دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

مجازات اعدام و دنیای هنر

نتشر شده در:

سی سال پس از لغو مجازات اعدام در فرانسه، نمایشگاهی در موزه "اورسه" تحت عنوان جنایت و مکافات، رابطۀ میان هنر، جنایت و مجازات را به خوبی تشریح می کند. در میان آثاری که در این نمایشگاه قرار گرفته اند، آخرین گیوتینی که در فرانسه به کار برده می شد، با پارچۀ سیاهی پوشانده شده است. 

تبلیغ بازرگانی

"جنایت و مکافات" در موزه "اورسه"

سی سال پس از لغو مجازات اعدام در فرانسه، "روبر بدنتر" وکیل و وزیر پیشین دادگستری که به همت و پشتکار او قانون لغو مجازات اعدام در فرانسه در پارلمان به تصویب رسید، همراه با "ژان کلر" کارشناس تاریخ هنر، نمایشگاهی را در موزه "اورسه" برگزار کرده اند که در نوع خود تک است.

این نمایشگاه که "جنایت و مکافات" نام گرفته و هدفش نشان دادن رابطه میان هنر، جنایت و تنبیه است، آثاری را در بر می گیرد که طی دو قرن خلق شده اند، یعنی از سال 1791، سالی که طی آن "لو پلتیه سن فارژو" خواستار لغو مجازات اعدام شد تا 30 سپتامبر 1981، یعنی دوران ریاست جمهوری فرانسوآ میتران، که سرانجام پارلمان فرانسه به لغو مجازات اعدام رأی داد.
طی این دو قرن، طبیعتأ جانیان موضوع دراماتیک و خوبی را برای داستان ها، روزنامه ها، کاریکاتور ها و نقاشی ها تشکیل می دادند. در نیتجه، در میان آثار بزرگانی چون "گویا"، "ژریکو"، "پیکاسو" و "ماگریت"، آثاربسیار جذابی دیده می شوند که سوژه آنها را قتل وجنایت تشکیل می دهد.
در آثار پایانی قرن نوزدهم، آنچه نظر را جلب می کند پدیدار شدن یک تئوری است که بر مبنای آن قاتل هارا می توان از چهرۀ آنها شناخت. تئوری عجیبی که در آن زمان میخواستند آن را به عنوان یک تئوری علمی بقبولانند.

حال ببینیم که نمایشگاه "جنایت و مکافات" با چه انگیزه و شکلی بر پا شده است.
به محض ورود به نمایشگاه تابلوی معروف "قابیل" اثر " الکساندر فالگییر" دیده می شود که جنازه برادرش "هابیل" را که به قتل رسانده بر دوش می کشد.

"روبر بدنتر" در مورد گزینش این تابلو نقش آن می گوید :

"این تابلو فوق العاده است چرا که اسطوره پایه ای یهودی-مسیحی جنایت را به خوبی نشان می دهد. نباید فراموش کنیم که در فصل آفرینش انجیل آمده است که اولین انسانی که در روی زمین از آمیزش زن ومرد به وجود آمد، قابیل بود. و قابیل برادرش را کشت. پس اولین انسانی که در کره خاکی به دنیا آمد جنایتکار بوده است .این قتل که پایه و اساس برگزاری این نمایشگاه را تشکیل می دهد، این پرسش را مطرح می کند که که چرا انسان جانوری است که می کشد و چرا دستگاه عدالت آدم کش است؟ و ما در این نمایشگاه به کشتن ، که خود معماست،می پردازیم. به هر حال باید بگویم که انسان تنها جانوری است که هم جنس خود را، نه برای به دست آوردن جنس ماده و یا قلمرو، می کشد. البته "میشل سر"، فیلسوف و روشنفکر فرانسوی، در متنی که برای کاتالوگ نمایشگاه نوشته، می گوید به جز انسان، موش صحرائی هم همجنس خود را می کشد. پس می توان گفت که انسان یک موش صحرائی برای انسان دیگر است. برای من هم که امثال قابیل را زیاد دیده ام، این پرسش همیشه مطرح بوده که چگونه یک انسان می تواند انسان دیگر را بکشد؟ "

در میان آثاری که در این نمایشگاه قرار داده شده اند، یک گیوتین هم وجود دارد که با پارچه سیاه پوشانده شده. این آخرین گیوتینی است که تا سال 1979 در وسط حیاط زندان "سانته" در پاریس به بریدن سر محکومین به مرگ ادامه می داد. "روبر بدنتر" در مورد دشمن پیشین اش چنین می گوید :

"ما در مورد قرار دادن گیوتین در این نمایشگاه تردید داشتیم. اما گیوتین در تمام ادبیات و آثار تصویری آن دوران حضور بر جسته ای دارد چرا که از زمان انقلاب فرانسه تا 1939، در حیاط همه زندانها به چشم می خورد. پس شبح آن به مدت یک قرن ونیم در اذهان همه حاضر بود. پس از لغو حکم اعدام در فرانسه، من به ژاک شیراک که در آن زمان شهردار پاریس بود نامه ای نوشتم و گفتم گیوتین نباید از بین برود چرا که جزو تاریخچه زندگی حقوقی و جزائی فرانسه به شمار می اید. پس بهتر است آن را در موزه نگهداریم به شرطی که به مدت 25 سال به معرض تماشا گذاشته نشود. امروز هم گر چه این گیوتین یک شیئی وحشتناک است اما تبدیل به یک شیئی معمولی و تاریخی شده است. از قضا برای خود من نماد لغو مجازات اعدام به شمار می آید."

یکی دیگر از اشیاء توجه برانگیز این نمایشگاه، یک در سنگین چوبی است که اطرافش با نوار فلزی ضخیمی محکم کاری شده. این در که متعلق به سلول محکوم شدگان به مرگ است و از موزه زندان "فونتن بلو" به امانت گرفته شده در سمت داخلی خود یادگاری های این محکومین را بر خود حفظ کرده است. یکی از آنها می گوید: "خداحافظ، خداحافظ فریزت" که بسیار تأسف آور است چون می توان تصور کرد که محکوم به مرگ این پیام را برای دختر مورد علاقه اش بر جا گذاشته. جمله دیگر هم، که می گوید "بد شانس بودیم"، همین تأثر را به وجود می آورد.

به هر حال وقتی صحبت از جنایت می رود، مقوله خوبی و بدی مطرح می گردد و هنر تاکنون به خوبی از آن بهره برده است.
در نتیجه نمایشگاه "جنایت و مکافات"، ورای مطرح کردن بک مقوله اجتماعی-مذهبی، و این که پایان همه ما مرگ است، نشان می دهد چگونه هنر می تواند حتی زشت ترین صفت ها و رویدادها را زیبا نشان دهد.
این نمایشگاه تا روز 27 ژوئن ادامه خواهد داشت.

گفتنی است که دو سوم کشورهای جهان مجازات اعدام را لغو کرده اند و تنها 58 کشور این مجازات را حفظ کرده اند اما شماری از آنها سالهاست که این مجازات را به کار نمی بندند.
بر پایه داده های موجود، 18 کشور دست کم 714 نفر را اعدام کرده اند که این رقم شمار اعدام شدگان در چین را که اعلام نمی شود در بر نمی گیرد.
پس از چین که رکورد دار است ایران با بیش از 388 مورد اعدام در رده دوم قرار می گیرد که در مقایسه باجمعیت بالای چین، رقم بزرگی است.

نوروزهم به حراج رفت

در شب 29 مارس، مراسم بزرگی، برای اولین بار، به ابتکار سازمان بین المللی فرهنگ ترک (تورکسوی)، برای بزرگداشت نوروز در مقر یونسکو در پاریس برگزار شد.
در این مراسم دست کم 80 رقصنده و موزیسین از جمهوری های محتلف ترک زبان با لباس های مخصوص و پر رنگ، به هنر نمائی پرداختند. البته (تورکسوی) در کاتالوگ خود می گوید که از سال 1994 به کشورهای عضو خود پیشنهاد کرده بود که نوروز را بزرگ بدارند.

این که نوروز برای همه مردم جهان هم مطرح باشد افتخار بزرگی برای کشورهائی چون ایران خواهد بود که مهد آن به شمار می آید. اما آنچه تعجب بر می انگیزد این خواست کشور های ترک زبان است که چنین پدیده ای را به جمع خود محدود کنند و آن را میراث خود بدانند. تا جائی که در سخنرانی ها و برای گفتن این که نوروز در چه کشور هائی جشن گرفته می شود، نام ایران پس از قزاقستان آمد. دیگر این که سخنران سال نو را تبریک گفت در حالی که می دانیم در هیچ یک از کشورهای ترک زبان و آسیای میانه، علیرغم جا و مقامی که می خواهند به نوروز بدهند، روز اول بهار به عنوان روز سال نو در آنها نیست و آنها با تقویم مسیحی کار می کنند.

از سوی دیگر، به قول فرانسوی ها، بد نیست گاه "انچه به سزار تعلق دارد باید به او بازگردانده شود" . بدین معنا که تلاش های پی گیر احمد جلالی، رئیس پیشین هیأت نمایندگی ایران در یونسکو که در عین حال ریاست مجمع عمومی یونسکو را نیز بر عهده داشت برای ثبت نوروز در فهرست میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو را نادیده گرفتن و یادی از او نکردن هم، هدف های واقعی چنین ابتکاراتی را زیر سئوال می برد.

با همه این حرف ها، چندان هم نمی توان گله مند بود چون اگر ایران به این جمع و جشن دعوت می شد، حضور رقصندگان زن، شادی و پایکوبی، می توانست برای مقامات این کشور درد سرساز باشد همانگونه که در گذشته هم نمونه هایش را دیده بودیم...

فستیوال "سری مانیا" در "فروم دز ایماژ"

در "فروم دز ایماژ"یا به عبارتی "بانک تصاویر" پاریس یعنی جائی که در آن گنجینه ای از فیلم ها ی مربوط به پاریس، در مورد این شهر و یا با موضوع پاریس نگهداشته می شود، دائم ایده های نو چشم به دنیا می گشایند و فستیوال های مختلف برگزار می شوند.

آخرین بدعت این مرکز، برگزاری فستیوالی است به نام "سری مانیا" که از روز 6 تا 11 آوریل برگزار خواهد بود و به سری های تلویزیونی فرانسوی و بین المللی اختصاص یافته است.
این فیلم ها که در واقع به گونه ای از خواست های فرهنگی مردمی پاسخ می دهند، راهی طولانی پیموده اند و برخی از آنها از کیفیت و نو آوری بسزائی برخوردارند.
طی این شش روز، " فروم دز ایماژ" بیش از 30 سری تلویزیونی را، با تم های مختلف اجتماعی، سیاسی، پلیسی و تخیلی، که در گوشه و کنار دنیا تهیه شده اند و اکثر آنها هنوز نمایش داده نشده اند و برخی از آنها پس از این فستیوال به نمایش در خواهند آمد را به علاقمندان و کنجکاوان ارائه می دارد.

افتتاح هنرمند سرای خلیج فارس هم زمان با بیست و پنجمین جشنواره هنر محیطی

هنرمند سرای خلیج فارس در بهمن ماه 1388، هم زمان با بیست و پنجمین جشنواره هنر محیطی افتتاح شد.
این مرکز که وابسته به مرکز بین المللی پردیس و محل زمستانی جشنواره های محیطی است، به ابتکار احمد نادعلیان، هنرمند محیطی به وجود آمده، که کارهای فوق العاده ای با استفاده از مواد طبیعی و به منظور نگهداری واحترام به محیط زیست، ارائه نموده است.

این جلب توجه به محیط زیست از راه زیبائی آفرینی و جان دادن به اجسام بی جان طبیعت و یا اشیاء، می رود، به همت این هنرمند، راهی برای هنرمندان گمنام محلی بگشاید تا هم استعداد خود را پرورش دهند و هم محیط اطراف خود را پاسداری کنند.

از احمد نادعلیان خواستم در آغاز گفتگو از برگزاری بیست و پنجمین جشنواره هنر و سپس هنرمند سرای خلیج فارس برایمان بگوید. ابتکاری بسیار جالب و آموزنده...

08:57

گفتگو با احمد نادعلیان

"آفیش" شصت و سومین فستیوال کن

با نزدیک شدن روز آغاز شصت و سومین فستیوال کن و پیش از اعلام نام فیلم ها و هیات داوران، این فستیوال "پوستر" امسال خود را رو نمائی کرد.
این پوستر که عکسی از ژولیت بینوش، هنرپیشه فرانسوی را در لباسی کاملأ معمولی و شبیه به لباسی که در برنامه رقصش پوشیده بود نشان می دهد، کمی پرسش بر انگیز است چرا که غالبأ آفیش های فستیوال کن از تصاویر خنثی و یا تصاویر هنرمندان دوران گذشته استفاده می کرد. این بار، با گزیدن تصویر ژولیت بینوش گفته می شود انتخاب آخرین فیلم عباس کیا رستمی، "کپی برابر اصل" که ژولیت بینوش در آن بازی می کند، برای بخش مسابقه ای مشکل ساز می شود و در نتیجه باید انتظار داشت آن را در بخش خارج از مسابقه ببینیم.

"آشپزی سول"

"فاتح آکین" کارگردان ترک تبار آلمانی پس از "سر درگم" و "در آن سو"، با فیلم کمدی "آشپزی سول" (سول برگرفته از موسیقی سیاهپوستان آمریکا) که پر از موسیقی است به روی پرده سینماها بازمی گردد. این فیلم داستان یک آلمانی یونانی تبار را به تصویر می کشد که انباری متروکه را با تلاش و نیروی بسیار تبدیل به رستوران کرده است . مشتریان این رستوران واقع در حومه هامبورگ را افرادی ناهمگن و با سلیقه ای نه چندان ظریف در امر خورد و خوراک تشکیل می دهند.

کارگردان، از همان آغاز، شخصیت اصلی را با دشواریها رویرو می کند و کم کم می بینیم حلقه بد شانسی ها تنگ تر می شود. اما کارگردان می تواند بسیار خوب و با انرژی و ریتم فیلم را پیش ببرد و از ورای بلاهائی که یکی پس از دیگری بر سر این جوان فعال و خوش جنس می اید، به انتقاد جامعه بپردازد.

یکی از هدف ها، بساز وبفروش ها هستند که در همه جای دنیا چشم به زمین های مناسب دوخته اند و برای کسب پول حاضرند همه میراث گذشته را ویران کنند. در نتیجه محله های مختلف شهر ها را از جمعیت گوناگون خود خالی می کنند و جا را به یک جمعیت تازه ثروتمند شده، اگر نگوئیم نو کیسه و تازه به دوران رسیده ، می دهند. و این تنها نکته فیلم نیست....

نیلدا فرناندز، صدا وسبکی خاص در صحنه ترانه های فرانسوی

یکی از خوانندگانی که گر چه به دلیل ملیت والدینش نامی اسپانیولی دارد اما درشهر لیون، در مرکز فرانسه بزرگ

شده، " نیلدا فرناندز" است که ده سال پس از اولین ترانه های موفقش چون "مادرید، مادرید"، "دعوت به ونیز"، "نامزدی ما" و صفحه "بزرگداشت از خوانندگان قدیمی فرانسه چون "فره" و یا "پولنارف"، بار دیگر آلبومی به نام خود " نیلدا فرناندز" را راهی بازار کرده.
صفحه ای که باز هم ظرافت صدا و جستجو گری او را نشان می دهد. گفتنی است که این آلبوم پس از اقامتی در روسیه، اجرای یک برنامه سیرک در کوبا و طراحی صحنه اپرای کارمن با رقصندگان و خوانندگان فلامنکو، خلق شده است.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.