پیکر فریده لاشایی، نقاش، مترجم و نویسنده ایرانی، که در سن ۶۸ سالگی در روزیکشنبه، ششم اسفندماه، پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت، در روز چهارشنبه گذشته از خانه هنرمندان به آرامگاه ابدی وی برده و در آنجا به خاک سپرده شد
فریده لاشایی که زاده سال ۱۳۲۳ در شهر رشت بود، پس از تحصیلات دبیرستانی به آلمان سفر کرد و پس از گذراندن مدرسهٔ مترجمی در مونیخ، به تحصیل در رشته هنرهای تزیینی در وین پرداخت.
فریده لاشائی پس از پایان آکادمی هنر مدرن اتریش، به مدت دو سال نیز به کار طراحی کریستال در کارخانهای در جنوب اتریش سرگرم بود.
او، افزون بر شماری نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی، شماری کتاب ترجمه کرده و کتابهائی هم نوشته بود.
از جمله کارهای ترجمه لاشائی «نجواهای شبانه» اثر "ناتالیا گینزبورگ" و رمان «زد» اثر "واسیلی واسیلیکوس"، «روزهای کمون»، «زن نیک سچوان» و «ارباب پونتیلا» از "برتولت برشت"، «گلهای هیروشیما» از "اواهریس" و «لبخند فروخته شده» از "جیمز کروتس" است.
از علی جمشیدی- مدیر نگارخانه شمس در تهران، خواستم در آغاز پیرامون سبک فریده لاشائی که سبک نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی نام گرفته و جایگاه او در زمینه هنر نقاشی ایران، توضیحاتی بدهد.
گفتگو با علی جمشیدی
علی جمشیدی میگوید، فریده لاشایی از هنرمندانی است که در جستجوی یک هویت ویژه برای خود در این هنر بود. زندگی شخصی و درون او بر کارش بسیار تأثیر گذاشت و مسائلی چون جنگ و دیگر مسائل اجتماعی و به ویژه طبیعت، در آثار او از جای خاصی برخوردار شدند.
جوایز اسکار، فیلم "آرگو" و "میشل اوباما"
جوایز اسکار امسال بدون هیچ هیجانی و همانگونه که پیش بینی میشد اعطا گردید.
باز هم فیلم بسیار «هالیوودی» و بیدقت و سر وهم بندی شده "آرگو" که پیشتر جایزه "گلدن گلابز"، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و "سزار" فرانسوی، بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرده بود، از هشتاد و پنجمین مراسم اسکار هم پیروزمند بیرون آمد و جایزه "اسکار"، بهترین فیلم را گرفت.
برای دادن این جایزه به کارگردان خوش شانس آن، میشل اوباما- همسر رئیس جمهوری آمریکا، با پیراهنی از "لمه" و دکلته در یک تماس ویدئویی با کاخ سفید ظاهر شد. منتها پیراهن او مورد خوشایند مقامات جمهوری اسلامی قرار نگرفت و با "فتو شاپ" آن را دستکاری کردند و بخش زیادی از شانهها وسینه او را پوشاندند؛ حال این پرسش پیش میآید که آیا لزومی داشت عکس "میشل اوباما" چاپ شود؟
"بن افلک"- کارگردان و هنرپیشه فیلم "آرگو" هم به هنگام دریافت جایزه اسکار گفت: «میخواهد این جایزه را به دوستانش در ایران که هماکنون در وضعیت وحشتناکی هستند اعطاء کند.»
بحث بر سر این فیلم به این رتوش محدود نشد و وزیر ارشاد اسلامی- سید محمد حسینی، آرگو را یک فیلم ضد ایرانی خواند و گفت: «از ابتدا تبلیغات و سرمایهگذاری وسیعی انجام دادند تا جایزه اسکار به این فیلم تعلق بگیرد. کاملاً مشهود بود که یک حرکت سیاسی در حال انجام است.»
وزیر ارشاد افزود: «شاید آنها عصبانی بودند از اینکه ما امسال بخاطر جسارتی که به ساحت نورانی پیامبر شده بود اسکار را تحریم کرده و شرکت نکردیم؛ آنها به دنبال فیلمی رفتند با مضمونی که مطابق واقع نیست؛ یک چهره نامناسبی از مردم ایران ارائه میشود.»
یکی از کاربران اینترنتی در واکنش به این مطلب خبرگزاری فارس مینویسد: «حالا کی از ما دعوت کرده بود در اسکار حضور داشته باشیم که ما هم تحریمش کردیم؟»
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911208000133
روزنامه "واشنگتن پست"، در پیوند با «انتقاد رسانههای ایران» از برنده شدن فیلم "آرگو" در اسکار، نوشت: برای دومین سال پیاپی بسیاری از ایرانیان دلیل خوبی داشتند برای اینکه تا نیمه شب بیدار بنشینند و مراسم اسکار را دنبال کنند. که منظور مراسم اسکار سال پیش است که طی آن فیلم "جدائی نادر از سیمین" ساخته "اصغر فرهادی"، جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را ربود و امسال فیلمی با موضوعی در پیوند با ایران.
گفتنی است که هفته گذشته معاون سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد ایران گفته بود، برنده شدن فیلم "جدایی" در اسکار سال گذشته، نتیجه لابیهای او با برگزارکنندگان اسکار بوده.
پایگاه خبری عصر ایران، در سایت خود با نوشتن این خبر و اینکه: «آرگو فیلمی علیه ایران است»، میافزاید: «به نظر میرسد که "جواد شمقدری"، اینبار نتوانسته از لابیهای خود برای جلوگیری از برنده شدن یک فیلم ضد ایرانی در اسکار استفاده کند.»
به هر رو، گر چه گفته شد که اسکارها ما را غافلگیر نکردند، اما به جز فیلم "آرگو" که حق فیلمهای خوب دیگر چون "لینکلن" و "اسپیلبرگ" را خورد، به دیگران به حق داده شد. از جمله به "دانیل دی لوئیس" به عنوان بهترین هنرپیشه مرد، برای بازی در فیلم "لینکلن" و یا به فیلم مستند "شوگر من" و به فیلم خوب انیمیشن "سرکش".
در فیلم "شوگر من" ساخته "ملک بن جلول" از سوئد، برنده اسکار بهترین فیلم مستند و بهترین مونتاژ صدا، با شگفتی دیدیم که چگونه "سیکستو دیاز رودریگز" که در خانوادهای پر بچه و مکزیکی در شهر "دیترویت"میشیگان آمریکا در سال ۱۹۴۲ به دنیا آمد و در آغاز تحت تأثیر پدرش که موسیقی "بلوز" سیاهپوستان را اجرا میکرد به موسیقی علاقمند شد، نتوانست جائی برای خود کسب کند و هیچکدام از صفحههایش خریداری پیدا ننمود.
اما جالب اینجاست که صفحهای به نام "کلد فکت" که در سال ۱۹۶۹ پر کرده بود، بدون اینکه خود بداند، در سال ۱۹۷۴ در آفریقای جنوبی، استرالیا و زلاند نو معروف شد و از خوانندهاش "سیکستو رودریگز"، خوانندهای در حد "الویس پریسلی" در آنجا ساخت. سیاهپوستان آفریقای جنوبی که در کلام این صفحه گونهای فراخوان به سرکشی میدیدند از آن بدون اینکه از رادیو پخش شود یک آلبوم طلائی ساختند.
پس از فهمیدن اینکه تا چه حد صفحههایش در استرالیا موفق است، "سیکستو رودریگز" دو دوره کنسرت در این کشور در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۱ اجراکرد که در عین حال هدفش این بود که به شایعه مرگش بدلیل ۸ سال غیبت نیز پایان دهد.
اما "سیکستو رودریگز"، بار دیگر پس از این دو کنسرت ناپدید شد تا تحصیلات خود را در رشته فلسفه به پایان برساند.
با گسترش اینترنت بار دیگر به کمک یک علاقمند، نام "سیکستو رودریگز" مطرح شد و در سال ۲۰۰۸ آلبوم "کلد فکت" و سال پس از آن "بازگشت از واقعیت" دوباره به چاپ رسید.
حال میبینیم که فیلمی که ماجرای "سیکستو رودریگز" را بیان میکند جایزه اسکار میگیرد و خوانندهای که در سال تولید صفحههایش شاید تنها شش نسخه از آنها به فروش رسانده بود امروز توانسته در ۷۰ سالگی به چنین موفقیتی دست یابد.
او همانگونه که از نام کوچکش بر میآید، ششمین فرزند خانواده خود بود.
فیلم "عشق"، ساخته "میشال هنه که" کارگردان اتریشی، پس از نخل طلای فستیوال "کن" شماری جایزه مهم را نیز نصیب خود کرد و در هفتادمین دوره جوایز "گلدن کلوب"، جایزه بهترین فیلم منتقدان خارجی در آمریکا را ربود و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را هم از آن خود کرد.
"آنگ لی"، برای فیلم نه چندان مهمش "اودیسه پی" و تنها به دلیل ترفندهای تکنیکی آن، جایزه بهترین کارگردانی را ربود و "جنیفر لارنس" برای بازی در فیلم "خوشبختی درمانی" جایزه بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد.
"کریستفر والتس"، هنرپیشه بسیار خوب اتریشی، جایزه بهترین هنرپیشه مرد را در یک نقش دوم برای بازی در فیلم "جانگوی رها شده" ساخته بسیار نوی "کوانتین تارنتینو" گرفت که میتوانست سزاوار یک جایزه اسکار، دست کم برای سناریویش باشد.
گفتنی است که وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی ایران، فیلم بسیار خوب و مهم دیگر امسال "نیم ساعت پس ازنیمه شب" ساخته "کاترین بیگلو" را هم که از اسکار بهترین کارگردانی محروم شد اما مشترکأ با "اسکای فال"، یک اسکار برای بهترین صدا گذاری گرفت، از انتقاد بری نداشت و گفت: «این موضوع در مورد فیلمی که درباره پاکستان با نام "سی دقیقه پس از نیمه شب" ساخته شده هم صادق است چراکه برخی پاکستانیها به دلیل خلاف واقع بودن فیلم به آن اعتراض کردهاند. برخی پاکستانیها در فیلم به زبان عربی صحبت میکنند در حالی که در پاکستان مردم یا به زبان اردو یا پشتو سخن میگویند».
در اینجا باید گفت که فیلم خانم "کاترین بیگلو"، بیشتر پیرامون کسانی میگردد که عرب و درتماس با "بن لادن" بودند و حتا "همایون ارشادی" هم در این فیلم در نقش یک عرب ظاهر میشود و میدانیم که عربها پشتون صحبت نمیکنند.
حال که از فیلم "اسکای فال"، ساخته "سام مندس" سخن رفت باید گفت که ترانهٔ این فیلم هم که توسط خواننده خوب انگلیسی "آدل" اجراشد، به یک جایزه اسکار دست یافت.
"اشپیلبرگ"، رئیس هیأت داوران فستیوال "کن"
فستیوال "کن"، روز پنجشنبه گذشته اعلام کرد که "استیون اشپیلبرگ" کارگردان آمریکائی، ریاست هیأت داوران این فستیوال را به عهده خواهد داشت که از روز ۱۵ تا ۲۶ ماه مه برگزار میشود.
در واکنش به این خبر و پذیرفتن این نقش، اشپیلبرگ در بیانیهای گفت: «برای من رئیس هیأت داوران فستیوالی شدن که هیچگاه از ثابت کردن اینکه سینما زبانی جهانی است باز نایستاده، افتخار و امتیازی است بزرگ؛ من این فستیوال را که همواره از سینمای جهان حمایت کرده تحسین میکنم؛ فستیوال "کن" با رسیدن به سطح ارزشمندترین فستیوال جهان توانسته نشان دهد که سینما هنری است که از دیوار میان فرهنگها و نسلها عبور میکند».
اشپیلبرگ، که بر مسندی خواهد نشست که دیگر همکارانش چون "نانی مورتی"، "تیم برتن"، "کوانتین تارانتینو"، "مارتین اسکورسیزه" و "کلینت ایستوود"، پیش از او اشغال کرده بودند، تا به امروز از پذیرفتن این نقش سر باز میزد.
او هژدهمین آمریکائی است که به ریاست فستیوال "کن" میرسد و باز هم پنجمین آمریکائی است که در دهه اخیر، پس از "کوانتین تارنتینو"، "شان پن"، "تیم برتن" و "رابرت دنیرو"، ریاست این فستیوال را بر عهده میگیرد. اشپیلبرگ، همچنین به عنوان سینماگر در سال ۱۹۷۴، جایزه بهترین سناریو را دراین فستیوال برای فیلمش "شوگر لند اکسپرس" ربود؛ سپس "ای تی" در سال ۱۹۸۲ در مراسم پایانی فستیوال نمایش داده شد؛ "رنگ ارغوان" در سال ۱۹۸۶ و "ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستال" هم در این فستیوال به نمایش در آمدند.
در میان ۲۷ فیلم بلند او "لیست شیندلر" در سال ۱۹۹۴ اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را ربود و بازهم در سال ۱۹۹۹ "اشپیلبرگ" توانست این جایزه رابرای کارگردانی فیلم "باید سرباز رایان را نجات داد" دریافت نمود.
آخرین فیلمش "لینکلن" هم که، هم اکنون در سینماها نشان داده میشود، برای هنرپیشهاش "دانیل دی لوئیس"، اسکار بهترین بازیگری را به ارمغان آورد.
"ژیل ژاکوب"، رئیس فستیوال کن که روز پیش از اعلام نام "اشپیلبرگ"، از طریق "تویتر" از همه خواسته بود نام رئیس امسال هیأت داوران فستیوال را حدث بزنند، به خبرنگاران گفت: وقتی پیام «ای. تی. به خانه زنگ بزنید» به دستم رسید، به خود گفتم: «پذیرفت!»
"تیری فرمو"، مدیر هنری فستیوال کن هم گفت که در میان نام کسانی که به فستیوال آمدهاند، جای نام "اشپیلبرگ" خالی بود. او در پاسخ به این پرسش که آیا سینمای "اشپیلبرگ"، با روح فستیوال کن مغایرت ندارد؟ گفت: «بهیچ وجه نباید تصور کرد که یک سینماگر همان کسی است که به عنوان تماشاگر ویا رئیس هیأت داوران به تماشای فیلم مینشیند؛ بسیار هستند کارگردانانی که در ژانر خاصی فیلم میسازند اما فیلمهای یک ژانر دیگر را دوست میدارند.
اشپیلبرگ، شخص کنجکاوی است و سینما راخوب میشناسد. او خود میگوید دلش میخواهد ببیند سینماهای دیگر چگونه است و سینماگران دیگر چه فیلمهائی میسازند. او از اینکه در فستیوال شرکت میکند بسیار خوشحال است چرا که میگوید فستیوال "کن"، پیاپی تلاش کرده سکوی پرتاب برای فیلم هائی باشد که از سراسر جهان میآیند».
به باور "تیری فرمو"، فیلمها و تعهدات "اشپیلبرگ"، طی سالها از وی یکی از مهمترین سینماگران هالیوود را ساخته است.
فستیوال فیلم "فریبورگ"
بیست وهفتیمن جشنواره فیلم شهر "فریبورگ" در سویس که جشنواره سینمای سه قاره این کشور به شمار میآید، در میان ۱۲ فیلم بخش مسابقهای خود، فیلم "این یک رؤیاست"، ساخته "محمود غفاری" از ایران را گنجانده است.
فیلم از "تهران تا لندن" ساخته "مانیا اکبری" هم در بخش خارج از مسابقه نمایش داده خواهد شد.
در بخش فیلمهای کوتاه، فیلم "زن وشوهر" ساخته "کیوان کریمی" و در بخش «تقدیر از بنیاد جهانی سینما»، فیلم "رگبار" ساخته "بهرام بیضائی" در سال ۱۹۷۱، به نمایش در میآید.
این فستیوال از روز ۱۶ تا ۲۳ مارس جریان خواهد داشت.
فستیوال کوچولوها
برای ششمین بار، "فروم دز ایماژ" در پاریس، برای کودکان ۱۸ ماه تا چهار سال، فستیوال فیلم بر پرده بزرگ را برپا میکند.
به منظور آشنا کردن کودکان با سالن سینما و سهیم شدن با دیگران در تماشای یک اثر هنری، فستیوال بهترینهای تولیدات تازه را برگزیده و درازای آنها را، با سن کودکان مطابقت میدهد.
در برنامه امسال «سینما-کنسرت»، «سینما-ترانه»، سریالهای تلویزیونی ارزشمند ساخته استودیوی "آردمن"، کارتن و غیره هم پیشبینی شده است.
در این فستیوال که از روز ۲ تا ۱۰ مارس ادامه خواهد داشت، در کنار فیلمهای بسیار زیبای هنر هفتم، نمایشهای زنده هم برای کودکان پیش بینی شده است.
"لو دوایون" و عنوان بهترین خواننده زن سال
"لو دوایون" دختر "جین بیرکین" هنرپیشه و خواننده و "ژاک دوایون" کار گردان فرانسوی، توانست چند روز پیش در مراسم «پیروزیهای موسیقی» به پیروزی بزرگی دست یابد و عنوان بهترین خواننده زن سال رابرباید. آنهم در حالی که رقیبان او کسانی چون "فرانسواز هاردی" و "سلین دیون" بودند.
"لودوایون"، که چندی است پس از بازی در نقشهای دوم در چند فیلم، به خواندن رو آورده و کارهائی شبیه به موسیقی تازه انگلستان و کمی در سبک "امی واین هاوس" و "آدل" ارائه میکند، با آخرین آلیوم خود "مکانها" (پلیسیز)، نظر بسیاری را جلب کرد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید