دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

فیلم‌های کوتاه جوانان ایرانی درون و برون مرز‌ها و موفقیت "آناهیتا قزوینی‌زاده" در فستیوال کن

نتشر شده در:

سه فیلم از چند فیلم ایرانی حاضر در بخش‌های مختلف شصت و ششمین فستیوال کن، همانگونه که تاکنون شنیده‌اید جوایزی را در این فستیوال ربودند.

آناهیتا قزوینی زاده
آناهیتا قزوینی زاده
تبلیغ بازرگانی

فیلم "اصغر فرهادی"- «گذشته»، که در بخش مسابقه‌ای اصلی حضور داشت، جایزه بهترین بازیگر زن را برای "برنیس بژو"- هنرپیشه نخست آن، به ارمغان آورد که گفته می‌شود برای جبران نخل طلائی داده شده که "استیون اسپیلبرگ" برای او در نظر گرفته بود.

فیلم «دست نوشته‌ها نمی‌سوزد» اثر تکان دهنده "محمد رسولف"، جایزه فیپرسی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) را از آن خود کرد و سرانجام فیلم «سوزن» ساخته "آناهیتا قزوینی‌زاده" جایزه نخست "سینه فونداسیون"، بخش فیلم‌های فارغ‌التحصیلی دانشجویان سینما در سراسر جهان، را ربود.

جشنواره کن امسال، همانگونه که پیش‌تر گفته شد، جای خوبی به سینمای ایران در بخش‌های مختلف داده بود. از جمله اینکه فیلم‌های کوتاه ساخته شده توسط کارگردانان برون ودرون مرزی ایرانی هم مورد توجه قرار گرفته بودند: «دو ساعت بیشتر» ساخته "علی عسگری" در بخش مسابقه‌ای کوتاه، «دوئت» ساخته "نوید دانش" و  «سوزن» فیلمی از "آناهیتا قزوینی‌زاده" که در آمریکا وبه زبان انگلیسی ساخته شده در بخش "سینه فونداسیون".

فیلم کوتاه دیگری به نام «نقطه روشنائی» ساخته "هستی سعدی" کارگردان ایرانی- کانادائی در "شورت فیلم کورنر" فستیوال به نمایش در آمد.

در یک نگاه کلی به فیلم‌های کوتاه ایرانیان که شماری در ایران و یا در رفت و آمد به این کشور تهیه شده‌اند می‌بینیم که بیشتر معضلشان مسائل اجتماعی است، در حالی که ساکنان بیرون از کشور شخصی‌تر برخورد می‌کنند و به روابط دشوار اعضای خانواده و از این گونه مسائل می‌پردازند.

نمونه آن فیلم «سوزن» ساخته "آناهیتا قزوینی‌زاده" است که در دوسال اخیر در مدرسه هنری شیکاگو دررشته سینما درس می‌خوانده است. او پیش‌تر در ایران هم دانشجوی سینما بوده و ورک شاپ عباس کیارستمی رادنبال کرده است. آناهیتا قزوینی‌زاده، در آن ورک شاپ همراه با مرتضی فرشباف، کارگردان جوان دیگری که با فیلم بسیار خوب  «سوگ» در فستیوال‌ها مطرح شد و فیلمش به روی پرده سینما‌ها نیز آمد، دو فیلم کوتاه به اسم «فجر» و «باد هر جا بخواهد می‌وزد» را ساختند.

آناهیتا قزوینی‌زاده که در تدوین فیلمنامه فیلم بلند «سوگ» شرکت داشته، دو سال پیش هم یک فیلم کوتاه به نام «بچه وقتی بچه بود» ساخت که در ایران، در جشن "خانه سینما" به نمایش درآمد و جایزه‌ای هم ربود..

فیلم «سوزن» آخرین فیلم ویا اولین فیلمی است که او به عنوان کارگردان در آمریکا می‌سازد که به گفته خود او جدی‌ترین فیلمی است که تا کنون به سرانجام رسانده است.
ماجرا از این قرار است که مادری می‌خواهد برای سوراخ کردن گوش دخترش او را پیش دکتر ببرد؛ اما در آن میان هزاران بحث در می‌گیرد و دختر در سکوت، ناظر بر اختلافات میان والدین و رفتار مادری می‌نشیند که به شدت وسواسی است و می‌خواهد همه چیز را کنترل کند و این بر همه روابط اجتماعی‌اش تأثیر گذاشته است.

03:19

گفتگو با آناهیتا قزوینی‌زاده

از آناهیتا قزوینی‌زاده پیش از اعلام خبر ربودن جایزه‌اش، پرسیدم چگونه این سوژه خود را به او تحمیل کرده است و آیا خود او یک چنین تجربه‌ای را در زندگی داشته است؟

 

 فیلم دیگری که در بخش فیلم‌های کوتاه مسابقه‌ای گنجانده شده بود و با دیگر فیلم‌ها برای ربودن نخل طلا در رقابت قرار داشت، فیلم «بیشتر از دوساعت» ساخته "علی عسگری" بود.
در این فیلم ما یک زوج جوان را می‌بینیم که به بیمارستان آمده‌اند چون دختر پس از اولین رابطه جنسی، دچار خونریزی شدید شده و به دلیل نداشتن شناسنامه و عقد نامه، بیمارستان از پذیرفتن و عمل کردن او خودداری می‌کند، در حالی که

04:54

گفتگو با علی عسگری

جانش در خطر است. جستجو برای یافتن یک کلینیک خصوصی و دست رد به سینه آنان ادامه می‌یابد و از این فیلم یک فیلم اضطراب آور از وضع جوانان و نبود حمایت نهاد‌های بهداشتی از جان انسان‌ها می‌سازد؛ بیمارستان‌هائی که پول و مقررات را در صدر دیگر موازین قرار می‌دهند.
از علی عسگری پرسیدم چگونه شد که به این موضوع توجه کرد و آیا یک چنین ماجرائی در زندگی خود او ویا پیرامونش رخ داده است یا نه؟

 

 

فیلم «دوئت» ساخته "نوید دانش"
فیلم «دوئت» ساخته "نوید دانش"

فیلم «دوئت» ساخته "نوید دانش" که در بخش "سینه فونداسیون" حضور داشت، از عشق‌های گذشته و برخورد ظاهرأ اتفاقی دو تن که یکدیگر را در گذشته دوست می‌داشتند و اکنون هر کدام با کس دیگری ازدواج کرده زندگی خود را دارد، در یک صفحه فروشی سخن می‌گوید.
افزون بر صحنه‌های فیلم در صفحه فروشی، در آغاز و پایان، نه  این دو شخصیت مورد نظر بلکه زوج آن‌ها در ماشین نشان داده می‌شوند که در حال بیان دیالوگ خود هستند.
در این صحنه‌ها، کارگردان صحنه را به دوبخش تقسیم می‌کند و ما چهره دیگری و یا واکنش‌های او را نمی‌بنیم؛ این ترفند جای تخیل بیشتری را برای تماشاگر به وجود می‌آورد.

با این وجود نوید دانش همه چیز را در هاله‌ای از ابهام می‌پیچد و تنها چالشی که بر جا می‌ماند این است که بفهمیم آیا شخصیت‌هایی که در زندگی خود غرق شده‌اند، پس از یاد آوری خاطرات یا عشق گذشته باز هم همین زندگی را ترجیح می‌دهند و یا چنین تلنگری می‌تواند آن را گرگون سازد؟
فیلمی شخصی که دلمشغولی‌اش با فیلم‌های دیگر ساخته شده در ایران کاملأ فرق می‌کند.

سرانجام به فیلم «نقطه روشنائی» ساخته "هستی سعدی" می‌رسیم که هوشمندانه تهیه شده و گرچه به مسئله روسپی‌گری

04:54

گفتگو با هستی سعدی

در ایران و دختران جوانی که خود فروشی می‌کنند می‌پردازد، اما در ‌‌نهایت از تنهائی صحبت می‌کند.

به "هستی سعدی"، گفتم که معضل روسپی‌گری ناشناخته نیست، اما تنهائی انسان‌ها آنهم در جامعه‌ای چون جامعه ایران پرسش برانگیز می‌شود و از او پرسیدم از چه رو خواسته از ورای این موضوع به مقوله تنهائی بپردازد و آیا این تصور من درست است؟

 

 «گذشته» جایزه داوران "کلیسای کاتولیک" را هم ربود  

«گذشته»، ساخته "اصغر فرهادی"، جایزه کلیسای کاتولیک را پیش از مراسم اعطای  رسمی جوایز بخش‌های اصلی شصت و ششمین جشنواره فیلم کن دریافت نمود.

فیلم «گذشته»، ساخته "اصغر فرهادی"
فیلم «گذشته»، ساخته "اصغر فرهادی"

هیأت داوران در توجیه این جایزه گفتند: «این فیلم از پذیرفتن مسئولیت در شکست‌های گذشته صحبت می‌کند. اصغر فرهادی توانسته به شکل فیلم‌های اضطراب آور، زندگی یک خانواده دوباره تشکیل شده را با راز‌های هر کدام از اعضای آن و پیچیدگی روابط آن‌ها نشان دهد. سپس تماشاگر کم کم گره‌های این روابط را می‌گشاید. به باور این ژوری، این فیلم عمیق و دوست داشتنی یاد آور دفتر ۳۲ از فصل ۸ انجیل یوحنا می‌شود که می‌گوید: حقیقت شما را‌‌ رها می‌کند».

گفتنی است که در مدتی کمتر از ۴۸ ساعت پس از نمایش این فیلم، تولید کننده آن "ممنتو فیلم" اعلام کرد که شرکت "سونی پیکچر کلاسیکس" حق این فیلم را برای نمایش آن در آمریکا، کانادا، روسیه و شماری از کشورهای اروپای شرقی خریده است.

بدین ترتیب شرکت "سونی" به همکاری خود با اصغر فرهادی ادامه می‌دهد که پیش‌تر «جدائی نادر از سیمین» را پخش کرده بود؛ فیلمی که جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را ربود. این شرکت در نظر دارد نام فیلم «گذشته» را در فهرست فیلم‌های نامزد جایزه اسکار آینده قرار دهد.

فروش این فیلم به شرکت "سونی" خلاصه نمی‌شود وشماری شرکت‌های بین المللی آنرا برای نمایش در شمار بالائی از کشورهای جهان خریداری کرده‌اند.

در فرانسه، فیلم «گذشته» همزمان با روز نمایشش در "کن"، به روی پرده سینما‌ها آمد و تنها در روز یکشنبه ۷۵۰۰۰ نفر آن را دیدند.
این فیلم که در ۵۲ سینما به نمایش در آمده، تا دیروز ۴۶۶۲۷۵ تماشگر داشته است.

 

بازگشتی کوتاه به فیلم برنده نخل طلا

با دادن نخل طلا به کارگردان و دو هنرپیشه فیلم «زندگی آدل»، داستان عشق دو دختر که بسیار بی‌پرده اما به شکل یک رقص میزآنسن شده با یکدیگر رابطه جنسی برقرار می‌کنند، "استیون اشپیلبرگ" و اعضای هیأت داوری، برای نخستین بار در فستیوال کن هم‌رأی منتقدان و دیگران تماشاگران این فیلم شدند که پس از نخستین نمایش آن، "نخل طلای" خود را نصیبش کرده بودند.

استیون اشپیلبرگ و دیگر اعضای هیأت داوران، در عین حال در کنفرانس مطبوعاتی پایان فستیوال و پس از پخش جوایز، خواستند که دادن این جایزه را توجیه کنند.

استیون اشپیلبرگ گفت: «این فیلم بسیار خوب از یک عشق سخن می‌گوید. ما با دیدن این فیلم به جای اینکه معذب شویم، احساس کردیم بخت این را داشته‌ایم که به تماشای فیلمی بنشینیم که از یک عشق بزرگ و شکست آن سخن می‌گوید. برای نشان دادن آن کارگردان به خود مهمیز نزده بلکه به شخصیت‌ها زندگی بخشیده، با گزینش این فرم از خود شهامت نشان داده است».

  استیون اشپیلبرگ و اعضای دیگر هیأت داوران، در پاسخ به این پرسش خبرنگاران که آیا این جایزه در حمایت از قانون "ازدواج برای همه" داده نشده که به همجنس گرایان نیز امکان می‌دهد به عقد یکدیگر در آیند و تظاهرات، ناخشنودی‌ها و خسارات مالی بسیاری در فرانسه به دنبال داشت؟ گفتند: «ما تحت تأثیر سیاست قرار نگرفته‌ایم، بلکه خود فیلم بوده که ما را با خود کشانده است». 

"دانیل اوتوی"، هنرپیشه فرانسوی و عضو هیأت داوری گفت: حرف این فیلم درباره همجنس گرائی نیست، حرف آن درباره احساسات قوی و نمودار شدن غریزه جنسی نزد یک دختر جوان است.

"کریستیان مونجیو"، کارگردان رومانیائی وبرنده نخل طلای فستیوال کن در سال ۲۰۰۷ برای فیلم تکان دهنده‌اش «چهار ماه و سه هفته و دو روز»، نیز گفت: «ما نه به سینما جایزه دادیم نه به مسائل سیاسی. در این فیلم من واقعیت‌های بسیاری دیدم و در برخی لحظات هم فراموش می‌کردم که دارم فیلم تماشا می‌کنم؛ خود را در زندگی واقعی احساس می‌کردم. این سینماگر توانسته از سینما برای گفتن آن چیزی که می‌خواسته استفاده کند و فرا‌تر از محدوده‌های همیشگی برود.»

"عبداللطیف کشیش"- کارگردان و دو هنرپیشه فیلم «زندگی آدل»، برندگان نخل طلای فستیوال سینمایی کن.
"عبداللطیف کشیش"- کارگردان و دو هنرپیشه فیلم «زندگی آدل»، برندگان نخل طلای فستیوال سینمایی کن.

به هر حال استیون اشپیلبرگ گفت: «مسلم بود که نخل طلا می‌بایست به این سه نفر داده شود چون هنرپیشگان فیلم، آنچنان با یکدیگر هم‌خوانی داشتند که اگر شخص دیگری به جای یکی از آن‌ها بود، فیلم نمی‌توانست به این تعادل دست یابد».

فیلم «زندگی آدل» حواشی‌ای هم داشت. بدین معنا که کمی پیش از نمایش آن در فستیوال کن در روز ۲۳ مه، در بیانیه‌ای سندیکای "اسپیاک، س. ژ. ت."- سندیکای حرفه‌ای‌های سمعی و بصری و سینما، شرایط سخت و تاحدی غیرقانونی کارگران و تکنیسین‌های فیلم را بر ملا کرد.

بیانیه می‌گوید که این پرسنل از شرایطی ناپذیرفتنی صحبت می‌کنند و شماری نیز در وسط فیلمبرداری از کار دست کشیده استعفا داده‌اند. این کارگران و تکنیسین‌ها می‌گویند "عبداللطیف کشیش"، ۱۶ساعت کار را، ۸ ساعت اعلام میکرده و برخی ناچار بودند ۱۱ ساعت در روز کار کنند؛ اما برای ساعات کار اضافی که قرار بوده ۱۰۰ یورو مالیات در رفته به آن‌ها پرداخته شود، مالیات در نرفته داده شده است.
ساعات کار مدام و بدون خبر تغییر می‌کرده کارگران را در روزهای استراحت و یا شب با تلفن بر سر کار احضار می‌کرده‌اند.‌ گاه نیز برای رسیدن فوری به محل کار آن‌ها را ناچار می‌کرده‌اند که با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت برانند.

این اعتراضات در زمانی شنیده می‌شود که گفتگو‌ها بر سر "کنوانسیون جمعی" امضاء شده در سال ۲۰۱۲ ، توسط بیشتر سندیکا‌ها و تنها یک سندیکای کار فرمایان بالا گرفته چرا که بیشتر سندیکای تهیه کنندگان فیلم آن را رد می‌کنند.
در دل این گفتگو‌ها، مسئله تعیین حداقل دستمزد، میزان حقوق ساعات کار اضافی، کار شب و روز تعطیل هفته قرار دارد.


خواننده‌ای که سینما او را تبدیل به اسطوره کرد

  "یکستو دیاز رودریگز"، خواننده‌ای که در فیلم «در جستجوی شوگر من» ساخته "ملک بن جلول" از سوئد، برنده اسکار بهترین فیلم مستند و بهترین مونتاژ صدا شد، کسی است که به شکلی خاص و در سنین بالا از صدقه سر سینما، به شهرت جهانی می‌رسد.

او برای نخستین بار در روزهای ۳ و ۴ ژوئن، در سالن "زنیت" پاریس، کنسرت می‌دهد.

Sixto Rodriguez
Sixto Rodriguez

"سیکستو دیاز رودریگز" که در خانواده‌ای پربچه و مکزیکی در شهر "دیترویت"میشیگان آمریکا، در سال ۱۹۴۲ به دنیا آمد و در آغاز تحت تأثیر پدرش که موسیقی "بلوز" سیاهپوستان، را اجرا می‌کرد به موسیقی علاقمند شد، نتوانست موفق شود و هیچکدام از صفحه‌هایش خریداری پیدا ننمود.

اما صفحه‌ای به نام "کلد فکت" که در سال ۱۹۶۹ پر کرده بود، بدون اینکه خود بداند در سال ۱۹۷۴ در آفریقای جنوبی، استرالیا و زلاند نو معروف شد و از خواننده‌اش "سیکستو رودریگز" خواننده‌ای در حد "الویس پریسلی" در آنجا ساخت.

سیاهپوستان آفریقای جنوبی که در کلام این صفحه گونه‌ای فراخوان به سرکشی می‌دیدند از آن بدون اینکه از رادیو پخش شود استقبال شایانی کردند و آن را تبدیل به یک آلبوم طلائی نمودند.

پس از فهمیدن اینکه تا چه حد صفحه‌هایش در استرالیا موفق است، "سیکستو رودریگز" دو دوره کنسرت در این کشور در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۱ اجراکرد که در عین حال هدفش این بود که به شایعه مرگش نیز که به دلیل یک غیبت ۸ ساله پخش شده بود پایان دهد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.