دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

"هنرهای اسلام" در موزه "لوور و واکنش‌های پر تأخیر ایرانیان به این تاراج فرهنگی

نتشر شده در:

پس از گشایش بخش تازه ای در موزه لوور، در روز 22 سپتامبر، به نام بخش "هنرهای اسلام" که به گفته این موزه هدفش نشان دادن گونه گونی آفرینش هنری در سرزمین های مسلمان است، سرانجام شماری از ایرانیان، در یافتند که نه تنها اکثر 14000 قطعه به اضافه 3500 قطعه ای که از موزه هنرهای تزئینی آورده شده، به ایران و یا به آنچه در گذشته قلمرو پارسه می نامیدند تعلق دارد، بلکه موزه لوور، از نظر تاریخی و اخلاقی بسیاری از واقعیت ها را نادیده گرفته است.

DR
تبلیغ بازرگانی

 گفتنی است که این بخش با سروصدای بسیار در رسانه ها کار خود را آغاز کرد و هیچ کس پرسشی در مورد کاربرد نام "هنرهای اسلام"، معنا و هویت چنین هنری از خود نکرد. تنها روزنامه ای که دچار این هیجان رسانه ای نشد و با خونسردی به محتوای این بخش و اشیاء درون آن نگریست، روزنامه "نیویورک تایمز" بود که یک دوستدار تمدن ایرانی خوانده توجه دیگران را به آن جلب کرده است. نگاهی که در یک پاراگراف همه ناسوریهای این گرد آوری را بیان می کند.

این روزنامه در شماره روز 21 سپتامبر خود می نویسد : "حتا چیده مان این نمایشگاه حکایت از نا آگاهی برگزار کنندگانش از فرهنگ و تمدن هائی دارد که با یکدیگر بسیار متفاوتند. البته این نا اگاهی در شماری از نهاد های غربی که به گفته خود به "هنر اسلامی" می پردازند (اصطلاحی که در قرن نوزدهم به وجود آمد ) وجود دارد چون درست مانند این است که کارشناسان هنر همه اشیاء در پیوند با بودیسم را از نپال، ژاپن، اندونزی و...گرد هم بیاورند و آنها را زیر نام "هنرهای بودیست" ارائه کنند. کاری که می توانست همه را به خنده اندازد."
در پیوند با این گفته های "نیویورک تایمز"، باید افزود که دسته بندی هنرها بر حسب یک کیش و آئین ، زیر رده هائی هستند که اشیاء، تصاویر و ساختارهائی را در بر می گیرند که از آنها تنها برای نیایش استفاده می شود. به عنوان مثال در "هنر مسیحی" هر گز تصاویری در پیوند با "ترانه های رولان" (شانسون دو رولان) ، مجموعه ای 9 جلدی شامل 9000 شعر، اثر یک شاعر گمنام قرن یازدهم میلادی، را نمی بینیم که شباهت هائی به شاهنامه دارد. و برعکس اگر یک تصویر مسیح در یک مجموعه از کارهای یک دوره ویا یک نقاش گذاشته شود آن را به هنر مسیحی وابسته اش نمی کنند. در مورد هنر یهودی نیز همین گفتار صدق می کند.
حال چگونه است که صفحات شاهنامه فردوسی که هیچ مصرف آئینی ندارد نه تنها توسط موزه لوور که بارها وبارها وبه شکلی پر حجم   توسط "انستیتوی جهان عربی"در شماری از نمایشگاه های این انستیتو به کار گرفته شده که در عنوان آنها واژه "عرب" گنجانده بودند: "اسب عربی" یا "علم عربی"... نمایشگاههائی که در آنها جز بخش بسیار بسیار کوچکی ، چیزی از دنیای عرب دیده نمی شد و مینیاتور ها ویا اشیاء ایرانی اکثریت داشتند.
در چنین شرایطی اگر موزه لوور میخواست با رعایت معیارهای بسیار رایج در فرانسه و در کشورهای پیش رفته یعنی وفاداری کامل به مأخذ، رفتار کند، می بایستی یک بخش هنرهای پارسی به راه اندازد ودر آن همه آثار پیش و پس از اسلام تمدن ایرانی را بگنجاند.
به هر رو ناخشنودی آن شمار ایرانیانی که به دیدن این نمایشگاه رفتند و به چشم خود دیدند که چگونه هنر کشورشان و شماری کشور دیگر با هدف مبارزه با افزایش احساسات ضد عرب و اسلام در جامعه فرانسه و گفتن این که اینها توانائی یک چنین آفرینش هنری دارند، با کمک مالی عربستان سعودی (17 میلیون یورو توسط شاهزاده الولید ابن طلال) ، پادشاه مراکش، سلطان عمان، امیر کویت ونیز شرکت توتال و شرکت اورانژو شماری شرکت دیگر که در این کشورها منافعی دارند، مورد سوء استفاده قرار کرفته است.
گفتنی است که کل این کمک های مالی به 31 میلیون یورو می رسد. دولت فرانسه 30 میلیون و خود موزه لوور 11 میلیون برای به وجود آوردن این بخش هزینه کرده اند.
البته مسئولان لوور و از جمله "هانری دو لوآرت" رئیس آن و خانم "سوفی ماکاریو" استفاده از گزینش "هنرهای اسلام" را توجیه می کنند اما در میان سخنانشان از اشاره به رویداد یازده سپتامبر و این که به این اشیاء در گذشته به این شکل نگاه نشده بود ، باز نمی ایستند.
منتها آنچنان در این تلاش غرق شده اند که حتا در استفاده از واژه ها اغراق می کنند تا حدی که برخی ازآنها بی معنا می شود. از جمله "امپراتوری های اسلام" که معنائی ندارد چون امپراتوریها وجود داشتند و بعدها مردمشان به اسلام گرویدند. به ویژه این که بیشتر امپراتوریهای دوران باستان توسط شاهان وزمامداران اداره می شدند نه روحانیون.
شاید به خود بگوئیم که با گذشتن زمان از آغاز کار نمایشگاه و پشتوانه سیاسی- مالی-رسانه ای موزه لوور، ناخشنودان نخواهند توانست صدای خود را به گوش مقامات مسئول برسانند. اما آنچه مسلم است واکنش های گروهی نمی تواند بدون تأثیر باشد. از این روست که انجمن پارسی گویان دست به تهیه توماری زد که در آن پرسش هائی را در مورد این بخش و نمایشگاه به زبانهای فرانسه، فارسی و انگلیسی مطرح می کند.
http://www.gopetition.com/petitions/les-arts-de-l%E2%80%99islam.html

کانون اروپايی برای آموزش جهان بينی زرتشت هم توماری را منتشر کرده که در آن از کلاهبرداری "لوور" سخن می رود.
http://www.gopetition.com/petitions/we-ask-the-louvre-museum-to-stop-scamming-iranian-cultu.html
 گر چه به باور شماری بهتر می بود همه ناخشنودان با یکدیگر دست به دست هم بدهند و در یک گروه صدای خود را به مسئولان "لوور" برسانند، اما با در نظر گرفتن پراکندگی ایرانیان و ایران دوستان و آگاه کردن آنها، این واکنش می توانست سالها به درازا بکشد...
به هر رو کسانی هم که مایل باشند واکنشی فردی نشان دهند می توانند از راه آدرس اینترنتی که در سایت موزه لوور وجود دارد، دیدگاه خود را بیان کنند.
http://www.louvre.fr/le-nouveau-departement-des-arts-de-l-islam-0
گفتنی است که "انستیتوی جهان عربی" هم از روز 27 نوامبر، نمایشگاه بزرگی را، با هیاهوی بسیار، زیر عنوان "شرق افسانه ای هزار و یک شب "، به شهرزاد قصه گو اختصاص داده که طبیعتأ ریشه ایرانی آن را پشت نا گفته ها ویا پر رنگ کردن کپی های این کتاب به زبان عربی، به خوبی پنهان می کند. گفتنی است که شرکت نفتی توتال، با چاپ یک صفحه بزرگ مینیاتور ایرانی که شعرهای فارسی آن هم به خوبی دیده می شوند، کمک خود به "انستیتوی جهان عربی"را به رخ می کشد. 
تنها جزوه هنری روزنامه فیگارو، که بسیار مفصل به جنبه های مختلف این نمایشگاه پرداخته، در مطلبی کوتاه به ریشه ایرانی قصه های هزار ویک شب و بازگو کردن خلاصه ای از آن می پردازد.

لوور و ترکیه

در پی به نمایش گذاشتن یک دیوار کاشی متعلق به دوران امپراتوری عثمانی در همین بخش "هنرهای اسلام" موزه لوور، مقامات ترک، برخلاف مقامات ایران که از میراث فرهنگی خود نه در درون ونه در برون از کشور دفاع نمی کنند، خواستار باز پس گرفتن این تکه و دو تکه دیگر دیوار شدند که از مسجد پیاله پاشای استانبول کنده شده که در سال 1573 ساختمان آن پایان یافته بود.
گفتنی است که ترکیه از چند سال پیش خواستار تکه هائی از کاشی های "ایزنیک" شدند که از آرامگاه سلطان سلیم دوم در حیاط "ایا صوفیا"ی استانبول آورده شده اند.
وزیر پیشین فرهنگ فرانسه با یاد آوری حقوق فرانسه و کنوانسیون سال 1970 یونسکو در پیوند با قاچاق آثار هنری گفته بود که این اشیاء پیش از امضای این کنوانسیون به دست فرانسویان افتاده اند و از این رو شامل عطف به ماسبق نمی شوند.
رئیس موزه لوور "هانری دو لوآرت" در پاسخ گفت این موزه می بایست با همکاری نزدیک با ترکیه، معماری باستانی و دوران عثمانی این کشور را برجسته سازند. او گفت باید دو کشور با یکدیگر برای حل این مشکل گفتگو کنند.

مهرداد اسکوئی و "آخرین روزهای زمستان" در آغاز زمستان

فیلم مستند آخرین روزهای زمستان که جایزه "جوانان" را در فستیوال "توقف مستند" در شهر "لا روشل" ربود و هم اکنون بر پرده سینماهاست ، اخرین فیلم مستند مهرداد اسکوئی است که شماری فیلم مستند در گذشته ساخته و یکی از بنیان گذاران انجمن فیلم کوتاه سازان است.
این فیلم پیش تر جایزه طلائی فسیتوال بین المللی فیلم های شرقی را در ژنو و "بلکبری" را در فستیوال فیلم های مستند آمستردام ربوده بود.

12:19

گفتگو با مهرداد اسکویی

فیلم داستان هفت پسر بچه ده- سیزده ساله را در یک خانه تأدیبی نشان می دهد که گذشته سنگینی را به دوش می کشند. اکثر آنها معتاد بودند و این فاجعه از همان کودکی آنها را همراهی کرده.
دراین فیلم که تقریبأ اتفاق چندانی رخ نمی دهد این کودکان رو به دوربین ماجراهای خود را بیان می کنند. گاه به نظر می رسد که از آن رنج می برند و گاه بیخیالی یه کودکی چیره می شود. اما هیچکدام از این ها باعث فراموشی سرنوشت وحشتناک آنها و آن چه انتظار آنان و جامعه را می کشد، نمی شود.
از مهرداد اسکوئی که در گذشته بیشتر پیرامون زنان و گاه نیز کودکان فیلم ساخته پرسیدم چراتوجه او به این مشکل کودکان جلب شده ؟

 
درگذشت استاد محمود جوادی پور پیشکسوت هنرهای تجسمی ایران

استاد محمود جوادی پور، هنرمند نقاش و از پیشگامان هنر نوگرای ایران در روز 4 آذر 1391 چشم از جهان فرو بست.
بنا به خبرهای رسیده،استاد محمود  جوادی پور که برای دیدار دخترش به کشور آلمان سفر کرده بود براثر زمین خوردن دچار شکستگی لگن شد و پس از منتقل شدن به بیمارستان، به دلیل لختگی خون در ریه درگذشت.
‌این هنرمند، که بینانگذار نخستین نگارخانه به شیوه مدرن در کشور به شمار می آید، افزون بر نقاشی، درزمینه  گرافیک، کاریکاتور، تصویرسازی و پژوهش هنر نیز کار می‌کرد.
محمود جوادی پور در روز 13 شهریور 1299 در محله امیریه تهران به دنیا آمد. او به گفته خود از آغاز به موسیقی و نقاشی دلبسته بود. اما چون امکان آموختن موسیقی را نداشت، نقاشی را برگزید.
محمود جوادی پور در دبستان سلطانی و سپس در دبستان علامه تحصیل کرد و در سال 1312 گواهینامه ششم هنرستان صنعتی ایران و آلمان (تهران) را در رشته آهنگری و ماشین سازی دریافت کرد
در هنرستان، نیما یوشیج معلم ادبیات او بود وسپس در سال 1320 وارد دانشکده هنرهای زیبا، که به تازگی تاسیس شده بود، شد و جزء دومین گروه هنرجویان رشته نقاشی این دانشکده بود.
محمود جوادی پور در  پی استخدام در چاپخانه بانک ملی ایران، در سال 1322،  توانست شیوه چاپ رنگی عکاسی را بیاموزد. او نشانه های مراکز و سازمان های بسیاری را طراحی و اجرا کرده به تصویر سازی برای کتاب های درسی، شعر و داستان نیز می پرداخت.
محمود جوادی‌پور یکی از با سابقه‌ترین طراحان آرم در ایران بود. نفت ایران، بانک توسعه صنعتی ایران،‌بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ‌موسسه انتشاراتی خوارزمی،‌نشان رسمی شیر و خورشید دولتی، بیمه ملی ایران و... با دستان هنرآفرین او طراحی شده است.
تصویرگری کتاب‌های موش و گربه از عبید زاکانی،‌ترجیع‌بند هاتف، بخش‌هایی از شاهنامه فردوسی و تعدادی از کتاب‌های درسی و ... از کارهای ماندگار این هنرمند ماندگار در هنرهای تجسمی ایران است.
او نمایشگاه های بسیاری از آثار بی شمارش را در طول سال های فعالیت هنری خود در ایران و کشورهای خارجی برگزار کرده است و در مراکز هنری مختلف به تدریس پرداخته است
پیکر این هنرمند فقید دارنده نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اوایل هفته آینده به تهران منتقل خواهد شد.

"ماجراهای پادشاه"

هفته گذشته به مناسبت نمایش فیلم بسیار خوب دانمارکی "شکار" از نقش آفرینی "مدز نیکلسون" در آن فیلم ، سخن رفت.
سینمای دانمارک این بار با فیلم "ماجراهای پادشاه"، ساخته "نیکلای آرسل"، با بازی فوق ا لعاده نه تنها "مدز نیکلسون" که بازی دیگر هنرپیشگان آن، در سینماها حاضر می شود.
در این فیلم می بینیم چگونه یک ازدواج مصلحتی میان یک شاهزاده خانم انگلیسی و "کریستیان دوم" پادشاه دانمارک و رسیدن یک پزشگ تازه به دربار و نفوذ تدریجی او بر پادشاه و به وجد آمدن یک مثلث عاشقانه، چگونه سرنوشت کشوری را تغییر می دهد. دانمارکی که در سال 1770 بسیار واپس مانده، فقیر و پر از بی عدالتی ها بود با اراده پزشگی که باورهای انسان دوستانه و پیشرفته داشت و از ناتوانی و تأثیر پذیری پادشاه در جهت خدمت به مردم کشورش استفاده می کرد، این کشوررا در قرن نوزدهم و با مرگ خود وارد دنیای مدرن نمود.
فیلم "ماجراهای پادشاه" نمونه خوبی است که ببینم چگونه دو آرمان گرا به بهای زیاد در برابر افکار متحجر و اشراف سود جو ایستادگی می کنند و ناممکن را ممکن می سازند . 
با این فیلم تاریخی، سینمای سرزنده اسکاندیناوی، فیلم عمیق و آموزنده ای را وارد این ژانر از سینمای جهان در قرن بیست و یکم می کند.
گفتنی است که فیلم "ماجراهای پادشاه" درفستیوال برلن 2012 جایزه بهترین سناریو را ربود.

"وضع جهان و سینما"

از روز 30 نوامبر تا 9 دسامبر، "فروم دز ایماژ" در پاریس، ریر عنوان "وضع جهان ....و سینما" فیلم های تازه ای را که از سراسر جهان می آیند و دلمشغولی های سیاسی-جغرافیائی را مطرح می سازند به نمایش در می آورد.
از این رو شماری سینماگر، کارشناس علوم سیاسی، فلسفه دان، روزنامه نگار و منتقد گرد هم می ایند تا فیلم هائی را تماشا و بررسی کنند که وضع جهان را می کاوند.
در این چهارمین برگزاری جشنواره ای خاص ، اگر البته بتوان نام جشنواره بر آن نهاد، "فلورانس اوبنا"، خبرنگاری که مدتها در عراق به گروگان گرفته شده بود و نیز کارگردان متعهد فیلیپینی، "بریانته منوسا" نقش مادر وپدر خوانده ی فستیوال را بازی می کنند..
هدف از برگزاری این جشنواره انداختن نگاهی دیگر به فیلمهائی است که به دلایل مختلف، در سال گذشته، زود از پرده سینما ها پائین آمدند و یا فیلم های تازه ایست که در فستیوال ها نظر ها را جلب کردند. فیلم هائی که همگی داستان انسان هائی را باز گو می کنند که سرنوشتشان به دلیل شرایط واوضاع جهان، دگرگون شده و یا در هم گره خورده است.
امسال فیلم های برگزیده شده گرد چهار محور می گردد : سوریه، کشورهای یوگسلاوی پیشین، اسارت مدرن و جان گرفتن سینمای فیلیپین.
از جمله این فیلم ها، "وجده" اولین فیلم داستانی از عربستان سعودی ساخته "حیفه المنصور" بود که در فستیوال ونیز بسیار مورد توجه قرار گرفت چون از کشوری بسیار بسته و واپس گرا می آمد و کارگردان آن هم زن بود...
یکی از فیلم ها بسیار خوب "بریانته مندوسا" که در فستیوال ونیز به نمایش در آمد و هنوز به روی پرده سینما ها نیامده، "زهدان" است که با تصاویر بسیار زیبا از خشونتی که بر زنان می رود حکایت می کند.
این فیلم فرداشب، 2 دسامبر درساعت 8 شب به نمایش در خواهد آمد. 
در کنار نمایش این فیلم ها با هدف نشان دادن مسائلی که دنیا را به جوش وخروش انداخته اند، شماری میز گردو کنفرانس با شرکت شخصیت های مختلف تشکیل خواهد شد.
www.forumdesimages.fr/fdi/Festivals-et-evenements/Un-etat-du-monde-et-du-cinema

گروه "بدیله" در موزه "گیمه"

در روزهای 7 و 8 دسامبر، گروه "بدیله" که در آن شماری از هنرمندان ایرانی، فرانسوی و راجستانی هنرنمائی می کنند و از سالها پیش با موسیقی تلفیقی بسیار خوب خود ونیز رقص "آوا فرهنگ"، کنسرتهای موفقی را برگزار کرده اند، در موزه گیمه، برنامه اجرا می کنند.
این برنامه، که رقص "آوا فرهنگ" که چر خیدن درویش ها را هم در خود می گنجاند، در چارچوب چیده مان "نیکلا لوفور"، تندیس گر و "شامان" انجام می گیرد که با الهام از سفرهای خود به مناطقی که در آن "شامانیسم" (جان‌مند انگاری مظاهر طبیعی) رایج است و "شامان" ها با روح طبیعت پیوند برقرار می کنند، بر پا کرده است .
گفتنی است که موسیقی این برنامه از آخرین آلبومی گرفته شده که "موسیقی برای پرنس ها و پرنسس ها" نام دارد و "میشل اسلو"، انیماتور بنام فرانسه که شماری فیلم خوب از جمله ماجراهای "کیریکو" را وی دیده ایم در آن همکاری داشته است.  

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.