پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکاییها از اتحاد نظامی با دیگر کشورها خودداری میکردند. آنان زمانی به ضرورت ایجاد یک سازمان مشترک دفاعی معتقد شدند که شورویها شهر برلن را در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۸ محاصره کردند. در سومین روز محاصره، آمریکا و متحدان غربی اش به رغم خطر جنگ جهانی سوم شهربندان شورویها را با ایجاد پل هوایی عظیم شکستند. با پیمانی که در چهارم آوریل ۱۹۴۹ در واشنگتن میان چند کشور اروپایی و آمریکا و کانادا بسته شد، ناتو رسماً آغاز به کار کرد.
یکی از شعارهای دولاند ترامپ در کارزار انتخاباتی اش بیرون رفتن آمریکا از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا «ناتو» بود. او در آن کارزار چندین بار کشورهای اروپایی را به عهده دار شدنِ وظیفه و هزینۀ دفاع از خود فراخواند و گفت که اگر این کار را نکنند آمریکا ناتو را ترک خواهد کرد. ترامپ در کارزار انتخاباتی اش از ولادیمیر پوتین نیز بارها با ستایش یاد کرد، در حالی که بیشتر کشورهای اروپایی مخالف سرسخت سیاستهای بینالمللی پوتین هستند، به ویژه پس از بحران اوکراین و رفراندوم کریمه به منظور پیوستن آن به فدراسیون روسیه.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا «ناتو»، سازمانی سیاسی- نظامی است. از ۲۸ کشوری که عضو آن هستند، ۲۵ کشور در قارۀ اروپا و دو کشورِ کانادا و ایالات متحد آمریکا در قارۀ آمریکای شمالی قرار دارند. همۀ آن کشورها به آنچه جهان غرب نامیده میشود، وابسته اند. تنها ترکیه، یکی دیگر از اعضای آن سازمان، کشوری غیر غربی است و فقط بخش کوچکی از آن در جَنوب شرقی قارۀ اروپا قرار گرفته است. هدف اصلی ناتو از همان آغاز تشکیلِ آن، دفاع مشترک نظامی از قارۀ اروپا و آمریکای شمالی بوده است. آن سازمان در چهارم آوریل ۱۹۴۹ در پی گفت و گوهای ۵ کشور اروپاییِ امضا کنندۀ پیمان بروکسل یعنی بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ، هلند و بریتانیا با ایالات متحد آمریکا و کانادا تشکیل شد. مذاکره کنندگان از پنج کشور دیگر اروپایی نیز دعوت کرده بودند تا در گفت و گوها شرکت کنند. آن ۵ کشور عبارت بودند از دانمارک، ایسلند، ایتالیا، نروژ و پرتغال.
کشورهای دیگر اروپایی سپس به آن سازمان پیوستند. اما پنج کشور اروپایی از پیوستن به آن خودداری کردند، زیرا میخواستند بیطرفی نظامی خود را حفظ کنند. آن پنج کشور، سوئد، ایرلند، فنلاند، اتریش و سوئیس هستند. با این حال، همین کشورها نیز به منظور هماهنگ کردن توان نظامی خود با کشورهای عضو ناتو، نیروهای نظامی خود را با معیارهای ناتو سازمان داده اند. نخستین وظیفۀ ناتو در آغاز حفظ امنیت اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود و این وظیفه را باید با جلوگیری از بیداری نظامیگری در آلمان و مقابله با توسعهطلبی شوروی انجام میداد. از چهاردهم ماه مه ۱۹۵۵ که پیمان ورشو میان کشورهای اروپای مرکزی (یا شرقی) و شوروی بسته شد تا اول ژوئیۀ ۱۹۹۱ که سران کشورهای عضو آن پیمان در گردهم آییِ پراگ رسماً به آن پایان دادند، خطری که امنیت اروپا و آمریکای شمالی را تهدید میکرد، کشورهای عضو پیمان ورشو بودند.
درواقع، در سراسر دوره ای که دورۀ «جنگ سرد» نام گرفت و از ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۱، سال ازهمپاشی شوروی، به طول انجامید، ناتو میبایست از سویی آلمان را زیر قَیمومت خود نگه دارد و از سوی دیگر توسعهطلبی روسها را مهار کند. پس از فروریختن اتحاد جماهیر شوروی، ناتو این بار میبایست با دو دشمن تازه ای که امنیت اروپا و آمریکای شمالی را تهدید میکردند، بستیزد. یکی جنبشهای ناسیونالیستی با ادعاهای ارضی در بلوک شرقِ سابق بود و دیگری تروریسم بینالمللی. در سال ۱۹۹۴ کشورهای عضو ناتو با روسیه و کشورهای زیر نفوذ آن و نیز با کشورهای غربی که نمیخواستند عضو ناتو باشند، میثاق «مشارکت برای صلح» بستند. برپایۀ موافقتنامههایی که زیر عنوان «برلن پْلوس» در اجلاس ۱۹۹۹ سران کشورهای عضو ناتو در واشنگتن به امضا رسید، ناتو میتواند برای پاره ای از عملیات نظامی امکاناتش را به اتحادیۀ اروپا منتقل کند.
بعضیها معتقدند که تشکیل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا «ناتو» از اساس، نتیجۀ ناتوانی سازمان ملل متحد در حفظ صلح جهانی بود. شورویها پیوسته مصوبات آن را وتو میکردند. از همین رو، کشورهای غربی برای گریز از سنگ اندازیهای آنان در راه صلح با استفاده از مادۀ ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، توانستند ناتو را تشکیل دهند. زیرا در آن ماده آمده است که کشورهای عضو سازمان ملل برای تشکیل سازمان مشترک نظامی در چارچوب دفاعِ مشروعِ جمعی، نیازی به اجازۀ شورای امنیت ندارند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و رفتن نیروهای نظامی آمریکا از اروپا، کشورهای اروپای غربی با خطر جدی کمونیسم رو به رو شدند و از آمریکا خواستند آنها را در دفاعی اثربخش یاری کند. اما آمریکاییان در آغاز به اروپاییان گفتند که وظیفۀ دفاع از خود را در درجۀ نخست باید خود به عهده بگیرند، سپس اگر نیازی باشد آمریکا میتواند مانند گذشته به یاری آنان بشتابد. اما وضع جهان پس از کودتای ۱۲ فوریۀ ۱۹۴۸ چکسلواکی تغییر کرد. امضای پیمان دفاعی بروکسل در ۱۷ مارس ۱۹۴۸ درواقع واکنشی به این کودتا بود. آن پیمان راهگشای اتحادیۀ اروپای غربی و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی شد.
به دنبال محاصرۀ شهر برلن که در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۸ آغاز شد و تا ۱۲ می ۱۹۴۹ ادامه یافت، اروپاییان با پافشاری هرچه بیشتر خواهان دخالت مستقیم آمریکا برای شکستن محاصره آن شهر شدند. شورویها در واکنش به اصلاحات پولی متحدان غربیِ فاتح جنگ یعنی آمریکا، بریتانیا و فرانسه در آلمان غربی که شامل برلن غربی نیز میشد و برای واداشتن آن کشورها به واگذاری اختیارات تمامی شهر به اتحاد شوروی، با بستن راهها، خطوط راه آهن و شبکۀ آبرسانی، برلن غربی را محاصرۀ اقتصادی کردند. اما دو روز پس از محاصره، آمریکا و متحدان غربی اش به رغم خطر جنگ جهانی تازه شهربندان شورویها را با ایجاد پل هوایی عظیم شکستند و هواپیماهای غربی از پایگاههای هوایی آمریکا در نزدیکی فرانکفورت شروع به حمل آذوقه و کالاهای ضروری دیگر به مردم آن شهر کردند. با تحریم اقتصادی کشورهای بلوک شرق و فشارهای دیگر، سرانجام شورویها پس از یازده ماه به محاصرۀ برلن پایان دادند.
چنین بود که آمریکاییها به ضرورت ایجاد یک سازمان مشترک دفاعی معتقد شدند. اما قانون اساسی آمریکا آن کشور را از هرگونه اتحاد نظامی در زمان صلح بازمیداشت. با تصویب قطعنامۀ ۲۳۹ به ابتکار سناتور آرتور هِندریک وِندنْبِرگ در ۱۱ ژوئن ۱۹۴۸ ایجاد چنین اتحادی ممکن شد. اتحاد نظامی آمریکا را با دیگر کشورها قانون اساسی آمریکا به شرطی قانونی میشمرد که با منشور سازمان ملل سازگار باشد. سنای آمریکا میخواست پیمان اتحاد نظامی به گونه ای تنظیم شود که تصمیم نهایی را دربارۀ دخالت نظامی آمریکا کنگرۀ آمریکا بگیرد.
باری، در مذاکرات واشنگتن که از ۶ ژوئیۀ ۱۹۴۸ تا ۹ سپتامبر همان سال به طول انجامید، مذاکره کنندگان پایههای پیمان آتلانتیک شمالی را استوار کردند. با پیمانی که در چهارم آوریل ۱۹۴۹ در واشنگتن بسته شد، ناتو، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، رسماً آغاز به کار کرد. نکتۀ اساسی پیمان ناتو در مادۀ ۵ آن آمده است. برپایۀ آن، هرگاه به یکی از کشورهای عضو ناتو حمله ای بکنند، همۀ اعضای آن سازمان باید به یاری آن کشور بشتابند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید