جریانهای سیاسیِ رادیکال مرجعِ جشن ملی فرانسه را ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۸۹ میدانند، روزی که شورشیانِ پاریس زندانِ باستیّ (باستیل) را گشودند و زندانیان را آزاد کردند. اما جریانهای سیاسیِ میانه رو به ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۰ استناد میکنند. در آن روز به مناسبتِ نخستین سالگردِ فتح باستیّ جشنی در میدان «شان دوُ مارسِ» پاریس زیر عنوانِ «جشن فدراسیون» با حضور لویی شانزدهم و نمایندگانِ ۸۳ دِپارتمان یا شهرستانِ آن روزِ فرانسه برگزار شد. بیش از ۴۰۰ هزار نفر در میدان «شان دوُ مارس» و اطراف آن گرد آمدند و سراسر روز از لویی شانزدهم با هَلهَله و شادی استقبال کردند. اما دیری نگذشت که انقلابیان لویی شانزدهم را دستگیر کردند و در ۲۱ ژانویۀ ۱۷۹۳ در میدان کُنکورد پاریس که در آن زمان میدان انقلاب نام داشت، با گیوتین گردن زدند. به گفتۀ جلّاد او، شاه هنگامی که بر بالای سکو قرار گرفت، گفت: ای مردم من بیگناه میمیرم. آرزو میکنم که خونم مایۀ خوشبختیِ شما فرانسویان باشد.
یکشنبۀ آینده ۱۴ ژوئیه جشن ملی فرانسه است. این جشن را فرانسویها از ۱۸۸۰ هرسال در ۱۴ ژوئیه به یادبودِ فتح زندان باستیّ (باستیل) در ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۸۹ برگزار میکنند. محاصره و فتح آن زندان در پاریس یکی از رویدادهایِ اثرگذار و آغازینِ انقلاب فرانسه بود. بسیاری از مورخانِ انقلاب فرانسه آن رویداد را نخستین مداخلۀ گستردۀ مردم پاریس در انقلاب و به طور کلی در حیاتِ سیاسیِ کشور میدانند. باستیّ در آغاز یک قلعۀ نظامی بود. اما از زمان لویی یازدهم در قرن پانزدهم میلادی گهگاه از آن به جای زندان استفاده میکردند. آن زندان گویا گنجایش بیش از ۴۵ زندانی را نداشت. شخصیتهای معروفی مانند مونتِنْی و وُلتر چندگاهی در باستیّ زندانی بودهاند. در ۱۷۸۹ هنگامی که شورشیانِ پاریس باستیّ (باستیل) را گشودند، شمار زندانیانِ آن ۷ تن بیش نبود که گویا خیلی هم بر آنان سخت نمیگرفتند. از آن ۷ تن، دو تن را به سبب دیوانگی، چهار تن را به جُرم جعل اسکناس و یک تن را که نجیبزادهای سرشناس بود به جرم زنایِ با محارم زندانی کرده بودند. آن ۷ تن را شورشیان بیدرنگ آزاد کردند و سپس به ویران کردن زندان پرداختند.
از انقلاب فرانسه تا ۱۸۷۰ یعنی نزدیک به یک قرن چندین نظام سیاسی در فرانسه ظهور کرد، اما هیچیک نتوانست مدتِ درازی پایدار بماند. با برقراری جمهوریِ سوم در سپتامبر ۱۸۷۰ فرانسه برای نخستین بار پس از انقلاب به ثباتِ سیاسی رسید. جمهوریِ سوم توانست تا ۱۹۴۰ یعنی ۷۰ سال دوام بیاورد. در ۱۸۷۹ آن جمهوریِ نوبنیاد در جست و جویِ رویدادی سمبولیک در تاریخِ جدید فرانسه بود تا بتواند آن را تکیه گاه و مرجعِ جشنِ ملی فرانسویان قرار دهد. پس از بررسیِ چندین رویداد بزرگ، در ۲۱ ماه مِی ۱۸۸۰ یکی از نمایندگانِ مجلس به نام «بَنژامَن راسپای» در لایحهای به نمایندگان مجلس پیشنهاد کرد که ۱۴ ژوئیه را به عنوان جشن ملی فرانسویان تعیین و تصویب کنند. گروهی از نمایندگان فتح باستیّ را در ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۸۹ از آنجا که رویدادی خونین بوده به عنوان مرجعِ جشن ملیِ فرانسویان مناسب ندانستند. اما چون در ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۰ سالگردِ آن رویداد را زیر عنوانِ «جشنِ فدراسیون» گرامی داشته بودند، نمایندگانِ مجلس سرانجام دربارۀ آن توافق کردند.
و اما جشنِ فدراسیون چه بود؟ مجلس مؤسسانِ فرانسه در ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۰ به مناسبتِ نخستین سالگردِ فتح باستیّ (باستیل) جشنی در میدان «شان دوُ مارسِ» پاریس که آن را برای برگزاریِ جشن تعمیر و بازسازی کرده بودند، برگزار کرد. در آن جشن لویی شانزدهم و نمایندگانِ ۸۳ دِپارتمان یا شهرستانِ آن روزِ فرانسه شرکت داشتند. لویی شانزدهم در فضایی سرشار از شادی و سرور که نشانۀ وحدتِ ملی بود در برابر ملت سوگند یاد کرد که در مقام پادشاه به قانون اساسیِ کشور وفادار خواهد ماند و مُجریِ قوانینی خواهد بود که مجلسِ ملی تصویب میکند. در آن روز بیش از ۴۰۰ هزار نفر در میدان «شان دوُ مارس» و اطراف آن گرد آمدند و سراسر روز از لویی شانزدهم با هَلهَله و شادی استقبال کردند.
مورخانی معتقدند که شاه برای جلوگیری از جنگ داخلی نخواست از آن جشن و به طور کلی از محبوبیتش در میان مردم برای مقابله با انقلابیان استفاده کند. دیری نگذشت که انقلابیان او را دستگیر کردند و در ۲۱ ژانویۀ ۱۷۹۳ در میدان کُنکوردِ پاریس که در آن زمان میدان انقلاب نام داشت، با گیوتین گردن زدند. به گفتۀ جلّاد لویی شانزدهم، شاه هنگامی که بر بالای سکو رفت، پیش از آنکه سرش را از تن جدا کنند گفت: ای مردم من بیگناه میمیرم. آرزو میکنم که خونم مایۀ خوشبختیِ شما فرانسویان باشد.
باری، مجلس نمایندگان فرانسه در ۱۸۸۰ درواقع مرجعِ جشن ملیِ فرانسه را ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۰ یعنی نخستین جشن فدراسیون قرار داد، زیرا در آن روز نه تنها خونی ریخته نشده بود بلکه فرانسویان وحدت ملیشان را به نمایش گذاشته بودند. البته در متنِ قانونی که به تصویب مجلس رسید، برای آنکه هر دو گرایشِ اصلیِ سیاسی در فرانسۀ آن زمان را خشنود کنند، ننوشتند که منظور کدام ۱۴ ژوئیه است. از آن پس، جمهوریخواهانِ رادیکال به ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۸۹ و جمهوریخواهانِ میانه رو به ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۰ استناد کردند.
باری، در دومین جشن فدراسیون که دو سال بعد یعنی در ۱۴ ژوئیۀ ۱۷۹۲ برگزار شد، دولت فرانسه دیگر در وضعی نبود که بتواند مردم را بسیج کند و وحدتِ ملیِ فرانسویان را به نمایش بگذارد. در ۲۱ سپتامبر آن سال کنوانسیونِ ملیِ فرانسه نظام پادشاهی را لغو کرد. در آشوبی که از آن پس بر فرانسه حاکم شد جشن فدراسیون نیز رها شد. در سال ۱۸۱۵ در دورۀ بازگشتِ صد روزۀ امپراتور ناپُلِئون اول به پاریس که از ۲۰ مارس تا ۸ ژوئیه به طول انجامید، کوششهایی برای برگزاریِ آن جشن انجام گرفت، اما به نتیجهای نرسید. فرانسویان برای احیای آن جشن ۶۵ سالِ دیگر باید صبر میکردند.
لایحۀ پشنهادی بَنژامَن راسپای دربارۀ به رسمیت شناختن ۱۴ ژوئیه به عنوان جشن ملی فرانسویان در ژوئن سال ۱۸۸۰ به صورت قانون درآمد. آن لایحه را مجلس ملی فرانسه در ۸ ژوئن ۱۸۸۰ و مجلس سنای آن کشور در ۲۹ ژوئن آن سال تصویب کردند.
در ۱۴ ژوئیه رئیس جمهوری فرانسه در خیابان شانزه لیزه از نیروهای نظامی کشور سان میبیند. مراسم رژه رفتنِ نظامیان که بیشتر وقتها همراه با ساز و برگ نظامی انجام میگیرد، معمولاً از ساعت ۱۰ صبح پس از پرواز نمایشیِ جنگندهها و دیگر هواپیماهایِ نیروی هوایی آغاز میشود. شباهنگام در پاریس و در بیشتر شهرهای بزرگ مراسم آتشبازی و نورافشانی برگزار میکنند. مردم فرانسه در بیشتر شهرها در سالنهای عمومی مجالس باله و رقصهای مردمی ترتیب میدهند. بالۀ آتشنشانها که بسیار دیدنی است از معروفترین بالههای ۱۴ ژوئیه است. البته این مجالس را بیشتر وقتها در شامگاه ۱۳ ژوئیه برگزار میکنند تا مردم بتوانند در ۱۴ ژوئیه که روز تعطیلی است استراحت کنند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید