ایدیر یکی از خوانندگان بزرگ الجزایر است که فرهنگ قومی خود را با موسیقی پاپ جهانی به هم آمیخته و کمکم، طی حدود چهل سال، به اعتبار و شهرتی بینالمللی دست یافته است. ایدیر بیش از ملیت، بر "قومیت" خود تأکید دارد. او به "قبائل" الجزایر و یا به گفتۀ اروپاییان به اقوام "بربر" تعلق دارد.
بیش از چهل سال است که ایدیر (Idir)، خواننده و آهنگساز الجزایری برای شناساندن فرهنگ قومی خود تلاش میکند. اصولاً موسیقی و موسیقیدانها، حداقل طی یک قرن گذشته، در معرفی مثبت فرهنگهای قومی نقش مهمی بازی کردهاند. در زمانهای که هویتهای قومی بیشتر یادآور مشکلات و رنج آدمها و یا خشونت و گرههای کور سیاسی و جغرافیایی است، خوانندهها و نوازندهها توانستهاند موسیقیهای زادگاه و قوم خود را برای ایجاد رابطهای صلحآمیز با سایر اقوام به کار ببرند و با اتکا به همدلی، از خود تصویری دوستانهتر به ناآشنایان ارائه دهند.
ایدیر: عرب بودن چیز دیگری است
ایدیر تأکید دارد که "بربر" است و نه عرب. واژۀ "بربر" که میراث فرهنگ و تمدن یونانی است، در زبانهای اروپایی به برخی اقوام آفریقای شمالی اطلاق میشود که در عربی "قبائل" یا "آمازیغ" نام گرفتهاند. در فرهنگهای فارسی نیز واژۀ آمازیغی به رغم نامأنوس بودنش به قبائلی یا بربر ترجیح داده شده است.
سالهاست که مورخان و مردمشناسان بر سر هویت و ریشههای این قوم به بحث و تحقیق مشغولاند. هر چه هست، مردم این قوم، باور دارند که هویتشان زیر سایۀ هویت عرب مهجور و مظلوم مانده است.
این هویت قومی را باید یکی از عناصر سازندۀ شعر و موسیقی ایدیر دانست. با اینحال او همیشه مراقب بوده که صرفاً به عنوان هنرمند "قومی" ردهبندی نشود و پیوسته تأکید کرده که در عین "بربر" بودن، خواهان تنوع و آمیزش فرهنگی است.
ایدیر از نغمههای قدیمی قوم خود فراوان برداشت کرده و گاه در تنظیم آنها برای گیتار بسیار موفق بوده است. دنیای شاعرانۀ وی نیز تعلقی عمیق به سرزمین و مناظر و آدمهای "قبائلی" دارد. یکی از معروفترین ترانههای او ستایش و یادی است از مادرش و کار کَره گیری که قرنها با همان حرکات و همان تلاش سخت توسط زنان روستایی انجام شده است.
چرا باران؟
در سال ٢٠٠۵، بارانهای سیلآسا بخشی از الجزایر را غافلگیر کرد. مناطق کوهستانی "قبائل" که بیشتر به آفتاب تند عادت دارد تا بارندگیهای طولانی، دچار مصیبت و خسارت فراوان شد.
ترانۀ "چرا این باران" نتیجۀ پرسشهایی است که در شرایط مشابه از ذهن همۀ انسانها میگذرد: آیا این باران حکمتی دارد؟ آیا معنایی دارد؟ آیا دلیل یا قصدی در پشت آن هست؟
ایدیر که اکثر ترانههایش را به زبان مادری، یعنی زبان "بربر" یا به قولی"آمازیغی" خوانده، شعر ترانۀ اخیر را به فرانسه سروده است:
"اینهمه باران ناگهان بر پیشانی ما
روی صحراها و بر خانههای ما
سیلابی چنین، رعد و برقی چنین
آنهم در این فصل
دلیلش چیست؟
آیا برای فرو بردن دروغهای ماست؟
آیا برای شستن زخمهاست؟
و در بند آخر ترانه، ایدیر میگوید: "این باران اشکی است که به چشمهای خشکیدۀ ما هدیه میشود. آدمها وقتی گریستن را فراموش میکنند، به یاد اسلحه میافتند"...
این ترانه و بسیاری کارهای دیگر، تسلط ایدیر را بر ترانهسرایی به زبان فرانسه نشان میدهد. به نظر منطقی میآید که اشعار ایدیر به زبان مادریاش حداقل از همین روانی و جذابیت برخوردار باشند.
(ترانۀ "چرا این باران" را در پایان فایل صوتی برنامه گوش کنید)
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید