دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

هما ارکانی، با "پاپ آرت" و طنز به شکار مشکلات زنان ایران می‌رود

نتشر شده در:

دو اثر "هما ارکانی"، همراه با آثار ۳۹هنرمند زن ایرانی که کار‌هایشان پیش‌تر در هیچ‌ کجا به نمایش در نیامده، از روز ۹ نوامبر تا ۲۵ دسامبر زیر عنوان «دیده نشده»، به ابتکار "فری ملک مدنی" در محل "تور‌اند تاکسی" در بروکسل به نمایش در می‌آید؛ این نمایشگاه سپس به ورشو و آتن سفر خواهد کرد.

اثری از هما ارکانی
اثری از هما ارکانی
تبلیغ بازرگانی

اندیشه اینکه "پاپ آرت" بتواند سخنگوئی در ایران داشته باشد چندان به ذهن رخنه نمی‌کرد. اما نقاشی‌های "هما ارکانی" که به دلیل سختگیری‌ها، نگارخانه‌ها را تشویق به نمایش آن‌ها نمی‌کرد، کم کم از صدقه سر اینترنت راه خود را باز کرد و با نمایشگاهی که در بروکسل- همانگونه که در آغاز گفته شد- تشکیل شده، می‌رود به زودی جای خود را در بسیاری از صحنه‌های هنر نقاشی باز کند.

DR

در واقع از چندی پیش رد وبدل شماری نامه الکترونیکی همراه با نقاشی‌های هما ارکانی، هنرمند "پاپ آرت"، سبب شد ایرانیان از وجود این هنرمند آگاه شوند و خبر آن را به دیگران بفرستند. طبیعتأ، پس از دیدن این عکس‌ها این تمایل به وجود آمد که به سایت او نیز سری بزینم. در آنجاست که با شگفتی، با طنز این هنرمند و روشی را که برای باز گو کردن سرخوردگی‌های جوانان و بیان خواست خود برگزیده بیشتر آشنا می‌شویم.

از هما ارکانی پرسیدم چگونه شد که به نقاشی رو آورد؟

14:27

گفتگو با هما ارکانی

 

"بن افلک" و ماجرای گروگان‌های آمریکائی در تهران

فیلم «آرگو»، ساخته "بن افلک"- هنرپیشه و کارگردان آمریکائی، از روز چهارشنبه گذشته با سر وصدای بسیار به روی پرده سینما‌ها آمد و با گیشه بسته در بیشتر سئانس‌ها براه خود ادامه می‌دهد.

در آغاز، فیلم در پلان‌های بسیار کوتاه و تند همراه با طرح‌های نقاشی، کمی گذشته کشور پارسه و سپس تاریخ معاصر ایران را بیان می‌کند تا به سال ۱۹۷۹- سال انقلاب ایران و گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران، می‌رسد؛ یادمان هست که در آن سال ۵۲ کارمند سفارت آمریکا توسط شماری کنشگر اسلامی و دانشجو به گروگان گرفته شدند و ۴۴۴ روز را در ساختمان سفارت در بند گذراندند.

آنچه فیلم تعریف می‌کند، این است که به هنگام یورش جماعتی خشمگین به سفارت آمریکا و پیش از شکستن درهای آن، شش تن از کارمندان توانستند از در پشت بیرون روند و به سفارت کانادا پناهنده شوند.
این بخش از ماجرا را که واقعیت نیز داشته است تاکنون کسی نمی‌شناخته و از این رو وقتی "جرج کلونی" سناریوی آن را که "کریس تریو" نوشته برای "بن افلک" می‌فرستد، او باور نمی‌کند و به خود می‌گوید که اگر این داستان واقعی نباشد، از آن فیلمی قلابی بیرون می‌آید.

آنچه این داستان را جالب می‌کند، این است که می‌بینیم چگونه یک مأمور "سیا" طرح عجیبی را برای رهائی این ۶ کارمند به اجرا در می‌آورد که باورش دشوار است؛ بدین معنا که به یک تهیه کننده واقعی فیلم رو آورده می‌شود که همراه با همکار دیگر خود سناریوئی را برای ساختن یک فیلم تخیلی سفارش می‌دهند و پیرامون آن تبلیغات بسیار می‌کنند؛ مقالاتی هم در نشریات تخصصی به چاپ می‌رسانند.

مأمور "سیا" که نقش او را خود "بن افلک" بازی می‌کند، بعنوان تهیه کننده و برای انتخاب لوکیشن، به ایران در جوش و خروش انقلابی و ضد غربی می‌رود و طرح عملیاتی خود را که معرفی این افراد به عنوان اکیپ فیلم است پیاده می‌کند. اما در حالی که می‌رفت همه چیز طبق طرح پیش برود، واشنگتن جا می‌زند و به مأمور سیا گفته می‌شود که طرح را متوقف کند؛ اما او به سان شماری از قهرمانان فیلم‌های آمریکائی که دچار ندای وجدان می‌شوند و از فرمانبرداری سر باز می‌زنند؛ تصمیم می‌گیرد این طرح را علیرغم خطر‌های بزرگش به اجرا درآورد. 

این فیلم که سریال «مأموریت غیر ممکن» را بیاد می‌آورد، خوب ساخته شده و حسنش در این است که بار دیگر شگرد‌های سازمان‌های جاسوسی را برای به سرانجام رساندن هدفشان نشان می‌دهد.

 گرچه همه رسانه‌ها به تعریف از این فیلم پرداخته‌اند، باید گفت که بجز شخصیت‌های محوری داستان، چندان به دکور و رعایت واقعیت تاریخی توجهی نشده است و حتا در جائی خیابانی سنگفرش به سبک خیابان‌های اروپائی می‌بینیم. در هیچ کجا هم جملات فارسی شخصیت‌های ایرانی فیلم ترجمه یا زیر نویس نمی‌شوند. البته تنها شخصیت ایرانی که انگلیسی صحبت می‌کند وطبیعتأ زیر نویس می‌شود، یکی از کارمندان سفارت ایران در ترکیه است که "رفیع پیتز"- کارگردان ایرانی، نقش او را ایفاء می‌کند.

فیلم هیچگونه توضیحی، برای معرفی شخصیت‌های رژیم از جمله "صادق قطب‌زاده"- وزیر امور خارجه و مدیر عامل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و عضو شورای انقلاب، نمی‌دهد که به اتهام توطئه علیه حکومت جمهوری اسلامی اعدام شد.

توانائی فیلم در جذب تماشاگر تا پایان آن، نکته مثبتی برای فیلم "آرگو" به شمار نمی‌آید، چون بسیاری از فیلم‌های جاسوسی نیز چنین حس و یا ترس را در تماشاگر بوجود می‌آورند؛ یعنی کارگردان با زوم کردن به روی شخصیت‌هائی که باید نجات داده شوند و آنهائی که جلویشان را می‌گیرند، در واقع با پیروی از مدل ساده فیلم‌های پلیسی-جنائی آمریکائی، که شخصیت‌هایشان باید مثبت یا منفی باشند، به‌‌ همان دسته از فیلم‌ها می‌پیوندد.

جالب اینجاست که، خود "بن افلک" در میان نام‌هائی که در مصاحبه‌هایش بر می‌شمرد، آیت‌الله خمینی است که می‌گفت دو گروه بیشتر نمی‌تواند وجود داشته باشد: طرفداران او و یا طرفداران آمریکا... واین نیز بسیار هالیوودی است.

بنابراین از این فیلم جز اینکه می‌دانیم این ماجرا در ایران رخ داده، نباید چندان انتظار آشنائی با فرازو نشیب‌های سیاسی این کشور را داشته باشیم.
البته از دید یک تماشاگر خارجی شاید "بن افلک" به هدف خود رسیده باشد، اما تصور نمی‌کنم همین تأثیر را بر یک بیننده ایرانی تبار بگذارد. او که دیپلمه در امور خاورمیانه است می‌گوید که، بسیاری از آمریکائی‌ها از ظرافت‌های فرهنگ این منطقه بی‌خبرند و وی می‌خواسته با دیدن این فیلم کمی آنان را با این مورد آشنا کند.

 به باور من، فیلم جز کمک به رد ایرانیان چندان کار دیگری انجام نمی‌دهد. شاید منظور "بن افلک" توضیحات بسیار بسیار کوتاه آغاز فیلم درباره شرایط ایران باشد؟

 

آخرین فیلم مرجان ساتراپی در فستیوال رم

DR

هفتمین فستیوال فیلم رم که از روز ۹ تا ۱۷ نوامبر در مجتمعی برگزار می‌شود که توسط "رنزو پیانو"- آرشیتکت بنام، ساخته شده است، امسال دست به ابتکار تازه‌ای زده و در مکان‌های خاص این شهر برنامه‌هائی در پیوند با فیلم‌های بنمایش در آمده پیش‌بینی کرده است.
در بخش خارج از مسابقه این فستیوال، نام آخرین فیلم "مرجان ساتراپی"- «دار و دسته خوتاس»، و در میان اعضای هیأت داوران بخش مسابقه‌ای بین‌المللی نام "لیلا حاتمی" دیده می‌شود. در کنار آن‌ها نیز نام "بابک کریمی"- مستند سازو هنرپیشه، درمیان دیگر اعضای داوری بخش "منظرگاه سینمای ایتالیا" که به فیلم‌های نو این کشور توجه دارد، بچشم می‌خورد.

گفتنی است که فیلم مرجان ساتراپی که تنها در دوازده روز فیلمبرداری شده و خود او نیز درآن نقش ایفا می‌کند، ماجرای ملاقات یک زن و دومرد را در جنوب اسپانیا به تصویر می‌کشد که چمدان‌هایشان عوض می‌شود و سرنوشت آن‌ها در هم می‌آمیزد.

مرجان ساتراپی، همچنین در آغاز سال ۲۰۱۳ فیلم اضطراب آوری را کلید خواهد زد که «صدا‌ها» نام دارد و در آن کارمند یک شرکت وان سازی را نشان می‌دهد که بین توصیه‌های گربه‌اش که او را به قتل دعوت می‌کند و پندهای خیرخواهانه سگش گیر کرده است که هر دو حرف می‌زنند!

خبر دیگری در پیوند با مرجان ساتراپی این است که گالری "ژروم دو نوارمون"، کارهائی از او و نیز "شیرین نشاط" را از روز ۷ تا ۱۰ نوامبر در بازار هنری ابوظبی ارائه خواهد کرد.

 

نگاهی دیگر به جهان

برای سی ویکمین بار، "فستیوال سینمای مردم‌شناسانه ژان روش"، از روز ۱۰ تا ۲۸ نوامبر، علاقمندان به سینمائی دیگر، را دعوت به دیدن فیلم‌هائی می‌کند که همچون کارهای خود "ژان روش"- سینماگر خستگی ناپذیر سنت‌ها و آداب مللی که تا آن زمان به آن‌ها چندان توجهی نشده بود، نفسی تازه به دنیای سینما می‌دمند.

فیلم‌های بخش مسابقه‌ای این فستیوال که ساخته پژوهش گران و سینماگرانی هستند که توجهی خاص به مردم‌شناسی و «پذیرفتن غیر» همانگونه که هست نموده‌اند، در "خانه فرهنگ‌های دنیا" به نمایش در می‌آیند.

این فستیوال که در سال ۱۹۸۲ به ابتکار "ژان روش" و همکاری کمیته فیلم‌های مردم‌شناسانه مرکز ملی پژوهش‌های فرانسه به وجود آمد، امسال بخش تازه‌ای را، زیر نام "نگاههای تطبیقی" بوجود آورده که در آن مردم‌شناسان سینماگر، فیلم‌ها و سندهائی را از سراسر جهان ارائه می‌کنند که از آغاز کشف سینما تا امروز ساخته شده‌اند اما موضوع‌هایشان مشترک است. بدین ترتیب نه تنها تماشاگر تحول اجتماعات انسانی رادنبال می‌کند، بلکه پیوند آن‌ها با محیط زیستشان را هم در می‌یابد.
شرکت در این فستیوال رایگان است.

Maison des Cultures du Monde - 101 boulevard Raspail -75006 Paris - France

 Tel: +۳۳ (۰) ۱ ۴۵ ۴۴ ۷۲ ۳۰

 

ماه عکس در پاریس

به مدت یک ماه، بنا به رسم همه ساله، پاریس در ماه نوامبر "ماه عکس" را برگزار می‌کند.

طی این ماه، موزه‌ها، گالری ها و مراکز فرهنگی فعالیت‌های گوناگونی پیرامون عکس و عکاسی برنامه‌ریزی کرده‌اند.
 البته نمایشگاه بزرگ "پاریس عکس"، که گالری‌داران سراسر جهان را که با عکس سرو کار دارند، در خود در محل "گران پاله" گرد می‌آورد، بین روزهای ۱۵ تا ۱۸ نوامبر جریان خواهد داشت.

گفتنی است که برای نخستین بار رویداد "پاریس عکس لوس آنجلس" در روزهای ۲۵ تا ۲۸ آوریل ۲۰۱۳ در آن شهر برگزار خواهد شد.

اما "پاریس عکس"، که توانست سال گذشته ۵۰ هرار تماشاگر را به خود جلب کند، امسال نیز میزبان ۱۲۸ گالری خواهد بود که سی وشش‌تای آن‌ها تازه وارد هستند. در کنار آن‌ها ۲۳ ناشر مهم و عرضه کنندگان دیگر عکس هم حضور خواهند داشت.

برای علاقمندان به عکس و عکاسی، این رویداد امکان می‌دهد در هر گوشه و کنار شهر رخدادی را در پیوند با این هنرکشف کنند. از جمله نمایشگاه بسیار جذابی است که در موزه "بوردل" از روز ۹ نوامبر برپا شده که عکس‌های دوران اختراع عکاسی را در فضائی نیمه تاریک برای حفظ عکس‌هائی که به دلیل قدمتشان شکننده شده‌اند، ارائه می‌دارد.

 

سازهای دست‌ساز استاد عبداله عباسی

نمایشگاه بزرگ سازهای استاد "عبدالله عباسی"، از روز پنج‌شنبه ۱۸ آبان‌ماه در نگارخانه "اکو" درتهران برپا شد که در آن تار‌ها و چنگ‌های این ساز پرکار به نمایش در آمد.

در مراسم گشایش این نمایشگاه که تا روز ۲۶ آبان ماه جریان خواهد داشت، هفت ساز منحصربفرد چنگ (هارپ) همراه با تارهای ساخت استاد، از مراحل ابتدایی در اندازه‌های مختلف همراه با اجزای گوناگون و تنوع صدا‌ها برای کودکان و بزرگتر‌ها نمایش داده می‌شود.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی "اکو"، مراسم گشایش نمایشگاه همراه بود با کنسرتی که توسط سه هنرمند اجرا گردید. آلبوم هم‌نوازی گفت‌وگوی «چنگ و نی» با چنگ‌نوازی "تارا جاف"، نی‌نوازی "فردین لاهورپور" و تنبک "سمیه عباسی"، در گالری "اکو" عرضه شد

در مراسم گشایش نمایشگاه شمار بالائی شرکت داشتند که درمیان آنان افزون بر پیشگامان موسیقی ایرانی چون هوشنگ ظریف، انوشیروان روحانی، محمد سریرو رضا مهدوی، سفیران و نمایندگان فرهنگی سفارتخانه‌های خارجی در ایران هم شرکت داشتند.

استاد عبدالله عباسی
استاد عبدالله عباسی

عبدالله عباسی، پنجاه ساله، نامی آشنا در میان سازندگان تار، استادیست خودآموخته که عمر سازسازی‌اش به بیش از سه دهه می‌رسد.

او که تار بسیاری از اساتید نامی موسیقی ایران را ساخته است، دوران کودکی را در کارگاه نجاری پدرش با آموختن فنون نجاری گذراند.

عبداله عباسی، در۱۶ سالگی برای نخستین بار از روی یک عکس باگذاشتن یک تخته سه‌لایه در ظرف بزرگ آب و شکل دادن آن، ویولنی ابتدایی ساخت و سیم ترمز موتور سیکلت به روی آن نهاد. او مدتی با‌‌ همان ویولن نزد مرحوم استاد اسدالله ملک به آموختن ویولن پرداخت. هم زمان،‌ گاه سنتور و مضراب سنتور هم می‌ساخت. ‌

عبداله عباسی در سال ۶۴ برای فراگیری ویولن نزد بختیاری رفت و برای نخستین بار سه‌تار را دید و علاقمند به ساختن سه‌تار شد.

مدت زیادی از ساختن سه‌تار نمی‌گذشت که تار را هم برای نخستین بار از روی یک عکس ساخت و ساختن تار سبب شد که با استاد زیدالله طلوعی آشنا شود. با اجازهٔ طلوعی از روی تار یحیای متعلق به او الگو برداشت و تار بعدی را با استفاده از این الگو ساخت که مورد استقبال استادش و دیگران هم قرار گرفت. او در حین سازسازی یک سال و نیم هم به آموختن تار نزد همین استاد پرداخت.
در سال ۶۹ او با استاد هوشنگ ظریف آشنا شد و از آن زمان به بعد فراگیری تار را با او ادامه داد.

عبداله عباسی سال‌هاست بخاطر کوتاه شدن انگشتان دست چپش، به دلیل کار با دستگاه‌های نجاری، کمتر می‌نوازد و بیشتر ساز می‌سازد.
عبداله عباسی در تلاش است با ساختن چنگ در سه اندازه مختلف، بار دیگر نوای چنگ را به گوش علاقمندان برساند.

 تا کنون بیش از ۸۰۰ تار او در دستان نوازندگان نامی قرار گرفته است که فرهنگ و هوشنگ ظریف از آن جمله‌اند. استاد جلیل شهنازرا هم نباید فراموش کرد که تار او را ستایش می‌کند

اکنون حاصل یک عمر تجربهٔ عبداله عباسی، در گالری مؤسسه فرهنگی "اکو" تا ۲۶ آبان ماه به نمایش در می‌آید.

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.