آنچه بدیهی است، شباهت میان موسیقی فلامنکو و موسیقیهای ایرانی وعربی و ترک است. اما ریشۀ کلمۀ «فلامنکو» را در عبارت عربی "فلاح منكم" جستجو کردن، باید از خیالپردازیهای حسرتآمیز شرقیان باشد. در عوض به نظر منطقی میآید که واژۀ «سامبرا» (Zambra) که نام یکی از شرقیترین گوشههای موسیقی فلامنکو است با واژۀ عربی «زَمر» همریشه باشد.
فرضهای زیادی برای ریشهیابی کلمۀ فلامنکو رایج است. از همه غیرمستندتر، آنست که میگوید فلامنکو با واژۀ عربی «فلاح» به معنی کشاورز و عبارت «فلاح منکو» (؟) یا «فلاح منكم» ارتباط دارد.
اما شواهد متعدد به فرض همریشگی «زمر» و «سامبرا» اعتبار میدهد.
امروزه در برخی کشورهای عرب، کلمۀ زَمر ظاهراً بیشتر برای موسیقیّ به کار برده میشود که در مجالس عروسی توسط ارکسترهای محلی اجرا میشود.
اما زَمر در لغتنامههای فارسی معادل نی نواختن است و همخانوادۀ مزمار (ساز بادی). در فرهنگهای فارسی این شاهدها برای کلمۀ زمر آورده شده است:
"شب و روز به خمر و زمر مشغول بود" (ابن اسفندیار – فرهنگ سخن)
و یا این بیت سعدی:
چنان از خمر و زمر و نای و ناقوس
نمیترسم که از زهد ریایی
و یا این بیت از مثنوی مولوی:
تا دمی از هوشیاری وا رهند
ننگ خمر و زمر بر خود مینهند
و یا این بیت از غرلیات شمس:
نـــه پـــی زمــــر و قمــارم نه پی خمر و عقارم
نـــه خمیـــرم نــــه خمـــارم نــه چنینم نه چنانم
کلمۀ زمر در ادب فارسی معمولاً همراه با خمر میآمده و کم و بیش در همان مقامی به کار میرفته که عبارت لهو و لعب.
زَمر به شیوۀ اسپانیایی
اما در موسیقی فلامنکو آواز یا گوشهای هست به اسم «سامبرا» (Zambra). برخی منابع عرب میگویند که این همان تغییر شکل یافتۀ زمر است.
گوشۀ «سامبرا» را گاه نزدیکترین راه فلامنکو به موسیقی شرق دانستهاند. منظور از شرق دنیایی است که همراه با اسلام و بخصوص در زمان خلافت عباسیان فرهنگ خود را به اسپانیا منتقل کرد.
موسیقی این دنیا به عقیدۀ اکثر مورخان، ریشه در موسیقی ساسانی دارد. میگویند بدنۀ اصلی آنچه که امروزه موسیقی عرب و یا موسیقی شرقی (Oriental) نامیده میشود، شاخهها و تحولات همان میراث ساسانی است که بعدها در جهان اسلام منتشر شد و به لطف موسیقیدانانی چون زریاب به سرزمینهای خلافت غربی رسید.
(خلافت اسلامی در اسپانیا از سلسلۀ امویان مشتق شد. این حکومت که به خلافت قرطبه نیز معروف است خود را رقیب خلافت عباسی یا خلافت شرقی میدانست).
کلمۀ «سامبرا» در آندلس گویا بیشتر به مجالسی گفته میشده که نوازندگان و خوانندگان و تماشاگران دور هم مینشستند و هنرمندان (مطربان) به نوبت، برای آواز و رقص به وسط میآمدند.
هنوز هم در عروسیهای کولیان این نوع مجالس شراب و طرب برگزار میشود. رسم است که رقصندگان زن باید از چهار نسل (از کودک تا سالخورده) متفاوت باشند. معمولاً رقصندهای که از همه مسنتر است وظیفۀ مجلسگردانی را به عهده میگیرد. سروانتس، خالق دون کیشوت، در قصۀ کوتاهی به اسم «دخترک کولی»، شیوۀ رقص و رفتار زنان کولی را وصف کرده است (حوالی ١٦١٣ میلادی).
گوشۀ «سامبرا» همچنان به شیوههای مختلف اجرا میشود. یکی از زیباترین این اجراها با صدای خانم استرلا مورنته، هنرمند شاخص فلامنکو است (به فایل صوتی برنامه رجوع کنید).
ویدئوی همین اجرای استرلا مورنته در فستیوال گرانادا نیز دیدنی است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید