دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

آیا می توان با زباله هم اثرهنری ساخت ؟

نتشر شده در:

از روز 22 سپتامبرتا 10 ژانویه 2011، مرکزپمپیدودرپاریس نمایشگاهی را با استفاده از 120 اثر"آرمان"، به هنرمندی اختصاص داده که دراواسط سالهای پنجاه جنبش "رئالیسم نو" را برپا نهاد وهنری را به وجود آورد که درارتباط مستقیم با زمانش قرار داشت.

تبلیغ بازرگانی

از روز 22 سپتامبرتا 10 ژانویه 2011، مرکز پمپیدو درپاریس نمایشگاهی را با استفاده از 120 اثر "آرمان"، به هنرمندی اختصاص داده که در اواسط سالهای پنجاه جنبش "رئالیسم نو" را بر پا نهاد که تا، به گفته خود وی، دیدی تازه از رئالیسم بدهد. درنتیجه هنر ی را به وجود آورد که در ارتباط مستقیم با زمانش قرار داشت. و چه چیزی می توانست گویا تراززباله برای تعریف زندگی واقعی باشد؟ چرا که این زباله ها هستند که ازتولیدات کارخانه ای، مصرف و سلیقه ها صحبت می کنند.
با این حال درآغازورود به نمایشگاه و دیدن زباله هائی که درمکعب های شیشه ای بزرگ زندانی شده اند، حالت چندان دلچسبی درتماشاگر به وجود نمی آید. اما با ادامه دادن و دیدن نوعی نظم و دقت درانتخاب اشیاء، که همگی کهنه، شکسته و مصرف شده هستند و تقسیم کردن آنها در هفت دسته، کم کم انزجار جای خود را به شگفتی و توجه می دهد. سپس به مرحله ای از کار این هنرمند عجیب می رسیم که اشیاء و به ویژه سازها را می شکست و از آنها یک اثرهنری به وجود می آوردو او می گفت این آثار همچون جمله ای هستند که از حرف و کلمه تشکیل شده اندو وقتی که جمله و حروف را به هم بریزیم ، می توانیم از آن جمله تازه ای بسازیم. شاید بدین دلیل است که در پایان دیدار از نمایشگاه، بیننده احساس می کند از نمایشگاه جانداری دیدن کرده است. به هر حال می توان او را هنرمندی بدانیم که پیش از همه کار باز پردازش را آغاز کرده ، بدین ترتیب، بدون این که خود بخواهد، هنرمند زیست محیطی بوده است.

"آرمان" (آرمان فرناندز) که درسال 1928 در "نیس" درجنوب فرانسه به دنیا آمد و در سال 2005 در گذشت، کار نقاشی خود را با به کار بردن "مهر" آغاز کرد . بدین ترتیب که با آغشتن اشیأ به مرکب، اثر آثاری "آبستره" بر روی کاغذ به وجود می آورد. تا روزی که خود شیئی برایش اهمیت پیدا کرد. ازآن پس بود که به جمع آوری شماری شیئ مشابه پرداخت و آنها را در مکعب هائی از "پلکس گلاس" قرار داد و با ذوب کردن این ماده، اشیا را در آن حبس نمود.
قراردادن زباله درهمین "پلکسی گلاس" ها مرحله بعدی بود. اما می توان گفت که شکستن سازها و ساختن شیئی ای از آن که ساز را به خاطر می آورد اما کار آئی ندارد، یکی از بخش های مهم کار اوست. "آرمان" علت این برخورد خشونت بار با ساز ها را تجربه ی شخصی تلخی عنوان می کند که از دنیای موسیقی داشته است.

به هرحال به گفته خود او، شکل شیئی تخریب شده بر اثر خشم، خود گونه ای زیبائی می آفریند و به آن جنبه ای از "کوبیسم" و یا هنر "باروک" می دهد.
گفتنی است که در سالهای هفتاد، "آرمان" به ساختن تندیس هائی عظیم رو آورد که یکی از آنها "پارکینگ دراز مدت" است که در سال 1982 ساخته شد و شماری اتومبیل را نشان می دهد که در یک ستون بتونی بلند نصب شده اند. این مجسمه در پارک "بنیاد کارتیه" در "ژوئی آن ژوزاس" قرار داده شده است.

 

http://www.dailymotion.com/video/xeuuo4_arman_creation

 

 

 

"فوکال پوینت" (نقطه کانونی) جایزه نرماندی و جهان را هدف قرار داد

علی صیفوری
علی صیفوری

دربحبوبه تابستان و هنگامی که موج امپرسیونیسم "نرماندی" منطقه خاستگاهش در شمال فرانسه را پر کرده بود، فستیوالی نیزبه نام "نرماندی و جهان" از روز 30 ژوئن تا 3 ژوئیه در شهر "ورنون"، سومین برگزاری خود را گذراند.
این فستیوال که همه ژانرها، تکنیک ها و اندازه ها را دربرمی گیرد، جایزه بهترین فیلم کوتاه خود را نصیب "فوکال پوینت" یا (نقطه کانونی) ساخته علیرضا خاتمی و علی صیفوری، دوجوان ایرانی نمود که با این فیلم فارغ التحصیلی خود فیلمی بسیار پرمعنا و بدون کلام را ارائه می دارند.

در این فیلم ما عکاسی را می بینیم که عکس هایش به جای نشان دادن ظاهر انسانهائی که عکسشان برداشته می شود، درون آنها و یا تصاویری را نشان می دهد که درنهفته به زندگی ادامه می دهند. دوربینی که نتیجه اش گاه درد سر ساز می شود.

ازعلیرضا خاتمی پرسیدم که چگونه به این فکر افتاده اند که با استفاده از یک دوربین که قدیمی و بسیار زیبا نیز هست، به جای برون درون انسانها را نشان بدهند و به گونه ای همچون "اشعه ایکس" روح عمل کنند ؟

 

05:47

علیرضا خاتمی

 

"رویاهای رقصان"

"پینا باوش" رقصنده و طراح به نام آلمانی باله ی مدرن که در ماه ژوئن گذشته در گذشت، نه تنها در دنیای رقص نو آوریهائی به وجود آورد و با گروه باله خود "ووپرتال" در صحنه های مهم رقص در جهان درخشید، به مدت یک سال با 46 نو جوانی که هرگز نرقصیده بودند وبدنهائی خشک و برداشتی خشک تر از باله مدرن داشتند، به تمرین پرداخت. این تمرین ها، زمانی را که این هنرمند صرف پرورش احساس آنها و خلق تجربه ای نایاب کرد، در فیلمی نشان داده می شود که "رویاهای رقصان : بر روی رد پای پینا باوش" نام دارد و هم اکنون بر پرده سینماهاست.
آنچه ما در این فیلم می بینیم، گزارشی از یک سری تمرین رقص نیست، بلکه تحول شماری نوجوان را دنبال می کنیم که در آغاز حرکاتی ناپخته و متزلزل از خود نشان می دهند، اما به تدریج خود را رها می کنند، رقص در جسمشان حلول کرده کار گروهی آنها شایستگی این را پیدا می کند که در ماه نوامبر 2008، به روی صحنه تآتر "ووپرتال" همان تآتری که "پینا باوش" در سال 1973 بر پا نهاد، بیاید.
البته "پینا باوش" این باله را که "کنتاکت هوف" یا جائی که می توان ارتباط برقرار کرد نام دارد، در سال 1978 برای گروه باله خود آفرید. بیست سال بعد، اوهمین باله رابا غیر حرفه ای های 65 سال به بالا تمرین کرد و به روی صحنه آورد و سپس ده سال بعد، نوجوانان را در این تجربه سهیم نمود

 

"یول براینر"چه چیزی به یادگار گذاشته است؟

کسانی که "یول براینر" هنرپیشه معروف سینمای آمریکا که بر خلاف ستارگان زمان خود سری تاس داشت اما نگاه آتشینش به چهره ی او جذبه ای خاص می بخشید، می شناسند ویا نقشش را در "پادشاه ومن" به یاد می آورند که نمایش تاتری آن بیش از 5 هزار بار به روی صحنه تآتر آمد، شاید ندانند که او عاشق عکس بود.

از این هنرمند که در سال 1985 در پی سرطان ریه به دلیل کشیدن سیگار زیاد درگذشت، بیش از 8000 حلقه فیلم چاپ نشده توسط دخترش ، ویکتوریا، در کشو های کمدش کشف شد و در چهار جلد کتاب منتشر گردید. از این تعداد 60 تای آنها که از صحنه های فیلمبرداری و در خلوت ستارگان سینما گرفته شده، تا روز 23 اکتبر در گالری" دو پاساژ" در پاریس به معرض دید عموم قرار داده می شود. در میان آنها، از جمله چهره های دیگری از "الیزابت تایلور"، "اینگرید برگمان" و شماری دیگر می بینیم. به عنوان مثال، "یول براینر" عکسی از فرانک سیناترا گرفته که او را ویسکی به دست در حال پیاده شدن ازهلیکوپتر نشان می دهد.

موضوع عکس دیگر سر به سر گذاشتن "دین مارتین" و "جری لوئیس" و شیطنت آنهاست که طبیعتأ جلوی دوربین عکاسان و یا فیلمبرداران معمولی انجام نمی گرفته. نمایشگاهی پرجذبه برای کسانی که نسبت به هنرمندان این دوره از سینما آمریکا کنجکاوند .

 

"امیر کوستوریچا" ماجرا آفرید

امیر کوستوریچا، کارگردان بوسنیائی با ترک ناگهانی صندلی خود به عنوان رئیس هیأت داوران فستیوال فیلم "آنتالیا" در ترکیه، ماجرا آفرید.
او در روز 10 اکتبر، پس از اینکه مورد توهین، پرخاشگری و تهدید به تحریم، به خاطر به اصطلاح "کم رنگ کردن" جنایت صرب ها در زمان جنگ بوسنی، 20 سال پیش، قرار گرفت، فستیوال را ترک کرد.

تهدید به تحریم نه تنها از سوی وزیرفرهنگ ترکیه انجام گرفته بود، بلکه در شب گشایش فستیوال، شنبه گذشته، هم یکی از نمایندگان ملی گرای افراطی محلی ، مراسم را با ناسزاگوئی به رئیس هیأت داوران برهم ریخت. پیش از آن هم یک سینماگر ترک تهدید کرده بود که چنانچه دعوت کوستوریچا به فستیوال پا بر جا باشد ، در آن شرکت نخواهد کرد. "کوستوریچا" هم در پاسخ گفته بود : او اگر این قدر نسبت به کشتار جمعی حساس است چرا چیزی در مورد کشتار ارامنه در زمان جنگ دوم جهانی نمی گوید !"
به هرحال "کوستوریچا" تحت حفاظت 50 مأمور پلیس و نگهبان ویژه از محل خارج شد و ترکیه را ترک کرد.

 

برگهای ناشناخته "الکساندر ساکوروف"

چند سالی است که "الکساندر ساکوروف"،سینماگر روسی، جای خود را در اروپای غربی با زییائی شناختی خاص خود، جنبه شاعرانه، فلسفی و عارفانه آثارش باز کرده است. سینما گری که علیرغم مینی مالیسم کامل، سکانس های طولانی بدون حرکت و گاه در فیلم هائی که بیش از 5 ساعت طول می کشند، می تواند توجه تماشاگر را با ایجاد گونه ای تپش درونی حفظ کند. شاید علت آن از یک سو استفاده از فیلتر، به کار بردن رنگ های "سپیا" که بیشتر تماشاگر را به دنیای درون نزدیک می کند واز سوی دیگر استفاده از صوت هائی چون صدای تنفس و موج همراه با روایت باشد. به هرحال هرچه که هست، بسیار کار است.
با این حال درفرانسه کمتر کسی صدای راویگری او را درفیلم هائی که با مونتاژ اسناد تاریخی پیرامون تاریخ روسیه در زمان شوروی سابق و روسیه امروزی ساخته شده اند، شنیده است .

و این "برگهای ناشناخته"، موضوع مرور برآثاری هستند که موزه "ژو دو پوم" درپاریس از روز 19 اکتبر، برای "الکساندر ساکوروف" برنامه ریزی کرده است.

در آغاز همین مرور بر آثار و پیش از نمایش عمومی آن، فیلم "لنینگراد، مروربر" ، آخرین اثر "الکساندر ساکوروف" به نمایش در می آید. شش بخش از 15 بخش این فیلم که حاصل سالها کاراست و در روسیه نشان داده شده اند، فیلم های خبری لنینگراد در سالهای 1957 تا 1990 را با مونتاژ و افزودن تصاویر آرشیوی ، بخش های تازه و نیز بخش هائی از فیلم های قبلی ساکوروف، دربرمی گیرند.

در بخش های دیگر نیز "ساکوروف" نظر خود را درباره جنگ دوم جهانی وبا در نظر گرفتن شرایط بین المللی و نه تنها از دید یک روس، مطرح می سازد.
"الکساندر ساکوروف" که در سال 1951 در "سیبری" به دنیا آمده، همراه با پدرش که یک نظامی بود در لهستان و ترکمنستان نیز زندگی کرده است و از این روست که همواره نگاهی به بخش شرقی شوروی سابق و قفقاز می اندازد.
گفتنی است که اولین فیلم او " صدای تنهائی انسان" (1979) که فیلم فارغ التحصیلی او از مدرسه سینمای مسکو بود، رد شد. پس از آن نیز شماری از فیلم های مستندی که برای استودیوی معروف "لن فیلم " ساخت توسط دولت سانسور شد.

"الکساندر ساکوروف" سینماگری است که سانسور بسیاری را طی زندگی هنری اش تحمل کرده است. اما از سال 1988 به بعد، با سری فیلم هائی تجربی که "مرثیه" نام گرفتند و از جمله "مادر وپسر" در صحنه بین المللی سینما جای خود را باز کرد و شماری جایزه ربود.
طی بیست سال اخیر، "الکساندر ساکوروف" بیش از 40 فیلم بلند داستانی و مستندساخته که در شماری ازفیلم های داستانی از ادبیات، سپس از شخصیت های تاریخی چون هیتلر، لنین و هیرو هیتو و سرانجام ازانسانهای ساده همچون در فیلم "ماریا، الکساندرا"، الهام و بهره گرفته است.

 

دنیای سیرک، دنیای جادوئی بدون تفرعن

غالبأ با آغاز سال تحصیلی و فرا رسیدن پائیز، نه تها صحنه های هنر سرشار از تآتر، رقص، اپرا، موسیقی و دیگر رویداد های فرهنگی می شوند، سیرک های مختلف هم چادرهای خود را درمکان های ویژه خود بر پا می کنند.
سیرک معروف "بوگلیون" درسه مکان مختلف از روز 23 اکتبر، سیرک بسیار قدیمی و معروف "بوگلیون" در محل جذاب و آنهم قدیمی "سیرک زمستانی ، سه برنامه مختلف را برای علاقمندان به این هنرخاص پیش بینی کرده است.
اولین آنها "پرستیژ" مجموعه ای از آنچه تاکنون در سیرک رایج بوده، یعنی بندباز، شیر، پلنگ، سگ و گربه، اسب را با میز آنسن های تازه ارائه می دارد. سپس برنامه "سیرک بر روی یخ" را از روز 20 نوامبر تا 19 دسامبر، در چادری که گنجایش سه هزارنفر را دارد، درپارک "آندره مالرو" در"نانتر"، حومه پاریس و تقریبأ هم زمان "سیرک بزرگ کریسمس" را، از روز27 نوامبر تا دوازده دسامبر، همراه با یک ارکستر بزرگ درپارک "نمایشگاهها در"بورژه" در محلی با گنجایش 6000 نفر ارائه می دارد.

 

"دهکده سیرک" در محله 12 پاریس

برای 6 امین بار، از روز7 تا 31 اکتبر، در محل باغ "روئی" در محله 12 پاریس، 10 گروه مختلف سیرک که از سراسر جهان وبرخی برای اولین بار به فرانسه می آیند، 42 نمایش را زیر 5 چادر ویژه سیرک به علاقمندان ارائه می دارند. آنچه در حفظ سنت سیرک که اغلب توسط خانواده های وابسته به آن حفظ می شود، علاقه این هنرمندان بسیار ماهر به کارشان است که آنها را وا میداردبه یک زندگی سخت و تمرین های دشوارادامه دهند و علیرغم مهارت و توانائی در کنترل حرکات بدن و خطر حرفه ای، تقاضا مند احترامی نشوند که رقصندگان باله از آن بر خوردارندبرخوردارند. آنها تلخی به خود راه نمی دهند و باز هم کودکان و برگسالان را مجذوب می سازند.

خاموشی یکی از مهمترین صداهای اپرا "جوآن ساترلند" خواننده بسیار معروف اپرا که در روز 7 نوامبر 1926 در استرالیا به دنیا آمد، در روز 10 اکتبر 2010 در سویس، اقامتگاهش در گذشت.
این خواننده "سوپرانو" که به دلیل زنگ صدا و تکینک خارق العاده اش، "شگفت انگیز" نام گرفته بود، در سال های پنجاه، بعد دیگری، به آنچه در ایتالیائی "بل کانتو" (آواز زیبا) گفته می شود، بخشید.
او که درآغازآثار "واگنر" را اجرا می کرد که به صداهای بسیار قوی نیاز دارد، درسال 1953 اولین نقش مهم خود را با خواندن در اپرای "بال ماسکه" اثر "وردی" در تآتر "کاونت گاردن" در لندن" به دست آورد. سپس نوبت اپرای "آیدا"، بازهم اثر وردی رسید.
اوپس ازازدواج با پیانیست و رهبر ارکستر بنام انگلیسی "ریچارد بونینج" و به توصیه اوخود را وقف "بل کانتو" نمود چون برای خواند ن این گونه قطعات خواننده می بایست صدائی نرم، پر رنگ و پر وسعت داشته باشد. و وسعت صدای "جوآن ساترلند" سه اکتاو بود.
البته جوآن ساترلند بعد ها آثار باروک را هم اجرا نمود اما عمل جراحی سینوس هایش در سال 1962 باعث شد نت های بم او کمی دچار خفگی بشوند. یکی دیگر از ضعف های او نبود تلفظ روشن کلام بود. با این حال توانائی او دراجرای نت های بالا ونیزحس موسیقیائی اش، جوآن ساترلند را طی سالها در صدر خوانندگان زن اپرا قرار داد.

 

همه آثار "جان لنون" به بازار رسید

پس از "ریماسترینگ" همه آثار "بیتل ها" در سال 2009، اکنون نوبت به همه آثار تنهای "جان لنون" یکی از اعضای مهم این گروه، یکی از محبوب ترین گروههای موسیقی پاپ در جهان، رسید که در روز 9 اکتبر سال 1980توسط شخصی که دارای اختلال روانی بود، درنیویورک کشته شد. به همین مناسبت 8 آلبوم از آثار قبلی او در مجموعه ای که شامل 11 سی دی می شود، بار دیگرتوسط همسرش "یوکو اونو"، راهی بازار گردید. گفتنی است که "جان لنون" همواره از مواضع صلح طلبانه در جهان دفاع می کرد و از این رو شماری از ترانه هایش بسیار متعهد هستند و در صدر آنها "ایماجین" (تصور کن) قرار دارد.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.