دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

"ایران بانو" در برج میلاد

نتشر شده در:

در روز ۹ اکتبر، برابر با ۱۷ مهر نمایشگاهی انفرادی از نقاشی‌های "ماهیار چرمچی"، به نام "ایران بانو" در برج میلاد تهران گشایش یافت؛ در این نمایشگاه ۱۶ تابلو از زنان هنرمند ایران ایرانی فعال در حوزه‌های مختلف هنر، از جمله بازیگری، اجرا، خوانندگی و کارگردانی سینما و همچنین ۱۲ نقاشی آبستره دیده می‌شوند.

تبلیغ بازرگانی

پوران درخشنده، فرح اصولی، منیژه محامدی، فرزانه کابلی، سیمین غانم، ریا تیموریان، سعیده قدس، فاطمه معتمدآریا، ژاله صادقیان، نیکی کریمی، لعیا زنگنه، حمیرا ریاضی، لاله اسکندری، لیلا برخورداری و مهدیه میرحبیبی کسانی هستند که پرتره‌های نقاشی شدهٔ آن‌ها در نمایشگاه "ایران بانو" دیده می‌شود.

07:37

گفتگو با مهیار چرمچی

از "مهیار چرمچی" پرسیدم، این هنرمندان را بر پایه چه معیاری برگزیده چون ایران زنان هنرمند بسیاری داشته و دارد؟
  مهیار چرمچی می‌گوید: معیار انتخاب من برای گزینش این زنان هنرمند، علاقهٔ شخصی‌ام به آنان و در رتبه دوم، جایگاه و ارزش هنری آن‌ها در و حوزهٔ کاریشان بوده است.

نمایشگاه «ایران بانو» از ۱۷ تا ۲۶ مهر ماه در گالری سازه، در برج میلاد برگزار خواهد بود.

ماهیار چرمچی متولد سال ۱۳۵۸ است و نقاشی را به شکل خودآموز از ۱۴ سال پیش، پیگیری می‌کند.

 

 "روی لیختن اشتاین"، کلیشه شکن دنیای پاپ آرت

مجموعه آثار "روی لیختن اشتاین" استاد سبک پاپ آرت در نقاشی و مجسمه سازی که در مرکز "پمپیدو"ی پاریس به تماشای عموم گذاشته شده را فراموش نکینم.

به هنگام ورود به نمایشگاه، تابلوی بزرگ دو بخشی "روی لیختن اشتاین" را می‌بینیم که الهام گرفته است از یک داستان مصور؛ داستان مصوری که در آن یک خلبان هواپیمای جنگی، هواپیمای دشمن را منهدم می‌کند. این تابلو نشان می‌دهد که آثار این هنرمند تازگی خود را از دست نداده‌اند.

لیختن اشتاین، که به‌‌ همان اندازه "اندی وارهال" معروف به پدر "پاپ آرت"، در گسترش این سبک نقش دارد، اولین کار خود را در سال ۱۹۶۱ در ۳۱ سالگی، با الهام از تصویر "میکی ماوس" ساخت، اما از ورای آثار به نمایش گذاشته می‌بینیم که جز ساختن تصویر از روی تصویر دیگر و به ویژه تصاویر داستان‌های مصور، آفرینش دیگر نداشته است. 

لیختن اشتاین، خود در مورد این داستان‌های مصور می‌گوید که همواره از یک سو از محتوای احساسی این داستان‌ها و از سوی دیگر فاصله آن‌ها با عشق، نفرت و جنگ شگفت‌زده می‌شده است.
این فاصله و این سردی در بیان احساسات، در تکنیک این هنرمند هم به چشم می‌خورد که روش‌های تولید انبوه و صنعتی را با کار قلم عمق می‌بخشد.

او باور داشت که طراحان داستان‌های مصور و آفرینندگان تبلیغات، یک چیز را دنبال می‌کنند و آنهم دستیابی به کنه "فرم" است.

لیختن اشتاین، پس از آفرینش یک سری اثر در سال ۱۹۶۵ زیر عنوان "ضربه‌های قلم مو" که هدفشان به گونه‌ای مسخره کردن سبک اکسپرسیونیست آبستره هنرمندانی چون "جکسون پولاک" و یا "ویلم د کونینگ" بود، به ساختن تندیس‌هائی با موضوع انفجار پرداخت. رنگ تندیس‌های دو بعدی او شبیه رنگ تابلو‌هایش بود و از این رو آن‌ها را بدون حجم به نظر می‌آورد.
لیختن اشتاین، برای ساختن این مجسمه‌ها از آلومینیوم یا برنز استفاده می‌کرد.

او کلیشه‌های رایج در رسانه‌های آمریکائی را بسیار به کار می‌بست و مردان را در حال فعالیت و زنان را بیشتر در حال رنج بردن و در انتظار سررسیدن "قهرمان" زندگیشان نشان می‌داد. در اینجاست که لیختن اشتاین به گونه‌ای این کلیشه‌ها را می‌شکند.

به هر رو در کارهای او دو "تم" اکثریت پیدا می‌کند که یکی عشق و دیگری جنگ است.
جنگ شاید بدین سبب که او دوران سربازی خود را در اروپا در دوران جنگ دوم جهانی گذراند و درسال ۱۹۴۵ هم کمی در پاریس زندگی کرد.
وی بسیار تحت تأثیر هنرمندان هم دوره خود یعنی کسانی بود که در فردای جنگ دوم جهانی به اکسپرسیونیسم آبستره و پاپ آرت، رو آورده بودند و گرچه جامعه مصرفی هم جای بزرگی در کارهای او ندارد، اما از هنر اروپائی هم غافل نبود و این تأثیر هم در برخی از آثارش دیده می‌شود.

  روی لیختن اشتاین، که استاد مسلم سبک پاپ آرت در نقاشی و مجسمه سازی بود، در سال ۱۹۲۳ میلادی متولد و در سال ۱۹۹۷ درگذشت.
 

خبرهای فستیوال‌ها

فستیوالفیلم‌های جنوب شهر"اسلو" که از روز ۱۰ تا ۲۰ اکتبر در این شهر جریان دارد، در بخش "مسابقه‌"ای خود از جمله فیلم "گذشته" ساخته "اصغر فرهادی" و "وجده" ساخته "حیفه المنصور" از عربستان سعودی را گنجانده است. آخرین فیلم "ینر سالم" کارگردان کرد با شرکت "گلشیفته فراهانی" نیز در این بخش شرکت دارد.

در بخش "مستندهای جنوب"، فیلم "انقلاب ربوده شده من" ساخته "ناهید پرسن" از سوئد؛

در بخش "فیلم‌های آسیا"، فیلم "سنگ صبور" ساخته "عتیق رحیمی" و "وژمه"- قصه یک عشق افغانی، ساخته "برمک اکرم" به چشم می‌خورند.

در بخش "خاورمیانه"، فیلم "پرده" ساخته "جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی" حضور دارند.

گفتنی است که سه فیلم "گذشته"، "وجده" و "وژمه"، هر سه از سوی کشور‌هایشان، ایران، عربستان سعودی و افغانستان نامزد جوایز اسکار بهترین فیلم خارجی شده‌اند.

فستیوال فیلم "استکهلم"

بیست و چهارمین فستیوال فیلم "استکهلم" که از روز ۶ تا ۱۷ نوامبر برگزار می‌شود، به وضعیت"محمد رسولف" کارگردان ایرانی اشاره دارد که آخرین فیلمش "دست نوشته‌ها هرگز نمی‌سوزند" برای این فستیوال برگزیده شده اما کارگردان به دلیل اینکه پاسپورتش را گرفته‌اند، نخواهد توانست درآن شرکت کند.

محمد رسولف
محمد رسولف

فستیوال فیلم "هامبورگ" و تأسفش برای نبود محمد رسولف، برنده جایزه بخش "فیلم‌های سیاسی"

فسیتوال فیلم "هامبورگ" هم که از روز ۲۸ سپتامبر تا ۵ اکتبر برای بیست و یکمین بار در جریان بود و "دست نوشته‌ها هرگزنمی‌سوزند" ساخته "محمد رسولف" را برگزیده بود، نتوانست از این کارگردان میزبانی کند که یکی از ۲ برنده بخش "فیلم‌های سیاسی" بود که برای نخستین بار امسال به وجود آمد. مبلغ این جایزه ۵۰۰۰ یوروست.

آلبرت ویدر اشپیل- رئیس این فستیوال، بر این تأکید کرد که این فستیوال تصویر سیاسی‌تری به خود گرفته است و افزود از این رو از جعفر پناهی خواسته بودند که نقش مسئول یک بخش را با گزینش ۹ فیلم از ایران ایفا کند، اما او اجازه نیافت این فیلم‌ها را بفرستد و فستیوال ناچار شد به شکل مستقیم آن‌ها را از تهیه کنندگانشان در ایران و یا پخش‌کنندگانشان از جمله در فرانسه بگیرد. در میان این فیلم‌ها "پرده" ساخته خود "پناهی" و فیلم "محمد رسولف" که به آن اشاره شد دیده می‌شوند.
فیلم های "گاو"، "باشو، غریبه کوچک"، "شازده احتجاب"، "خانه سیاه است"، "دونده"، "ناخدا خورشید"، "یک اتفاق ساده"، "نیاز" و "مسافر"، فیلم‌های این بخش بودند.

رئیس فستیوال، همچنین در مورد جلسات گفتگو پس از پایان فیلم گفت: دیدار مردم با سینماگران بسیار مهم است و از این رو بخش بزرگی از بودجه خود را صرف دعوت از سینماگران و هنرپیشگان می‌کند.

به هر رو، این فستیوال ۱۵۱ فیلم از ۵۶ کشور را دعوت کرده بود.

فستیوال فیلم‌های ایرانی "سان فرانسیسکو" و "جایزه سپنتا"

فستیوال فیلم‌های ایرانی "سان فرانسیسکو"، در ششمین برگزاری خود که در روزهای ۲۸ و ۲۹ سپتامبر انجام گرفت، از امسال جوایزی را به نام "جایزه سپنتا" به پاس احترام و قدردانی از "عبدالحسین سپنتا" بنیان‌گذار سینمای ناطق در ایران، برای برترین‌ها تعیین کرده بود.

جایزه بهترین فیلم این فستیوال به فیلم "پرویز" ساخته "مجید برزگر" داده شد، که برای این کارگردان جایزه بهترین کارگردانی، برای هنرپیشه‌اش "لون هفت وان" در نقش پرویز، جایزه بهترین هنرپیشه مرد و برای فیلمبردار آن "امین جعفری" جایزه بهترین فیلمبردار را هم به ارمغان آورد.

فیلم "پرویز" ساخته "مجید برزگر"
فیلم "پرویز" ساخته "مجید برزگر"

جایزه بهترین هنرپیشه زن به "لیلا حاتمی" برای بازی در فیلم "دیدار با لیلا" ساخته "عادل یراقی" داده شد.

این فستیوال که شماری فیلم بلند و کوتاه مستقل، ساخته شده توسط ایرانیان یا درباره آنان را برمی‌گزیند، جایزه خود را به بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلم کوتاه، بهترین فیلم انیمیشن می‌دهد.

http: //www. iranianfilmfestival. org/Films. html


مرگ "پاتریس شرو"، کارگردان وطراح صحنه فرانسوی

Patrice Chéreau
Patrice Chéreau

"پاتریس شرو"، کارگردان اپرا، تآ‌تر وسینما که در روز ۷ اکتبر در ۶۸ سالگی در پی سرطان ریه درگذشت، روز پیش از آغاز کار فستیوال "کن" در سال ۲۰۰۳، به عنوان رئیس هیأت داوران می‌گفت: «من در رؤیای سینمائی هستم که دیگر وجود ندارد. سینمای برگمان و آنتونیونی. سینمائی اخلاقی که دنیا و روابط انسان‌ها را نشان می‌دهد.»
او سپس اعتراف کرد که شماری از فیلم‌های امروزی را نیز می‌پسندد.

اما به عنوان کارگردان سینما، حرفه‌ای که به آن بسیار دیر رو آورد، "پاتریس شرو" نتوانست از حرفه اصلی‌اش که کارگردان اپرا و تآ‌تر بود فاصله بگیرد، بنابراین به گونه‌ای فیلم‌هایش و به ویژه "ملکه مارگو" تبدیل به یک اپرای بزرگ می‌شد.

پیوند او با تآ‌تر نیز از ورای پر جلوه کردن جسم هنرپیشگان به چشم می‌خورد.
او که در آغاز کار سینمائی‌اش می‌خواست همچون "اورسن ولز" همه جزئیات فیلم را کنترل کند، در سال ۱۹۸۳ در فیلم "مرد زخمی"، خود را‌‌ رها کرد و گذاشت روند فیلم برای او تصمیم بگیرد چون به هر حال سینما زبان و تکنیک خود را دیکته می‌کند. کاری که در تآ‌تر ممکن نیست.

پاتریس شرو، که کارنامه‌اش پر است از کارگردانی نمایشنامه‌های شکسپیر و دیگران و اپراهای معروف، سال‌ها در پی یافتن بودجه‌ای برای فیلم "ناپلئون" بود که "آل پاچینو" می‌خواست آن را کارگردانی کند.
  ناپلئونی که در تبعید در جزیره "سنت هلن" با دختری ۱۴ ساله طرح دوستی می‌ریزد و این نوجوان تبدیل به محرم رازهای او می‌شود.
آل پاچینو، پیر شد و فیلم به سر انجام نرسید. طرح‌های دیگر هم به هم چنین. اما زمانی که او دوباره از کارگردانی اپرا و تآ‌تر سخن می‌گفت چون می‌دانست بازگشت به سینما دیگر ممکن نیست، مرگ به او فرصت نداد.

 

"پارک لند": مرگ جان کندی

همه کسانی که دوران ریاست جمهوری "جان کندی" را به یاد دارند، شمار بالائی فیلم پیرامون ترور او و توطئه‌ها و پرسش‌های بی‌پاسخ مانده دیده‌اند.

با "پارک لند" به نام بیمارستانی در دالاس که جان کندیدر آن درگذشت، "پی‌تر لاندس من" فیلمی ارائه می‌کند که پس از تیراندازی به رئیس جمهوری آمریکا آغاز می‌شود و دقیقه به دقیقه آنچه در آن روز ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ گذشت را به تصویر می‌کشد.

پی‌تر لاندس من، گرچه از همه کلیشه‌های سینمای آمریکا: موسیقی، پزشکان احساساتی، مسئولیت پذیری و میهن پرستی جوشان در این نخستین فیلم خود بهره می‌گیرد، اما نظر به اینکه روزنامه‌نگار و خبرنگار جنگ بوده، زوایای مناسبی را برای دوربینش برمی‌گزیند و صحنه‌های تکان دهنده‌ای را نشان می‌دهد. کارگردان همچنین با استفاده از تصویر‌های آرشیوی، به خوبی تماشاگر را درآن رخداد تکان دهنده سهیم می‌کند.

پی‌تر لاندس من، در عین حال از خانواده و پیامدهای کار "لی هاروی اسوالد"- مظنون به قتل کندی، که هیچ‌گاه این قتل را نپذیرفت و به شکل شگفت انگیزی و از نزدیک توسط "جک روبی" کشته شد، غافل نمی‌شود.

ما از یک سو خانواده‌ای را می‌بینیم که همه دنیا همدردش هستند و از سوی دیگر خانواده‌ای که باید خود را پنهان کند و برای دفن کردن فرزندش هیچ کمکی نداشته باشد.

آنچه در این فیلم مشترک می‌ماند، بیمارستان "پارک لند" است که در فاصله دو روز رئیس جمهور زخمی و مظنون به قتل او را در‌‌ همان اتاق عمل و با‌‌ همان گروه پزشکی می‌پذیرد.

به هررو فیلم هیچ تئوری توطئه را به کار نمی‌بندد، بلکه می‌خواهد فیلمی کاملأ بر عکس فیلم "جی اف کا" ساخته "اولیور استون" ارائه کند.


تندیس
"حافظ" هم دزیده شد

در ادامه مجسمه دزدی‌های پایان‌ناپذیر، در روز ۱۴ مهر، تندیس "حافظ" هم به فهرست مجسمه‌های دزدی شده پیوست.

سایت "کلمه" که این خبر را منتشر ساخت، می‌نویسد: در حالی که هنوز به پرونده مجسمه دزدی در تهران رسیدگی نشده است، روز گذشته یک مجسمه دیگر در اهواز ربوده شد.

سایت کلمه می‌افزاید: در اردیبهشت ماه سال ۸۹ خبر سرقت مجسمه‌های پایتخت سر و صدای زیادی به راه انداخت و همین طور به آمار این سرقت‌ها افزوده شد بدون اینکه کسی در این زمینه شناسایی شود. بر اساس اخبار اعلام شده هر یک از این مجسمه‌ها بین ۷۰ تا ۷۰۰ کیلو وزن دارند.

به گزارش این سایت، شماری ناپدید شدن تندیس حافظ را نتیجه ناهماهنگی شهرداری منطقه و سازمان زیباسازی شهرداری اهواز می‌دانند، در حالی که به باور این سایت، تندیس حافظ دزدی شده است.

این در حالی است که محمدباقر قالیباف- شهردار تهران، پیگیری ربودن تندیس‌ها را از مسئولیت‌های نیروی انتظامی می‌داند و گروه ویژه‌ای هم در پلیس آگاهی، مأمور رسیدگی به این دزدی‌ها شده است. اما تاکنون خبری در مورد دستگیری یا یافتن نشان ربایندگان منتشر نشده‌است

مدیرعامل زیباسازی شهرداری اهواز، در این پیوند گفت: تندیس ریوده شده بازپس گرفته شده پس از تحویل به این سازمان تحویل و دوباره در محل خود در فلکه دانیال کوی ملت نصب خواهد شد.
او افزود: افرادی که نمی‌خواهند عاملان دزدی مجازات شوند، پیش از این تلاش کردند برخی نهادهای نظامی را عامل برداشتن تندیس معرفی کنند، اما با تکذیب صریح این نهاد‌ها به ناچار ناهماهنگی را بهانه قرار داده‌اند.

تندیس حافظ با ارتفاع ۱۸۰ سانتیمتر، چهار روز پیش از دزدی، در فلکه دانیال کوی ملت بر روی پایه ۱۵۰ سانتی نصب شده بود. این مجسمه ۶۰۰ کیلوگرم وزن دارد و از سنگ یکپارچه ساخته شده است.

 

 ادیت پیاف" و "ژان کوکتو"

در روز ۱۱ اکتبر سال ۱۹۶۳ دو چهره مهم دنیای ترانه و ادبیات فرانسه از جهان رخت بربستند.
 یکی از آن‌ها "ادیت پیاف"- خواننده اسطوره‌ای و دیگری "ژان کوکتو"- نویسنده، مرد تا‌تر، نقاش و یا در واقع مرد همه هنر‌ها، بود.

گرچه ژان کوکتو در درون یک دایره ویژه روشنفکران جای خود را یافت، اما ادیت پیاف جهانی شد.

Edith Piaf و Jean Cocteau
Edith Piaf و Jean Cocteau

"ادیت پیاف"، کسی که دوران کودکی بسیار دشواری را گذرانده بود و به دلیل فقر والدینش در کوچه‌های محله "مونمار‌تر" آواز می‌خواند، در ۱۷ سالگی به کارهای مختلف از جمله خدمتکاری و فروشندگی نیز پرداخت؛ اما او شب‌ها در خیابان‌ها و بار‌ها می‌چرخید و برای کسب کمی پول آواز می‌خواند. یک روز به دلیل صدای خوبی که داشت مورد توجه یک صاحب کاباره قرار گرفت.
صاحب کاباره، به دلیل قد کوتاه ادیت (١٫٤٧)  و اینکه صدایش شبیه پرندگان بود او را "موم پیاف" نامید که موم در زبان مردمی "کودک" و پیاف "گنجشک" است.

ادیت پیاف، پس از ضبط نخستین صفحه خود در سال ۱۹۳۶، راه پیروزی را آغاز کرد و تبدیل به خواننده‌ای شد که ترانه‌هایش در آمریکا نیز زمزمه می‌شد. 

ادیت پیاف، که بی‌سواد بود، با زیرکی بسیار ترانه هائی را بر می‌گزید که شهرت و محبوبیت وی را بیشتر می‌کردند. خود وی نیز چندین ترانه ساخت.
 با فرارسیدن شهرت و پول، ادیت پیاف تبدیل به موجودی بسیار سخت‌گیر و خودکامه شد وهمه جمع پیرامونش را ناچار به پیروی از خود، از ساعات خواب وبیداری، خوراکی که می‌خورد و یا فیلمی که می‌دید می‌کرد. با این حال او همچنین نقش کشف کننده استعداد را داشت و پای شماری از مردان زندگی‌اش از جمله "ایو مونتان" را به صحنه باز کرد.

ویژگی دیگر ادیت پیاف که در ۴۷ سالگی در گذشت کار بسیار بود، بحدی که دیگران به سختی می‌توانستند ریتم او را دنبال کنند.
ازاین روست که ادیت پیاف چندان میراث‌داری ندارد و به جز "می‌ری ماتیو" و "ژرژت لومر"- دو خواننده‌ای که زمانی با تقلید از سبک او به شهرت رسیدند، دیگران و به ویژه نسل جوان چندین در این امر موفق نبوده‌اند.

ادیت پیاف که در پی یک تصادف اتومبیل به مصرف مرفین عادت کرده بود، پس از ترک اعتیاد به دلیل درد بسیار از پلی آرتریت و مصرف داوری "کورتن" و مشروب، دچار خونریزهای بسیار داخلی گردید و عمل‌های جراحی بسیاری بر او انجام گرفت. همه این مشکلات مرگ بسیار پیش‌رس او در پی داشت.

حال گرچه نام "ادیت پیاف" هرگز خاموش نشد، اما "ژان کوکتو"، مرد همه هنر‌ها و عضو آکادمی فرانسه، می‌دید که هنرش او را از بی‌تفاوتی شماری بزرگ نجات نمی‌دهد.

در پی نمایشگاهی که در سال ۲۰۰۳ در"مرکز پمپیدو" به آثار هنرمندی شناخته شده اما نا‌شناس اختصاص داده شد، پنجاهمین سالگرد مرگش باعث شد که همه رسانه‌ها مفصل به او و آثارش بپردازند.

در کنار آن "کمیته ژان کوکتو" که در سال ۱۹۶۷ برپا نهاده شد و هم اکنون "پیر برژه"- مرد زندگی "ایو سن لوران"و میلیونر، ریاست آن را به عهده دارد تصمیم گرفت خانه این هنرمند را دوباره بخرد و آن را به خانه یادبود تبدیل کند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.