دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

فوکوس بر سینماگران زن ایران

نتشر شده در:

"فوکوس بر سینماگران زن" ایرانی نام برنامه ای بود که در دوروز در بروکسل ترتیب داده شد و طی آن 12 فیلم، از جمله 9 فیلم بلند و چهار فیلم کوتاه ساخته زنان سینماگر ایران به نمایش در آمد.

تبلیغ بازرگانی

در کنار این فیلم ها، که شمار بسیاری را به سینما کشاند و برنامه آن توسط انجمن فرهنگی-هنری "آرکانتارا"، به مدیریت فری ملک مدنی، به سرانجام رسیده بود، میز گردی نیز با شرکت چند تن از این زنان تشکیل گردید.
 این سینماگران، که با پیشینه ای گوناگون (پژوهش گر، عکاس، کنشگر حقوق زنان، لیسانسیه تاریخ، کارشناس مذاهب وعرفان و استاد یار) به سینما رو آورده اند، در فیلم های خود دغدغه های اجتماعی و شخصی چون تبعیض، عدالت، تجرد،

مادر شدن، ترانسکسوئل بودن، بیکاری، ایدز و فرزند شهید بودن را مطرح کردند.
گر چه برخی از آنها از کیفیت تکنیکی (رنگ و صدا) و گاه نیز سینمائی چندان بالائی برخوردار نبودند، اما به دلیل موضوع فوق العاده حساسشان و به ویژه دلاوری این زنان  در پرداختن به موضوعات تابو  در جامعه ایران شگفت زده می کردند.
در آغاز این دو روز، فیلم "مانیمه جمعیت هستیم"، ساخته رخشان بنی اعتماد، کارگردان زن پیش کسوت، به نمایش در آمد.  سپس تماشاگران با فیم هائی چون "آسمان امن است" و "شکارچیان بهترین پیروانند"، ساخته "مژگان ایلیانلو"، "سهم من" و "روایتی از یک اندوه"، ساخته فرناز جمشیدی مقدم، "جای دوست" و "همسفر خاموش"، ساخته الهام حسین زاده، ناخوانده درتهران، ساخته مینا کشاورز، "موج سوم" ساخته یاسمن تورنگ، "کوچ نامه"، ساخته مهناز محمدی، "گاهی اتفاق می افتد"، ساخته شراره عطاری، "از منهای یک"، ساخته مرجان اشرفی زاده و "از پله بالا رفتن"، ساخته رخساره قائم مقامی، آشنا شدند.
در میان این فیلم ها ی آگاه کننده، پر معنا و پر جسارت، دوفیلم کوتاه غیر مستند، فیلم 15 دقیقه ای "جای دوست" و فیلم ده دقیقه ای "ازمنهای یک" ، با کیفیت بسیار بالای سینمائی خود غافلگیر می کردند.
در "از منهای یک"، تماشاگر در 10 دقیقه وبدون هیچ ترفند و دکور ، تنها به دلیل گزینش جو، پلان های نزدیک و توانائی هنرپیشه زن در بیان احساسش از ورای بازی زیر پوست و نیز تلنگرها و جملاتی کوتاه، روایتی از زندگیهای فدا شده توسط مواد مخدر و اعتیاد را دنبال می کند.
 ودر "جای دوست " که برداشتی است آزاد از کتاب "انتری که لوطی اش مرده بود" اثر صادق چوبک، کارگردان مقوله آزادی و فلسفه زندگی را با گزینش بسیار خوب مکان های فیلمبرداری و میمونی که به شکل خیره کننده ای نقش خود را ایفا می کند، مطرح می سازد.

10:11

گفت‌و‌گو با فری ملک مدنی، مدیر آرکانترا

بازگردیم به این رویداد و فری ملک مدنی مدیر "آرکانترا"، که در سال 2012 آثار 40 هنرمند زن جوان ایرانی ی زاده پس از انقلاب را در برنامه ای به نام "دیده نشده" ارائه کرد. رخدادی که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در آغاز گفتگو ازفری ملک مدنی که گزینشی بسیار خوب و هماهنگ برای این برنامه انجام داده بود ، پرسیدم چگونه شد که پس از هنر، خواسته از ورای سینما و به ویژه سینمای مستند ، کار زنان ایران را معرفی کند و در این راه، به جز یک مورد، به کارگردانهای زن بنام ایران توجه نکرده است ؟

"پازولینی"، "روما"

پازولینی، روما نام نمایشگاهی است که هم اکنون در "سینماتک" پاریس برگزار است و در آن بیننده با جزئیات زندگی این سینماگر بسیار خاص، خلاق و آزاد سینمای ایتالیا آشنا می شود.
در این نمایشگاه که تا روز 26 ژانویه 2014 ادامه خواهد داشت ، رابطه عاطفی و عاشقانه "پازولینی" را با شهر "رم" می بینیم که خاستگاه همه اشعار، کتابها و فیلم های هنرمندی بود که با نگاهی انتقادی جامعه اش را می شکافت.
در آغاز نمایشگاهی که بسیار جالب آراسته شده ، همراه با ویدئوئی می خوانیم : "من و مادرم با یک چمدان و چند شادی درونی که خیلی زود کاذب بودنش ثابت شد، گریختیم و به سوی رم می رویم".
آن روز، روز 25 ژانویه 1950 بود و "پازولینی" و مادرش که پدرش را در خواب جا گذاشته بودند در ایستگاه ترن شهر رم پیاده شدند.
 "پازولینی" هیچ چیز نداشت. از آموزش و پرورش و حزب کمونیست به دلیل "بی اخلاقی" اخراج شده بود. اتهامی که از آن بعد ها تبرئه شد. از آن پس بود که رم ، شهری پر از شادی و عشق او را تا زمان قتل فجیعش در سال 1975 در ساحل "اوستی" در آغوش خود گرفت و به او توان آفرینش بخشید.
از این رو، برای نخستین بار 4 نهاد بزرگ اروپائی به همکاری پرداختند تا راهی را که این نابغه جهان سینما پیمود دوباره ترسیم کنند.
مسئولان نمایشگاه در شش بخش و همراه با نقشه رم، با نشان دادن ویدئوئی از مکانهائی که در زندگی پازولینی نقش داشتند، جنبه خاصی به این نمایشگاه می دهند. آنها از این مکانها در حالت امروزی شان فیلم گرفتند تا شخصیت "پاژولینی" را در گذشته غرق نکنندو تضاد این جامعه مصرفی را با ایده آل های "پازولینی" که چهل یا پنجاه سال پیش با آن در مبارزه بود، نشان دهند.
پازولینی که محله های فقیر و "زیر- پرولتاریائی" را که در آنها می انباشتند به خوبی می شناخت، نخست در کتابها و اشعار خود تعریف کردو آنهارا  در تضاد با سبکبالی جامعه مرفه قرار داد. این جنگ با فقر، همراه با دیدی شاعرانه و قلمی زیبا، درهای سینما را به روی او بازکرد.
پازولینی در آغاز قلم خود را در خدمت سینما گران مهم آن زمان، از جمله فللینی (در شب های کابیریا) و شماری دیگر به کار برد. سپس نخستین فیلم خود "آکاتونه" را در سال 1961 ساخت. وپس ازآن دومین بخش از این تراژدی اجتماعی را در فیلمی به نام "ماما رما"، با شرکت "آنا مانیانی" نشان داد. از آن پس بود که "پازولینی" از "نئو رئالیسم" "روسلینی" و "رم، شهر آزاد" او دور شد که در آن شخصیت ها، زیر فشار فساد سازمان یافته توسط نظام در قدرت، محو می شدند.
افزون بر نامه ها، بخش هائی از کتابها و فیلم های پازولینی، این نمایشگاه جو خاص زندگی او وعشق ها و نا امید یهایش را مجسم می کند و با صحنه ای از دریا در "اوستی" و قتلی  به پایان می رسد که انگیزه های بسیاری به آن نسبت داده شد چون پای دولت و کلیسا را به میان می کشید. .
قتلی که ظاهرأ توسط یک قاتل انجام گرفته بود اما با در نظر گرفتن ضربات وارد آمده و شمار آنها نمی توانست کار یک نفر باشد.
در واقع "پازولینی" بهای فیلمهائی را می داد که از کلیسا و حکومت با رکی خاصی صحبت می کرد. نمایش "انجیل متا" و ""تئورم" با خشونت بسیار گروههائی بسیار تند رو روبرو شد که تماشاچیان را کتک می زدند و تهدید می کردند.
آخرین فیلم او "سالو  یا 120 روز از زندگی سودوم"، یکی از رادیکال ترین فیلم های تاریخ سینما که در خفا ساخته شد اما بخش هائی از آ ن را در لابراتوار ربودند، می تواند به گونه ای حکم مرگ هنرمندی باشد که در دورانی حاد در ایتالیا کار می کرد که در آن قتل های مافیائی و سیاسی بسیار رایج بود.
گفتنی است که به مناسبت این نمایشگاه، بازگشتی به دو کتاب انجام می گیرد که معرف دید و اندیشه "پازولینی" هستند.
یکی از آنها "پازولینی، پرتره شاعری در سینما" نام دارد که اثر "هروه ژوبر-کورانسن" است که توسط "کاهیه دو سینما" در سال 1995 منتشرشدو دیگری "پییر پائولو پازولینی، گفتگوها با جمع 1960-1965 " نام دارد که شامل نامه هائی می شود که "پازولینی" طی سالهای یاد شده با خوانندگان هفته نامه "ویه نوئوه"  انجام می داد و در ستونی در این هفته نامه به چاپ می رسید.
موضوع این نامه ها را مسائلی گوناگون چون تحول جامعه ایتالیا و یا عرفان در دنیای باستان و امروزی در بر می گیرفت. 

محسن مخملباف رييس داوران جشنواره توكيو فيلمكس

چهاردهمين دوره جشنواره "توكيو فيلمكس" كه از تاريخ ٢٣ نوامبر تا ۱ دسامبر در شهر توكيو كشور ژاپن برگزار می شود، محسن مخملباف، کارگردان ایرانی،  را به عنوان ريیس هیات داوران سال 2013 خود برگزيد
گفتنی است که در بخش برنامه ويژه امسال این جشنواره فيلم مستند "لبخند بی پايان"آخرين ساخته محسن مخملباف در كشور كره  ونيز فیلم "پرده، ساخته جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی،  به نمايش در می آیند.

فستیوال فیلم شهر "رم" به کار خود پایان داد

هشتمین فستیوال فیلم شهر رم در روز 17 نوامر به کار خود پایان داد.
هیات داوران این فستیوال به ریاست "جیمز گری" که امیر نادری هم یکی از اعضای آن بود، جایزه "مارک اورل" طلای این فستیوال را به فیلم "تیر" ساخته "آلبرتو فازولو" اعطا کرد.
جایزه بهترین استعداد به همه هنرپیشگان فیلم "گس"، ساخته "کیارش اسدی زاده" از ایران داده شد. این فیلم از دشواریهای خانوادگی در ایران و درگیریهای عاطفی شماری شخصیت صحبت می کند.

"ترن یخ شکن" نمادی برای زندگی امروز و فردا

فیلم "ترن یخ شکن"  مارا به سال 2031 می برد . سالی که زمین در زمستانی بی پایان غرق شده . این یخ زدگی همه انسانها را ازمیان برداشته و تنها شمار اندکی که از آن جان سالم به در برده اند در قطاری کره زمین را بدون ایستادن دور می زنند. در ته این ترن فقیران و آسیب دیدگان زندگی می کنند و برای حفظ تعادل جمعیت مورد سرکوب قرار می گیرند. در واگن های سر اما نخبگان و فرزندانشان جای داده شده اند. "ویلفورد"، مغز متفکر این نظم تازه جهانی، بر کار کرد ترن و حفظ  نظمی که بر گرفته است از دنیای پیشین (یا دنیای فردا)، نظارت دارد. در میان تهی دستانی که سردشان است و غذای کافی هم ندارند و آنچه که میخورندتولیدی است بی نام ، یک نفر سر به یورش بر می دارد و دیگران را برای گذشتن از واگن های وسط برای رسیدن به لوکوموتیو سر  و واژگون کردن نظم، با خود همراه می سازد.
کارگردان کره ای فیلم، "بونگ جون هو"، پس از 8 سال کار بر طرح آن، 120 تن دکور و با بودجه 40 میلیون دلاری، یعنی ¼ بود جه ی یک فیلم پر خرج هالیوودی،  بر خلاف  آن چه از چندی پیش هالی وود تحویلمان می دهد یعنی فیلم های بی معنی پیرامون فاجعه هائی که در پیش رو داریم ، فیلمی می سازد که هیجان آن "بلاک باستر" یا فیلم های پر خرج را دارد اما پر معنا نیز هست چون از فاجعه زیست محیطی، مبارزه طبقاتی و نادرستی و ریا کاری سیستم های سیاسی سخن می گوید. از این روست که این فیلم را نمی توان در هیچ رده ای گنجاند اما می توان آن را از نظر تجاری کابوس دانست. این فیلم که داستانش از یک داستان مصور فرانسوی سالهای 1980 الهام گرفته، التهام فزاینده دریک فضای بسته و یا شرایط اجتماعی بدون برون رفت را نشان می دهد . از این رو با "در بسته"، رمان ژان پل سارتر را که می گفت "جهنم دیگرانند" هم خوانی پیدا می کند.
در این فیلم که بیشتر به زبان انگلیسی است و هنرپیشگان بزرگ غربی و کره ای در آن شرکت دارند، از ستاره خبری نیست.
گفتنی است که به دلیل نقشی که شرکت "وایلد ساید" فرانسوی برای حمایت و پخش سینمای کره کرده ، این فیلم پیش از آمریکا و درنسخه کامل آن  در فرانسه به نمایش در آمده است. در حالی که پخش کننده آمریکائی آن "هاروی واینشتین" معروف، که برای هر فیلم برگزیده اش جوایز اسکار می گیرد، در نظر دارد 20 دقیقه ار این فیلم دوساعته بکاهد. 
 "بونگ جون هو" می گوید در حال گفتگو با این پخش کننده است و اگر قرار باشد چیزی کوتاه شود، نباید به انتریگ، شخصیت ها و پایان آن لطمه بزند، بلکه باید از صحنه هائی گرفته شود که بدون آسیب زدن به محتوای فیلم از درازای آن بکاهد.
به هر رو فیلم "ترن یخ شکن" نشان می دهد که با دیوانگی و یورش می توان جهان را نجات داد.

"خانه ای با برجی کوچک"

خانه ای با برجی کوچک، ساخته "اوا نیمن"، کارگردان اوکرائینی، فیلمی است که با سبک ساختنش و نیز استفاده خوب از سیاه وسفید، بیننده را به مکتب سینمای روس یا شوروی سابق باز می گرداند.
در این فیلم متآثر کننده که از زندگی نامه "فریدریش گورن اشتین" ، سناریو نویس شماری فیلم از جمله "سولاریس" ساخته "آندری تارکوفسکی" و "اسیر عشق"، ساخته "نیکیتا میخالکف" ، بر گرفته شده، سفر مادر وفرزندی را به کیف در قطاری در شوروی سابق در سالهای جنگ دوم جهانی نشان می دهد. قطاری پر از انسانهای غریب، پراز خشونت و بیماری که مهاجران و طرد شدگان بسیاری را به سوی مقصد های بی مقصد شان می برد . در این میان مادر به تیفوس دچار می شود و به ناچار او را در شهری در میان راه به بیمارستان می برند.
پسر هشت ساله در میان بی تفاوتی و سنگدلی کسانی که خود از سرنوشت و دشواریهایشان رنج می برند و برخی نیز از این ناتوانی آنها بهره می گیرند، می پلکد و سرانجام با خستگی ناپذیری بسیار مادرش را می یابد و به لطف یک پرستار جائی برای خوابیدن در بیمارستانی پیدا می کند که دیگر ظرفیت پذیرفتن کسی را ندارد. اما این سرنوشت دردناک مانع این کودک نمی شود و او با دلاوری  بسیار، در بی تفاوتی مطلق اطرافیانش، به راه خود ادامه می دهد و به سوی آینده سفر می کند.
آن چه این فیلم را فراموش نشدنی می سازد، نور و پلان های نزدیک و چهره این پسر بچه، "دیمیتری کوبی یتسکوی" است که همه غم و ناتوانی یک آواره جنگ زده ی بی کس را در دنیائی خشن  با مهارت بسیار نشان می دهد. صحنه پایانی فیلم یکی از فراموش نشدنی ترین صحنه های آن است.

اثر ناشاخته ای از "وان گوگ" به حراج گذاشته می شود


تابلوئی رنگ و روغنی از "وان گوگ"، نقاش هلندی، که "طبیعت بی جان و بطری" نام دارد و کار سالهای 1884-1885 است، در روز چهارشنبه آینده در پاریس به مبلغ 500 تا 600.000 یورو به حراج گذاشته می شود.
این اثر که ردش به مدت 45 سال گم شده بود، پیش از آمدن و ساکن شدن این هنرمند در فرانسه آفریده شد و مدتی در دو مجموعه در بلژیک دست به دست چرخید.
تابلوی "طبیعت بی جان و بطری" از زمان آخرین حراجش در "ساوثبیر" در سال 1968، در دست افراد خصوصی بود.
فروشنده این تابلو، "مییون"، طی این حراجی آثار هنر مندان دیگری چون "موندریان"، "ماتیس"، "دالی" و "پیکابیا" را نیز ارائه می دارد

وقتی که خنجر هم ارزش یک اثر هنری را پیدا می کند


خنجری که گفته می شود یکی از شاهدان تاریخی تشکیل کشور عربستان سعودی در سال 1932 است در حراجی در روز یکشنبه گذشته، در "فونتن بلو" ، در 60 کیلومتری پاریس، به مبلغ 955.400 یورو به فروش رسید.
این اثر به وسیله تلفن به یک ناشناس فروحته شد که در حراجی نام نویسی کرده بود.
فروش این خنجر بسیار توجه مجموعه داران خاورمیانه را جلب کرد.
این خنجر توسط سلطان عبدل العزیز ابن سعود، بنیان گذار پادشاه نشین عربستان سعودی به شاهزاده "احمد شاه خان"، وزیر دربار افغانستان، در روز 5 مه 1932 ، به هنگام امضای معاهده دوستی میان افغانستان و امیر نشین های نجد و حجاز، هدیه شد.
با ادغام این دو منطقه، در سپتامبر سال 1932 ، عربستان سعودی به وجود آمد. 
پس از آن، این خنجر توسط پسر شاهزاده افغانی به یک محموعه دار فروخته شد.
قالب این خنجرروکشی از طلای 24 عیار و پولاد دارد و دسته آن با دوقطعه عاج پوشیده شده است.
درازای تیغ هلال وار خنجر 79 سانتیمتر است و گفته می شود در قرن نوزدهم در سوریه ساخته شده است.
گفتنی است که خنجر از اهمیت ویژه ای در فرهنگ عربی برخوردار است و هدیه کردن آن به معنای دوستی، وفاداری، اطمینان و حمایت متقابل است.
 

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.