دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

باغ های شرقی، از الحمرا تا تاج محل

نتشر شده در:

از روز ١٩ آوریل نمایشگاهی به نام "باغ های شرقی، از الحمرا تا تاج محل" در انستیتوی جهان عربی برگزار است که در ۵ بخش و ۵ دوران، تاریخ این باغ های شرقی را که از زمان باستان آغاز می‌شود و به باغ آرائی‌های مدرن امروز می‌رسد، به بازدیدکننده نشان می‌دهد.

باغ ایرانی
باغ ایرانی
تبلیغ بازرگانی

نمایشگاه طبیعتأ از پارسه و نام "پردیس" که در زبان‌های غربی با تلفظ "پارادی" و یا "پارادایز" به کار گرفته می شود، آغاز می‌گردد. سپس به کمک 300 اثر هنری که از موزه‌های بین‌المللی و کلکسیون‌های خصوصی به امانت گرفته شده‌اند و همچنین ماکت‌ها، عکس های بزرگ و تجهیزات هوشمندانه‌ای که توسط معماران برای باغ ها ساخته شد، تحول این فضای حیاتی نه تنها برای کشورهای خشک و کویری، بلکه برای همه شهرهای مدرن نشان داده می‌شود.
در بیرون از ساختمان هم گل ها و گیاهان گوناگون هم به این نمایشگاه رنگ و بوی ویژه‌ای می‌بخشد.
آب، این اکسیر حیات هم خط پیوند این نمایشگاه را تشکیل می‌دهد.

07:16

گفتگو با مجتبی کلهر

از "مجتبی کلهر"، آرشیتکت، استاد در ایران و یکی از مدیران دوسالانه هنری شهر "ونیز" در سال 2010 خواستم در آغاز از پیشینه و ویژگی‌های باغ ایرانی برایمان بگوید.

 

این نمایشگاه تا روز 25 سپتامبر ادامه خواهد داشت.

"وان گوگ" به آرل بازگشت

نام شماری از هنرمندان همواره در ذهن مردم با مکان‌هائی گره خورده است. "وان گوگ"، نقاش هلندی نیز از آن جمله است که نامش بی درنگ "اوُوِر سور اوآز" در نزدیکی پاریس و به ویژه شهر "ارل" را به یاد می‌آورد که نقاش تنها در آن 15 ماه بین سال‌های 1888 و 1889 زندگی کرد. اما برای مدتی دراز از "وان گوگ" در شهر او نشانی نبود تا این که در سال 2014 این کمبود با برپا کردن "بنیاد وان گوگ" جبران گردید. حال در این مکان، مطالعه پیرامون تأثیر این هنرمند بر هنر معاصر انجام می‌گیرد و دست کم یکی از تابلوهایش به تماشا گذاشته می شود.
این بار، تا روز 11 سپتامبر، 31 اثرِ مردی که تصویر خود با گوش بریده‌اش را کشید، در این مکان به نمایش گذاشته شده است. آثاری که از دو نهاد، یکی موزه "وان گوگ" در آمستردام و "کرولر-مولر" در "اوترلو" به امانت گرفته شده‌اند.

اثری از "وان‌ گوگ"
اثری از "وان‌ گوگ"

این نمایشگاه که "وان گوگ در پرووآنس: سنت‌های مدرن شده" نام گرفته، از موزه آرائی چندان ویژه ای برخوردار نیست اما نبوغ نقاش را به خوبی نشان می دهد، به ویژه این که به دوران‌های مختلف کار او تعلق دارند.
پاره ای از آنها از زیبائی شگفت انگیزی برخوردارند و و پاره ای دیگر که مضمون‌های روستائی دارند و سال‌های 1884-1886 را دربر می گیرند، جو تاریک‌تری دارند و به خوبی زندگی مردم عادی و به ویژه مشاغل آنان را نشان می دهد.

"وان گوگ" از جمله جای بسیار بزرگی به دستگاه پارچه بافی در یکی از تابلوهای خود می‌دهد که نگاهی است بر مدرنیسم. سپس در سال 1887 در پاریس، قلمویش رنگ روشن‌تری به خود می‌گیرد و در تابلوئی که نام "میز قهوه خانه و آبسنت" نام دارد، سفیدی میز و یک تنگ بنفش، چشم را خیره می‌سازد.

پس از "طبیعت بی جان " و نگاهی بر کوچه‌های پاریس، نوبت به خورشید درخشان جنوب فرانسه می رسد و "وان گوگی" را نشان می دهد که خوشبخت است.

"تونی اردمن" یا چگونه می‌توان با طنز روابط دشوار پدر و فرزند را آسان ساخت

یکی از فیلم های بسیار دلپذیر چند سال اخیر که در فستیوال کن امسال هم منتقدان فیلم و هم تماشاگران عادی را هم‌آوا کرد و همگی را بر آن داشت که نخل طلای خود را به او دهند ، فیلم "تونی اردمن"، سومین فیلم کارگردان آلمانی "مارن آده" است که به روی پرده سینماها آمد.
"مارن آده"، که پیش از این فیلم دو فیلم دیگر ساخته بود، در فرانسه چندان شناخته شده نبود.

DR

این کارگردان 39 ساله، که در فستیوال فیلم "ساندنس" در سال 2003، با فیلم پایان تحصیلی خود "جنگلی برای درختان"، مورد توجه قرار گرفت، خرس نقره ای فستیوال برلن را در سال 2009 برای "همه به جز او" ربود؛
در این فیلم ظاهرأ ساده که روابط دشوار یک پدر و دخترش را بیان می کند، کارگردان ما را به خوبی با طنزی بسیار و هوشمندی که تماشاچیان را بسان نمایش‌های زنده به واکنش و کف زدن وامی‌دارد، به اندیشه پیرامون معنای زندگی، خوشبختی و پیوند با دنیای پیرامونمان وامی‌دارد.
داستان، داستان پدری است که احساس می کند دخترش که در کار خود موفق است و به خوبی زندگی‌اش را اداره میکند، شاد و خوشبخت نیست. او که بسیار شوخ است و این نزد آلمانی‌ها که آمارها آنان را دارای کمترین طنز در دنیا معرفی می کنند، با دلقک بازی‌های خود، دخترش را که بسیار جدی، خشک و فاقد هرگونه ذوق زندگی است و در کار پول ساز و اضطراب‌آمیز خود غرق است، در تنگنا قرار می‌دهد، اما کم کم در او زندگی می‌دمد.
در این فیلم بسیار خوش ساخت، با ضرب آهنگی مناسب و بازی بسیار طبیعی و خوب هنرپیشگانش، تماشاگر به دنیائی کاملأ شناخته شده و خانوادگی وارد می‌شود.
کارگردان این کار را با ظرافت بسیار انجام می دهد و تماشاگر را در موقعیت شخصی قرار می‌دهد که در درون سالن خانه آنها نشسته و بر آنها می‌نگرد. تمام موضع گیری‌های ضد کاپیتالیستی، هوادار محیط زیست و ضد بازار آزاد که شماری را با بردن تولیدات صنعتی به کشورهای کم درآمد، مردم این کشورها را به دامن بیکاری می اندازد، به شکلی نامحسوس مطرح می شود، اما درناخودآگاه تأثیر می گذارد، همانگونه که در شخصیت اصلی فیلم، "ساندرا مولر"، در نقش "اینس" اثر می گذارد و بیننده با او همراه می شود

"ساندار مولر" در سال 2006 جایزه بهترین بازیگر زن را برای ایفای نقش در فیلم "رکوئیم" به دست آورد.
بازی "پیتر سیمونی شک" را هم در نقش پدر نباید نادیده گرفت که می بایست برایش در "کن" یک جایزه به ارمغان بیاورد که این گونه نشد و فیلم در میان تأسف همگان، به طور کلی با دست‌های خالی بازگشت. از این رو بیننده درازای فیلم (2:14) را فراموش می‌کند. با این فیلم، سینمای آلمان بار دیگر، پس از سال‌ها، ما را غافلگیر می‌کند.  

"بدرود اروپا : استفن چوایگ" : درام جابجائی

در سال 1936، "استفن چوایک" نویسنده نامدار اتریشی، تصمیم می‌گیرد اروپا را برای همیشه ترک کند. در فیلم "بدرود اروپا: استفن چوایگ"، ساخته "ماریا شرادر"، سفر به غربت این نویسنده از ریو دوژانیرو آغاز می شود و پس از بوئینوس آیرس و نیویورک در "پتروپلیس" پایان می گیرد.

استفن چوایک " Stefan Zweig "
استفن چوایک " Stefan Zweig "

این تراژدی که با توانائی بسیار فیلمبرداری شده و تماشاگر را به خوبی در فضاهای مختلف، یعنی گرمای شدید هوا و سرمای منطقه دیگر قرار می‌دهد و از میزآنسن گرچه کلاسیک اما رسائی برخوردار است که به شکلی کارا، درد غربت را نشان می دهد؛ نشان می دهد که چگونه نویسنده ای برجسته که در همه جا از او بیشتر از یک شخصیت سیاسی استقبال ‌می شود، در برابر جابجائی و از دست دادن سرزمین و منابع الهامش، همه توانائی‌اش را از دست می دهد.
او از هیتلر و نازیسم می گریزد اما در غربت دست به خودکشی می‌زند.
خودکشی همچنین به دلیل ناامیدی از زندگی و تأسف بر دوران از دست رفته، چرا که "چوایگ" می گفت پیش از سال 1914، مردم می توانستند به آزادی از جائی به جای دیگر بروند و هر اندازه که می خواستند درمحلی زندگی کنند؛ آنها سوار ترن می شدند و هرکجا که می خواستند از آن پیاده می شدند بدون این که کسی از آنها چیزی بخواهد و بدون این که ناچار باشند این اندازه فرم و کاغذ پر کنند؛ ویزا و پروانه اقامت وجود نداشت؛ این مرزهائی که با مرزبانان، مأموران گمرک، پلیس و ژاندارمری، تبدیل به موانعی گذرناپذیر شده‌اند، تنها خط‌های سمبلیکی بود که همه سبکبال از آن می‌گذشتند.
نباید توانائی "یوزف هادر"، هنرپیشه اتریشی را در ایفای نقش " استفن چوویگ" و نشان دادن شخصیت آرام و در عین حال متعهد وی نادیده گرفت.
در این فیلم طولانی، که با نگاه یک مستندساز ساخته شده، کارگردان همچنین نقش روشنفکر را در فراز ونشیب‌های سیاست و مشروع بودن تعهد و یا عدم تعهد آنان را به پرسش می‌گذارد.

چغازنبیل جهانی چراگاه حیوانات شده است

بنا به گزارش "کمیته بین‌المللی نجات پاسارگاد"، پس از آن که در زمان محمود احمدی نژاد با زدن چاه‌های نفت در نزدیکی "چغازنبیل" باستانی آن را در خطر انداختند، اکنون این معبد تبدیل به چراگاه گوسفندها و گاوها و رفت و آمد سگ‌های بی خانمان شده است؛ آن ها در تمام روز و شب در اطراف این سایت باستانی می‌گردند و فضولاتشان در همه‌جا پراکنده است. مسئولین میراث فرهنگی در مقابل اعتراض فرهنگ دوستان و گردشگرانی که ناظر چنین بی‌توجهی هستند، منکر این وضعیت می شوند. حتی علی رضا رازقی، مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل به خبرنگاران گفته که «این حیوانات به دلیل آتش زدن زمین‌های کشاورزی توسط کشاورزان منطقه، به این جا آماده بودند ولی اکنون این سایت پاک سازی شده است» اما عکس هایی که "مجتبی گهستونی"، سخنگوی انجمن میراث فرهنگی تاریانا خوزستان تهیه‌کرده و در اختیار "خوزنیوز" قرار داده، نشان می دهد که سخنان مسئول میراث فرهنگی پایه‌ای ندارد و چراگاه شدن محوطۀ چغازنبیل جهانی کار یکی دو روز و چندروز نیست و بیش از یک سال است که وضع این گونه بوده و هست.

یکی از عکس‌های "مجتبی گهستونی"، سخنگوی انجمن میراث فرهنگی تاریانا خوزستان از چراگاه شدن محوطۀ "چغازنبیل". .
یکی از عکس‌های "مجتبی گهستونی"، سخنگوی انجمن میراث فرهنگی تاریانا خوزستان از چراگاه شدن محوطۀ "چغازنبیل". .

به گفته گهستونی، «سایت یک هزار هکتاری چغازنبیل، در هر شیفت تنها سه نگهبان دارد که از پسِ حفاظت از سایت برنمی‌آیند؛ تازه این افراد هم ماه‌هاست که حقوق نگرفته‌اند و انگیزۀ لازم برای حفاظت از زیگورات را ندارند.»

چغازنبیل یکی از زیباترین معابد جهان است که 3000 سال از عمرش می گذرد. این نیایش‌گاه ایلامیان، در سال 1979 به عنوان میراثی بشری در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است.

باید توجه داشت که اگر این وضعیت برای یک امامزاده یا حتی مسجد و تکیه‌ای پیش می‌آمد، آقایان چه بلوایی راه می‌انداختند! البته هیچ مسجد و امامزاده‌ای نیست که متولیانش چند ماه چند ماه، حقوق نگرفته باشند.

www.savepasargad.com

 

 

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.