و در شأن این گنجینه باقی بماند.
به گفته مجید ملانوروزی، موزه هنرهای معاصر تهران بنا دارد از این پس برگزاری نمایشگاههایی را با حضور کیوریتورهای جهانی آغاز کند.
گفتگو با فریار جواهریان، آرشیتکت
"جرمانو چلانت" مدیر هنری بنیاد "پرادا" و یکی از دو دبیر این نمایشگاه، ابراز امیدواری کرد که برپایی این نمایشگاه راه را برای همکاریهای بیشتر در این زمینه باز کند.
از "فریار جواهریان" پرسیدم، برگزاری چنین نمایشگاهی بدین شکل در موزه هنرهای معاصر تهران، آن هم به همراه یک کیوریتور بزرگ جهانی، چه معنائی برایش دارد؟
حال اشاره ای به زندگی نامه "فریده لاشائی" بکنیم که خبرگزاری "ایسنا" آن را چنین خلاصه می کند: «فریده لاشایی در سال ۱۳۲۳ در رشت چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۲۹ به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد. در سال ۱۳۴۲ برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. مدتی را در آکادمی هنرهای زیبای مونیخ سپری کرد و سپس در مدرسه مترجمی نام نوشت. در آلمان بیش از هرچیز و هرکس شیفته "برتولت برشت" شد. در ۱۹۶۶ (۱۳۴۵)، به اتریش رفت و در استودیو "ریدل" سازنده معروف شیشه در "کوفشتاین"، مشغول به کار شد و طراحی کریستال و حکاکی آموخت. دوسال بعد، اولین نمایشگاه خود را از کارهای کریستالی اش به همراه "کلاوس ریدل" در گالری "دومو"ی میلان برگزار کرد. نخستین نمایشگاه نقاشیخود را در سالن اجتماعات "رزنتال" از یک مجموعه نقاشی "مینیمالیستی" برگزار کرد
در کنار آفرینش آثار هنری، بخش زیادی از زمان فریده لاشایی صرف ادبیات میشد. او اولین نمایشگاه انفرادی خود را در ایران در گالری تهران در سال ۱۳۵۳ برپا کرد. کارهای این نمایشگاه بیشتر تأملی بود بر طبیعت.
در این نمایشگاه و نمایشگاههای دیگرش، طبیعت بکر شمال ایران که در کودکیدر وجودش نقش بسته بود بهصورت اشکال و فرمهایی از رنگ ظاهر میشود؛ نوسانی بین انتزاع (آبستراکسیون) و شکلنمایی (فیگوراسیون)؛ بین شدن و نشدن. تنههای درخت نیز از همین سالها در آثارش ظاهر شدند و تا انتها با او همراه ماندند. در این سالها کتابهایی چون "گلهای هیروشیما" اثر "ادیتا موریس" و "زد" اثر "واسیلیس واسیلیکوس" را ترجمه کرد
در سالهای پایانی دهه ۷۰ و ۸۰ و با رونقگرفتن موزه هنرهای معاصر تهران، حضور پررنگتری در فضای هنری ایران داشت. در چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی از جمله "باغ ایرانی" شرکت کرد. کمکم به انیمیشن گرایش پیدا کرد و تصاویری ساخت که در پسزمینه فضاهای نقاشیاش حرکت میکردند. سال ۱۳۸۲ کتاب شال بامو را منتشر کرد که روایتی جذاب و منحصربهفرد از خاطرات اوست و سالهای بعد را در کنار نقاشی به ساخت ویدیو گذراند. فریده لاشایی در ۶ اسفند ۱۳۹۱ در ۶۸ سالگی چشم از جهان فروبست.
موزه هنرهای معاصر تهران با همکاری بانک گردشگری و بنیاد فریده لاشایی نمایشگاه "درجستجوی گمشده: فریده لاشایی" را برگزار کرده است. این نمایشگاه تا ۷ اسفندماه سال جاری برگزار خواهد بود.
"اسپیلبرگ" با "پل جاسوس ها" به دوران جنگ سرد باز می گردد
پس از پرداختن به زندگی "آبراهام لینکلن" رئیس جمهوری آمریکا، "استیون اسپیلبرگ" به زندگی کسی سر میزند که معروف نیود، اما شخصیتی پیچیده و پرسشبرانگیز داشت و توانست نقشی مهم در یک مقطع زمانی دوران جنگ سرد ایفا کند.
این فرد "جیمز دانوان"، که نقشش را "تام هنکس" هنرپیشه توانای آمریکائی ایفا می کند، وکیلی است که سالها وکالت نکرده و وارد کار بیمه شده است؛ تا این که در سال 1957 یعنی در بحبوحه جنگ سرد، اوج جاسوسی میان آمریکا و شوروی، و نیز برپاکردن دیوار برلن، از او می خواهند وکالت یک جاسوس شوروی سابق را که نقاش نیز بود به عهده بگیرد؛ کاری بس دشوار، چرا که نه تنها از وکالت دور شده بود، بلکه دفاع از چنین شخصی در جامعه بسیار ضدکمونستی و ضد شوروی آن سالها، خود وی را هم از چشم دیگران می انداخت. او توانست اما با ظرافت بسیار جاسوس شوروی" رودلف آبل" (مارک رایلنس) را از اعدام نجات دهد و با آینده نگری، او را برای داد وستد با جاسوس های احتمالی آمریکائی که هنوز دستگیر نشده اند، در آستین نگه دارد. دیری نمی پاید و یک جاسوس آمریکائی دستگیر میشود؛ از این رو از "جیمز دانوان" می خواهند برای هموار کردن راه داد وستد به برلن برود.
همه استعداد "اسپیلبرگ"، در جائی بروز می کند که او با هوشمندی رابطه میان این جاسوس و وکیلش را به تصویر میکشد؛ دیگر این که او دو فضای آمریکا و اروپا را با به کار بردن رنگهای تند و شاد برای نخسیتن و رنگهای آبی-خاکستری محیط و فضا برای دومین، مجسم می کند. البته چنین برخوردی تازگی ندارد و به ویژه در سینمای آلمان به کرات به چشم میخورده است؛ از جمله در "زندگی دیگران"..
بازی خوب "تام هنکس" و "مارک رایلنس" ، که آموزش دیده در کالج هنرهای دراماتیک لندن است، علیرغم درازای شماری از صحنه ها، ازخستگی سبک بسیار آکادمیک به کار گرفته شده می کاهد.
می دانیم که بازی "تام هنکس" همواره مورد توجه "اسپیلبرگ" بوده است اما "مارک رایلنس" هم از او چیزی کم ندارد و از این روست که "اسپیلبرگ" او را برای نقش آفرینی در فیلم آینده اش برگزیده است.
انتشار ٣ آلبوم بنان، خواننده ماندگار ایران
٣ آلبوم از آثار "غلامحسین بنان" خواننده بزرگ و ماندگار ایران، توسط نشر "ماهور" منتشر شد. این ٣آلبوم، "پیام دل"، "گل صحرایی" و "وعده وصال" در ادامه مجموعه آلبوم "ترانههای بنان" منتشر می شود و شامل آثاری میشوند که غلامحسین بنان در رادیو یا محافل خصوصی اجرا کرده است.
به گزارش "ایلنا"، آلبوم "وعده وصال" ٦ قطعه دارد که آهنگسازی برخی از قطعات این آلبوم را "روح الله خالقی" و "حسینعلی ملاح" برعهده داشتهاند و آهنگسازان برخی از قطعات نیز مشخص نیستند. نوازندگی نی، سه تار، قانون، پیانو و تار، در برخی قطعات "حسن کسایی"، "احمد عبادی"، "مهدی مفتاح"، "جواد معروفی" و "لطفالله مجد" انجام دادهاند، اما نوازنده برخی قطعات دیگر مشخص نیست. ترانههای "وعده وصال"، سروده حافظ، خاقانی، نزاری قهستانی، خیام و مولوی هستند. قطعات این اثر در دستگاههای چهارگاه، ماهور، شور و بیات ترک، ساخته شدهاند.
آلبوم "پیام دل"، 10 قطعه دارد که آهنگسازی قطعات این آلبوم را "علینقی وزیری" و "اکبر محسنی" برعهده داشتهاند و آهنگسازان برخی از قطعات نیز مشخص نیستند. نوازندگی پیانو و سنتور در برخی قطعات را "جواد معروفی" و "قباد ظفر" انجام دادهاند، اما نوازنده تار و ویولن در قطعات دیگر مشخص نیست.
آلبوم "گل صحرایی"، 9 قطعه دارد که آهنگسازی برخی از قطعات این آلبوم را "علینقی وزیری" برعهده داشته و آهنگسازان برخی از قطعات نیز مشخص نیستند. نوازندگی ویولن، تار، پیانو و سنتور در برخی قطعات را "علی تجویدی"، "جلیل شهناز"، "محمود تاج بخش"، "رضا ورزنده" و "مرتضی محجوبی" انجام دادهاند، اما نوازنده برخی قطعات دیگر مشخص نیست.
"غلامحسین بنان"، یکی از بزرگترین آوازخوانان معاصر ایران که سالها با رادیو و برنامههای گلهای رنگارنگ و گلهای جاویدان همکاری داشت، با چیرگی بسیار آواز ایرانی را اجرا میکرد. ویژگیهای خاص صدایش، همکاری او با برخی از بزرگترین اساتید موسیقی ایرانی مثل "علینقی وزیری"، "روح الله خالقی"، "ابوالحسن صبا"، "مرتضی محجوبی"، "علی تجویدی" و شماری دیگر، از وی چهرهای جاودان در هنر آواز میسازد.
غلامحسین بنان در روز ۸ اسفندماه ۱۳۶۴، در سن ۷۴ سالگی درگذشت و برخلاف وصیتش که مایل بود در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، در دهم اسفند در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
"مادونا" و کنسرت خودجوش و پیشبینی نشدهاش در میدان "جمهوری" پاریس
"مادونا" خواننده بنام که همواره در رخدادهای تراژیک فرانسه دلبستگی خود را به این کشور و به ویژه آزادی بیان نشان داده، در شب پنج شنبه پس از کنسرتی که در استادیوم "برسی" برگزار کرد و در آن پوشیده به پرچم فرانسه همه را به خواندن "مارسییز"- سرود ملی فرانسه- واداشت، به شکلی پیشبینی نشده به میدان "جمهوری"، محلی که هنوز مردم در آن برای کشته شدگان روز 11 نوامبر گل می گذارند و شمع روشن می کنند رفت و برای کسانی که جمع شده بودند ترانه "ایمجین" (تصور کن)، "جان لنون" خواننده و گیتاریست به قتل رسیده گروه "بیتل ها" را خواند.
"مادونا"، پیشتر که هم زمان با رخداد تکان دهنده پاریس در سوئد کنسرت می داد، برای همدردی با خانواده های سوگوار و با فرانسه به طور کلی، باگیتار تنها، ترانه "زندگی صورتی" ترانه قدیمی "ادیت پیاف" را سر داد.
در ماه ژانویه گذشته نیز، به هنگام کشتار کاریکاتوریست های فرانسوی، "مادونا" باز هم با دیگران همدرد شد و خود را "شارلی" خواند.
حال گرچه پاره ای این ابتکارها را به روحیه بازرگانمآب "مادونا" نسبت می دهند، اما پسزمینه آن هرچه که باشد، درگیری او با مسائل اجتماعی و سیاسی را نمیتوان نادیده گرفت؛ شاید به همین دلیل است که او توانسته در زمینه موسیقی پاپ راک هم این چنین عمری طولانی داشته باشد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید