دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

نهادن نام جعفر پناهی بر یک سالن سینما در حومه پاریس

نتشر شده در:

در روز جمعه، هیأت رئیسه سینمای "ژان ویگو" در "ژنویلیه" در حومه پاریس، به هنگام برگزاری جلسه سالانه خود، تصمیم گرفت یکی از سالن های این سینما را به نام "جعفر پناهی" نام گذاری کند. در پیوند با این تصمیم، فیلم "آینه" این سینماگر، که در سال 1997 جایزه "یوزپلنگ طلائی" فستیوال لوکارنو را ربوده بود، به نمایش درآمد. پلاک این سینما در ماه مارس طی مراسمی بر سر سینما نصب خواهد شد.

تبلیغ بازرگانی

از ژاک دنیل، مدیر سینما "ژان ویگو" پرسیدم چگونه شد به فکر دادن نام جعفر پناهی به سالن شماره یک این سینما افتاده است ؟

03:20

گفتگو با ژک دنیل 03.12.11

ژآک دنیل : "ما به محض این که با شماری از دوستان درگیر در کار سینما از مشکلات جعفر پناهی در کشورش آگاه شدیم، در شماری از سالن های خود تصاویر او را نصب کردیم که زیرش نوشته شده بود – پناهی را آزاد کنید-. سپس با اعضای شورای اداری خود مشورت کردیم و گفتیم ساختمان سینما "ژان ویگو"،نام این سینماگر را بر خود دارد اما در درون آن ما دو سینما داریم و می توانیم نام سینماگران با استعداد دیگر را بر آنها بگذاریم. در نتیجه سالن شماره 2 را به نام "لویه" کارگردان چینی که او هم در کشورش با مقامات دولتی مشکل دارد و سالن شماره یک را هم به نام جعفر پناهی نام گذاری کردیم. دو کارگردانی که با سانسور در کشورشان روبرو هستند. فراموش نکنیم که وقتی خود را طرفدار جمهوری، انسان گرائی و هنر می دانیم این گونه حمایت ها لازم می شود. به ویژه در کشوری مانند فرانسه که سنت دیرینه ای در زمینه احترام به حقوق بشر و هنر دارد
پرسش : چرا آینه را برای نمایش در شب گرفتن این تصمیم بر گزیدید ؟

"ژاک دنیل" : البته این نام گذاری در دو مرحله انجام خواهد گرفت. یکی امشب و شبهای دیگری در ماه مارس که طی آن فیلم های بیشتری از جعفر پناهی و همچنین "لو یه" نشان خواهیم داد و هم زمان پلاک نامهای آنها بر روی سالن ها نهاده خواهد شد. اما امشب خواستیم فیلم آینه را نشان دهیم که تاکنون در سینما های فرانسه به نمایش در نیامده. نمایش این فیلم برای چنین شبی مناسب است. از سوی دیگر " آینه" فیلمی است که از شرایط زنان سخن می گوید و فیلمی است درباره آزادی. گر چه می دانم که "افساید" هم پیرامون این مطالب ساخته شده بود.
آیا تصور می کنید یک چنین ابتکاراتی بتوانند به این گونه سینما گران کمک بکنند ؟
"ژاک دنیل" : " امیدوارم که چنین باشد. از همین روست که ما تصمیم گرفتیم این مراسم در دو مرحله انجام گیرد. و بیشتر تلاش خود را چه از نظر بزرگ تر بودن مراسم و چه از نظر حضور رسانه ها در ماه مارس انجام خواهیم داد. من باور دارم که اگر در اینجا، در سالن های دیگر سینما و در کن مردم واکنش نشان دهند، این واکنش ها می تواند مفید باشد. در غیر این صورت نقاشان، نویسندگان و سینما گران در کشورشان منزوی می شوند و این انزوا بسیار خطرناک است.
من فکر می کنم که ما نمی توانیم بگذاریم دولتها-هر دولتی که باشد- از آفرینش هنرمندان جلوگیری کنند.

"ژاک دنیل" : " میخواهم به او بگویم امیدوارم که او بتواند هر چه زودتر فیلمی بسازد و بتواند آزادانه آن چه را که می خواهد بگوید و انجام دهد."

"خانم" یا درس عشق و سرسختی


"لوک بسون"، از نادر کارگردانان فرانسوی که بارها به ساختن فیلم های پر خرج "هالیوودی" دست زده، با فیلم "خانم"، فیلمی از مبارزات "آون سانگ سو چی"، رهبر حزب اتحاد دمکراسی در برمه که سالها توسط نظامیان حاضر در حکومت این کشور در زندان خانگی به سر می برد، به پرده سینما ها بازگشت.
دختر ژنرال "آونگ سان"، چهره اسطوره ای استقلال بیرمانی، "آونگ سان سو چی"، که در زمان تحصیل در لندن با یک مرد انگلیسی، "مایکل اریس"، ازدواج کرد و دو فرزند داشت، در پی خبر وخیم شدن حال مادرش و نزدیکی مرگ او به برمه بازگشت. او که شوهر وفرزندانش را می پرستید تصور نمی کرد دراین سفر سرنوشتش تغییر کند. بدین معنا که با رسیدن به رانگون دریافت که اوضاع بدتر از آن چیزی است که تصورش را می کرده است. از سوی دیگر روشنفکران و دانشجویان که احترام خاصی برای پدر او قائل بودند ونیاز به چهره ای مثبت برای کانالیزه کردن مبارزات خود داشتند، از این فرصت استفاده کرده از او خواستند رهبری مخالفان را بپذیرد. "آونگ سان سو چی" که کم کم پایش به این بازی کشیده شده بود، خود را مسئول دید و با الهام از فلسفه گاندی و مارتین لوتر کینگ اقدام به ایجاد حزب مخالف اعمال خشونت، "اتحاد ملی برای دمکراسی" نمود.
ژنرال های حاکم بر قدرت که در او دشمنی خطرناک می دیدند، او را از رسیدن به مقام نخست وزیری در پی انتخاباتی که حزب وی اکثریت مطلق اراء را از آن خود کرد محروم و یارانش را به زندان افکندند. اما در برابر فشارهای بین المللی، از جمله اعطای جایزه صلح نوبل به او درسال 1991، جرأت نکردند "آونگ سان سو چی" را از میان بردارند اما از هیچ گونه ظلمی هم در حقش دست بر نداشتند. او را به مدت پانزده سال در زندان خانگی نگه داشتند و سالها به فرزندان و شوهرش اجازه ورود به برمه را نداند. از همه بدتر این که او را در برابر دو گزینش قرار دادند : ترک کشور و باز یافتن خانواده و یا ماندن و فراموش کردن آنان.
البته فراموشی ای در کار نبود و عشق بی پایان و دوسره میان او و همسرش و نیز حمایت های شوهرش از فعالیت های سیاسی او برای برقراری دمکراسی در کشورزادگاهش باعث شد که او شاهد مرگ تدریجی همسرش در انگلستان به دنبال بیماری سرطان باشد بدون این که بتواند برمه را ترک کند.
این عشق و تعهد زاویه ایست که "لوک بسون" برای فیلم خود انتخاب کرده اما از کارگردانی که فیلمی چون "عنصر پنجم" را ساخته، انتظار داشتیم که از جنبه ملودراماتیک زندگی "آونگ سان سو چی"، آنهم به صورتی که او به فیلم کشیده، یعنی کاملأ کلاسیک و با موسیقی متن و از این قبیل ترفند ها، بپرهیزد و نو آوری بیشتری در میز آنسن و برجسته کردن برخی از رویدادهای سیاسی برمه به کار ببندد.
آنچه مسلم است شباهت بسیار زیاد هنرپیشه فیلم "میشل یئوه" که ایده ساختن این فیلم را اوبه "لوک بسون" داده است، به جذبه فیلم می افزاید. به ویژه این که شخصیت اصلی زنده وفعال است.
گفتنی است که در روز 21 نوامبر گذشته، "آونگ سان سو چی"، که پس از تغییرات به وجود آمده توسط هیأت رهبری نظامی کشورش آزاد شده؛ اعلام کرد در انتخابات پارلمانی آینده شرکت خواهد کرد.
بیرمانی از چندی پیش درهای خود را به روی توریسم گشوده و به تندی در حال ساختن زیر ساختارهای توریستی برای پاسخ گوئی به این صنعت پر در آمد است. البته اپوزیسیون بیرمانی می گوید بهتر است توریست ها از ریختن پول خود به جیب نظامیان در قدرت خود داری کنند و اگر هم به این کشور بسیار دیدنی می روند، تلاش کنند پول خود را در میهمان خانه ها، رستورانهای کوچک ودیگر مناطق مردمی خرج کنند و راهنماهای محلی بگیرند تا به مردم فقیر کمک شود.

"بلا تار" با "اسب تورینوئی" از درماندگی انسانها می گوید

"بلا تار"، کارگردان صاحب سبک مجار و یکی از چهره های مهم سینمای اروپای شرقی که با فیلم های طولانی و سیاه وسفید خود به تعمق در درون انسانهاو درماندگی آنها در برابر شرایط زنگی شان می پردازد، با "اسب تورینوئی"، به سینما ها آمد.
"بلا تار"، که سینماگر مورد توجه برخی از منتقدان و شماری اندکی از سینما دوست هاست همچنین در برنامه ای که برای مرور بر آثار وی در مرکز پمپیدو در نظر گرفته شده و از روز 3 دسامبر تا 2 ژانویه ادامه خواهد داشت، به کنجکاوان شناسانده خواهد شد.
گر چه "بلا تار" هم برای شماری ناشناخته است و شماری دیگر کارهای او را نمی پشندند اما کسانی چون "گاس وان سانت"، کارگردان، " سوزان سونتاگ"، منتقد و "تیلدا اسوینتون"، هنرپیشه، هم هستند که این هنرمند را یکی از بزرگترین کارگردانهای معاصر توصیف می کنند.
"بلا تار" در روز 3 دسامبر، در"ماستر کلاسی" همراه با معرفی سه فیلمش، "آشیانه خانوادگی"، اولین فیلم او که به معضلات اجتماعی می پردازد؛ "لعنت" که از، از دست رفتن اخلاق سخن می گوید و "هارمونی های ورکمایستر" فیلمی سیاه و تخیلی، با علاقمندان به گفتگو می پردازد.
گفتنی است که "بلا تار"، که در سال 1955 در "پچ" به دنیا آمد، با ساختن نه فیلم بلند، چهار فیلم کوتاه و یک فیلم برای تلویزیون، نشان داد که نمی خواهد از سبک سیاه، غیر تجاری و رادیکال خود کناره بگیرد. آغاز این سرنوشت هم با رد کنوانسیون ها رقم زده شد چرا که "بلا تار"به دلیل ساختن فیلمی با یک دوربین سوپر 8 که پدرش به وی هدیه داده بود، فیلمی که به نظر سانسور کنندگان رژیم کمونیست آن زمان ضد انقلابی بر آورد شد، نتوانست وارد دانشگاه شود. او که گفته می شود کارگر بخش تعمیرات کشتی بوده، دیپلمی از مدرسه عالی تآتر و سینمای شهر بوداپست گرفته، در سالهای 1980 یک سه گانه اجتماعی ساخت که در آنها تأثیر "سینمای بی واسطه" و نیز پاره ای از فیلم های "تارکوفسکی" یا "کاساوتیس" دیده می شد. سپس در یک اقتباسی از "مکبث" که برای تلویزیون ساخت و آن را در دو پلان و 67 دقیقه محدود ساخت، زمینه های میزآنسن بسیارمینی مالیست او نمایان گردید. این توانائی اداره پلان سکانس های طولانی و به ویژه سیاه و سفید در فیلم های بعدی او برجسته شد. در "مرد لندن"، ساخته سال 2007 بازهم برزخ انسانها، پلان سکانس های درازو سیاه و سفیدی که کاملأ کنترل شده بود پر رنگ تر شد.
در "اسب تورینوئی"، "بلا تار" که جایزه خرس نقره ای برلن را برای بهترین کارگردانی ربود، نه تنها معضلات همیشگی خود را به کار می گیرد، بلکه نشان می دهد چگونه یک اثر سینمائی می تواند در چهار راه علوم اجتماعی، ادبیات، تآتر، نقاشی، موسیقی وسینما قرار گیرد. در این اثر اگر بییننده صبر داشته باشد و جزئیات زندگی یک زوج دور افتاده بسیار فقیر روستائی و اسبشان را به مدت دو ساعت و بیست وهفت دقیقه و تنها در چند پلان سکانس نگاه کند، در پایان انقلابی را که می توانست به دنبال دیدن سرخوردگی ها، ناکامی ها، ناتوانی ها و اسارت انسانها را به کمک صحنه های اکشن دار و پر از اشک و موسیقی، در خود احساس کند، احساس می کند و طوفان انزجار درش به وجود می آید. چرا که "بلا تار" نشان می دهد که شماری از انسانها چه در حریم خود بمانند و چه نمانند نمی توانند از سرنوشت خویش بگریزند و کسی هم نیست که به کمکشان بیاید.

"کن راسل" نیز به تاریخ پیوست

"کن راسل"، کارگردان انگلیسی، که در سالهای 60 و 70 با فیلم هائی چون "زنان عاشق" و "شیطانها" بحث های بسیاری را بر انگیخت، در 84 سالگی در روز 27 نوامبردر "ساوثمپتون" در جنوب انگلستان درگذشت.
او که سینما را از راه دیدن فیلم های بسیار همراه با مادرش آموخت، در آغاز به عنوان عکاس در "بی بی سی" به کار پرداخت و سپس با ساختن مستند هائی برای این شبکه وارد کار سینما شد.
"کن راسل" سپس با ساختن "زنهای عاشق"، برپایه رمانی اثر " دی.اچ. لاورنس"، با بازیگری "گلندا جاکسون" و نشان دادن بدنهای برهنه "آلن بیتس" و "آلیور رید" جنجال بر انگیخت و به عنوان یک کارگردان جسور و جریان ساز معروف گردید. فیلمی که نامزد جوایز اسکار شد.
"کن راسل" پس از "شیطانها" گه چند صحنه خشونت بارش بحث برانگیخت، اولین فیلم موفق خود "تامی" را ساخت. این فیلم که با الهام از آلبوم اپرا- راک گروه "هو" ساخته شد، شمار بسیاری هنرپیشه و خواننده های مهم سبک پاپ- راک را در آفیش خود داشت. از جمله آنها "التون جان"، "جک نیکولسون" و "تینا ترنر" بودند.
از "کن راسل" فیلم های بسیاری در مورد موزیسین های بزرگ چون "مالر"، "پروکوفیف"، "بارتوک" و "دوبوسی" بر جا مانده است. او فیلمی نیز به "ایزیدورا دانکن" رقصنده بنام اختصاص داد که یک از فیلم های مهم در مورد هنر این رقصنده به شمار می آید.
"گلندا جاکسون"، هنرپیشه ای که در شماری فیلم "کن راسل"، نقش آفرینی کرد، در پی مرگ "کن راسل" گفت که او جوی بسیار مناسب برای هنر پیشگانش به وجود می آورد و به آنها امکان بازی خوب را می داد. او همچنین از این که بزرگداشتی فراخور این هنرمند انجام نگرفت که نوآوریهای بسیاری برای دنیای سینما به ارمغان آورد گله کرد و گفت :"درست مانند این که "کن راسل" هرگز وجود نداشته است."
به هر حال "کن راسل" سینمای انگلستان رااز سینمای محدود به این جزیره بیرون آورد و در کمک به نوآوری در تولیدات تلویزیونی انگلستان نیز نقش مهمی ایفا نمود.

مدرسه سینمای کوبا در جستجوی منابع مالی

یکی از مدارس مهم سینما در جهان، بدون شک مدرسه سینمای کوباست که 25 سال پیش توسط "فیدل کاسترو" و "گابریل گارسیا مارکز" ، نویسنده وبرنده جایزه نوبل ادبیات بر پا نهاده شد. این مدرسه که در 35 کیلومتری هاوانا واقع شده و حدود صد دانشجوی خارجی نیز در آن به آموختن سینما مشغولند، در سالهای 90 و هم زمان با واژگونی بلوک کمونیست از رایگانی بیرون آمد و دانشجویان آن ناچار به پرداخت شهریه ای برابر با 5000 یورو در سال شدند. در حالی که مدارس عالی دیگری چون "مدرسه بین المللی پزشکی کوبا و آمریکای لاتین" و " مدرسه بین المللی ورزش" که خارجی ها در آن تحصیل می کنند کماکان رایگان هستند.
رئیس تازه "مدرسه بین المللی سینما و تلویزیون کوبا"، "رافائل روسال" که اهل گوتمالاست و می خواهد به مناسبت برگزاری فستیوال فیلم "هاوانا" از اسپانسر های بین المللی کمک بگیرد تا دانشجویان دیگربرای سه سال تحصیل خود شهریه نپردازند، می گوید : "پرداخت شهریه از ورود با استعدادها به این مدرسه خاص جلوگیری میکند."
خاص بودن این مدرسه از این نظر است که همه استادان آن را حرفه ای ها و سینماگران مهم فعال بین المللی تشکیل می دهند که طی سال دو یا سه هفته وقت خود را صرف آموزش در این مدرسه می کنند. شمار استادانی که درسال کار تدریس در این مدرسه را بر عهده می گیرند 400 نفر است. این امر باعث شده شمار داوطلبان برای آموختن در آن بالا باشد. اما به دلیل نبود جا، مدرسه ناچار است هر سال تنها 42 دانشجوی تازه را برای تحصیل در 6 رشته، کارگردانی فیلم های داستانی و مستند، سناریو نویسی، تولید، عکس، صدابرداری و مونتاژ بپذیرد. قرار است در سال 2012، با افزودن رشته ای که رسانه های تازه را در بر می گیرد، شمار این دانشجویان به 48 افزایش یابد.
یکی دیگر از ویژگیهای این مدرسه در این است که در 40 هکتار زمینی که به آن تعلق دارد، دانشجویان، استادان و کارکنان سبزیجات گوناگون مورد نیازخود را می کارند.
با این حال مدرسه که بودجه ای حدود 3.5 تا 4 میلیون دلار در سال دارد امیدوار است بتواند به کمک اسپانسورهای بین المللی، بودجه خود را به 50 میلیون دلار برساند چرا که به گفته رئیس آن : این مدرسه توسط انسانهای با استعداد برای دانشجویان با استعداد و پولدار به وجود آمده در حالی که هستند هزاران جوانی که تنها سرمایه شان استعدادشان است."

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.